چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

تاریخچه قالی و قالیچه


تاریخچه قالی و قالیچه

ایرانیان ذاتاً صنعتگرانی ماهر و دارای ذوق و استعدادهای هنری هستند چنین مردمانی قانع نخواهند بود که مثل اسکیموها و یا سرخ پوستان مدت درازی کف چادرهای خود را با پوست حیوانات درنده بپوشانند در نتیجه ناگزیر بودند, چیزی تهیه کنند که علاوه بر تنوع و زیبائی و رنگ آمیزی نیازهای گوناگون آنها را نیز بهتر مرتفع کند و جلوه بهتری نیز داشته باشد

قالی و قالیچه در کشورهای مغرب زمین یکی از مظاهر شهر نشینی جدید است صرفنظر از موارد نادر ، فرش تا قرن هفدهم میلادی در اروپا ناشناخته بود ، حتی تالارهای پذیرائی قرن هیجدهم انگلستان چنین قالیهائی به خود ندیده بود .

از اوایل قرن نوزدهم که کارگاهای بافندگی ماشینی شد ، قالی و قالیچه برای فقیر و غنی بصورت یکی از لوازم خانه مورد توجه قرارگرفت . و این در حالی است که در کشور ایران مدت چندین قرن قالی مورد استفاده عموم بوده است و بدین لحاظ قدمت نامحدود قالی ایران ، بی اینکه ثابت شده باشد ، پذیرفته شده است . سوابق تاریخی ما را به سوی این مطلب که قالی از تمدن قدیمی تر مصر یا نینوا یا بابل اقتباس شده و یا در عهد هخامنشیان مورد استفاده بوده است ، سوق نمی دهد و مرجع های مشهور و مورد اشاره گزنفون مورخ یونانی نیز چندان قانع کننده نیست در کتاب(( آناباسیس )) وی به یک قالی اشاره می کند که ارزش آن ده مینائه ( واحد پول یونان ) بوده است . گزنفون نوشته است که در دوره هخامنشیان شهرکهن ساردیس به قالیهای خود فخر می کرده است و در جای دیگر در کتاب (( سیرت کورش )) می نویسد که ایرانیان برای آنکه بسترشان نرم باشد قالیچه ، زیر بسترشان پهن می کردند و این مطلب کاملاً قابل پذیرش است که زمستانهای ایران سرد است بطوریکه چادرنشینان و عشایر یک نوع فرش برای پوشاندن کف چادرهای خود تهیه می کنند .

ایرانیان ذاتاً صنعتگرانی ماهر و دارای ذوق و استعدادهای هنری هستند . چنین مردمانی قانع نخواهند بود که مثل اسکیموها و یا سرخ پوستان مدت درازی کف چادرهای خود را با پوست حیوانات درنده بپوشانند در نتیجه ناگزیر بودند ، چیزی تهیه کنند که علاوه بر تنوع و زیبائی و رنگ آمیزی نیازهای گوناگون آنها را نیز بهتر مرتفع کند . و جلوه بهتری نیز داشته باشد .

بدین لحاظ اجداد واقعی قالی ایران ، قالیچه های ساده شبانان بدوی بوده است با استقرار تدریجی قبایل در روستاها و توسعه قصبات و تبدیل آن ها به شهر ، خانه هائی ایجادشد که برای پوشش کف این خانه ها لزوم تهیه فرشهای بزرگتر احساس گردید روش متداول کف سازی اطاقها در آن زمان و حتی تاکنـون چنین است که ابتدا تعـدادی نیز چوبی که از درخت سپیدار ( تبریزی ) بدست می آید توام با شاخـه ها با طرحهای شطرنجـی کف اطاق قرارداده شد و سپـس روی آنها را با گل می پوشانند . بدیهی است بدون استفاده از فرش بادوامی که کف را بپوشاند و آدمها را از خاک برخاسته از آن کف محافظت کند ، زندگی غیر ممکن بوده است . بنابراین در ایران رسم بوده و هست که سرتاسر اطاق را با قالی فرش میکنند . هر چند که امروزه با روش نوین معماری و استفاده از مصالح مرغوب برای ساخت کف اطاق مانند سنگ و سیماان در اغلب شهرها پوشش فرش بیشتر جنبه تزئینی یافته است .

چنانچه سال ۶۵۰ قبل از میلاد را به عنوان تاریخ تقریبی سلطنت ایرانیان در سرزمین ایران بپذیریم تا امروز ۲۶ قرن می گذرد و از وقایع مهم آن در طول این مدت بغیر از هجوم مغولها و ترکان سلجوقی و افاغنه شگست آخرین پادشاه ساسانی داریوش سوم توسط اعراب در نهاوند در تاریخ ۶۴۱ میلادی است که این زمان تاریخ ایران را به دو دوره مساوی تقسیم می کند پس از این شکست ، اعراب بر ایران تسلط یافتند و این پیروزی منجر به تغیر مذهب و مسلمان شدن ایرانیان تغیر فوانین ، تاثیر بر زبان و خط و روشهای اداری و بطور کلی تغییر در وضع و زندگی مردم ایران شد .

ما راجع به قالیبافی در ایران از زمان حکومت پادشاهان هخامنشی ( ۳۳۰ – ۵۵۰ قبل از میلاد ) و سلوکیها ( ۱۲۹ – ۳۱۲ – قبل از میلاد ) سوابق مبهمی داریم که چندان شفاف و قانع کننده نیست با مراجعه به متون تاریخی و شواهدی که باستان شناسان بر آن گواهی می دهند

قالی گره باف از همان گونه ای که امروزه ساخته می شود ، در آن زمانهای نخستین بافته می شده است . گواه این گفته کشف قالی گره بافی با برخی نقشمایه های هخامنشی به سال ۱۹۴۹ میلادی درون گوری یخ زده در محل پازیرک واقع در کوهای آلتانی ـ جنوب سیبری ـ است یعنی نزدیک به تلاقی سه مرز چین ، مغولستان ، روسیه که به نام قالی پازیرک شهرت جهانی یافته است .

قدمت آن در حدود چهارصد تا سیصد سال قبل از میلاد تعیین گردیده و نقش زمینه آن از قابهای چهارگوش بوجود آمده که حاشیه ای پهن با پنج شش حاشیه باریک الحاقی به چهار جا نبش آن را احاطه کرده است . یکی از این حاشیه های باریک با نقش جانورانی از نوع غزال و نوار پهن اصلی در میان با قطاری از مردان اسب سوار تزئین یافته است .

بعضی ها آن را متــعلق به نواحی مغولستان و آسیای میانه دانسته و عده ای از صاحبنظـران به علت وجود نقوش آشـوری و هخـامنشی ، آن را متـعلق به نواحـــی غربی می دانند خصوصاً ترکیب بندی طرح سراسری قالی با نقش برجسته های سنگی در کاخهای آن دو امپراطوری ، شباهتهای زیادی دارد . بدین قرار بیشتر امکان دارد قالی پازیرک در امپراتوری هخامنشی بافته شده باشد .محل تولید قالی پازیرک تعلق به هر یک از کشورهای موجود در دنیای متمدن کهن ( از یونان به ایران و آسیای میانه و مغولستان تا چین که با هم پیوندهای محکم فرهنگی داشته اند ) ، داشته باشد می توان به یقین گفت که آن قالی محصول سنت قالیبافی به اسلوب گره بافی با پیشینه ای طولانی بوده است .

غیر از قالی های مکشوفه در هلال بارور ( آسیای میانه ) و فسطاط ( نزدیک قاهره در مصر ) در صدر آن قالی پازیرک هیچ نمونه دیگری تا کنون شناسائی نشده اند که نزدیک به ۱۷۰۰ سال دوام آورده باشند . جزاینکه سه قالی و چند پاره قالی در مساجد ترکیه مرکزی کشف شدند که تاریخ تولیدشان قرن ۱۳ میلادی تعیین گردید و متعلق به ۷۰۰ سال پیش است .

از قدیمی ترین قالی های ایرانی که آثار آن باقی نمانده اما خوشبختانه در منابع ادبی به ذکر آان رفته است هنگامی است که در سال ۶۲۸ میلادی ( هرقل ) امپراتور بیزانس کاخ خسرو دوم ( خسرو پرویز ) پادشاه ساسانی را تاراج کرد . در میان بسیاری پارچه های نفیس و بافتهای دستی ، قالیهای گره باف و قالیهای سوزن دوزی به دست آمده است .

قالی ساسانی دیگری به نام (( بهارستان خسرو )) یا فرش بهارستان با تصویر تفرجگاه شاهانه شناسائی شده است . درباره اش روایت شده که تاروپودش از طلا و نقره و زمینه اش مرصع به جواهرات و سنگهای گرانبها بوده است و با این توصیف آن قالی نمی توانست گره بافت بوده باشد در سال ۲۱ هجری قمری لشگریان عرب تیسفون پایتخت امپراتوری انقراض یافته ساسانی را تصرف کردند و به هنگام تاراج نفایس کاخ خسرو دوم ، قالی مرصع به قطعاتی بریده شد تا چون غنیمتی جنگی میان لشگریان پیروز تقسیم گردد .

جغرافی نویسان عرب در آثار خود آورده اند که ایالت مازندران واقع در ساحل دریای خزر در سده سوم هجری یکی از مراکز مهم قالیبافی بوده ودر سده چهارم هجری شهر بخارا رقیب آن گردید . و از آن پس ایالات خوزستان و فارس به شهرت مرکزیت قالیبافی دست یافته اند.

مینیاتورسازان تبریز در دوره مغولی قالیهای ایرانی با طرحهای هندی و انواع جانوران نقش پرداخته را در آثار خود نشان داده اند.

از داوری بروی مینیاتورهای تیموری متعلق به قرن یازدهم میلادی نیز معلوم میگردد که قالیهای ایران دارای نقشهای هندسی ، از جمله ردیفهای تکراری هشت ضلعیهای آمیخته با ستاره ها ی هشت پر ، شکلهای گره مانند و نیز نقشمایه های راستخط مشتق از خط کوفی در حاشیه ها ، بوده است .

قالیهـائی از آن گونه که یاد شد تا آخر سده پانـزدهم میلادی پیوستـه در مینیـاتورها به وصف در می آمد در نیمه دوم همان قرن صفحات مینیاتوری مکتب هرات نیز شروع به نشان دان با نقشمایه های خمیده خط کرد که بعضی از آنها به گروه قالیهای لچک ترنج تعلق می یابند که در آنها ترنج مرکزی با چهار لچک یا ربع ترنج در چهار گوشه قالی ترکیب بندی متعادل به وجود می آورند.

زمینه نیز از انواع طرحهای اسلیمی ( گردان – طوماری – ماری – دهان اژدهائی – خرطوم فیلی – کهکشانی ) یا به تعبیری شاخه ها و برگهای گردان و در هم تابیده یا متقاطع در فضاهای فلکی و در ردیف ها جایگزین یا بند می شوند و بدین ترتیب چندین گونه (( طرحهای بندی قالی یا فرش )) بوجود می آیند .

در محور عمودی شکل برگهائی مختلط که به اسلیمهای طوماری می پیوندند به طوریکه یک در میان رو به بالا و پائین – مقابل هم می افتند و حال اینکه در محور افقی برگهای درشت و دوشقه ( دهان اژدهائی ) به طور یک درمیان رو به داخل و خارج تنظیم می یابند . در برخی طرحها این همه با نقش مایه برگ نخلی مختلط نیز ترکیب می شود ( نقوش ختائی ) . چنین زمینه ای اگر سرتاسری باشد و ترنج نداشته باشد در بعضی نقاط نقش هراتی خوانده می شود این نقش در خراسان به سوی مرکز ایران طرح ماهی در هم نامیده می گردید.

در قرن شانزدهم میلادی نقش مایه برگی جای خود را به نقشمایه های شکوفه و گلهای ریز و درشت ( نقوش ختائی ) ، داد . این نقش ها هنوز هم استفاده می شود تنها سه قالی متعلق به سده دهم هجری قمری ( ۱۵۳۹ میلادی ) دارای سال ضبط شده بر کتیبه شان هستند که مهم ترین آن قالی اردبیل است ( قالی آرامگاه شیخ صفی الدین اردبیلی صوفی عالی مقام و جد شاه اسماعیل صفوی ) که بر روی آن سال و نام بافنده با بیتی ا زغزل حافظ دیده می شود :‍

جز آستان توام در جهان پناهی نیست

سرمرا به جز این در حواله گاهی نیست

عمل عبد درگاه قدسی جایگاه ، مقصود کاشانی ، به سال ۹۴۶ هجری قمری در این قالی ترنج شانزده پر با شانزده کلاله بیضی شکل که شعاع شان به گردش قرار گرفته اند با دو قندیل بیرون رسته از دو کلاله زیرین و زیرین آن ، در فضای بالای زمینه ای به رنگ سرمه ای با نقش های اسلیمی شاخ و برگی اش آویزان مانده است این است ترکیب بندی سنجیده ای از شاخه های مواج در هم تابیده که هر یک از دیگری بیرون می روید و در خطوطی گردان به گسترش خود ادامه می دهد .

ویلیام ماریس انگلیسی در سال ۱۸۹۳ موزه ویکتوریا آلبرت را بر آن داشت که قالی معروف به اردبیل را خریداری کند وی اینگونه درباره نقش این قالی نوشته است : (( بر خوردار از کمالی منحصر به فرد ……. با زیبائی منطقی ، متناسب ، منسجم ، بدون هیچ کج روی و غرابت نمائی که نیازمند آوردن شرحی یا طلب پوزشی باشد ، و بر این اساس اختصاصاً ارزشمندترین اثر هنری برای موزه ای به شمار می رود که هدف آن پرورش ذوق هنری عامه است )) جفت این قالی با همان کتیبه در مجموعه پل گتی در لوس آنجلس نگهداری می شود اما این یکی فاقد حاشیه است .

سومین نمونه کتیبه دار قالی با نقش شکارگاه است در قاب کتیبه آن چنین رقم زنی شده است : (( به اهنمام غیاث الدین جامی این اثر نامی که با جمال خود دل از همگان می رباید به اتمام رسید سال ۹۴۹ هجری قمری )) در این نمونه نیز طرح ترنج مرکزی و چهار لچک یا چهار بخش متساوی آن در چهارگوشه تکرار می شود بر زمینه مسلط است زمینه نقش شکارگاهی آشوب زده است که در آن شکارگران سواره و پیاده با شیران و گوزنها رویارو شده اند . شیوه صورتگری با جامه و عمامه چوبک دار صفـوی که رسـم روز بوده درست شباهت دارد شبیـه مینیاتورهای آن زمـان نقش برگ نخـلی معروف به گلهای شاه عباسی در انواع : ( نیلوفری ، نخلی ، سه برگی ، پیچکی ، ناوکی ، اناری و ختائی ) در حاشیه به طرزی نامعمول دیده می شود که از خاصیت پر جنب و جوش صحنه های شکار تا حدی می کاهد . قالی شکارگاه در موزه میلان نگهداری می شود .