چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
کلئوپاترا,جولانگاه ادیبان بزرگ شرق و غرب
«كلئوپاترا» یكی از پرآوازهترین شخصیتها در تاریخ ادبیات شرق و غرب است. تاكنون هیچ شخصیتی مانند كلئوپاترا مورد توجه ادیبان بزرگ جهان نبوده است. موضوعی كه از نظر مفاهیم تاریخی، عجیب و غریب است و به قصههای تخیلی میماند... جلوهای از شكوه و عظمت، جمال، كبر و غرور، و ضیافتها و مراسمی كه هیچیك به پای آن نمیرسد، واز نظر سیطره عواطف و عشق مصیبتبار، و حوادث تراژیك تاریخی و جنگهای بزرگ بیهمتاست. سریرها شكسته میشوند و همه آرزوهای طرفین بر باد میرود. و نتیجه آنها شخصیتی میشود عجیب، كه تمام ویژگیهای اقتدار و ذكاوت بیبدیل، زنانگی كامل، و آفرینش نیرنگها و ترفندهای بینظیر را ـ كه زیركترین زنان در آن میمانند ـ دارد. او زندگی خود را وقف زیستن در اقتدار و لذّات كرد، تا لحظهای كه با چشمان خویش افول ستارهاش را دید... او با مرگ خویش بر اوكتاویوس، پیروز شد، همانگونه كه پیش از آن با زیبایی شگفتش و ذكاوتش بسیاری از قیصرهای زمانهاش را نابود كرد، او در این راه كمترین شكی به خود راه نداد. او خود را وقف كشورش، مصر كرده بود. كلئوپاترا موضوع نمایشنامههای بسیاری در ادبیات جهان گردید. ۱۵ نمایشنامه فرانسوی، ۶ نمایشنامه انگلیسی، و چهار نمایشنامه ایتالیایی ... و در ادبیات معاصر ما، احمد شوقی اولین كسی است كه آن را مطرح كرد و شهرت جهانی یافت. نمایشنامهٔ «جولانگاه كلئوپاترا» یكی از اولین نمایشنامههایی است كه به زبان ما نگاشته شده است... و شگفت اینكه سرودن این نمایشنامه مصادف با نگارش نمایشنامهٔ «كلئوپاترای اسیر» سرودهٔ ژودل شاعر فرانسوی در عصر نهضت به سال ۱۹۵۵. م میباشد. ولی احمد شوقی نمایشنامهاش را به سبك و سیاق اكثر نویسندگان پیشین ننوشت...
معروفترین آنها نمایشنامهٔ «آنتونی و كلئوپاترا» اثر ویلیام شكسپیر بود كه آن را حدود سالهای ۱۶۰۷ سرود، و پس از آن «در ایران» نمایشنامهٔ «همه چیز بهخاطر عشق، یا جهان گمشده» بود كه برای اولینبار در سال ۱۶۷۷ به روی صحنه رفت و در سال ۱۶۷۸ چاپ شد نمایشنامههای دیگری نیز نوشته شده است كه در خلال این بحث به آنها اشاره خواهد شد. نامعقول است اگر بگوییم كه شوقی این نمایشنامه را صرفاً با تكیه بر اسناد و مدارك تاریخی سروده است، بلكه از دیدگاه هنری مانند دیگر شاعران پیش از خود به آن پرداخته است. هیچ یك از مورخان نتوانستند به منبع تازهای دست یابند، چرا كه آشنا با این نوع بررسی جدید نبودند، آنها تلاش كردند كه شوقی را متهم كنند كه آنچه سروده است بر اساس تخیلات و توهمات شخصی بوده و عاری از تأثیر آثار ادبی گذشته است. درحالیكه با مقارنهای قاطعی كه صورت گرفته، شوقی با اِشراف كامل از آثار ادبی كه نام بردهاند بیشترین بهره را برده است و برخلاف نظر آنها كه مدعی هستند اصالت اثر را از بین برده، كاملاً به آنها وفادار بوده است. در خلال بحث به بیان جایگاه شوقی در استفاده از نمایشنامههای قبل، یاد میكنیم، و به تأثیرپذیری از این جایگاه در تصویر شخصیت كلئوپاترا، میپردازیم. علاوه بر این او از موضعهای فرعی و افكار و تصاویر عامه بهره برده است. و اشارهای هم خواهیم داشت به اینكه چگونه او از این تأثیرپذیری به نحو كامل و موفقیتآمیز استفاده كرده است. علیرغم روابط عاشقانه بین آنتونیوس و كلئوپاترا كه محور حوادث بزرگی بوده است، نویسندگان غرب از جدال بین این دو عاشق و معشوق و اوكتاویوس بهعنوان نمادی از نبرد دائم بین شرق و غرب استفاده كردهاند و كلئوپاترا بار تمامی این نبرد را بر دوش میكشد. او زنی مكار و نیرنگباز است كه، تمامی این نیرنگها را برای آرمانهایش به كار میبرد، و آنتونیوس را در این امر وارد او را اغوا میكند و جز لذّات خویش، هیچچیز برایش ارزشی ندارد. در نهایت همه چیز را تحت سیطرهٔ خود درمیآورد. و شگفتتر آنكه همه بهعنوان عقلانیت شرقی با او به دشمنی پرداختهاند، نه بهعنوان یك ملكه، بلكه بهعنوان یك مصری ـ با شدت تمام ـ آن را بهعنوان نوعی جنگ خونبار بین شرق و غرب مطرح میكنند. بهطور مثال در نمایشنامهٔ «آنتونی و كلئوپاترا» شكسپیر، آنتونیوس با مشاهده تسلیم ناوگان جنگی روم در اسكندریه چنین میگوید:
«همه چیز نابود شد، این زن مصری پست به من خیانت كرد.. و ناوگانم را به دشمن تسلیم كرد... سه بار جنایت كردی ای خائن، و من فریب خوردم، فریب... چه روح شیطانی دارد این زن مصری!! این افسونگر كه سینهاش تاج سرم بود و نخستین آرمان من بود. با افسون شگفتش مرا شیفته خود كرد، بهراستی كه او یك كولی است، او مرا به عمق گمراهی كشاند.»(۱) (پرده چهارم. صحنه ۱۲)
عین چنین توصیفی در نمایشنامهٔ «در ایران» آمده است. ونتیدیوس (Ventidius) فرماندهٔ ناوگان دریایی در رابطه با ملت مصر و كلئوپاترا چنین میگوید:
«ملتی كه همه افرادش ریاكارند، خیانت را به هنگام تولد با هوایشان تنفس میكنند... و ملكهشان خلاصهٔ روح این ملت است.» (پردهٔ پنجم صحنه اول)(۲)
مادام ژیراردن نمایشنامهنویس فرانسوی در اثرش به نام «كلئوپاترا» (۱۹۴۷) او را زنی هرزه، غرقه دل لذّات تصویر میكند: «او چیزی جز عشقورزیدن نمیشناسد، پاداش عدل او كینهتوزی است، هیچ چیز جز لذّات جسمانی او را از خود بیخود نمیكند، تا آنجا كه بردهای قویهیكل جرئت پیدا میكند و چشم در چشمانش میدوزد و میگوید «ساعتی كام برگیرم و بمیرم». او فرمان را اجرا میكند چون در برابر پیمانی كه شكسته بود نوشیدن زهر بهترین گزینه است!(۳)
احمد شوقی در برابر این عبارات و امثال آن موضع دفاعی از كلئوپاترا میگیرد. و همه نویسندگان را به سوءنیت متهم میكند. و تلاش میكند منصفانه با او برخورد كند، نه تنها صرفاً بهعنوان یك ملكه، بلكه بهعنوان یك زن مصری. چرا كه آنها بهعنوان یك مصری با او به دشمنی برخاستند و او را نماد ملت مصر قرار دادند. و اِشراف شوقی بر این موضوعهاست كه او را وامیدارد تا چنین موضعی را اختیار كند. او موضعی برگزید كه مخالف مواضع همهٔ نویسندگان غرب است. و این مسئله نشاندهنده این حقیقت است كه شوقی اِشراف كامل به نمایشنامه غربی درباره این شخصیت داشته است بهویژه همه منتقدان فرانسوی كه آن نمایشنامهها را نقد كردهاند، و آن را زیربنای موضوع قرار داده و به شرح و بسط آن پرداختهاند. شوقی بهوسیله تصویرپردازی هنری به آنها پاسخ داده است. و این نوع تأثیرپذیری اعمال ادبی از اعمال ادبی دیگر است كه ما در ادبیات مقارن آن را: «تأثیر واكنشی» مینامیم، و از درون این شیوه است كه آثار دیگر متولد میشود... و این تأثیرپذیری به مثابه مقاومتی است كه از نظر مفهوم مورد نظر است. و به وسیله آن است كه ضد، از ضد خود زاده میشود. و با این شیوه است كه شوقی از نظریات نویسندگان و تصویرپردازی هنری و فنی آنها سود میبرد و بین آنها، مقاربت و نوعی خویشاوندی ایجاد میكند، تا بتواند از درون آنها وحدتی هنری و اصیل، بیافریند و اهداف وطنپرستانه خود را تحقق بخشد. اولین نشانه این تأثیر آن است كه شوقی از كلئوپاترا، تصویر یك وطنپرست مخلص را ارائه میدهد، و عشق به وطن را به وسیله عشق خالصانه به معشوقش عرضه میكند. ریاكارانه یا ترسان از آكتیوم نمیگریزد چنانكه در اغلب نمایشنامههای غربی متداول است، ولی نتیجهای كه حاصل میشود كشیده شدن او به یك بازی سیاسی مرسوم است: او آنتونیوس و اوكتاویوس را، بیآنكه در اعمال آنها دخالتی داشته باشد، در جنگ با یكدیگر رها میكند، تا یكی دیگری را تضعیف كند، و برنده قدرتمند باقی بماند... او كاملاً مواظب خود و وطنش بود تا خود آنتونیوس.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست