پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

برای افشای دروغ های صاحبان قدرت


«آب دوست ماست» نظر یكی از دوستان صمیمی من در خاورمیانه است او جزو كسانی است كه مصرف روزانه یك هزار لیتر آب را برای جبران از دست دادن آب بدن در این منطقه لازم می داند ولی باید بگویم كه عرب ها نظر دیگری دارند

پس از نسل ها سركردن دربیابان هایی كه گرمایی به تیزی شمشیر دارند، آنها صبح ها چای می نوشند و روز را كه گرمای تنور را دارد، بدون مصرف غذا سر می كنند و شب هنگام هم چای لب سوز دیگری می نوشند: هر چه كمتر بنوشید، كمتر عرق می كنید و كمتر به نوشیدن آب نیازمند می شوید. در كشوری كه آبادی های اندكی دارد، این تمهید، ارزش آموختن را دارد.

امروز، مشكل این است كه آب «دوست» ما نیست. زیرا سواحل «نیواورلئان» را در هم می كوبد، آسایشگاه سالمندان را در خود غرق می كند. به «گالوستون» و «هوستون» هجوم می برد، میلیون ها بنگلادشی را و ده ها «آندیهاپرادشی» را می كشد؛ طغیان رودخانه «كنت» به كافه های باستانی انگلیس سرازیر می شود و آنها را از بین می برد و ... آب دشمن ما شده است.

در این میان، طنزی زیبا، ظالمانه و ناگزیر به وجود آمده است كه در آن بشر و طبیعت همدست شده اند تا دروغ ها و نادرستی های صاحبان قدرت و ثروت را برملا كنند. از جمله سیاست های فاجعه آمیز زیست محیطی پرزیدنت بوش را كه به خراب شدن سواحل جنوبی آمریكا انجامیده است - بله، گرم شدن كره زمین است كه سبب این قتل عام بی گناهان شده است. در ضمن، این روزها ایالات متحده آماده دریافت دو هزارمین سرباز كشته شده خود كه از عراق برمی گردد، می شود. بیایید با عكس گرفتن از اجساد نیواورلئان به آنها بی احترامی روانداریم و همین طور از تابوت های آمریكاییانی كه از عراق در راه بازگشت به وطنند.

عكس سربازان انگلیسی كه در «بصره» خود را از میان آتش به بیروت پرت كردند، آخرین تصور نمادین حماقت های منحصر به فرد بریتانیایی ها درعراق بود. البته هواخواهان لرد «بلر» در این مورد، دروغ دیگری را سر هم كردند و آن این كه: پلیس های عراقی معترض به خراب كردن زندان به وسیله بریتانیایی ها و همچنین جمعیتی كه به سوی ماشین جنگنده های انگلیسی آتش گشودند، چندصدنفر بیشتر نبودند. چطور بگوییم كه اینها، نمایندگی میلیوها رأی دهنده مسلمان شیعه را داشتند كه در ژانویه گذشته با متانت پای صندوق های رأی رفتند؟ چطور بگوییم كه آن «چند صدنفر»ی كه در اواسط سال ۲۰۰۳ به عنوان بقایای دردسرساز صدام معرفی می شدند، شورشیان سنی را نمایندگی می كردند؟ و با بازگشت به سال ۱۹۷۱ چطور بگوییم كه آن سنگ اندازان در «فالز رود» و «شورت استراند» در «بلفاست» نمادی بودند از «اكثریت وسیعی از كاتولیك های معمولی مسالمت جو» در ایرلند شمالی.

چندهفته قبل، حدس می زدم این جوشش ها ناگهان با تسخیر یك پایگاه آمریكایی(و كشتار آمریكاییان) به وسیله شورشیان و یا با اشغال منطقه سبز در بغداد فوران خواهد كرد. اكنون هر روز نشانه ای از سقوط و فروریزی ما به شیوه جنگ ویتنام با خود دارد.

آمریكاییان می گویندكه سر راه خود به تل عفر «۱۴۲ شورشی» را كشته اند. متوجه می شوید؟ نیروهای آمریكایی توانسته اند ۱۴۲ نفر از دشمنان خود را بكشند و حتی یك زن، مرد و كودك بی گناه بین آنها نبوده اند! ولی اجازه بدهید برگردیم به بریتانیا. حتماً به خاطر می آورید كه چگونه به ما گفته می شد كه: تجربه وسیع ما از «حفظ صلح» در ایرلند شمالی به ما این امكان را داده است كه با عراقی ها در جنوب آن كشور نسبت به عموزاده های مان در شمال، توافق بیشتری داشته باشیم؟ من به خاطر نمی آورم كه حدوداً بعد از سال ،۱۹۶۲ خیلی هم سعی در «حفظ صلح» در بلفاست كرده باشیم - بقیه اش را هم تا آنجا كه به خاطر دارم، به طور مرتب به ارتش جمهوریخواه ایرلند (IRA) ضربه وارد می كردیم - ولی در هر حال، این افسانه هم در بصره با اونیفورم های سربازان بریتانیایی سوخت و از بین رفت. درواقع، به نظر می رسید جنگ در ایرلندشمالی بیشتر استفاده از روش كشتارهای مخفیانه و عملیات نفوذی SAS (سرویس ویژه نیروی هوایی) بود كه با حمله های غافلگیرانه، افراد ارتش جمهوریخواه ایرلند را از بین می بردند. این چیزهاست كه این سؤال را پیش می آورد كه چرا دو عضوSAS در لباسهای عربی با تفنگ و آن سبیل ها، در بصره به گشتزنی مشغول بودند؟ چرا هیچ كس در این باره سؤال نكرد؟ آنها در آن جا چه می كردند؟ مأموریت شان چه بود؟ چه نوع سلاحی حمل می كردند؟ افسوس كه هیچكس اینها را نپرسید.

آنچه ما واقعاً در بصره برای «حفظ صلح» انجام می دادیم، چشم پوشیدن بر بدرفتاری ها، جذابیت ها و هرج و مرج از سال ۲۰۰۳ بوده است - و معلوم شده است كه بسیاری از این سوءرفتارها به وسیله سربازان خودمان بوده است و مسؤولان بریتانیایی فراموش كردند موضوع را به مطبوعات بگویند! ولی اینهاچیزهایی است كه در بصره اتفاق می افتاد. وقتی نیروی پلس تازه استخدام شده محلی(كه نیروهای اشغالی حقوق شان را پرداخت می كردند) اراذل و اوباش همه میلیشیای محلی را در صفوف خود جای دادند - همانطور كه در مناطق سنی نشین هم این كار انجام شد - ما بر این كار چشم بستیم. حتی وقتی گزارشگر آمریكایی كه در مورد این پدیده غیرعادی تحقیق می كرد، به احتمال قریب به یقین به وسیله همین پلیس ها كشته شد، بریتانیایی ها خاموش ماندند. آنها در حال «كنترل» خیابانها بودند. در «العماره» سربازان بریتانیایی روزانه تنها یك گشتزنی دارند، آن هم با اسكورتی سنگین. حدكنترل ما بر این شهر همین قدر است. شرط می بندم كه اكنون ما در حال كاهش گشتزنی های خود دربصره هستیم.

حال، زمزمه ای آشنا از مسؤولان بریتانیایی به گوش می رسد در این مورد كه «نیروهای خارجی» درشورش های جنوب عراق نقش داشته اند. ۳۵ سال پیش این جمهوری ایرلند بود كه به دشمنان بریتانیا یعنی IRA كمك می كرد، اكنون هم این ایران است كه فرض می شود شیعیان بصره را به شورش ترغیب می كند. به عبارت دیگر، باز هم این خطای ما نیست - این «خارجی های لعنتی» هستند كه باید مورد سرزنش قرار گیرند! افسوس كه این طور نیست. عراقی ها نیاز به سلاح های ایرانیان و یا تخصص های نظامی آنها ندارند. كشور آنها غرق در اسلحه است و آنها طی ۸ سال جنگ با ایران یاد گرفته اند چگونه بمب بسازند - آن هم در مقیاسی زیاد. آیا بریتانیا فراموش كرده است كه مسؤولان دولتی عضو الدعوه، برای همان حزب الدعوه ای كار می كردند كه سفارتخانه های آمریكا و فرانسه را در كویت منفجر كردند و در دهه ۱۹۸۰ سعی كردند امیر كویت را به قتل برسانند؟ همان حزبی كه گروگان های غربی را طی همین دوره در بیروت زیر كنترل داشتند. همه این چیزها فراموش شده است. ایران را سرزنش می كنیم و شكی نیست كه بعدها عراقی های قدرناشناس را سرزنش خواهیم كرد و سپس اعلام پیروزی می كنیم و آنچه را وزیر دفاع مان «جان رید» ادعا می كند انجام نمی دهیم، انجام خواهیم داد؛ یعنی می گذاریم و فرار می كنیم و دوباره این خطر وجود دارد كه ریشه این مسائل فراموش شود.

یك ناخدا وقتی ببیند كشتی اش دارد نابود می شود، بادبان ها را می كشد و سعی می كند كشتی اش را از برخورد با صخره ها دور كند و یا نگذارد امواج باعث غرق شدن آن شوند. فرار اغلب كاری فوق العاده معقول و مناسب است، ولی نه برای جان رید. ما فرار نمی كنیم. به صخره ها كوبیده خواهیم شد.

نوشته: رابرت فیسك

منبع: روزنامه ایندیپندنت برگردان: پوراندخت مجلسی