چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مشروطه خواه آزاداندیش
مواضع ادموند برک در قبال انقلاب فرانسه در یادداشتهایی کمتر از یک سال بعد از این انقلاب یعنی در همان اوان وقوع آن به صورت مجموعهای با نام تاملاتی درباره انقلاب فرانسه منتشر شدند. این مواضع چندان شناختهشده و مهماند که کمتر محققی را به جستوجو درباره سایر مواضع سیاسی او ترغیب میکند اما برای شناخت اندیشه ادموند برک موضعگیری سیاسی وی به نفع جنبش ایرلندیها، علیه استعمار انگلستان و همچنین مواضع او در دفاع از استقلال امریکا الزامی است.
انتشار اولین نوشته ادموند برک در نقد شدید انقلاب فرانسه نزدیکترین دوستان سیاسی وی را به تعجب واداشت؛ همان دوستانی که میدانستند او درباره استقلال امریکا چه میاندیشد و همراه با برک جریان نوپای لیبرالیسم انگلستان را که در مقابل محافظهکاران قد برافراشته بود، هدایت میکردند. کار حتی به آنجا رسید که برخی نزدیکانش وی را متهم کردند که این نوشتهها را به سفارش برخی از اشرافزادگان انگلیسی که بالطبع در انقلاب فرانسه جز دشمنی با اشراف نمیدیدند و در ازای دریافت مبالغ هنگفتی نوشته است. تاکید ادموند برک مبنی بر اینکه «هرگز ابزاری در دست قدرت نبوده و تملق بزرگان را نگفته است و نمیخواهد واپسین کارهای عمر او تکذیبی بر روال زندگیاش باشد» تاثیری در دفع این اتهام نداشت.
نکته اصلی در فهم منتقدان برک توجه به «زمان انتشار» رساله اوست. باید سالها میگذشت تا صفت پیشگویانه به زودهنگام بودن نقدهای بنیادین او اضافه شود. مری ولستون کرافت که بعدها با انتشار کتاب دفاع از حقوق زنان به شهرت زیادی رسید و نامش به عنوان یکی از مهمترین بنیانگذاران این حوزه در جهان ثبت شد، اندکی پس از انتشار تاملاتی درباره انقلاب فرانسه نقد غرایی با عنوان «در دفاع از حقوق بشر» منتشر کرد و در مقدمه آن، تعجب خود را از اینکه فردی که پیش از این به دفاع از استقلال امریکا برخاسته و همچنین کرسی نمایندگی خود را به دلیل دفاع از ایرلندیها از دست داده چگونه توانسته چنین بیرحمانه در مورد ملتی دیگر که او نیز برای دفاع از حقوق خویش دست به انقلاب زده، اعلام کرد. ولستون کرافت خطاب به برک مینویسد: «شاید مشکل شما این است که فرانسوی نیستید و اگر به عوض آنکه در شهر دوبلین به دنیا آمده بودید در یکی از شهرهای فرانسه متولد میشدید شما نیز به اندازه فرانسویان از انقلاب دفاع میکردید.»
اکنون ادعای گزافی نیست اگر بگوییم کسانی که انتقادات برک به انقلاب فرانسه را برنتافتند اگر چند سالی منتظر میماندند قطعاً به جای متهم کردن او به فروختن قلمش او را میستودند. در واقع آنچه تاملاتی درباره انقلاب فرانسه را به متنی مشهور و غیرقابل اغماض در میان متون علوم سیاسی تبدیل کرد فقط شیوه نگارش و موضعگیری آشتیناپذیر آن نسبت به انقلاب نبود بلکه زمان اتخاذ آن مواضع نیز اهمیت داشت.
زبان ادموند برک در نقد انقلاب فرانسه بسیار تند است و بدون اغراق با برخی از معروفترین نوشتههای طرفداران انقلابیون هماوردی میکند: «از قبر سلطنت معزول فرانسه شبحی بیشکل و هولناک برخاسته؛ شبحی در کسوتی ترسناکتر از آنچه بتواند در تصور و تحمل بشر بگنجد، شبحی که یکسره به هدف نهایی خود هجوم برده و بدون واهمه از ویران ساختن همه چیز و بدون اندیشه کردن به ندامت و رحم و بهرغم تمامی حکمتها و بهرغم عقل سلیم در برابر تمامی کسانی که باور نمیکردند چنین چیزی میتواند وجود داشته باشد، ظاهر شده است.»
زبان برک در این نوشته خواننده را به یاد توصیف مارکس از انقلاب کمونیستی در مانیفست حزب کمونیست میاندازد، البته با یک تفاوت عمده که مارکس برآمدن این شبح را آغاز رهایی بشر به شمار میآورد. حال آنکه برک آن را شروع زوال بشر میداند!
حال سوال این است که برک چرا در سال ۱۷۹۰ یعنی زمانی که نه هنوز شاهی کشته شده بود و نه گیوتین به مهمترین ابزار پیشبرد اهداف انقلابی تبدیل شده بود، نه هنوز اموال کلیسا به نفع دولت مصادره شده بود و نه کشاورزان قصرهای خالی مانده از اشراف را تصاحب کرده بودند علیه انقلاب موضع گرفت؟ و خود را یکتنه سپر روح به خروش آمده یک ملت ساخت؟ برک در مخالفتش همراهی پیدا نکرد حتی چارلز جیمز فاکس نزدیکترین دوست او و رهبر حزب لیبرال هم متفرعنانه فکر میکرد انقلاب باعث خواهد شد تا ملت فرانسه از همان آزادیهایی که انگلیسیها از آن برخوردارند بهرهمند شوند و شاید این مساله آنها را به ملتی محترم شبیه انگلیسیها تبدیل کند.
برای یافتن پاسخ کاملی به این پرسش باید رساله برک را که متاسفانه تا به امروز به فارسی ترجمه نشده است، مطالعه کرد اما از باب اشارهای ترغیبکننده میتوان به دو نکته اساسی آن اشاره کرد.
نکته اول نگاه برک به قرارداد اجتماعی است. او بر این نظر است که آنچه نظم را در جامعه ممکن ساخته و پیشرفت و سعادت را به همراه میآورد وجود قراردادی است که نه فقط حیات مادی و معنوی ساکنان امروزی آن جامعه را در برمیگیرد بلکه قراردادی است میان زندگان با پیشینیان و همچنین با کسانی که پس از آنها در آن جامعه زندگی خواهند کرد؛ از این رو برهم زدن چنین قراردادی با معاملات خردی که ما برای پاسخ گفتن به نیازهای جسمانی خویش میبندیم شباهتی ندارد و کسانی که گمان میکنند میتوانند فقط به صرف میل و خواسته و نیاز امروز خویش قرارداد اجتماعی را فسخ کنند تنها بینظمی را دامن خواهند زد که به دهها سال زمان برای بازسازی آن نیاز خواهد بود.
این بخش از منطق برک که شاید محافظهکارانهترین بخش آن باشد همچنان موضوع ارجاع تمامی ضدانقلابیون جهان است اما زمانی که آن را در کنار دیگر منطق مهم برک قرار دهیم شاید بتوان قرائتی دیگر از آن به دست داد. نکته دوم تعادلی است که برک بین قدرت و مالکیت برای حفظ نظم و ثبات در یک جامعه لازم میبیند. قدرتمندان بدون تعلق برای برک مردمانی بودند که انقلاب فرانسه آنها را به تصمیمگیرندگان سیاسی تبدیل میکرد و از این رو این انقلاب مورد انتقاد برک بود و ساکنان امریکا مالکانی بودند که توسط سلطنت انگلستان از تصمیمگیری سیاسی در مورد سرنوشت خویش به دور نگه داشته شده بودند و از این رو مورد حمایت برک برای تقاضای استقلالشان قرار میگرفتند.
مقایسه دو نکته مورد اشاره در خطوط پیشین نشان میدهد لقب اصلاحطلب بیشتر از القاب دیگری که در تاریخ اندیشه سیاسی به او نسبت میدهند کاربرد داشته است یعنی متفکر محافظهکار یا ارتجاعی بیشتر برازنده اوست.
برک مخالف تغییر جوامع و اصلاح نظمهای موجود نیست و حتی بر لزوم آن تاکید میکند. آنچه او هشدار میدهد آن است که نظمهای موجود براساس منطقی ریشهدار و گسترده استوار هستند. کسانی که فکر میکنند میتوانند با تغییری انقلابی بخشی از آنچه را که به کل متفاوت با نظم پیشین است، تغییر دهند سخت در اشتباهند. به نظر برک تغییرات انقلابی و سریع فقط نظم موجود را فلج کرده و قرارداد تاریخی مردمانی را که در آن نظم زندگی میکنند فرو میپاشد بدون آنگه چشماندازی از نظم جدید را فراهم آورد. به نظر برک در قلمرو سیاسی حفظ عین تغییر است به این معنا که هر سیستمی که بخواهد خود را حفظ کند و از خطر فروپاشی مصون بماند باید درون خود سازوکاری برای تغییر پیشبینی کند. «در دولتی که فاقد ابزارهایی برای تغییر باشد ابزارهایی برای حفظ نیز وجود نخواهد داشت. بدون چنین ابزارهایی برای تغییر دولت حتی در معرض خطر از دست دادن آن بخشی از قانون اساسی قرار خواهد گرفت که میخواهد مانند امری مهم آن را حفظ کند.»
ثمینا رستگاری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست