چهارشنبه, ۱۹ دی, ۱۴۰۳ / 8 January, 2025
مجله ویستا

زندگی مسلمانان و مسیحیان لبنان


زندگی مسلمانان و مسیحیان لبنان

نگاه های سیاسی به مسلمانان لبنان مختلف است گروهی از تاریخ نویسان به همکاری مسلمانان و مسیحیان در ساختار سیاسی اجتماعی کشور کوچکی مانند لبنان به عنوان جزئی از جهان اسلام و عرب افتخار می کنند

نگاه های سیاسی به مسلمانان لبنان مختلف است. گروهی از تاریخ نویسان به همکاری مسلمانان و مسیحیان در ساختار سیاسی اجتماعی کشور کوچکی مانند لبنان به عنوان جزئی از جهان اسلام و عرب افتخار می کنند. این گروه اعتقاد دارد که رفتار مسلمانان در تعامل با مسیحیان این کشور نشانه اوج زندگی مسالمت آمیز همراه با احترام به یکدیگر است. به اعتقاد این گروه، مسلمان لبنانی تنها خود را در جهان عرب و اسلام غرق نکرده تا تأثیر خود بر جامعه اش را از دست بدهد. بلکه با مشارکت مسیحیان توانست خود را از جوامع همسایه متمایز کرده و با استفاده از همکاری مسیحیان این کشور را به نقطه اتصال میان غرب و شرق تبدیل کند.

مسلمانان از این جهت با قبول تقسیم قدرت میان خود و مسیحیان، خط کلی موجود در جهان اسلام و عرب را به چالش کشیدند و در حالی که بسیاری از جریان های مذهبی تندرو در جهان عرب مخالف تقسیم قدرت با غیر مسلمان هستند آن ها با تسامحی که به خرج دادند اجازه دادند که لبنان دیگری متولد شده و با این اقدام اعتدال شان را به اثبات رساندند. البته نباید فراموش کرد که مسیحیان در آغاز تولد لبنان بزرگ، از نظر جمعیت و به لحاظ علمی و اقتصادی بیشتر و قوی تر از مسلمانان این کشور بودند. مسلمانان از آغاز استقلال لبنان خواستار مشارکت قوی در قدرت بودند ولی ممانعت مسیحیان و دیدگاه میانه روی مسلمانان باعث شد که نتوانند در مواجهه با «مارونی سیاسی» به لحاظ دینی و طایفه ای قوی باشند و بدین منظور برای حفظ این کشور پذیرفتند که تنها به آرمان های ملی لبنانی پایبند بمانند. شاید بتوان بزرگترین تسامح صورت گرفته از سوی مسلمانان در برابر مسیحیان این کشور را در قبول پیمان طایف از سوی آن ها دانست که به رغم برتری عددی بر مسیحیان، به تقسیم منصفانه قدرت با آن ها رای دادند زیرا می دانستند که مسیحیان لبنان یک گروه با اصالت در خاورمیانه هستند و خطری برای آن ها به شمار نمی آیند و در برابر یک میلیارد مسلمان می توانند حالت دفاعی به خود گیرند. ولی مقاومت در برابر فشاری که بر میانه روهای مسلمان در لبنان وارد می شود، در سایه رشد تندروی مذهبی ای که لبنان از سال های ابتدایی قرن بیستم شاهد آن بوده است آسان و اندک نیست. مسئولیت حفظ لبنان پیش از مسیحیان بر عهده مسلمانان گذاشته شده و مسیحیان نیز نمی توانند چارچوبی بهتر از چارچوب کنونی برای زندگی مسالمت آمیز با مسلمانان در لبنان ترسیم کنند.

بدون شک باید گفت که این مسلمانان هستند که باید برای حفظ لبنان قاطعانه تر عمل کنند تا از بروز هرگونه تشنج و نا آرامی در این کشور جلوگیری کنند زیرا مسلمانان با توجه به وجود کشورهای اسلامی پیرامون خود ابراز اطمینان و آسایش بیشتری می کنند و این در حالی است که مسیحیان در تاریخ خود، شاهد قتل و کشتار بیشتری در میان خود بوده اند. در مقابل گروهی دیگر از تاریخ نویسان، مسلمانان لبنان را سرزنش کرده و اظهار می دارند که مسلمانان لبنان بیش از حد نیاز، به ویژه پس از پیمان طایف از خود نرمش نشان داده اند و سیطره اقلیت مسیحی را بر خود قبول کرده و از حق خود در قدرت چشم پوشی کرده اند. در حالی که در نظام های دموکراتیک قدرت از آن اکثریت است.

آن ها بر این باور هستند که مسلمانان، در زمان استقلال لبنان با توجه به برخورداری از حمایت جهان عرب قوی تر و حتی در زمان انعقاد پیمان طایف نیز به لحاظ حمایت داخلی از قدرت بیشتری برخوردار بودند. دیدگاه این تاریخ نویسان مبتنی بر آن است که رهبران مسلمان لبنانی از زمان آغاز استقلال این کشور در مقابل انحصارطلبی مسیحیان سکوت کرده اند. آنها با این کار نوعی بی توازنی را در لبنان ایجاد کردند که منجر به ایجاد جنگ داخلی و نا آرامی در این کشور شد. در میان این گروه از تاریخ نویسان منتقد البته کسانی نیز براین باورند که مشارکت مسیحیان در قدرت منجر به خروج فرانسوی ها و اعطای استقلال به لبنان و همچنین مانع از تکرار حوادث شبیه به جنگ های صلیبی شد که هنوز در حافظه مسلمانان وجود دارد. مسلمانان به رغم انحصارطلبی مسیحیان مارونی در قدرت از فرصت خود برای تحکیم و تقویت اتحاد سیاسی لبنان با دیگر کشورهای جهان عرب و اسلام و حتی تبدیل آن به کشوری اسلامی تحت عنوان «وحدت عربی» و «وحدت امت اسلام» و همچنین حمایت از انقلاب مردم فلسطین استفاده کردند تا جایی که برخی در لبنان، نیروهای شبه نظامی فلسطینی در این کشور را بخشی از «ارتش اسلامی» می دانستند. علی رغم این دو نوع نگرش این سؤال پیش می آید که مسلمانان لبنانی امروز چه وضعیتی دارند؟ مشخص است که امروز آن ها مشکلی در مشارکت در قدرت ندارند ولی، دیگر گروه ها در لبنان از انحصار طلبی مسلمانان در قدرت سخن می گویند و حتی برخی به پیمان طایف به عنوان چارچوبی برای تقویت و تحکیم وضعیت مسلمانان می نگرند. مهمترین معضل مسلمانان لبنانی در سال ۲۰۰۷ این است که آن ها دچار دو دستگی شدید شده اند.

این اختلاف به حدی است که می تواند ادعا کرد که تاریخ لبنان تا بحال شاهد آن نبوده. اختلافی که منجر به تعطیلی کشور شده و خطرناک تر از آن عبور این مشکل از مرزهای لبنان است، تا جایی که اکنون لبنانی ها در انتظار توافق قدرت های منطقه ای بر سر آینده این کشور هستند. چون هر یک از مذاهب اسلامی در لبنان از حیث ایدئولوژی و عقیده خود را وابسته به یک قدرت منطقه ای می دانند. شکی نیست که تجربه سیاسی گذشته مسلمانان در لبنان موجب تقوت آن ها شده است زیرا صد ها سال است که آن ها با مراکز تصمیم گیری منطقه ای در ارتباط هستند و احساس هراس نکرده اند و با این که در اقلیت بوده اند با عباسی ها، اموی ها و عثمانی ها در تماس بودند. مسلمانان درلبنان بر خلاف دیگر کشورهای اسلامی و عربی، پس از دوره استقلال، تنوع فرهنگی و علمی در این کشور را تجربه و آزادی و استقلال را درک کرده اند و این در حالی بود که ملت های منطقه زیر ستم نظام های دیکتاتوری به سر می بردند.مسلمانان لبنان با وجود ارتباط خود با غرب، ارتباط با شرق را قطع نکرده بلکه این ارتباط را با کشورهایی نظیر اردن، سوریه، ایران و ترکیه تقویت کردند و حتی این روابط نیز مانع از آن نشد که به رغم هواداری آن ها از برخی قدرت های خارجی اولویت را به وفاق ملی در داخل لبنان ندهند. حالا این پرسش مطرح است که علی رغم این شرایط پیچیده آینده لبنان چگونه خواهد بود؟ لبنان اکنون با خطر وجودی مواجه است و بخش عمده ای از مسئولیت این خطر بر عهده مسلمانان است. واقعیت عمیق تر از آن است، چرا که مسئولیت مسلمانان لبنان از شرکای داخلی و حتی از خود این کشور نیز فراتر رفته است تا جایی که نقش خود را در حمایت از تهدیدهایی می دانند که مسلمانان در جهان با آن روبرو هستند و مفاهیمی چون خشونت، مدرنیسم و سکولاریسم را در بر می گیرد.

مسلمانان لبنان بیش از مسلمانان دیگر کشورها قادر به تعامل صحیح با این مقولات هستند و لبنان بهترین مکان برای تجربه تعامل مسلمانان با دیگران در جهان معاصر است. مسلمانان در لبنان بطور کلی میانه رو و معتدل اند ولی خطابه های دینی در این کشور هنوز ازحالت رادیکالی و تندروانه آزاد نشده است و همچنان بشارت به شکست غرب داده و ابزار و آلات خود را برای جنگ با غرب آماده می کند. مسلمانان لبنان به منظور آن که بتوانند در ساختن فرهنگ انسانی معاصر و پیشرفت جهان مشارکت داشته و سهیم باشند باید بدانند که نقش شان تنها در مشارکت در جنگ میان شرق با غرب و یا بر افروختن آتش آن نیست. بلکه نقش آن ها در نشان دادن تسامح و اعتدال اسلامی است و تنها در این حالت است که مساحت گسترده ای را برای تعامل با انسانی دیگر برای خود ایجاد می کنند و دیگران را در ارزش های انسانی خود مشترک خواهند یافت. چنانکه پیامبر اسلام نیز گفته است که من برای ترویج اخلاق فرستاده شده ام. مسئولیت مسلمانان در لبنان فراتر از کشمکش های داخلی بر سر قدرت و یا مسایل مذهبی و طایفی در این کشور کوچک است، بلکه آن ها باید در لبنان به صحنه بزرگ انسانیت نگریسته و اثبات کنند که اسلام نه با دیگری و نه با مدرنیسم در چالش نیست، بلکه دینی است که قادر به هضم مدرنیسم و احترام به دیگری بوده و خشونت، تنها منطق خطاب آن با دیگری نیست. باید دانست که لبنان حامل پیام پیامبرگونه ای از سوی مسلمانان به جهان است که مسئولیت ابلاغ آن با مسلمانان و پیروان پیامبررحمت است، آیا این پیام به گوش جهان رسیده است؟

منبع: پری تی وی بیروت