سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

انتخاب شهردار در کشورهای مختلف


انتخاب شهردار در کشورهای مختلف

شهرداران با فعالیت های متفاوتشان شناخته می شوند, فعالیت هایی که محبوبیت آنها را دچار نوسان می کند محبوبیت و مقبولیت والتر ولترونی شهردار رم در سال های اخیر بین ۶۰ تا ۸۰ درصد در تغییر است در حالی که رومانو پرودی رئیس جمهور فعلی و یا سیلویو برلوسکونی رئیس جمهور سابق برای به دست آوردن تنها نیمی از اقبال عمومی سخت در تلاش بودند

شهرداران در جهان با میزان توانایی های شان در جمع آوری زباله، روان سازی ترافیک، توسعه مراکز تجاری و تفریحی، رفع مشکل مسکن و کنترل جرم مورد قضاوت عموم قرار می گیرند.

آنها به وسیله این کارها اعتبار کسب می کنند و این اعتبار با رای مردم، اعضای شورا و یا هر نوع انتخاب دیگری تائید می شود و به کار آنها استحکام می بخشد.

شهرداران با فعالیت های متفاوتشان شناخته می شوند، فعالیت هایی که محبوبیت آنها را دچار نوسان می کند. محبوبیت و مقبولیت والتر ولترونی شهردار رم در سال های اخیر بین ۶۰ تا ۸۰ درصد در تغییر است در حالی که رومانو پرودی رئیس جمهور فعلی و یا سیلویو برلوسکونی رئیس جمهور سابق برای به دست آوردن تنها نیمی از اقبال عمومی سخت در تلاش بودند.

در نیویورک، جیولانی شهردار سابق نیز در حادثه ۱۱ سپتامبر با مدیریت قوی توانست اقبال عمومی را به سوی خود جلب کند و به عنوان چهره برتر سال شناخته شود تا این اقبال را به عنوان پشتوانه ای برای انتخابات آینده ریاست جمهوری آمریکا نگه دارد. کلاوس ووریت شهردار برلین نیز گرچه با مشکلات اقتصادی فراوانی دست به گریبان است اما در پایتخت آلمان به عنوان محبوب ترین سیاستمدار به شمار می آید.

آنیکا بیلستروم شهردار استکهلم سوئد به رغم اینکه حزب سوسیال دموکرات که در آن عضویت دارد، نمایش ضعیفی از خود نشان داد اما به تنهایی طرفداران زیادی در بین گروه های کم درآمد جامعه پیدا کرده است. دلیل این محبوبیت در بین مردم ساده است: «کار شهرداران». عمل گرایی نه تصویرگرایی موضوعی است که شهروندان روی آن حساب می کنند.

اما در این بین نوع نظامی که مدیریت شهری در آن به فعالیت می پردازد نیز دارای اهمیت بالایی است چراکه این نظام میزان قدرت مدیران شهر را مشخص می کند.

نظامی که می تواند در آن دولت حرف اول را بزند و به نوعی مدیریت شهر تحت سلطه دولت باشد و یا اینکه وظایف آن به مردم تنفیذ شده باشد. در هریک از این نظام ها مدیر شهر و یا شهردار و همچنین شوراها دارای میزان قدرت متفاوتی هستند که براساس این قدرت ارتباط آنها با مردم مشخص می شود.

● سابقه طولانی آمریکایی ها در انتخاب شهردار

نیم قرن پیش در شیکاگو سومین شهر بزرگ ایالات متحده فردی بر مسند شهرداری این شهر نشست که در حال حاضر پسر ارشدش میراث دار او در شهرداری شیکاگو است. سال ۱۹۵۵ انتخابات شهرداری های شیکاگو در حالی برگزار شد که ریچارد ژوزف دالی نماینده حزب دموکرات در این انتخابات به شمار می رفت و در نهایت با ۱۵۹ هزار و ۷۶۲ رای بر رقیب جمهوریخواه خود پیروز شد.

او بعد از این انتخابات با مدیریت بسیار مدبرانه اش در شیکاگو، پنج بار دیگر نیز کلیددار شهر شد تا در نهایت بعد از ۲۱ سال «آقای شهردار» بودن، بر اثر سکته در دفتر کارش با شیکاگو خداحافظی کند.

اما خاطره خوش شهردار بودن دالی در ذهن اهالی شیکاگو باقی ماند و ۱۳ سال بعد پسر ارشد فرعون آمریکایی لقبی که برخی به دالی می دادند توسط مردم بر مسند ریاست شهر شیکاگو نشست. سال گذشته دالی پسر، پنجمین دوره مدیریت خود بر شهرداری این شهر را آغاز کرد تا به رکورد پدرش در میزان سال های شهردار بودن، نزدیک شود.

همگان بر این باورند که اعتبار نخستین انتخاب دالی به عنوان شهردار توسط پدرش شکل گرفت اما در دوره های بعد این اعتبار با فعالیت های موثرش در شهر محکم شد و مردم شیکاگو به خون «شهردار بودن» در رگ های «دالی»ها اعتقاد پیدا کردند.

در ایالات متحده از دیرباز اشکال مختلفی از حکومت های شهری وجود داشته اند که در این بین نوع «شهردار شورا» آزمایش خود را به عنوان یکی از انواع حکومت های شهری موفق پس داده است. در حال حاضر در ۲۶ شهر اصلی آمریکا این نوع حکومت شهری حاکم است که در آن روابط بین شهردار و شورا بدون ابزار خاصی همسو و هماهنگ می شود ولی به طور کلی شوراهای شهر که در دوران استعمار حاکمیت زیادی داشت، با گسترش نقش شهردار قدرت خود را از دست دادند.

در این نظام هم اعضای شورا و هم شهردار به صورت مستقیم با آرای عمومی انتخاب می شوند ولی شهردار دستگاه اداری و قدرت اجرایی قوی ای دارد. همچنین شهردار با اشراف بر شورا می تواند مصوبات آن را «وتو» کند.

حق وتو می تواند مطلق باشد یا با طرح سئوالاتی موضوع به شورا عودت داده شود تا با اکثریت آزاد اعضا، شورا تغییرات مورد نظر در طرح را ایجاد کند. معمولا شهردار بودجه شهر یا منطقه تحت پوشش خود را برای ارائه به شورا تنظیم و تهیه می کند و از شورا می خواهد تا با تشکیل جلسه به سئوالات مشخص پاسخ دهد.

نوع دیگر حکومت شهری در ایالات متحده آمریکا نوع «مدیر شورا» است که هم اکنون در ۱۳ شهر آمریکا حاکم است. چنین الگویی از شیوه سازماندهی شرکت های تجاری که در دهه نخست قرن بیستم وجود داشتند نشات گرفت. در آن زمان شرکت های تجاری یک مدیر عامل با هیاتی از مدیران تحت مسئولیت خود را برای انجام فعالیت هایی انتخاب می کردند. با استفاده از این مفهوم در حکومت شهری شورای کوچکی با سه الی ۹ نفر عضو که از سوی مردم انتخاب می شدند شکل گرفت.

از جمله وظایف این شوراها صدور حکم، تنظیم و تصویب بودجه، تصمیم گیری در مورد نرخ مالیات ها و معرفی «مدیر شهر» است.

چنانچه شهردار وجود داشته باشد او یک نقش تشریفاتی خواهد داشت بنابراین رئیس اجرایی واقعی مدیر شهر است. جایگاه مدیر شهر به طور معمول در آئین نامه ها و منشور شهری تعریف شده است و بنابراین شورا در امور اداری مربوط مداخله نمی کند البته او موظف است تمام اطلاعات لازم برای تصمیم گیری شورا را تامین کند. در برخی از شهرها، شهردار در این نظام می تواند رئیس یا اعضای انجمن را انتخاب کند ولی بعد از آن دیگر حق اعمال نفوذ مستقیم در امور آن انجمن را ندارد و یا این نقش بسیار کم رنگ خواهد بود.

آخرین نوع حکومت شهری در ایالات متحده نوع کمیسیونی است که تشکیلات کوچ مرسوم به کمیسیون های انتخابی جایگزین شورا ها هستند و سیاست های عمومی اداره شهر را بر عهده دارند. در شکل کمیسیونی یکی از اعضای کمیسیون به عنوان شهردار از سوی اعضای کمیسیون انتخاب می شود و در برخی موارد این عضو کمیسیون از طریق آرای مستقیم مردم برای تصدی سمت شهردار برگزیده می شود.

● انگلیس نوپا در انتخاب مستقیم شهردار

کن لیوینگستون شهردار جنجالی لندن تنها شش سال است که به عنوان نخستین شهردار با رای مستقیم مردم انتخاب شده است و نیمی از دوره دوم شهردار بودنش را در پایتخت انگلیس گذرانده است. او که سابقه طولانی در شورای لندن بزرگ دارد خواهان معرفی شدن از طرف حزب کارگر در نخستین سال انتخابات سراسری شهرداری در لندن به عنوان کاندیدای رسمی این حزب بود اما مقامات حزب فرانک دابسون را بر او ترجیح دادند.

این موضوع باعث شد تا لیوینگستون که اعتقاد جدی به خود در تحول شهر لندن داشت به طور مستقل وارد رقابت های انتخاباتی شود. این اقدام، مسئولان حزب کارگر را وادار کرد تا او را از حزب اخراج کنند اما در نهایت لیوینگستون پیروز انتخابات بود و به خاطر سابقه ای که در شورای لندن داشت توانست رای لندنی ها را به خود جلب کند.

سال ۲۰۰۴ دومین دوره انتخابات شهرداری در لندن برگزار شد و این بار لیوینگستون با حزب کارگر آشتی کرد تا کاندیدای رسمی این حزب در این انتخابات باشد. حال او یک سابقه چهار ساله در اداره شهر داشت و مهمترین اقداماتش در فعالیت های ترافیکی خلاصه می شد.

مهمترین این فعالیت ها گرفتن بهای تردد خودرو در مراکز شهر به طور روزانه بود که تا ۳۰ درصد از حجم ترافیک آن مناطق کاست. گفته می شود دوستداران و دشمنان نخستین شهردار مردم لندن به یک میزان هستند ولی دوستداران او با شرکت گسترده در دومین دوره انتخاب شهردار، او را بار دیگر نماینده خود در کلانشهر لندن کردند.

اما مردم جهان می پرسند، کشوری که سابقه طولانی در تشکیل پارلمان های محلی دارد چرا این قدر دیر به فکر انتخاب مستقیم شهردار افتاد سئوالی که در سال ۱۹۹۷ مسئولان حزب کارگر به آن پاسخ گفتند و با ارائه مانیفست انتخاباتی خود، گامی را برای اصلاحات در حزب کارگر نیز برداشتند.

انتخاب مستقیم شهردار در آن زمان می توانست بهترین وسیله برای احیای سیستم رو به زوال دولت های محلی باشد. شرکت کنندگان در انتخابات محلی انگلستان در دهه ۱۹۹۰ میلادی به شدت سقوط کرده بودند و بریتانیا در قعر جدول لیگ انتخابات کشورهای عضو در اتحادیه اروپا از نظر میزان شرکت کنندگان قرار داشت. نتایج انتخابات شورای محلات شهرهای انگلیس نسبت به سطح ملی بسیار ناامیدکننده بود. با توجه به این اوضاع و احوال شهرداران انتخابی می توانستند این چرخه نادرست را به چرخه ای کارا تبدیل کنند.

همچنین جدایی بین قدرت شهردار و شورا این عقیده را محکم تر کرده بود که با انتخاب مستقیم شهردار شفافیت در تصمیم گیری ها به وجود می آید. به طور خلاصه برای حمایت از اصلاحات در سطح محلی انتخاب شهردار یک سیاست در راستای تمرکززدایی به حساب می آمد و اعتماد عمومی را در روشی دموکراتیک افزایش می داد. بعد از برگزاری نخستین انتخابات شهرداری در لندن نظرسنجی هایی هم از اهالی لندن به عمل آمد که یکی از موارد این نظرسنجی ها نشان می دهد داشتن شهردار نسبت به داشتن انجمن شهر از محبوبیت بیشتری برخوردار است.

۳۴ درصد لندنی ها بعد از انتخابات معتقد بودند که انتخاب شهردار باعث واگذاری قدرت بیشتر به این فرد می شود ولی در عین حال ۸۳ درصد وجود شورای لندن بزرگ را برای نظارت بر کار شهردار لازم می دانستند. پیش از انتخابات سال ۲۰۰۰ در انگلیس شهرهای این کشور شهردارانی تشریفاتی داشتند که فاقد قدرت اجرایی بودند و قدرت بیشتر در دست شوراهای محلی بود.

● چین حاکمیت کمونیست ها بر شهرداری ها

«پنگ چن» شهردار سابق پکن سال ۲۰۰۴ به دلیل توانایی نداشتن در کنترل شیوع بیماری سارز ابتدا از حزب کمونیست برکنار شد و بعد از سمت خود خلع شد.

اما «وانگ چی شان» در دومین جلسه دوازدهمین کنگره خلق شهرداری پکن جای شهردار قبلی را گرفت و توسعه اقتصادی را مهمترین وظیفه خود عنوان کرد. او تصویر سازی در بعد خارجی و تکیه بر مردم را در بعد داخلی شعار خود قرار داد و استراتژی ای تحت عنوان «پکن جدید، المپیک های بزرگ» را تدوین کرد. شهرداری پکن یکی از شهرداری هایی است که مستقیما تحت رهبری دولت مرکزی اداره می شود و شهردار آن مستقیما به دولت مرکزی گزارش می دهد.

شهردار و معاونان او توسط کنگره خلق شهرداری انتخاب می شوند. طبق قوانین چین، کمیته ثابت کنگره خلق در سطح محلی اختیار تعیین مقامات محلی تا سطح معاونان ارشد را دارد اما فقط در جلسه سالانه با حضور تمام اعضا، حق انتخاب رئیس دولت محلی شهردار را پیدا می کند.

کنگره خلق شهرداری پکن یک نماینده مقتدر دولتی است که نمایندگان آن توسط نمایندگان کنگره های خلقی مناطق و بخش ها انتخاب می شوند. این کنگره برای مدت پنج سال خدمت می کند و شهردار و معاونان وی در جلسات از طریق رای گیری انتخاب می شوند. کمیته حزب کمونیست شهردار پکن از اقتدار و قدرت بالایی در تصمیم گیری ها و رهبری امور پکن برخوردار است. دولت شهری پکن از شهردار، معاونان شهردار، دبیرکل روسای کمیته های مختلف، ادارات و دفاتر تشکیل می شود.

دولت خلق شهرداری پکن برای یک دوره پنج ساله تعیین می شود و از اختیاراتی مانند اجرای تصمیمات کنگره شهرداری پکن و کمیته ثابت آن اجرای تصمیمات و دستورات شورای دولتی، اتخاذ معیارهای اداری و صدور آئین نامه، هدایت و نظارت بر کار دپارتمان های کاری مربوط به خود، تدوین برنامه های شهری و بودجه برای برنامه های توسعه اقتصادی و اجتماعی، مدیریت اداری، اقتصادی، آموزشی، پرورشی، علوم، فرهنگ، بهداشت عمومی و… برخوردار است. شهرداری پکن هشت شهرداری منطقه دارد اما همیشه سطح پایین تر تابع سطح بالاتر است.

در شهرهای دیگر جهان نیز با مدل های مختلف انتخاب شهردار مواجه می شویم اما در نهایت اعتبار شهرداران با نوع فعالیت آنها ارتباط دارد. اعتباری که ژاک شیراک را به کاخ ریاست جمهوری فرانسه هدایت کرد یا لی میونگ باک شهردار سئول را در رویاهای ریاست جمهوری می برد.



همچنین مشاهده کنید