دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

زوایای پنهان یک سفر


سفر اخیر مقتدی صدر به ایران حاوی بازتاب های متفاوت بوده است و رسانه های جناح راست و نمایندگان مجلس حداکثر سکوت را بر هر امر دیگری ترجیح داده اند

نکوهشگران معتقدند مقتدی صدر جوانی رادیکال و ماجراجو است که در عراق یکی از عمده ترین چالش های اشغالگران محسوب می شود و با توجه به پیشینه اش در نجف و نیز موانعی که در راه استقرار نظم و شکل گیری دولت ملی در آن داشته، هرگونه حمایت از او در واقع به نوعی حمایت از رادیکالیسم به حساب می آید که قهراً عواقبی را برای کشور مترتب می سازد. این منتقدان خصوصاً به بحران هسته ای اشاره می کنند و گشودن هر سرفصل جدیدی که به نوعی به پیچیدگی و وخامت اوضاع بینجامد را به دور از تدبیر می خوانند. گو آنکه سویه دیگر این حمایت اگر به معنای دور شدن از گروه هایی که هم اکنون اکثریت را در پارلمان دولت آتی عراق دارند (حزب الدعوه، مجلس اعلی و کردها) تفسیر شود اقدامی است که غیرقابل توجیه می نماید.از سوی دیگر مقتدی صدر فردی است که در سال های پس از اشغال عراق، مواضعش فراز و نشیب های زیادی داشته و به جز موضع ضداشغالگری، مواضع او در مقاطعی در برابر مرجعیت، سایر گروه های درگیر خصوصاً شیعیان، نزاع های منطقه ای و نحوه خروج از آن و نهایتاً مواضعش در برابر ایران با ثبات نبوده است. او در بدو امر تصور می کرد حضورش را می تواند با اسلحه و در میدان های جنگ، موثر گرداند ولی بعد که دانست خود به شدت دست تنها است و در این راه نه تنها یاوری از سایر گروه ها پیدا نمی کند بلکه بر شمار مخالفانش افزوده هم می شود، نظر مرجعیت را بالاتر از قانون و توافق های سیاسی اعلام کرد ولی خود قبل از دیگران در برابر تکلیف های مرجعیت ساز دیگری نواخت. این برداشت درستی است که قرار گرفتن در صحنه قاعده مند سیاسی، حصاری ایجاد می کند که تکروها و از جمله مقتدی صدر از کمترین توان برای بازیگری مناسب در این عرصه برخوردارند. در عین حال باید گفت روند امور در یک سال اخیر چنان است که گویی مواضع مقتدی صدر رفته رفته از آن سرسختی های نخستین تا حدی نرم تر شده و با واقعیات سازگاری بیشتری یافته است. او در انتخابات اخیر عراق روشی متعادل تر را نسبت به پیش پی گرفت و هم اکنون نیز طبق اخبار تلاش می کند در معادلات تعیین کابینه، سهم خود را-اگرچه اندک- بیابد. اگر اینها نشانه آن باشد که او دریافته راه تاثیربخشی اش در آینده عراق را باید در راهروهای سیاسی- و نه در کارزارهای مسلحانه- جست وجو کند امری است که باید از آن استقبال کرد و از باز گذاشتن امکان رجوع او به شیوه های سابق جلوگیری کرد.نویسنده این سطور در مقام رد نگرانی های منتقدان سفر مقتدی صدر به ایران و یا رد استدلال های آنها نیست.بلکه سخن این یادداشت، تنها طرح چند نکته است که احیاناً در پس انتقادات و کلیشه ای که از نوع اقدامات و جهت گیری های دولت ایران متصور است؛ مغفول مانده است تا شاید بتواند تحلیل رخدادها را عمق بیشتری ببخشد.

۱- سفر مقتدی صدر تنها به جمهوری اسلامی ایران نبوده است. او پیش از این سفر، در مراسم یادبود امیر کویت شرکت کرد و در حاشیه آن در سطح عالی با مقامات آن کشور گفت وگو کرد. صدر این جمله معروف خود در تهران را که: «در صورت حمله بیگانه از ایران دفاع خواهیم کرد» عیناً در کویت هم به این صورت که: «در صورت حمله به هر یک از همسایگان از آنها دفاع خواهیم کرد» اظهار داشته بود. او پس از دیدار از ایران نیز با عالی ترین مقام های عربستان قرار ملاقات دارد و طبق اخبار، برنامه های دیگری نیز برای سفر به برخی دیگر از کشورهای مسلمان منطقه را در دستور کار دارد. اگر سفر مقتدی صدر فقط به ایران و صرفاً به دعوت مقامات ایران در این برهه زمانی صورت می گرفت، نگرانی های مطرح شده تماماً درست بود ولی حال که این سفرها به سایر کشورها _ و از جمله به کشورهای هم پیمان و نزدیک به آمریکا و غیرشیعی _ نیز صورت می پذیرد موضوع قدری متفاوت می نماید و حاکی از تصمیم گیری و توافق در سطحی بالاتر از یک کشور است که باید به آن دقت شود.

۲- برخلاف ادعایی که مطرح شده مبنی بر اینکه سفر مقتدی صدر به ایران بازتاب های بین المللی شدیدی علیه ایران ایجاد کرده است باید گفت واقعیات با این گزاره همراهی نمی کند. اخبار این سفر البته به دلیل حساسیت جهانی نسبت به مسئله عراق با دقت و گستردگی دنبال می شود ولی این با معنای واکنش منفی بین المللی متفاوت است. اتفاقاً همین نکته می تواند زنگ ها را به این ترتیب به صدا درآورد که آیا علت اصلی سفر مقتدی صدر و مذاکرات مقام های عالی رتبه کشورهای اسلامی با او، تلاشی در جهت آرام کردن التهابات عراق و مناقشات این کشور و گامی در جهت ایجاد ثبات و امکان استقرار قدرتمندتر دولت آینده این کشور نیست؟ چیزی که اگر اتفاق بیفتد همه از آن سود می برند.

۳- «منافع ملی» اصل اساسی در تدوین سیاست خارجی همه کشورها است. برای تامین منافع ملی روش یا روش های بسته ای وجود ندارد خصوصاً عصر جدید بسیاری از راه های نامتعارف گذشته را به شرط تامین منافع ملی مباح ساخته است. وقتی گفت وگو با دشمن در بحبوحه ستیز برای یافتن راه حلی در جهت خاتمه نزاع، امری پذیرفته و معقول تلقی می شود طبعاً مذاکره با هر فرد و گروهی نیز اگر بتواند ثبات و پایداری را در آینده عراق ایجاد کند نه تنها غیرمنطقی نیست بلکه در جهت منافع ملی همه همسایگان نیز هست. اگر سفر مقتدی صدر نیز واجد همه این خصوصیات باشد نه تنها اشکالی ندارد بلکه قابل دفاع نیز هست. متاسفانه سطح تصمیم گیری و تصمیم سازی ها در کشور ما آنقدر با سطوحی که با افکار عمومی درگیر است فاصله دارد و نسبت به آن بی توجه است که دستگاه های مسئول لزومی بر پاسخگویی به بسیاری از انتقادها و پرسش ها نمی بینند همان طور که اصولاً برخی سیاست مردان حتی لزومی به دفاع از عملکرد خود و اقناع افکار عمومی نمی بیند. دستگاه های مسئول ساز خود را می نوازند، نخبگان با تحلیل های رئالیستی و بعضاً سوررئالیستی انتقادهای خود را دارند و نهایتاً افکار عمومی هم پندار درست یا نادرست خود را نوعاً با سیاه و سفید دیدن قضایا دارد و اوضاع همین طوری پیش می رود!

کریم ارغنده پور