یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

نگاهی به موسیقی زنان نواحی استان کرمان


نگاهی به موسیقی زنان نواحی استان کرمان

زنان به عنوان یکی از عوامل اصلی ساختار خانواده و به عنوان پایه و اساس تربیتی آن همیشه نقش مهم و دشواری را در این مسیر ایفا نموده اند, ولی متأسفانه با دیدگاههای مردم سالارانه ای که در اجتماع ما همواره اعمال شده, این نقش هیچ گاه و آن طور که باید و شاید تجلی واقعی خود را پیدا نکرده است

زنان به‌عنوان یکی از عوامل اصلی ساختار خانواده و به‌عنوان پایه و اساس تربیتی آن همیشه نقش مهم و دشواری را در این مسیر ایفا نموده‌اند، ولی متأسفانه با دیدگاههای مردم‌سالارانه‌ای که در اجتماع ما همواره اعمال شده، این نقش هیچ‌گاه و آن‌طور که باید و شاید تجلی واقعی خود را پیدا نکرده است.

اگر نتوان با صراحت اعلام کرد که زنان و خاصه زنان نواحی ایران بیشترین بار سختیهای زندگی را به دوش می‌کشند، حداقل می‌توان به این نکته اذعان داشت که سهم آنها در این رابطه کمتر از مردان نبوده است. زنان نواحی ایران با به کار بردن ابتکار، ذوق و هنر خود توانسته‌اند تا حد بسیار زیادی از شدت ناملایمات بکاهند و زندگی را برای اعضاء خانواده، گواراتر نمایند، هر چند که این تلاش به قیمت فرسوده شدن زود‌هنگام قوای جسمی و روحی آنها تمام شده و می‌شود.

هنر و مخصوصا‌ً هنر موسیقی در نزد زنان نواحی ایران به‌عنوان تجلی‌گاه واقعی احساس و عواطف انسانی همیشه نقش تعیین‌کننده‌ای را در هموار کردن مسیر زندگی به عهده داشته است. در طی پژوهشهایی که از چند سال گذشته در مورد موسیقی استان کرمان آغاز شده است حضور پررنگ و درخشان زنان استان در این عرصه بسیار جالب توجه است، هرچند که به علت گستردگی و پراکندگی بسیار زیاد قبایل و اقوام هنوز این تحقیقات به نقطه نهایی نرسیده‌ ولی می‌تواند نقطه عطفی برای شناخت داشته‌های ناشناخته پیرامون این استان باشد. موسیقی زنان نواحی کرمان را می‌توان به چند دسته تقسیم نمود:

۱) لالاییها

۲) ترانه‌های کار

۳) ترانه‌های شادمانی

۴) ترانه‌های روایی و حماسی

۵) سوگ‌آواها

قبل از تعریف باید به این نکته توجه کنیم که پیوند عمیق و گره‌خوردة موسیقی عشایری استان کرمان با موسیقی بومی و حتی در بعضی موارد موسیقی کولیها، تفکیک بین آنها را تا حد زیادی غیر ممکن کرده است به‌طوری‌که تفاوت چندانی را در اجرای مقامها و ترانه‌های رایج آنها حس نمی‌کنیم. می‌‌توان گفت که عشایر و کولیان عاملان اصلی انتقال و داد و ستد فرهنگ و آداب و رسوم خود و سایر مناطق استان بوده و هستند. بعد از این توضیح به تشریح اجمالی انواع مختلف موسیقی زنان نواحی استان کرمان می‌پردازیم:

۱) لالاییها

شاید اولین قطعه موسیقیایی که در زندگی هر کس شنیده می‌شود لالایی ‌است. لالاییها در استان کرمان با توجه به تفاوتهای فرهنگی و گویشهای منطقه‌ای با تنوع بسیار زیادی اجرا می‌شود، چون به نظر می‌رسد برای کودک فقط بار موسیقیایی لالایی و آرامش یافتن او از شنیدن فرکانسهای منظم حاصل، مد نظر است. اشعار لالایی بیشتر درد دلها، بیان رنجها و ابراز محبتهایی است که مادران با فرزندان خود دارند، بدون اینکه توقع درک و فهمی واقعی را از طرف مقابل داشته باشند و می‌توان گفت در اکثر مواقع مجری لالایی نیز از خواندن آن به آرامش می‌رسد. به‌طور کلی هیچ ناحیه‌ای در استان کرمان وجود ندارد که در آن لالایی اجرا نشود و این لالاییها را می‌توان بر اساس گویش اشعار و فرمهای اجرایی به قسمتهای مختلفی تقسیم کرد. برای مثال موضوع اشعار لالاییهای اطراف رودبار به علت روحیه جنگاوری و حماسی منطقه، بیشتر به جنگ و دلاوری می‌پردازد ولی در بین عشایر منطقه بافت موضوع اشعار بیشتر به کوچ و غربت و انتظار می‌پردازد. در اینجا چند نمونه از لالاییها را ذکر می‌کنیم:

الا لا لا گل لاله

پلنگ بر کوه می‌ناله

پلنگ پیر صد ساله

به مثل من نمی‌ناله

الا لا لا گل خشخاش

بابات رفته خدا همراش

بخواب یارم به گهواره

که بابات رفته کرمانه

الا لا لا گل زیره

که ممدخان به زنجیره

چرا خصمش نمی‌میره

که تا دنیا قرار گیره

الا لا لا گل نعنا

که تا خورشید می‌آد بالا

در این کوچه نری تنها

سرت را می‌برند از راه

۲) ترانه‌های کار

زنان استان متناسب با کار و پیشه خود ترانه‌هایی را زمزمه می‌کنند که قابل توجه می‌باشند. این ترانه‌ها را می‌توان به دو دسته تقسیم نمود، نخست ترانه‌هایی که جنبه کاری دارند و نبود آنها باعث اخلال در کار می‌شود مانند ترانه‌های نقش‌خوانی در قالیبافخانه و ترانه‌هایی که برای رفع خستگی و دلتنگی خوانده می‌شود مانند ترانه‌های کوچ، ترانه‌های مخصوص کاشت و برداشت محصول و ترانه‌های پته‌دوزی و شیرینی‌پزی.

از میان ترانه‌های ذکر‌شده، ترانه‌های قالیباف‌خانه‌های کرمان، به علت اعتبار و شهرتی که قالی کرمان در دنیا دارد توضیح بیشتری را می‌طلبد.موسیقی قالیباف‌خانه، مجموعه‌ای است از میراث شفاهی هنرمندان قالیباف که نسل به نسل منتقل شده و هنوز هم در مراکز قالیبافی استان، مورد استفاده قرار می‌گیرد. کرمان، راور و سیرجان سه قطب مهم قالیبافی استان به شمار می‌روند. در کارگاههای قالیبافی یک نفر با نام نقش‌خوان با توجه به نقش و رنگ، جملاتی را ادا می‌کند و بافندگان او را همراهی می‌کنند. نقش‌خوانی به عهده یکی از استادان و پیش‌کسوتان کارگاه قالیبافی است.

اکثر نقش‌خوانها دارای صدایی رسا و خوش هستند و گاهی در بین نقش‌خوانی به خواندن آوازهای غریبی می‌پردازند. در این قسمت نمونه‌ای از متن نقش‌خوانی را ذکر می‌کنیم:

اولش دوغی جاخو، لاکی پیش اومد. لاکی جاخو آخرش هم پش اومد شد، چهره‌ای پشرفت، دوغی سه تا تار و یکی سر، بچینین هی جا خوچیندم، آخر پش اومد، بیشتر پشرفت شد. سرش جاخو رفت، جاخو پن و ش یکی جاخو، یوشکی دو تا سنجتی نو، دوشکی دوغی جاخو دوتا هم سورمه‌ای، پش سه تا لاکی سر، سره جاخو دوباره دارچینی، دووش قهوه‌ای، پیش اومد، سنجتی آخرش جاخو، چاره او شکی پیش اومد و...

۳) ترانه‌های شادمانی

زنان سهم بسیار زیادی را در اجرای نغمات و ترانه‌های شادمانی در استان کرمان به عهده دارند البته از دو دهه گذشته به دلیل محدودیتهای اعمال‌شده این نقش کم‌رنگ‌تر شده ولی هنوز هم اجرای بسیاری از مقامها، که در استان کرمان به «رو» معروف‌اند به عهده زنها می‌باشد. معروف‌ترین این روها عبارت‌اند از:

مولودی‌خوانی، خیلون یا مردم‌خوانی، سرآسیابی و قربونی، حنابندون، سرتراش، س‍ِر‌ِا‌ُ (سرآب)، در حمومی، اجاق بوس، بیرقی، آوادون، پاتختی، حجله روون یا حجله گشون و دسمال‌بازی (دسمال گردون).

▪ مولودی‌خوانی:

مولودی از رسمهای کهن کرمانیان به‌شمار می‌آید. شاید بدانید کرمان خاستگاه یکی از سلسله‌های مهم تصوف یعنی نعمت‌‌اللهی می‌باشد و دراویش این سلسله آیینهای باشکوه و خاصی را در اعیاد مذهبی و همچنین تولد اقطاب و عرفا اجرا می‌کنند که یکی از مهم‌ترین آنها تولد حضرت علی(ع) است. زنان صوفی نیز جشنی را در خانقاه و یا یکی از خانه‌ها به میمنت این روز خجسته برگزار می‌کنند و در آن مراسم دختران سفید‌پوش به نواختن دپ (دایره مخصوص دراویش و زرتشتیان کرمان) و خواندن ترانه‌های عرفانی می‌پردازند و سایرین با کف زدن و د‌َم گرفتن به شادی و سماع می‌پردازند. به غیر از صوفیه سایر زنان استان نیز مراسم مولودی را برگزار می‌نمایند و در آن از ساز دایره استفاده می‌کنند.

▪ خیلوون (مردم‌خوانی):

بعد از مراسم خواستگاری و تعیین روز عروسی، گروهی از طایفه عروس و داماد که بیشتر آنها دختران و پسران جوان به همراه بزرگ‌ترهای فامیل هستند برای دعوت از مهمانها به در خانه‌ها می‌روند و گروهی با زدن دایره و خواندن شعر آنها را همراهی می‌کنند.

آی خانومای پاشنه‌طلا

آی پاگذارید عیش٭ ما

عاروس ما گل دستة

کاریش ندارین خستة

در استان کرمان به مراسم عروسی، عیش گفته می‌شود.

ای مبارک ای مبارک

ای مبارک هردوتون

خانم عروس شازده دومات

زنده‌ باشین ما نبینیم داغتون

▪ سرآسیابی و قربونی:

این ترانه‌ها وقتی خوانده می‌شود که خانوادة داماد برای گرفتن آرد به آسیاب می‌روند تا با آن نان مراسم عروسی را تهیه کنند. بعد از تهیه آرد هم گوسفندهایی را سر می‌برند تا از گوشت آنها برای مراسم استفاده نمایند. زنان با گفتن «هی هی» و اذکار موسیقایی و خواندن اشعار مردان را همراهی می‌کنند.

چشم خوشه، ابرو خوشه؛ کمند رندی می‌کشه

من بنازم شست داماد، قوچ کوهی می‌ک‍ُشه

▪ حنا بندون:

این مقام توسط زنان و دختران و در موقع حنا کردن دست و پای عروس و داماد اجرا می‌شود.

دوماد حنات می‌بندیم

وردست و پات می‌بندیم

اگه حنا نباشه

تنگ طلات می‌بندیم

و یا:

دومات حنا بندونته

گوشه لب خندونته

چرخ فلک با مشتری

عالم همش حیرونته

و یا:

شیر دوماد لب شکر

دستا حناییت ورکمر

شیر با شیر بازی کنه

کاکای دوماد ور سفر

▪ سرتراش:

قبل از اینکه داماد را برای حمام کردن به سرچشمه یا قنات ببرند مو و ریش او را کوتاه می‌کنند در موقع انجام این مراسم خانمها این ترانه را می‌خوانند:

سر دوماد می‌تراشن من به قربون سرش

من بنازم شست باباش با تدارک دیدنش!

▪ سرا‌‌ُ (سرآب):

بعد از مراسم سرتراش داماد را به سرآب می‌برند و حمام می‌کنند و بعد از پوشیدن لباسهای نو، سوار بر اسب و برای دعا به سمت زیارتگاه می‌برند در این فاصله مردان و زنها با هم ترانه می‌خوانند و دهل و سرنا آنها را همراهی می‌کند.

▪ در حمومی:

این ترانه برای آوردن عروس از حمام و در ورودی آن اجرا می‌شود و خانمها در حال خواندن به کف زدن، دایره زدن و ک‍ُل‍ُلو کشیدن (کل کشیدن و هلهله) مشغول می‌شوند.

عروس ورخیز که وقت رفتنت شد

که مادر شوت به جای مادرت شد

▪ اجاق بوس:

این مقام توسط یکی از خانمها و برای بردن عروس از خانه پدر خوانده می‌شود. رسم بر این است که نانی به کمر عروس می‌بندند و عروس قبل از رفتن از خانة پدر باید اجاق و تنور خانة او را ببوسد که نشان از حق‌شناسی و حرمت وی به پدر است. این مقام بسیار حزین اجرا می‌شود و از طرف مادر و یا خواهر عروس خوانده می‌شود. عروس نیز گاهی با چشم اشکبار این مقام را همراهی می‌کند.

عروس که کردم خبرت

نونی ببند ور کمرت

امرو پسین می‌برنت

ببوس اجاق پدرت

گل وخی چادر به سر کن

حالا وقت رفتنه

والا‌ّ بل‍ّا من نمی‌رم

خونه بابا بهتره

نون گندم با برنج بندری

خونه شوهر نون ارزن با چماق ارچنی!

▪ بیرقی:

معمولا‌ً درختی را جلوی خانة داماد می‌گذارند و روی آن را به زیبایی با پارچه‌های رنگی و بیشتر سبز رنگ تزیین می‌کنند. بر بالای شاخه‌ها هم یک سیب و دو انار می‌بندند و به این درخت بیرق داماد می‌گویند، بعد همه با هم می‌خوانند.

آی گل نما، آی گل نما

بیرق دوماد می‌نما

▪ آوادون:

یکی از مشهورترین آوازهای شادمانی عروسی در استان کرمان آوادون است، و طرز اجرای آن به این صورت است که دو زن یا دختر روبه‌روی هم می‌نشینند و یکی از دستها را مانند قاریان، کنار گوش می‌گذارند و با هم شروع به خواندن آوادون می‌کنند. لباس خوانندگان آوادون یک رنگ است و سربندهای سکه‌دوزی شده آنان بسیار زیباست.

این قدر راه اومدم تا سیل گل یک جا کنم

این قدرت امشو که داری، من چه طو سودا کنم

سوزنت باریک باریک، هم قد عاروس ما

رخت بدوزه طرح کرمون گل‌پسند عاروس ما

▪ حجله‌روون:

عروس و داماد توسط بزرگان فامیل دست در دست هم با ریتم تندی می‌چرخند و بقیه با دم گرفتن و دایره زدن به دورشان حلقه می‌زنند و می‌خوانند.

آسمون پرستاره پاره بازی می‌کنه

دست دوماد در حنای نو مزه بازی می‌کنه

آفتابم در بلندی سیر عالم می‌کنه

آتشم هر جا بیفته جای خود وا می‌کنه

کیسته کیسته توی حجله‌؟ شیردوماد با زنش

کی‌ بگرده دور حجله‌ت؟ خواهر کوچک‌ترش

▪ پاتختی و حجله‌گشون:

در مراسم پاتختی دخترها با خواندن ترانه و دایره زدن به شادمانی می‌پردازند. حجله‌گشون هم وقتی خوانده می‌شود که عروس و داماد بعد از سه روز از حجله بیرون می‌آیند. در این مراسم بیشتر از دهل و سرنا استفاده می‌شود.

الا دوماد بنازم تخت بختت

به ابریشم بدوزم دست رختت

کنیز از من غلام از ملک کرمون

مرخص کن برقصم پای تختت

▪ دسمال گردون (دسمال بازی):

در استان، مشهورترین مقام رقص برای خانمها دسمال‌بازی است و برای مردان ترکه‌بازی و چوبازی (چوچاب) این مقامها به همراه ساز (سرنا) و دهل و در منطقة سیرجان به همراه ساز و دهل و نقاره انجام می‌گیرد.

نحوه اجرای رقص به این صورت است که زنان و دختران دستمالهای رنگی و در مناطقی مانند بم، دستمالهای سیاهی را در دست می‌چرخانند و به همراه صدای ساز به رقص می‌پردازند.

هماهنگی خیره‌کننده زنان و دختران در اجرای این رقص از جنبه‌های بصری ممتاز دسمال گردون است.

۴) ترانه‌های روایی و حماسی

این ترانه‌ها معمولا‌ً بیان قصه‌هایی است با مضمونهای عاشقانه و یا حماسی. از مهم‌ترین این ترانه‌ها می‌توان به مغول دختر، عیسی ‌خان، مهدی جان و گرامی خان، کلو و... اشاره کرد.

اسب کرند کردی قشو

رفتی به دعوا نصف شو

اسب کرند کردی تو زین

دشمن نشسته ور کمین

ننه رودم گرامی‌ خان

شیرم حلالت مادر جان

گرامی خانم شد سوار

رو ور یمین پشت ور یسار

دشمن به گردش صد هزار

ای داد هوار ای داد هوار

ننه رودم گرامی خان

شیرم حلالت مادر جان

کفشای گرامی گیوه شد

زن جوونش بیوه شد

جمعی به رودم خیره شد

خون از دلم بر دیده شد

ننه رودم گرامی خان

شیرم حلالت مادر جان

۵) سوگ‌آواها

آوازهایی هستند که در ماتم عزیزان یا معشوق از دست رفته خوانده می‌شود و به چند نوع تقسیم می‌شوند:

▪ کرتی‌خونی (کردی‌خونی)

▪ غریبی‌خونی

▪ بیابانی.این آوازها ناله‌هایی است از دل که هر شنونده‌ای را تحت تأثیر قرار می‌دهد. کرت به معنی زمین کاشته‌شده از محصول است و کرتی‌خوانی آوازهای غم‌انگیزی بوده که در حین کشاورزی خوانده می‌شده است اکنون کرتی خوانی مقامی است که به همراه نی و سرنا خوانده می‌شود. غریبی‌خوانی هم که در بعضی مناطق استان به آن غربتی یا چاربیتو می‌گویند از مقامهای اصیل و بکر ایرانی است. به گفته محمدرضا درویشی، دکتر روح‌الامینی و منوچهر آتشی، روستاهای کرمان از خاستگاههای اصلی و ناشناخته شروه‌خوانی مناطق جنوب و به‌خصوص بوشهر بوده است. به گفته اینان شواهد زنده‌ای در دست است که شروه ابتدا در کرمان و در مناطق دیگری که پارسیان اصیل می‌زیسته‌اند رواج داشته و اکنون هم به‌نام غریبی‌خوانی رایج است. کرتی‌خوانی و غریبی‌خوانی در تمام مناطق استان با اشعار و فرمهای آوازی متفاوت و معمولا‌ً به همراهی نی محلی و سرنا رایج است. بیابانی نیز مقامی است غم‌انگیز که مخصوص مناطق کهنوج و جیرفت می‌باشد و تم‌ بلوچی نیز در اجرای آنها مشهود است.

نمونه‌ای از غریبی‌خوانی:

ول من آی ول من، آی ول من

به کرمون می‌برن آب و گل من

به کرمون می‌برن قلیون بسازن

که تا دلبر کشه دود از دل من

فؤاد توحیدی



همچنین مشاهده کنید