سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

آبادان برزیلته


آبادان برزیلته

امسال پس از مدت ها تیم فوتبال صنعت نفت آبادان به سطح اول فوتبال کشور بازگشت آبادان که همواره یکی از مهم ترین مراکز پرورش استعدادهای ناب فوتبال بوده و حتی شهرتی بیش از اهواز داشته هیچ گاه نتوانسته به آن رتبه ای که شایستگی آن را داشته باشد دست یابد

امسال پس از مدت ها تیم فوتبال صنعت نفت آبادان به سطح اول فوتبال کشور بازگشت. آبادان که همواره یکی از مهم ترین مراکز پرورش استعدادهای ناب فوتبال بوده و حتی شهرتی بیش از اهواز داشته هیچ گاه نتوانسته به آن رتبه ای که شایستگی آن را داشته باشد دست یابد. این امر به ویژه در دو - سه دهه اخیر بیشتر به چشم می خورد.

چرا که پس از وقوع جنگ تحمیلی هشت ساله، نه تنها ورزش و در مجموع زندگی را در آبادان به تعطیلی کشاند و این شهر را به خط مقدم جبهه نبرد با دشمن بعثی تبدیل کرد، بلکه باعث مهاجرت ناخواسته و اجباری مردم آبادان و از جمله استعدادهای ناب فوتبالی آن به شهرهای دیگری از جمله شیراز، اصفهان و تهران شد که اغلب پس از جنگ هم، به شهر خود بازنگشتند.

با پایان هشت سال دفاع مقدس، بازسازی آبادان و سایر شهرهای آسیب دیده از جنگ آغاز شد اما روند بازسازی به گونه ای بود که اکنون با گذشت ۱۸ سال از پایان جنگ، نه تنها آبادان، شکوه گذشته خود را به دست نیاورد، بلکه هنوز از استانداردهای مطلوب هم برخوردار نیست. تنها آنهایی که پیش از آغاز جنگ، آبادان را از نزدیک دیده اند سخن مرا درک می کنند.

آبادان یکی از مهم ترین، توریست پذیرترین و مدرن ترین شهرهای ایران و قلب تپنده خوزستان بود. اما آنچه رژیم بعث صدام با کمک حامیانش درغرب به سر آبادان آورد، آن قدر فجیع و ناجوانمردانه و آثارش آن قدر عمیق و تاسف بار بود که موجب شده شکوه گذشته آبادان، به خاطره ای در پس زمینه ذهن آبادانی ها تبدیل شود. قطع آب و برق درگرمای بالا ی ۴۵ درجه سانتی گراد و در حالی که رطوبت هوا از ۸۰ درصد هم بیشتر است، در آبادان به موضوعی عادی تبدیل شده است.

آب کارون به کویت فروخته می شود و آبادان و خرمشهر از قطع آب و البته کمبود آب بهداشتی عذاب می کشند. مسوولا ن برای صادرات برق ایران با کشورهای همسایه وارد مذاکره می شوند، در حالی که آبادانی ها در شرجی نفس گیر تابستان، از نعمت برق و پناه بردن به باد خنک کولر و پنکه محروم هستند. انگار کسی به فکر هشت سال پایداری آبادانی ها در مقابل دشمن نیست. آنها فکر می کنند نادیده گرفته شده اند; اصلا فراموش شده اند. آبادان در مقابل مشکلا ت جنگ، کمر خم نکرد اما فشار سختی ها آن قدر زیاد است که تاب و توان را از بین می برد. آنچه آبادانی ها را بیشتر از هر چیز دیگری رنج می دهد، خاطرات گذشته درخشان و رشک برانگیز شهرشان و مقایسه آن با دوران پس از جنگ تحمیلی است.

آبادانی ها از تبعیض رنج می برند و از این که زحماتشان را آن گونه که شایسته است قدر نمی دانند. اما در همه این سال ها و در پس سختی های حاصل از جنگ، فقط یک موضوع می توانست اندکی به آبادانی ها آرامش ببخشد و آن هم فوتبال بود.

فوتبال در رگ و خون آبادانی هاست; انگار که نامشان را از همان زمان تولد با فوتبال بریده اند. آبادانی ها منشا تکنیک های ناب فوتبال هستند و خود را برزیل ایران و آسیا می دانند. نماد فوتبال در آبادان، باشگاه صنعت نفت است که سال هاست مایه دلخوشی آبادانی هاست. رنگ لباسشان زرد است; درست مثل تیم ملی فوتبال برزیل. وقتی به ورزشگاه تختی آبادان می روید، فقط یک رنگ دیده می شود و آن هم زرد است و البته اینجا و آنجا پرچم برزیل را هم می توانید در دست طرفداران صنعت نفت ببینید.

«آبادان برزیلته» و «نه قرمز، نه آبی، فقط زرد طلا یی» مهم ترین شعارهای طرفداران صنعت نفت آبادان است که پارچه نوشته های آن در ورزشگاه به اهتزاز درمی آید. حالا امسال بار دیگر ورزشگاه تختی آبادان از خلوتی سال های گذشته خارج شده است. امسال صنعت نفت آبادان در لیگ است; آن هم پس از کشمکش های فراوانی که سه سال پیش در مسابقات پلی آف لیگ دسته اول ایجاد شد.

در فصل ۸۴ - ۱۳۸۳ لیگ دسته اول باشگاه های ایران، صنعت نفت آبادان در مرحله پلی آف به دیدار تیم راه آهن تهران رفت و در حالی که در یک قدمی صعود به لیگ برتر حضور داشت با شکست در مقابل راه آهن از صعود بازماند. اما خیلی زود مشخص شد که راه آهن از یک بازیکن غیرمجاز استفاده کرده است.

مسوولان باشگاه صنعت نفت آبادان به کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال شکایت کردند اما پس از مدتها رفت و برگشت پرونده این شکایت، کمیته انضباطی به سود راه آهن رای داد; آن هم در شرایطی که همه اسناد و مدارک موجود، ادعای آبادانی ها را تایید می کرد. اما شاید فدراسیون فوتبال، جسارت تغییر نتیجه مسابقه رانداشت و نمی توانست مسوولیت پیامدهای حذف راه آهن و صعود صنعت نفت را بر عهده بگیرد و به همین دلیل هم شکایت را رد کرد. حالا فصل جدید لیگ برتر با حضور راه آهن در جمع ۱۶ تیم برتر فوتبال ایران آغاز شده بود اما صنعت نفت آبادان از پیگیری شکایت خود دست برنداشت.

مسوولان باشگاه ابتدا قصد داشتند از حضور در لیگ دسته یک انصراف دهند، چون حق خود را حضور در لیگ برتر می دانستند. اما برای آنکه بهانه به دست مخالفان ندهند پذیرفتند در لیگ دسته یک، بازی های خود را انجام دهند تا در صورت تغییر رای، به لیگ برتر بازگردند.

آنها این بار به دیوان عدالت اداری شکایت بردند. فصل به آخر نزدیک می شد که اعلام شد دیوان عدالت اداری حکم به حقانیت شکایت صنعت نفت آبادان و محکومیت راه آهن تهران داده است. اما هنوز پروسه دادگاه تجدید نظر و ابلاغ حکم باقی مانده بود; پروسه ای که تا پایان لیگ فصل ۸۵ - ۱۳۸۴ هم ادامه پیدا کرد. آبادانی ها که در کش و قوس صعود به لیگ برتر از طریق احقاق حق قانونی باشگاه پس از شکایت از راه آهن بودند، چندان بازی های دسته اول را جدی نگرفتند. اسناد و مدارک به نفع آنها بود و آنها تصور می کردند که می توانند درفصل بعد، در هر شرایطی در لیگ برتر حضور پیدا کنند. صنعت نفت، بازی ها را جدی نگرفت و در دسته اول باقی ماند و از آن سو، راه آهن هم موفق به حفظ خود در لیگ برتر شد.

از پاسخ نهایی دیوان عدالت اداری هم به شکایت صنعت نفت آبادان، هیچ خبری نبود و به نظر می رسید که این موضوع مشمول گذر زمان شده و به فراموشی سپرده شده است. به هر حال بازگرداندن صنعت نفت آبادان به لیگ برتر، آن هم در حالی که راه آهن یک فصل حضور در لیگ برتر را هم سپری کرده و اتفاقا در پایان فصل در لیگ برتر هم باقی مانده بود، کار چندان راحتی نبود. به همین دلیل در ابتدای فصل ۸۶-۱۳۸۵ مدیران باشگاه صنعت نفت آبادان، خسته از پیگیری مداوم پرونده شکایت خود از راه آهن و ناامید از به نتیجه رسیدن آن، عزم خود را جزم کردند تا با تشکیل تیمی قدرتمند، این بار به لیگ برتر صعود کنند.

آنها دو مربی برزیلی و پرتغالی را هم جذب کردند; دو مربی از دو کشوری که بیشترین شباهت را با فوتبال آبادانی ها دارند. بدین ترتیب فصل جدید لیگ دسته اول آغاز شد. اما هنوز چند هفته ای از آغاز مسابقات نگذشته بود که دیوان عدالت اداری، رای نهایی خود را در مورد شکایت صنعت نفت آبادان اعلام کرد: صنعت نفت باید به لیگ برتر بازگردد.

دیوان عدالت اداری، عالی ترین مرجع تظلم خواهی در جمهوری اسلامی ایران است و طبیعی است که کسی نمی تواند حتی فکر سرپیچی از تصمیم این مرجع مهم را هم به ذهن خود راه دهد. اما پرسش اینجا بود که صنعت نفت چگونه به لیگ برتر راه یابد، آن هم در حالی که از لیگ دسته یکم، تنها ۲ تیم باید به لیگ برتر صعود کنند؟

عادلانه نبود که ۲۴ تیم در دو گروه ۱۲ تیمی با هم رقابت کنند و سرانجام پس از یک فصل مسابقات طاقت فرسا و فشرده - که دردسته یک، به دلیل مدعی بودن همه تیم ها برای صعود، طاقت فرساتر و فشرده تر از لیگ برتر است - فقط یک تیم به لیگ برتر صعود کند. به همین دلیل سرانجام ایده هجده تیمی شدن لیگ برتر عملی شد و قرار شد صنعت نفت آبادان بدون حضور در لیگ دسته یکم، به لیگ برتر صعود کند و حق خود را پس از دو سال پیگیری بگیرد.

عدم حضور صنعت نفت آبادان در لیگ دسته یکم و صعود مستقیم این تیم به لیگ برتر اگرچه تنش ها و هیجانات و دل نگرانی های مدیران باشگاه و بازیکنان و طرفداران آن را که حاصل جدال نفس گیر برای صعود به لیگ برتر است از بین برد اما یک نکته منفی هم داشت و آن هم دور نگه داشتن این تیم از شرایط مسابقه بود.

قرارداد سرمربی پرتغالی صنعت نفت با این تیم یکساله بود و با پایان این قرارداد، ابراهیم قاسمپور، مربی سابق صنعت نفت به این تیم بازگشت. قاسمپور که آبادانی ها او را به عنوان عامل اصلی سقوط این تیم از سطح اول فوتبال لیگ باشگاه های کشور به دسته پایین تر می دانند، این بار با کارنامه مثبتی به آبادان بازگشت.

قاسمپور که خود یک آبادانی است- و همین برای او یک نقطه قوت محسوب می شود- فصل گذشته در لیگ دسته دوم امارات سرمربی تیم «حتا» بود که موفق شد این تیم را قهرمان لیگ دسته دوم کند و به لیگ دسته اول امارات برساند. قاسمپور، دلا رهای عرب ها را به آبادان ترجیح نداد. او به آبادان بازگشت و هدایت صنعت نفت را برعهده گرفت تا شاید بتواند خاطره خوبی از خود برای هواداران صنعت نفت به یادگار بگذارد.

صنعت نفت آبادان تیم پرمهره ای نیست، اما از بازیکنان مستعدی برخوردار است که هر یک می توانند به فوتبالیست های بزرگ تبدیل شوند. مدیریت باشگاه هم از هیچ تلا شی برای موفقیت تیم فروگذار نمی کنند و به همین دلیل ابراهیم قاسمپور می تواند با خیالی آسوده به هدایت تیم بپردازد. صنعت نفت آبادان، یک نقطه قوت هم دارد که هیچ یک از باشگاه های ایرانی- به جز استقلا ل و پرسپولیس- از آن برخوردار نیستند و آن هم تماشاگران و طرفداران با غیرت و با تعصب است. البته همه تیم های باشگاهی برای خود طرفدار دارند و این موضوعی طبیعی و بدیهی است.

اما طرفداران صنعت نفت و در مجموع، طرفداران فوتبال در آبادان، یک تفاوت اساسی با طرفداران فوتبال در شهرهای دیگر، مثل اصفهان و شیراز و مشهد و حتی انزلی و اهواز دارند و آن هم این است که حتی در صورت حضور تیم های پرسپولیس و استقلا ل در آبادان، این دو تیم هیچ طرفداری در آبادان ندارند.

در مسابقات لیگ برتر بارها دیده ایم که استقلا ل و پرسپولیس در شهرستانها چندان احساس غریبی نمی کنند و معمولا نیمی از تماشاگران جاضر در ورزشگاه طرفدار آبی یا قرمز هستند. به همین دلیل است که می گویند استقلا ل و پرسپولیس هیچگاه به معنای واقعی، طعم میهمان بودن را نمی چشند. اما در آبادان از این خبرها نیست. استقلا ل و پرسپولیس در آبادان به معنای واقعی میهمان هستند چرا که یک نفر هم در ورزشگاه تختی آبادان نمی توانید پیدا کنید که زردپوش نباشد.

روز پنجشنبه گذشته وقتی سرخ پوشان پرسپولیس در آبادان به میدان رفته بودند، هر بار که گل می زدند، کوچک ترین صدایی از تماشاگران بلند نمی شد و ورزشگاه در سکوت کامل فرو می رفت. کدام ورزشگاه را در ایران سراغ دارید که پرسپولیس- یا استقلا ل- در آن تا این حد غریبه باشند؟

این موضوع نشاندهنده تعصب بالا ی آبادانی ها به نماینده شهرشان است که قابل تقدیر است. این میزان حمایت را باید قدر نهاد و این وظیفه مسوولا ن شهر آبادان و مدیران باشگاه صنعت نفت است.

قدر این طرفداران را باید دانست و راههای اشتباهی که درگذشته پیموده شده نباید دوباره طی کرد. حق آبادان بیشتر از اینهاست. هر چند که دوری چندساله صنعت نفت آبادان از لیگ برتر و عدم حضور ستاره های سرشناس در این تیم باعث می شود که نتوانیم تیم صنعت نفت را که تازه به لیگ برتر صعود کرده فعلا و در این فصل، مدعی حضور در رتبه های بالا ی جدول بدانیم. اما این دلیل نمی شود که مدیران صنعت نفت آبادان، قدر پتانسیل های این تیم و این شهر را ندانند. مهمترین پتانسیل صنعت نفت آبادان، طرفداران با تعصب طلا یی پوشان است که اگر مدیران، مربیان و بازیکنان تیم، قدر آنها را ندانند کفران نعمت کرده اند.

مسوولا ن آبادان هم باید بیش از گذشته به تنها نماینده شهرشان در لیگ برتر بها دهند. مردم آبادان فقط از راه فوتبال است که می توانند مشکلا ت و سختی های زندگی را گاهی اوقات به فراموشی بسپارند.دل آبادانی ها به شعار «آبادان، برزیلته» خوش است. ای کاش قدرشان را بدانیم.

نویسنده : فرشاد رضایی



همچنین مشاهده کنید