جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
چامسکی دیپلماسی ایران, بهانه تداوم حضور در عراق
صدام حسین برای جنایاتی که در سال ۱۹۸۲ مرتکب شد، دادگاهی شد. سال ۱۹۸۲ در روابط آمریکا و عراق سال بسیار مهمی بود. سالی که ریگان نام عراق را از فهرست حامیان تروریسم پاک کرد تا آمریکا قادر باشد به دوستش صدام در حد وسیعی کمک کند. بدین منظور دونالد رامسفلد مجبور شد که به عراق سفر کند تا موافقتنامه مذکور را محکم کند. این موافقتنامه شامل تهیه مواد لازم برای تولید سلاحهای کشتارجمعی، سلاحهای شیمیایی و غیره بود.
در واقع هدف عمده از این کار ایران بود. سلاحهایی که توسط آ مریکا،بریتانیا، آلمان، روسیه، فرانسه و بسیاری از دیگران فراهم شده بود، به منظور حمایت از تجاوز عراق به ایران تهیه شده بود.
نیویورک تایمز او را "تحقیقا مهمترین روشنفکر در قید حیات" میخواند و من شنیده بودم که چامسکی تحمل آدمهای ابله را ندارد، از سوی دیگر برخی معتقد بودند که وی همواره خوشرفتار و مهربان است.
در میان مردم اختلافنظر گستردهای درباره او وجود دارد، نظرهای پرشور و پرحرارت: او برای بسیاری سمبل ستودهای از علم و ادب و سیاست است، در حالی که منتقدین با تحقیر وی و الصاق برچسبهایی چون شیاد، صهیونیست، ضدیهود (خود او یهودی است)، کمونیست خارج از فهرست، عامل سازمان سیا، عامل موساد (سازمان اطلاعات اسرائیل) یا کاگب، سازمان اطلاعات بریتانیا و غیره (انتخاب را به عهده شما میگذارم) خرسند میشوند. بین طرفداران و مخالفان او چنان دودستگی وجود دارد که حتی کتابی تحت عنوان "آنتیچامسکی ریدر" منتشر شده است.
به نظر میآید که چامسکی حتی لحظهای از نیم قرن گذشته را بدون سرازیر کردن عقاید و هیجانات خود سپری نکرده باشد .وی از سال ۱۹۵۷ تاکنون بیش از ۱۰۰ جلد کتاب در زمینههایی چون زبانشناسی و علم نحو منتشر کرده و آخرین اثرش "آمریکای شکست خورده: سوءاستفاده از قدرت و تجاوز به دموکراسی" است که در آن با استادی تمام توصیف دولت بوش از کشورهایی چون افغانستان را به خود آمریکا بازمیگرداند.
گفتوگو با چامسکی از همان ابتدا متوجه سیاست خارجی واشنگتن شد. درباره عراق، افغانستان، بریتانیاو بلر گفتوگو کردم (وی گفت که "اگر این کشور کورکورانه دستورات آمریکا را دنبال کند، همه خطراتی که آمریکا را تهدید میکند، آن را نیز تهدید خواهد کرد") سپس درباره آقایان بوش، بلر، استراو و دیگر جنایتکاران جنگی سخن گفتیم و به این موضوع که چرا آمریکا یک کشور شکست خورده است، پرداختیم.
چامسکی در مورد نقش تروریستهای وابسته به القاعده و بهطور خاص زرقاوی میگوید: "زرقاوی بدون تردید یک تبهکار مهم بود و من تصور نمیکنم که جمعیت زیادی از مردم خارج از دهکده او در اردن برایش سوگوار و عزادار باشند.
وی نقش بسیار وحشتناکی داشت و این نقش اساسا با حمله به عراق شکل گرفت، بنابراین ما نمیتوانیم از زیر مسوولیت این نقشآفرینی فرار کنیم. او با القاعده رابطهای گاهگاهی و نامنسجم داشت که عمدتا سمبلیک بود و هر کدام سعی داشتند که از دیگری سوءاستفاده کنند. در واقع همه سیستمی که ما آن را القاعده میخوانیم، یک سازمان نیست، بلکه شبکهای است از شبکهها، با جمعیت بسیاری که در ارتباط نامنسجم با یکدیگر هستند.
بدین ترتیب تاثیر کشتن زرقاوی در جامعه بزرگ تروریستی که از حمله بوش و بلر به وجود آمده قابل حدس است. در ضمن همانطور که پیشبینی میشد حمله به عراق، خود عامل عمده پرورش تروریسم بود."
روشنی و شفافیت همیشگی سخن چامسکی و تبحر او در شرح و تفصیل به گونهای است که مانع قطع سخن یا جروبحث میشود، وقتی از بوش، بلر و همدستانشان که قبل از دادگاه جنایات جنگی به دادگاه کشیده میشدند، حرف میزدیم، من به میلوسوویچ اشاره کردم و او موضوع را بدون هیچ مکثی عوض کرد. او مصرانه بر این باور بود که جرم دولت بوش به مراتب بزرگتر از جرم رئیسجمهور سابق صربها است.
..." بعدها حادثه بالکان را هم به اتهامات میلوسوویچ افزودند، اما این کار آسانی نبود. بدترین جرم، جنایت در سربرنیتسا بود، ولی با کمال تاسف برای دادگاه بینالملل، یک تحقیق بسیار وسیعی توسط دولت هلند صورت گرفت. از آنجا که نیروهای هلند آنجا بودند، دولت این کشور از ابتدا مسوول این بررسی شد و نتیجه نهایی این بررسی نشان داد که نه تنها میلوسوویچ دستور بمباران سربرنیتسا را نداده بود که حتی از آن خبر هم نداشت و زمانی که این خبر را شنیده وحشت کرد. بنابراین چسباندن این اتهام به میلوسوویچ آسان نبود."
● و صدام حسین؟
"صدام حسین بیتردید یک هیولای بزرگ بود، اما او برای جنایاتی که در سال ۱۹۸۲ مرتکب شد، دادگاهی شد. سال ۱۹۸۲ در روابط آمریکا و عراق سال بسیار مهمی بود. سالی که ریگان نام عراق را از فهرست حامیان تروریسم پاک کرد تا آمریکا قادر باشد به دوستش صدام در حد وسیعی کمک کند. بدین منظور دونالد رامسفلد مجبور شد که به عراق سفر کند تا موافقتنامه مذکور را محکم کند. این موافقتنامه شامل تهیه مواد لازم برای تولید سلاحهای کشتارجمعی، سلاحهای شیمیایی و غیره بود.
در واقع هدف عمده از این کار ایران بود. سلاحهایی که توسط ایالات متحده، بریتانیا، آلمان، روسیه، فرانسه و بسیاری از دیگران فراهم شده بود، به منظور حمایت از تجاوز عراق به ایران تهیه شده بود. با توجه اینکه آمریکا، بریتانیا و سایرین از این تجاوز حمایت کردند، سوال این است که چرا آنها در همان دادگاه و در کنار صدام حسین نیستند؟"
من به اعدام فرزاد بازوفت، همکار قدیمیام توسط صدام اشاره کردم و احساس خود را از سفر هیات نمایندگی سناتورهای آمریکایی به بغداد و ملاقات با صدام که درست بعد از این حادثه انجام گرفت، شرح دادم و اینکه یکی از سناتورها به صدام گفته بود که مشکل عمده رژیم او با غرب تعبیر و تلقی رسانههاست، چامسکی همه ماجرا را به طور کامل به خاطر میآورد.
آوریل ۱۹۹۰ بود، چند ماه قبل از حمله به کویت. کمیسیون مذکور از سناتورهای ردهبالا به رهبری رابرت دال بود، کسی که کاندیدای ریاستجمهوری جمهوریخواهان بود.
● و افغانستان؟
"اگر با دقت توجه کنیم، به نظر من حمله به افغانستان از زشتترین عملکردهای تاریخ مدرن است و درباره آن قصههای ساختگی بسیاری گفته شده است. جنگ علنی علیه افغانستان در هفتم ماه اکتبر ۲۰۰۱ در حالی آغاز شد که دولت بوش به طالبان اعلام کرد که اگر کسانی را که آمریکا مظنون است که در اتفاق ۱۱ سپتامبر دخالت داشتهاند، (فقط مظنون است نه مطمئن) به ما تحویل ندهید، بدین ترتیب آمریکا بر سر مردم افغانستان بمب خواهد ریخت."
وی در باسخ به این سوال که آمریکا مدعی است تنها کاری که آمریکا درایران انجام داده است مسئله اشغال سفارت این کشوردر ایران به تلافی سرنگونی دولت مصدق بوده است آیا واقعا بین ایران و آمریکا در این نیم قرن چیز دیگری رخ نداده است؟گفت :
"چرا؛ آمریکا و انگلیس دولت پارلمانی و قانونی ایران را سرنگون کردند و به جای آن یک دیکتاتور ددمنش روی کار آوردند و او را در تمام سالهای شکنجه و خشونت حمایت کردند اما به محض اینکه او سرنگون شد، آنها از صدامحسین و حمله به ایران حمایت کردند که حاصل این حمله کشته شدن صدها هزار نفر از ایرانیها بود که بسیاری از آنها به وسیله سلاحهای شیمیایی که آمریکا و دیگران تهیه دیده بودند، کشته شدند و درست بعد از این، تحریم اقتصادی را به آنها تحمیل کردند که این نیز مردم را تحت فشار گذاشت.
این بدان معناست که آمریکا و بریتانیا بیش از پنجاه سال مردم ایران را شکنجه کردهاند. با این وجود این ایرانیها هستند که سرکش شناخته شده و باید تاوان پس دهند"!
چامسکی دوباره به عراق باز میگردد و میگوید: "از آغاز تابستان ۲۰۰۳ دو حادثه جالب رخ داد؛ اول اینکه به طور ناگهانی دلیل حمله به عراق عوض شد، یعنی دیگر علت حمله، سلاحهای کشتارجمعی نبود بلکه بردن دموکراسی به عراق و خاورمیانه و تمام جهان بود...
حادثه دوم که مورد توجه هیچکس واقع نشد، پایهریزی فعالیت رسانههای دولتی علیه سلاحهای هستهای ایران بود. در حالی که از آمار هواداران بوش کاسته میشد، به شدت به این فعالیتها افزوده میشد. شاید تصادفی بود، اگرچه من فکر نمیکنم که رابطهای بین این دو نباشد. ادعای تولید سلاحهای هستهای در ایران، اینک دستاویزی برای حضور دائمی آمریکا در عراق شده است.
در حال حاضر آمریکا بزرگترین سفارتخانهموجود در جهان را در بغداد بنا میکند. این سفارتخانه بر همه چیز اشراف دارد و از طرف دیگر پایگاههای نظامی میسازد. آیا به این دلیل است که میخواهند از عراق خارج شوند و همه چیز را به عهده خود عراقیها بگذارند؟ خیر. پس اگر بخواهند در عراق بمانند باید دلیلی برای این ماندن ارائه دهند که آن دفاع از دنیا در برابر ایران است!
مترجم: اکرم پدرامنیا
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست