جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
به جوانان آموزش زندگی بدهیم
آموزش مهارت های زندگی برای پایداری و ثبات زندگی زوج های جوان به ضرورتی بسیار مهم تبدیل شده است که به عقیده بسیاری از کارشناسان می تواند محکم کننده پایه های زندگی جوانانی که ازدواج کرده اند، باشد.
انتخاب همسر بدون هیچ فکر و گزینشی، سخت گیری در زندگی مشترک، مشکلات اقتصادی و بیکاری از دلایل اصلی وقوع طلاق میان زوج های جوان است. بعد از ازدواج هر قدر هم عوامل بیرونی بر روابط میان زن و شوهر تأثیر بگذارد، باز هم این زن و مرد هستند که از ابتدا با انتخاب آگاهانه شریک زندگی، می توانند خود را از خطرهایی که ممکن است بعدها تهدیدی برای زندگی مشترک باشد، در امان نگه دارند.
با این حال جوان هایی هستند که حتی وقتی هنگام آشنایی با شخص موردنظر خود، با یقین به انتخاب شان، زندگی مشترک را شروع می کنند باز هم در ادامه زندگی دچار مشکل می شوند.
دخترها و پسرهای ما چقدر برای شروع زندگی مشترک آموزش می بینند؟ اغلب آنان هرچقدر هم تحصیلکرده باشند و در جامعه حضور داشته باشند، باز هم در شروع زندگی مشترک، تن به قالب های سنتی و فکری خانواده ها می دهند.
● انتخاب براساس معیارهای ظاهری
البته نه این که این کار بدی باشد، اما پیروی از الگوی رفتاری خانواده هنگام ازدواج، در ابعادی صورت می گیرد که بیشتر جنبه ظاهری دارد و در سطح است. اگر قرار بر تبعیت از رفتار پدر و مادر هنگام انتخاب همسر و ازدواج باشد، باید مسائلی نظیر صبوری، گذشت، احترام میان آنها، در کنار هم بودن شان با وجود بروز هر مشکلی در طول سال های زندگی، ملاک قرار گیرد.
اما برخی جوان ها بی توجه به اصول و مبنایی که سال ها زندگی پدر و مادرهایشان را روی پایه های خود محکم نگه داشته، فقط براساس معیارهای سطحی و ظاهری گوش به خواسته و میل والدین خود می دهند. برای مثال والدین از خواستگار دخترشان انتظار داشتن درآمد بالا، خانه و اتومبیل دارند و یا درباره دختر موردپسند پسرشان به شکل و قیافه دختر و تمکن مالی خانواده اش اهمیت می دهند. هرچند این موضوع، میان همه خانواده ها رایج نیست.
طلاق هم می تواند خیلی ساده اتفاق بیفتد، هم اصلاً حرفی درباره آن میان همسران مطرح نشود، هم می تواند نخستین و تنها راه حل هنگام بروز مشکل باشد.
کالین میورز روانشناس آکادمی تحقیقاتی نیوهمشایر انگلیس در این باره می گوید: امروزه، در روانشناسی خانواده اعتقاد به این است که زن و شوهر دوستانه باهم زندگی کنند و اگر نخواستند، باز هم دوستانه از هم جدا شوند. اما منظور طلاقی است که در یک روند طولانی و به عنوان آخرین راه حل صورت می گیرد.
تا پیش از رسیدن به مرحله گرفتن تصمیم قطعی برای طلاق، می توان برای احیای روابط زن و شوهر و حل مشکل آنها اقدام کرد که زن و شوهر در این میان سهم و نقش اساسی دارند.
به عقیده کالین بسیاری از جوانانی که زندگی مشترک را شروع می کنند حرف زدن باهم را بلد نیستند. البته آنها با هم حرف می زنند، اما این حرف ها یا پرسش های پیرامون مسائل عادی و روزمره زندگی است. مثل این که هزینه های جاری خانه را دادی؟ چه غذایی تهیه کرده ای؟ چرا خانه این قدر به هم ریخته است؟ یا مسائل فامیل و حرف های دیگران. اما آن حرف زدنی که ما منظورمان است درباره دلخوری ها، انتظارها و خواسته های آنها از یکدیگر است که اغلب زن و شوهرها یا وقتی برای این کار نمی گذارند یا از این که باهم از خواسته ها و آرزوها و ایده آل هایشان بگویند خجالت می کشند.
چون آموزشی هم دراین باره ندیده اند. سریع رفته اند توی زندگی و بچه دار شده اند و همین طور پشت سر هم با مسائل مختلف روبه رو شده اند. مسائلی که حل نشده و به حال خود گذاشته شده است. این است که بعداز چند مدتی به سکوت یا راضی شدن از وضع موجود دلخوش می کنند یا به محض بروز بحران و مسئله ای که خارج از حد تحمل شان است، همه حرف ها و احساس های گذشته و تلنبار شده سراغشان می آید و طلاق می شود تنها راه حل برای آسودگی.
معمولا توصیه متخصصان مسائل خانواده فراهم کردن محیطی مناسب است که دختر و پسر قبل از ازدواج تا حدودی با اخلاق، روحیات، خانواده ها، خواسته ها و انتظارهای یکدیگر آشنا شوند و تا حد امکان ضریب و احتمال اشتباه در تصمیم گیری را کاهش دهند.
اما آنچه در بسیاری از جوامع مهم شده، توجه نشان دادن به حواشی ازدواج، بیش از اصل مقوله ازدواج است. ضمن آن که خالی بودن جای مشاوره پیش از ازدواج و بعداز ازدواج به بحران موجود میان روابط زن و شوهر بعداز شروع زندگی مشترک هم کمک می کند.
در واقع ما هنوز نگاه مان به مشاور خانواده جدی نشده. باید باور کنیم زمان دیگر مثل گذشته نیست که ارتباط عاطفی و نزدیک خانواده ها می توانست بار مشکلات را کم کند.
از عادت به گذشته و صبوری هم چندان خبری نیست. جوان های ما نیاز دارند در محیط دیگری با حضور شخص دیگری که متخصص هم هست تا پیش از رسیدن به مرحله بحرانی، حرف ها، خواسته ها و انتظارهای خود را از یکدیگر به هم بگویند.
به طور جدی به هم یادآوری کنند که چه آرزوها و ایده آل هایی دارند و سهم هر کدام برای حفظ و بهبود روابط شان چیست. از طرفی آنها آموزش لازم و کافی را هم ندیده اند. جلوی خیلی از اختلاف ها را می شود به سادگی گرفت.
فقط کافی است به جوان ها یاد بدهیم، هنگام بروز مشکل و قرار گرفتن در شرایط مجادله یا آغازکننده جر وبحث نباشند و یا ادامه ندهند و رعایت همین اصل ساده از درصد زیادی از اختلاف ها می کاهد ضمن آن که صبر و تحمل دوطرف را بالا می برد.
آموزش مهارت های زندگی برای حفظ و بقای زندگی های امروزی به ضرورتی تبدیل شده است که به عقیده بسیاری از کارشناسان می تواند محکم کننده پایه های زندگی های بسیاری باشد.
علیرضا سزاوار
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست