پنجشنبه, ۲۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 13 February, 2025
آناپولیس و مربع مقاومت
![آناپولیس و مربع مقاومت](/web/imgs/16/119/xxio71.jpeg)
برگزاری شتابزده کنفرانس آناپولیس، آغاز مرحله سوم جریان صلح خاورمیانه که از سال ۱۹۹۲ با کنفرانس مادرید آغاز شد، به شمار میآید. این مرحله که پس از شکست کامل نقشه راه، تلاش دوباره ایالات متحده برای حل بحران فلسطین و اسرائیل به شمار میرود، پس از گذشت شصت سال از پیدایش رژیم صهیونیستی، ایدهای است که آمریکاییها تلاش میکنند برای جلب موافقت فلسطینیها، ظرفیت تحقق حداقل مطالبات جریان فلسطینی را در آن به وجود آورند.
اگر در کنفرانس مادرید و سپس در مذاکرات نروژ در نیمه نخست دهه ۹۰ میلادی، سنگ بنای حکومت خودگران فلسطین در غزه نهاده شده، این کنفرانس نیز میتواند مبدأی باشد برای تشکیل دولت مستقل فلسطینی به پایتختی بیتالمقدس. البته طبیعی است که چنین آرمانی با مقاومت و مخالفت رژیم اسرائیل و حامیان آن روبهرو خواهد شد، اما نکته مهم، هدفمند کردن مطالبات جریان فلسطینی در چهارچوبی است که بتوان از طرق مختلف به تحقق آن امیدوار بود.
از سال ۱۹۴۸ تاکنون، جهان اسلام شاهد چهار جریان عمده در موضوع فلسطین بوده است: جریان نخست که دولتهای عربی در سی سال نخست جنبش مقاومت داعیهدار تحقق آن بودند بر نابودی رژیم اسرائیل و بازپسگیری همه سرزمین فلسطین توسط ارتشهای عربی تأکید داشت. ثمره این تلاش، آغاز سه جنگ از سوی ارتش متحد عربی به ویژه مصر و سوریه علیه اسرائیل در اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ میلادی بود که هر سه با شکست پایان یافت. افول آرمان محو اسرائیل در کشورهای عربی با برگزاری نشست «کمپدیوید» بین مصر و اسرائیل پس از مرگ «جمال عبدالناصر» و به قدرت رسیدن «انور سادات» به میزبانی کاخ سفید صورت گرفت، اما این افول همزمان با طلوع انقلاب اسلامی در پایان همین دهه و انتقال جلوداری جریان مبارزه با اسرائیل از پایتختهای عربی به تهران انجام شد.
در طول دهه نخست انقلاب، به رغم آنکه جمهوری اسلامی به دلیل آرمانهای ایدئولوژیک و فضای حاکم بر کشور، بیشترین حملات تبلیغاتی و سیاسی علیه اسرائیل را میزبانی میکرد، اما تلآویو همچنان تهدیدهای جدی علیه خود را برخاسته از دولتهای عربی میدانست و به همین دلیل هنگامی که شایعات مربوط به فروش غیرمستقیم تسلیحات ساخت اسرائیل به ایران توسط دلالان بینالمللی مطرح بود، تجهیزات اتمی عراق موسوم به اوراسیک مورد حمله جنگندههای اسرائیلی قرار گرفت و تلاشهای صدام حسین برای دستیابی به سلاح اتمی و استفاده احتمالی آن علیه ایران با اخلال روبهرو شد. شلیک دهها فروند موشک «اسکاد» از سوی عراق به اسرائیل در زمان جنگ نخست خلیج فارس در سال ۱۹۹۱ نشان داد که احساس خطر تلآویو چندان هم بیاساس نبوده است.
در این میان، جنبش مقاومت فلسطین به رهبری عرفات که پس از شکست جنگهای سهگانه با ایده جایگزینی جنگ چریکی به جای جنگهای کلاسیک، همچنان بیشترین کمکها را از دولتهای عربی در مقایسه با ایران دریافت میکرد، ارتباط و پیوند خود را با تهران در شکل سیاسی ـ تبلیغاتی متمرکز کرده بود و همچنان تهران در صف نخست مخالفان موجودیت اسرائیل در عرصه بینالملل به شمار میرفت.
با وقوع جنگ نفت خلیج فارس و سقوط صدام حسین در عرصه بینالمللی، دومین شوک به جریان مقاومت در کشورهای عربی وارد شد و ایالات متحده با هدف استفاده از این فضای انفعال، بلافاصله کنفرانس صلح مادرید را برگزار کرد و عملا جهان عرب را از سر میز مخالفت با اصل وجود رژیم صهیونیستی، به میز مذاکره برای چانهزنی به میزان امتیازهای دریافتشده، هدایت کرد.
حاصل این جریان، تشکیل دولت خودگران با اختیارات بسیار محدود در منطقهای به مساحت ناچیز نوار غزه بود؛ پدیدهای که میتوان از آن به عنوان تنها ثمره متشکل «پنجاه سال مقاومت جهان عرب در برابر رژیم اسرائیل و حامیان آن» یاد کرد که برخاسته از سه جنگ تمام عیار و سی سال مبارزه چریکی بود. هرچند دولت خودگران به هیچ وجه متناسب با مطالبات و حقوق طرف فلسطینی به شمار نمیرفت، اما، تکیهگاه و مبدأی برای جریان مقاومت بود که با فضای انفعال پدید آمده در دولتهای عربی، نقطهای برای ایجاد مرکزیت نداشت، به قدرت رسیدن دولت «حماس» از همین مسیر در سال ۲۰۰۵ نیز نشان داد که این دستاورد، نباید نادیده گرفته شود.
اما به تدریج پس از کنفرانس صلح مادرید، دیدگاه دیگری در جهان اسلام در کنار دیدگاه سنتی «محو اسرائیل» مطرح شد که از آن میتوان به قرائتی جدید و با ادبیات امروزی جهان یاد کرد. این دیدگاه که برای نخستین بار از سوی آیتالله خامنهای، رهبر ایران، پس از امام خمینی(ره) و هاشمی رفسنجانی، نظریهپرداز مسئله فلسطین مطرح شد، ایجاد نظامی دمکراتیک با حضور همه فلسطینیان مقیم و مهاجر در کنار یهودیان ساکن اسرائیل پایهریزی شد. هرچند این دیدگاه به جز حمایت نیمهرسمی سوریه، نتوانست حامی دیگری در جهان اسلام پیدا کند، اما به نوعی احیابخش مقاومت در قرن بیستویکم به شمار میآمد.
در کنار طرح این دیدگاه، گام دوم صلح خاورمیانه نیز از سوی ایالات متحده با مطرح کردن نقشه راه برداشته شد. این طرح که تثبیت شرایط موجود به نفع اسرائیل را هدف خود قرار داده بود، به رغم تلاشهای گسترده دولت بوش، با شکلگیری انتفاضه دوم شکست خورد و به قدرت رسیدن دولت حماس، عملا مرگ این جریان را اعلام کرد.
شکست جنگ ۳۳ روزه لبنان که آخرین تلاش اسرائیل برای تثبیت وضعیت کنونی و به دست آوردن امنیت، بدون دادن امتیازی بیشتر از دولت خودگران، به طرف فلسطینی بود، زمینه را برای فاز سوم تلاشهای ایالات متحده در حل بحران خاورمیانه آغاز کرد.
طرح کنفرانس صلح آناپولیس در حالی است که شکست ایده به دست آوردن صلح بدون پرداختن هزینه در ایالات متحده و حتی اسرائیل پذیرفته شده است، اما امتیازاتی که باید پرداخته شود، همچنان محل منازعه است.
از یک سو در جریانات فلسطینی، امتیازاتی کمتر از تشکیل کشوری مستقل با مرکزیت بیتالمقدس، بازپسگیری سرزمینهای پیش از جنگ ۱۹۶۷ و بازگشت فلسطینیان مهاجر، نمیتواند پذیرفته شود و از سوی دیگر، این کار با مخالفتهای گسترده در اسرائیل و لابیهای هوادار این کشور در جهان روبهرو خواهد شد؛ کشمکش بر سر گام سوم صلح خاورمیانه از کنفرانس آناپولیس آغاز میشود، اما مقصد آن وابسته به چگونگی مذاکرات و چانهزنیها و برآیند نیروهای حامی دو طرف این مناقشه است.
هدف اسرائیل از پا گذاشتن به این مذاکرات، به دست آوردن امنیت است؛ متاعی که جز با موافقت و حمایت مربع کنونی مقاومت شامل حماس، حزبالله، ایران و سوریه به دست نخواهد آورد و در مقابل رئیس حکومت خودگران برای آن که با مواضعی انقلابیتر از گذشته، در صدد است به گونهای رفتار کند که حمایت غالب در فلسطین از وی فراهم آورد؛ بنابراین، به نوعی، موفقیت هر دو سوی این مذاکرات، به تصمیم مربع مقاومت وابسته است.
این در حالی است که با شکست تاریخی اسرائیل از جنبش حزبالله لبنان و نیز شکست نسبی تلاش یک ساله آمریکا و اسرائیل برای از صحنه به در کردن حزبالله و حماس از صحنه سیاسی لبنان و فلسطین، میتوان گفت مربع مقاومت اکنون در نقطه اوج نسبی خود قرار دارد. در عین حال، آنها که شتابزده به دنبال تشکیل کنفرانس آناپولیس هستند، باید بدانند که بدون جلب نظر این مربع، توفیق چندانی نخواهند داشت.
اکنون دو راه در برابر مربع مقاومت قرار دارد؛ راه نخست، پافشاری بر موضع سنتی محو اسرائیل یا صورت دمکراتیک آن و راه دوم ایجاد فضای لازم برای عقبنشینی اسرائیل در مذاکرات صلح با دولت خودگردان و نزدیک شدن به مطالبات فلسطین است.
بدیهی است هر یک از این دو راه و همچنین نوع پیگیری آنها، از مزایا و معایبی برخوردار است که تحلیل درست هزینه ـ منافع توسط مربع مقاومت، میتواند زمینه گرفتن تصمیم درست را فراهم کند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست