جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

نعل بدشانسی


نعل بدشانسی

نگاهی به زندگی پر فراز و نشیب دم اسبی طلایی

نعل اسب همیشه نماد خوش شانسی بوده و خیلی ها برای اینکه شانس همیشه به آنها لبخند بزند آن را با خود نگه می داشتند.

برخی یک نعل کوچک را به گردن می آویختند و بعضی دیگر بزرگش را به دیوار می زدند. داستان برای باجو اما فرق دارد. دم اسبی طلایی ایتالیا در دوران فوتبالش خیلی خوش شانس نبود.

او بی شک از بهترین بازیکنان سرزمین چکمه در طول تاریخ است اما هرگز نتوانست به افتخاراتی که آرزویش را داشت برسد هر چند خودش از گذشته ای که دارد چندان دلخور نیست.

سال ها از زمانی که روبرتو باجو، مرد سال فوتبال اروپا و جهان شد می گذرد ولی این بازیکن ۳۶ ساله به تمام آرزوهایش در جهان فوتبال نرسیده است، باجو هنوز محبوب ترین بازیکن ایتالیا و جهان است.

او مردی خانواده دوست و احساساتی با قلبی رئوف و مهربان است؛ او اما چگونه توانسته است به جایی برسد که قلب فوتبال دوستان جهان را تسخیر کند ؟

● کودکی

روبرتو ساعت ۱۸ و ۱۵ دقیقه روز شنبه ۱۸ فوریه سال ۱۹۶۷ در خانه شماره ۳ خیابان مارکونی کالدونیو در ایالت ویچنزا چشم به جهان گشود. از همان کودکی مشخص بودکه روبرتو برای درس خواندن زاده نشده است. او حتی با توپ تنیس فوتبال بازی می کرد و همبازی های او معمولاًبرادران بزرگترش بودند.

چون پدرش عاشق شکار کردن بود، روبرتو نیز به شکار عشق می ورزید ومعمولاً با پدرش همراه می شد و به همین دلیل اولین لقب او شکارچی بود، چه کسی می دانست لقب بعدی او دم اسب طلایی است؟

روبرتو ۱۳ ساله در مسابقه های ایالتی، ۴۲ گل به ثمر رساند و آوازه اش به گوش مردم ویچنزا و جولیو ساوینی، مربی تیم لانروسی - که به تازگی مهاجم نامدارش پائولو روسی را از دست داده بود - رسید. ساوینی می گوید: در بیمارستان ویچنزا مرد پرستاری کار می کرد. او هر بار که پزشک باشگاه را می دید با هیجان تکرار می کرد در زادگاهش پدیده ای وجود دارد که هر طور شده باید او را آزمایش کرد. اولین باری که او را دیدم دهانم از فرط تعجب بازماند، او با استعدادتر از هر کسی بود که دیده بودم. در آن زمان کاررا، بهترین مدافع تیم ما بود و در بازی تمرینی مقابل باجو بازی می کرد، من روبی را صدا کردم و گفتم دریبلش کن.

او توپ را گرفت، خود را به کاررای پر ابهت رساند و آن را از میان پاهایش رد کرد. کاررا سخت عصبانی شده و جا خورده بود و به آهستگی گفت هی بچه این کار درست نیست؛ اما روبرتو دیگر پا به این راه گذاشته بود. ویچنزا او را به خدمت گرفت ولی خیلی زود باشگاه معتبر فیورنتینا او را پیدا کرد و در پنجم ماه مه سال ۱۹۸۵ به فلورانس رفت. باجو در عین جوانی بازیهای فوق العاده ای را با پیراهن فیورنتینا انجام داد. سال ۸۷ یک گل بسیار زیبا به ناپولی زد، تیمی که مارادونا هدایتش می کرد، جالب این که کارلا، دروازه بان ناپولی چند سال بعد گفت افتخار می کند که نخستین قربانی یکی از بهترین های جهان شده است.

● گرانقیمت ترین بازیکن جهان

ماندن باجو در فیورنتینا ممکن نبود. باجو دیگر ملی پوش بود و یکی از ستارگان دنیای توپ گرد به شمار می رفت. انتقال رکوردشکن ۱۳ میلیون دلاری او از فیورنتینا به یوونتوس، موجب شد هواداران روبی در فلورانس ۳ روز شورش کرده و تمام شیشه های باشگاه را خرد کنند.

آنها سال ها منتظر ظهور چنین ستاره ای بودند، ولی مسؤولان فیورنتینا مجبور بودند او را بفروشند. یک ماه بعد، باجو با درخشش مسحورکننده در جام جهانی ۱۹۹۰ ایتالیا، برای خود اعتبار بیشتری کسب کرد. او در ۲ بازی اول روی نیمکت نشست اما در بازی سوم ایتالیا مقابل چک و اسلواکی با زدن یک گل انفرادی بی نظیر خود را ثابت کرد. گل او پس از گل مارادونا به انگلیس در جام جهانی ۸۶ به عنوان زیباترین گل تاریخ جام جهانی شناخته شد.

شادی این گل برای باجو زیاد پایدار نبود. ایتالیا با تمام ستارگانش در مرحله نیمه نهایی و در ضربات پنالتی مغلوب آرژانتین شد و بدین ترتیب ایتالیا و باجو باید ۴ سال دیگر برای جام جهانی صبر می کردند.

● اولین مشکلات با تراپ

سال ۹۱ باجو در یووه نیمکت نشین شد. تراپاتونی، مربی آن زمان یوونتوس به بهانه آماده نبودن، باجو را به زمین نفرستاد. این اولین خاطره بد باجو بود ولی او خیلی زود جای اصلی خود را پیدا کرد و با زدن گلهای فراوان، به تیم اصلی بازگشت. باجو با بازوبند کاپیتانی در سال ۹۳ یوونتوس را فاتح جام یوفا کرد و تراپاتونی در باره او گفت:«روبرتو به لطف اعتماد به نفس و بلوغ و تجربه انکار ناپذیرش ازعهده کاپیتانی در خارج و داخل میدان بر آمده است. در سال ۹۳ باجو تمامی جوایز انفرادی دنیای توپ گرد را به خود اختصاص داد و بهترین بازیکن جهان شد.»

● کابوس پنالتی

در جام جهانی ۹۴ باجو به واسطه تکنیک و هنر انکارناپذیرش ایتالیا را به فینال جام جهانی رساند، ولی در فینال یکی از پنالتی های ایتالیا را مقابل برزیل از دست داد تا این بار هم دست او به جام نرسد این اتفاق در حالی افتاد که حضور او در فینال به واسطه آسیب دیدگی، در پرده ای از ابهام قرار داشت.

یک سال بعد و در پایان فصل ۹۵ - ۹۴ او به میلان فروخته شد. مشکلات او با لیپی و ظهور پدیده ای چون الکس دل پیرو از دلایل اصلی ترک یوونتوس پس از ۵ سال حضور موفق بود، باجو در کتابش دلیل اصلی ترک یوونتوس را بتگا، مدیر باشگاه یوونتوس عنوان کرده و معتقد است او هواداران یووه را علیه اش شورانده است.

حاصل تلاش او در یوونتوس ۱۴۱ بازی و ۷۸ گل در سری A بود. در میلان باجو یکی از بدترین دوران ورزشی خود را تجربه کرد. آمدن و رفتن مربیان متعدد آسیب دیدگی و نیمکت نشینی های بی پایان، صبر باجو را به سر آورد، او در این میان به علت آسیب دیدگی و اختلاف نظر با ساکی بازیهای یورو ۹۶ را نیز از دست داد.

● طلوع دوباره

پس از ۵۱ بازی و فقط ۱۲ گل به بولونیا پیوست. این انتقال که در سال ۹۷ اتفاق افتاد بهترین تصمیم باجو بود. او با بازیهای فراموش نشدنی در بولونیا طی ۳۰ بازی ۲۲ گل به ثمر رساند و به وسیله چزاره مالدینی دوباره به تیم ملی برگشت و در جام جهانی ۹۸ سومین حضورش در جام جهانی را تجربه کرد. این بار هم ضربات پنالتی عامل حذف او و تیمش در مرحله یک چهارم نهایی رقابت ها مقابل فرانسه میزبان بود. در جام جهانی۹۸ او رقیب اصلی دل پیرو برای قرار گرفتن در ترکیب ثابت ایتالیا بود و به مراتب بهتر از دل پیرو بازی می کرد.

با اتمام جام جهانی ۹۸ روبی به اینتر رفت تا کنار رونالدو زوج روبی - رونی را به وجود آورد. بر خلاف تصوراتش اما آسیب دیدگی او را رها نکرد و در ۲ فصل و ۴۱ بازی، فقط ۹ گل در سری A به ثمر رساند و برای حضور ثابت در میدان به تیم برشا رفت. او توانست برشا را به بهترین مکان تاریخش یعنی رتبه هشتم سری A برساند. باجو طی ۲ فصل پیش ۳۷ بار برای برشا به میلان رفت و ۲۱ گل برای تیم منطقه لومباردی به ثمر رساند. او کارلو ماتزوته مربی برشا را چون پدر خود می داند و از حضور در برشا بسیار خرسند است.

باجو در ۳ ژانویه سال ۲۰۰۲ و در مرحله نیمه نهایی جام حذفی ایتالیا مقابل پارما آسیب دید و درحالی که همه از بازگشت او به میدان پیش از جام جهانی ۲۰۰۲ ناامید شده بودند ۷ روز بعد به زمین برگشت و بازدن ۲ گل همه دوستدارانش را به حضور درجام جهانی امیدوار کرد و با وجود این تراپاتونی او را به تیم ملی ایتالیا دعوت نکرد تا باجوی ۳۵ ساله ناامید شود. در غیاب باجو ایتالیا یک ناکامی دیگر را تجربه کرد.

باجو در تمام این سال ها با وجود درد و آسیب دیدگی زانوی راستش که در واقع پاشنه آشیل محسوب می شد، می کوشید در میدان های فوتبال حضوری دایمی داشته باشد اما آسیب دیدگی هیچگاه او را رها نکرده است. حتی در آخرین عمل جراحی زانوی راست او از داخل ۲۲۰ بخیه خورد تا تاندون پای او بهبود یابد.

تا شروع این فصل سری A باجو ۳۹۴ بازی و ۱۸۱ گل زده بود و با توجه به ۷ گلش در این فصل تا هفته هجدهم با ۱۸۸ گل بهترین گلزن سری A به شمار می رود. با توجه به انتقال باتیستوتا و احتمال گلزنی او برای اینتر، نبرد این دو بازیکن در ماههای آینده سرنوشت بهترین گلزن فعال سری A را مشخص خواهد کرد، باتی گل تا به حال ۱۸۱ گل زده و به سختی در تعقیب باجو است.

باجو هنوز از حضور در تیم ملی ایتالیا ناامید نشده و با وجود تمام ناملایمات باز هم امیدوار است دوباره پیراهن لاجوردی را تن کند و او در ۵۵ بازی ملی۲۷ گل به ثمر رسانده است. با توجه به ادامه کار تراپاتونی در تیم ملی ایتالیا و درخشش بازیکنان جوان تر بعید به نظر می رسد باجو شانسی در تیم ملی داشته باشد. با وجود این باجو یکی از اسطوره های تاریخ فوتبال ایتالیا باقی می ماند.



همچنین مشاهده کنید