جنگ خـدعـه

جنگ ماحصل انباشت اشتباهات و انحرافات و نبرد نابرابر، نشانگر آنست که طرف وزین، اهل خدعه است. ایمان به معاد ندارد. خدای را بنده نیست ولو آنکه خود را دیندار دوآتشه جلوه دهد.
امام …

جنگ ماحصل انباشت اشتباهات و انحرافات و نبرد نابرابر، نشانگر آنست که طرف وزین، اهل خدعه است. ایمان به معاد ندارد. خدای را بنده نیست ولو آنکه خود را دیندار دوآتشه جلوه دهد.

امام خمینی(ره) و یاران ایشان که متدین راستین بودند، ملاکشان، بینش، نگرش و ملاک‌های واقعی دینی بوده است. این همان چیزی است که همواره به آن نیازمندیم. اسلام آمریکایی ارزشهای دینی را پوستین وارونه جلوه می‌دهد. مسلمانان آمریکایی اعم از سیاه و سفید، بسیار شریف و از سوی دیگر، اسلام آمریکایی درون جهان اسلام، منادی نفاق است.

اسلام آمریکایی گاه منتقد آمریکا و حتی نسبت به آن خشونت‌گراست، اما ماهیتاً آمریکایی است و در جهت منافع آن حرکت می‌کند. عروسک‌گردانهای پشت صحنهٔ «کارلوس» روباه بین‌المللی، طالبان، دزدان دریایی سومالی(!) و... باید با تشخیص صحیح از تاریکخانه‌ها بیرون کشیده شوند. شیوهٔ تشخیص سره از ناسره برجای مانده از یارانی چون شهید مطهری و دکتر شریعتی است که بر سر آن جان باختند.

زمانی که زر و زور و تزویر دست بدست هم داده و قصد داشته‌اند یک الگوی تمیز و شیک و مدرن و متمدن(!) با کمک وامهای بلاعوض گستردهٔ دریافتی از محافل وابسته (آنهم در شرایطی که برخی یهودیان نیز در فقر و نداری بسر می‌برند) در قلب خاورمیانهٔ بدون تمدن(!) ایجاد کنند، یعنی اینکه جهان اسلام نیز می‌بایست یاد بگیرد، همانگونه که مسیحیت بتدریج گرفتار تغییر ماهوی شد و سیطرهٔ صهیونیسم را بر گردهٔ خود احساس کرد، دستخوش تغییر ماهوی شود، این خطر همیشه هست.

جنگ اخیر چهرهٔ اسلام آمریکایی را مشخص‌تر کرد. حتی زمزمه‌هایی بی‌رمق از برخی مراکز دینی خاورمیانه شنیده شد که رنگ و بوی آموزه‌های صهیونیسم داشت و هنوز چندان قدرت نگرفته است.

اما یاران امام(ره) پابرجا هستند و بالاخره علی‌وار دروازه‌های خیبر خدعه و همهٔ تنگناهای گذرگاهها را می‌گشایند. چه، در غیر اینصورت انحرافها پررنگ می‌شوند...

بخاطر داریم در زمان ریاست جمهوری بیل کلینتون که دهها نفر اعضای یک فرقهٔ مسیحی به همراه زنان و کودکانشان به جرم مخالفت با انحرافات اخلاقی، زنده در آتش سوزانده شدند، هیچکس صدایشان را نشنید. این مسئله یک مسئلهٔ داخلی گزارش شد و هیچکس اعتراضی نکرد. (انحراف از نهی از منکر). وقتی مخالفت چنین واکنش سنگینی در پی دارد، مقاومت که دیگر معلوم است...

و بخاطر داریم نسل‌کشی سیاهپوستان ستمدیدهٔ آفریقا را که تحت عنوان درگیری قبایل هوتو و توتسی (در امتداد درگیری مسلمانان و ا قوام اروپایی) شکل گرفت، قریب ۸۰۰ هزار نفر سلاخی شدند و تشنگان خون در استسقاء باقی ماندند!

جهان اسلام (غیرالتقاطی ـ غیرآمریکایی) می‌داند که دارای فرهنگ برتر است (ولو کره الکافرین) و نسبت به توحش مدرن و نظم نوین نابرابر وقعی نمی‌گذارد. اما چشمانشان بیدار باشد که فقط با یک خطای محاسباتی بسیار کوچک، در حواشی دنیای اسلام تحریک به نزاع نشود و یا در متن خود، انحرافات بسیار ظریف را تشخیص دهد. ملاک‌ها مشخص است.

اما هدفهای صهیونیسم:

۱) تحت عنوان سرکوب مقاومت، کشتار کور را دنبال کرد و خون تعدادی بیگناه را بر زمین ریخت (و در خصوص گسترش مقاومت به سرتاسر جهان خود را به نفهمی زد).

۲) تأکید داشت که شرایط منطقه نباید به اوضاع قبل از جنگ برگردد. این هم عملی شد، چون دیگر آبرویی برای صهیونیسم در جهان باقی نماند.

پس بدون شک شرایط به قبل از جنگ برنمی‌گردد.

وای بر شیخ که در شرم‌الشیخ، شیخ هم از این همه نیرنگ دچار شرم شد. حتی دوستان صهیونیسم هم خجالت زده شدند.

با چه رنگی؟ لابد طبق آثار هنری جدید غرب که همهٔ آثار منفی خشونت، خشم، عصبانیت و.... را با سبز نمایش می‌دهند، گرفتار شرم سبز شد!

و جهان گریست....

جداً باید اذعان کرد که بالاخره صهیونیسم به همهٔ هدفهای استراتژیک خود دست یافت!!

به قلم شهره پی‌روش