چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

پدیده های ناشناخته در علم


پدیده های ناشناخته در علم

اگر كامل ترین شناختی را كه اكنون نسبت به نیروی گرانش داریم, برای تبیین چگونگی چرخش كهكشان ها به كار بگیریم با مسئله عجیبی مواجه خواهیم شد كهكشان ها با چنان سرعتی در حال چرخشند كه باید تاكنون مضمحل می شدند

پیام هایی از موجودات فضایی، آب شفابخش و انرژی لایتناهی. چنین پدیده هایی اگرچه زمانی افسانه ای و غیرقابل باور به نظر می رسیدند، اما اینك همگی به واقعیت های علمی بدل شده اند، پدیده هایی كه تبیین هریك چالشی اساسی برای علم مدرن امروز محسوب می شود. وجود چنین چالش هایی گواه آن است كه در آغاز قرن بیست و یكم، جهانی كه انسان با آن روبه رو است، هنوز همچنان در پرده ای از اسرار و ناشناختگی پوشیده است. آری، آخرین پیشرفت های علمی حاكی از آن است كه جهان بسیار ناشناخته تر و اسرارآمیزتر از آن است كه تاكنون می پنداشتیم. شاید پندارها و تصورهای ما از جهان فاصله بسیاری با حقیقت جهان داشته باشد و شاید این فاصله هیچ گاه پر نشود.

● ماده تاریك

اگر كامل ترین شناختی را كه اكنون نسبت به نیروی گرانش داریم، برای تبیین چگونگی چرخش كهكشان ها به كار بگیریم با مسئله عجیبی مواجه خواهیم شد: كهكشان ها با چنان سرعتی در حال چرخشند كه باید تاكنون مضمحل می شدند. به عبارت دیگر، در كهكشان ها آنقدر جرم وجود ندارد كه آنها را با سرعتی كه اكنون مشاهده می كنیم به چرخش درآورد. «ورا روبین» (Vera Rubin) اخترشناس موسسه كارنگی واشینگتن، اولین كسی بود كه در دهه ۱۹۷۰ به این مسئله عجیب و ناشناخته پی برد. بهترین عكس العمل فیزیكدان ها برای حل این مسئله آن بود كه فرض كنند ماده بیشتری در فضای درون كهكشان ها وجود دارد؛ ماده ای كه برای ما غیر قابل مشاهده است. اما مشكل اساسی در اینجا است كه تاكنون هیچ كس نتوانسته در مورد چیستی این «ماده تاریك» توضیح قابل قبولی ارائه دهد. در واقع باید گفت كه مسئله «ماده تاریك» شكافی اساسی را در دانش امروز بشر ایجاد كرده است. مشاهدات اخترشناسی حاكی از آن است كه ماده تاریك باید حدود ۹۰ درصد كل جرم جهان را تشكیل دهد و این مسئله وحشتناكی است كه ما از ماهیت این ۹۰ درصد جرم جهان هیچ چیز ندانیم.

• نتایج آزمایشات هومیوپاتی

«مادلین انیس» (Madeleine Ennis)، دانشمند داروشناس دانشگاه كوئینز ایرلند از مخالفان سرسخت هومیوپاتی (Homeopathy) بود. در هومیوپاتی گفته می شود كه اگر یك ماده دارویی را در آب حل كرده و فرآیند انحلال را آن قدر ادامه دهیم كه به لحاظ آماری حتی یك مولكول از ماده مزبور نیز در حجم مورد نظر باقی نماند، اثر دارویی این آب (كه از نظر علم شیمی عملاً با آب خالص تفاوتی ندارد) همچنان حفظ می شود. اما مخالفت «انیس» با هومیوپاتی همچنان ادامه داشت تا زمانی كه تصمیم گرفت عملاً دست به كار شده و با انجام آزمایشی علمی، یك بار برای همیشه پوچ بودن هومیوپاتی را نشان دهد. او در مقاله ای كه اخیراً منتشر كرده آزمایش های گروه خود را در مورد تاثیر های محلول فوق خالص هیستامین روی گلبول های سفید خون كه در بروز التهاب مؤثر بودند توضیح می دهد. آزمایش «انیس» در چهار آزمایشگاه علمی دیگر نیز عیناً تكرار شده و با كمال شگفتی مشخص شده است محلول های - هومیوپاتیك هیستامین - آنقدر رقیق شده اند كه احتمال وجود حتی یك مولكول هیستامین نیز در حجم معینی از آنها وجود ندارد، دقیقاً همانند هیستامین عمل می كنند (Inflammation Research, vol.۵۳,p.۱۸۱). «انیس» در انتهای مقاله خود چنین می نویسد: «از آنجایی كه ما از توضیح این پدیده عجیب و غریب عاجز بودیم، نتیجه آزمایش های خود را منتشر كردیم تا بدین وسیله دیگران نیز به تحقیق بیشتر در مورد این مسئله تشویق شوند.» و ادامه می دهد: «اگر آنچه اتفاق افتاده واقعیت داشته باشد، تاثیرات ژرفی بر علم خواهد گذاشت و در آن صورت ناگزیر خواهیم بود در بنیادهای تمامی فیزیك و شیمی تجدید نظر كنیم.»

● سیگنال فضایی ناشناخته

«جری امان» (Jerry Ehman) از دانشگاه ایالتی اوهایو در ۱۵ آگوست ۱۹۷۷ این سیگنال اسرارآمیز را با استفاده از رادیوتلسكوپ بیگ ایر (Big Ear به معنای گوش بزرگ) ثبت كرد. طول زمانی این سیگنال ۳۷ ثانیه بود.

امروزه پس از گذشت ۲۸ سال هنوز هیچ كس منبع آن سیگنال ناشناخته را كه از اعماق فضا منتشر می شد نمی داند. «امان» می گوید: «هنوز هم در پی توضیح قابل قبولی در مورد منبع آن سیگنال عجیب هستم.»

این سیگنال كه از سوی منبعی در صورت فلكی قوس منتشر می شد، محدوده فركانسی باریكی حول و حوش ۱۴۲۰ مگاهرتز داشت. این فركانس در محدوده ای از فركانس ها واقع است كه براساس توافق های بین المللی برای استفاده های مخابراتی ممنوع بوده و از آن استفاده نمی شود و همین امر، احتمال اینكه سیگنال ثبت شده، حاصل از تداخل امواج مخابراتی زمینی باشد را عملاً منتفی می كند، اما منابع نجومی دیگری نیز كه به طور طبیعی تابش می كنند، عموماً گستره فركانسی بسیار بالاتری دارند. پس منشاء این سیگنال فضایی اسرارآمیز چه بوده است؟ آیا ممكن است این سیگنال، توسط یك تمدن فرازمینی بسیار پیشرفته و از طریق یك آنتن فرستنده فوق العاده بزرگ و قدرتمند ارسال شده باشد؟

• انرژی تاریك

این مسئله یكی از مشهورترین و چالش برانگیزترین مسائل در حوزه فیزیك است. تا سال ۱۹۹۸ تمامی دانشمندان بر این باور بودند كه سرعت انبساط جهان در حال كاهش است اما در آن سال اخترشناسان با كمال شگفتی كشف كردند كه برعكس، انبساط جهان در حال شتاب گرفتن است. «كاترین فریز» (Katherine Freese)، كیهان شناس دانشگاه میشیگان در این باره می گوید: «نظریه پردازان كه هنوز از این اكتشاف شگفت انگیز بهت زده هستند، از آن زمان تاكنون برای ارائه توضیحی قابل قبول برای تبیین این پدیده اسرارآمیز دست و پا می زنند. ما امیدواریم كه مشاهده های آینده در مورد ابر نواخترها، خوشه های كهكشانی و غیره سرنخ های جدیدی را به ما ارائه دهند.»

یك احتمال آن است كه ویژگی خاصی از خلأ كه اختر فیزیكدان ها آن را «انرژی تاریك» نامیده اند، عامل شتاب گرفتن انبساط جهان باشد. احتمال دیگر آن است كه لازم باشد نظریه نسبیت عام اینشتین را در مقیاس های كیهان شناختی اصلاح كنیم. به هر حال این مسئله یكی از بزرگ ترین پرسش های بی پاسخ برای بشر امروز است.

● اثر پلاسبو

برای نشان دادن این اثر به یك نفر داوطلب نیاز است. آزمایش به این ترتیب انجام می شود كه به مدت چندین روز و در هر روز چندین مرتبه توسط عاملی، دردی در بدن شخص داوطلب ایجاد می شود. در هر بار، درد با استفاده از مرفین از بین می رود. آزمایش به همین ترتیب تا روز آخر ادامه می یابد. در روز آخر، بدون اطلاع شخص داوطلب به جای مرفین از محلول آب نمك (سالین) استفاده می شود. حدس بزنید چه اتفاقی می افتد؟ در كمال شگفتی، سالین درد را از بین می برد. این اثر شگفت انگیز، اثر پلاسبو (Placebo Effect) نام گرفته است.

«فابریتزیو بنوتی» (Fabrizio Benedetti) از دانشگاه تورین ایتالیا، آخرین مرحله از آزمایش پلاسبو را تغییر داد. او در آخرین مرحله آزمایش (كه از آب نمك به جای مرفین استفاده می شود) بدون اطلاع شخص داوطلب، ماده ای به نام نالاكزون (Naloxone) را نیز به محلول سالین اضافه نمود (نالاكزون دارویی است كه تاثیرات مرفین را خنثی می كند). آزمایش نتیجه ای كاملاً غیر قابل انتظار داشت. در این حالت، سالین دیگر درد را از بین نمی برد. اما چگونه می توان پدیده عجیب پلاسبو را توضیح داد؟ اكنون چندین دهه است كه پزشكان این اثر را كه حاكی از تاثیر ذهن انسان بر روی جسم او است، می شناسند. نتایج جدید حاصل از افزودن نالاكزون به آزمایش پلاسبو نیز به خوبی نشان می دهد كه ذهن می تواند اثری معادل فرآیندهای بیوشیمیایی در بدن داشته باشد.

بنوتی در آزمایش دیگری نشان داد كه طی آزمایش پلاسبو حتی می توان رعشه عضلانی را در بیماران مبتلا به پاركینسون كاهش داد (و به یاد داشته باشید كه این كار، تنها با استفاده از محلول آب نمك انجام می شود!) (Nature Neuroscience, vol.۷,p.۵۸۷). او در مورد نتایج این آزمایشات می گوید: «یك چیز مسلم است و آن این است كه ذهن بر روی سیستم بیوشیمیایی بدن تاثیر می گذارد.» اما مسئله اساسی آن است كه اكنون هیچ توضیح علمی برای تبیین چگونگی تاثیر متقابل ذهن- جسم وجود ندارد.

New Scientist,Mar.۱۹.۲۰۰۵

مایل بروكس

ترجمه: شهاب شعری مقدم


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.