جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
مجله ویستا

پرسه در تاریخ معاصر


پرسه در تاریخ معاصر

تقابل سنت و مدرنیته در ایران, به نوعی از تهران آغاز شده است مکانی که سال هاست عنوان پایتخت را یدک می کشد و به محلی که عناصر مدرنیته برای اولین بار در آن نمایان شده , شناخته می شود

تقابل سنت و مدرنیته در ایران، به نوعی از تهران آغاز شده است؛ مکانی که سال‌هاست عنوان پایتخت را یدک می‌کشد و به محلی که عناصر مدرنیته برای اولین بار در آن نمایان شده‌، شناخته می‌شود. بررسی‌های تاریخی نشان می‌دهد با آغاز دوره قاجار، جامعه ایرانی ـ که جامعه‌ای کاملا سنتی بود ـ از طریق ارکان دولتی، دانشجویان اعزامی به اروپا، جنگ با روسیه و وجود پررنگ امیرکبیر، آرام‌آرام با مظاهر تمدن و مفاهیم مدرنیته آشنا شده بود و به مرور این مفاهیم از طریق رسانه‌های مکتوب زمان، بخصوص روزنامه‌ها با رویدادهای اروپا آشنا شدند و گروهی اندک، اما تاثیرگذار جامعه به بحث مدرنیته و مفاهیم آن روی آوردند.

این تقابل از لحظه‌ای که آغاز شده بار دراماتیکی خاصی نیز داشته است و داستان‌ها و روایت‌های متعددی پیرامون این تقابلات شکل گرفته. نحوه مواجهه اولین افرادی که با عناصر مدرن سر و کار داشته‌اند، می‌تواند دارای جذابیت‌های زیادی برای استفاده در آثار داستانی که وجهه‌ای تاریخی نیز دارند، داشته باشد.

بخشی از این جذابیت‌ها را در مجموعه تلویزیونی عکاسخانه که روزهای یکشنبه و سه‌شنبه ساعت ۳۰/۲۱ از شبکه ۲ سیما روی آنتن می‌رود، شاهد هستیم. در این مجموعه حیران‌خان (با بازی مهدی سلطانی) صاحب قهوه‌خانه‌ای در بازارچه با جعفرخان (با نقش‌آفرینی طوفان مهردادیان، هنرمندی از اهالی تئاتر) که بتازگی از فرنگ بازگشته و در حوالی قهوه‌خانه وی کافه‌ای راه انداخته، دچار اختلاف می‌شود و از آنجا که جعفرخان با انتخاب نام «کافه تهران» برای کافه خود قصد دارد آن را گسترش داده و به رونق آن بیفزاید با حیران‌خان بر سر کار، سنت‌ها و برخی باورها و ارزش‌ها دچار تعارض می‌شود و همین امر موجب شکل‌گیری ماجراهایی بین آنها و روایت قصه‌های شنیدنی از این دو شخصیت خواهد شد که در هر قسمت شاهد یکی از همین داستان‌ها هستیم.

از سوی دیگر، تاریخ هر کشور و فرهنگ باستانی هر سرزمین دارای پتانسیل‌های بسیاری برای دستمایه قراردادن در آثار داستانی است و در طول تاریخ ایران به جهت تفاوت‌های اقلیمی ‌و قومی ‌بسیاری شاهد ظهور فرهنگ‌های متمایزی بوده‌ایم که در عین همبستگی، تفاوت‌های بسیاری نیز با یکدیگر داشته‌اند و همچنین در میان هر فرهنگ خاص، خرده‌فرهنگ‌هایی ظهور پیدا کرده که هرچند در فرهنگ کلی جامعه خود سهیم‌‌اند، اما در عین حال ارزش‌ها، هنجارها و شیوه‌های زندگی خاص خود را نیز دارند. شاید علاوه بر به تصویرکشیدن تقابل میان سنت و مدرنیته، یکی دیگر از جذابیت عکاسخانه نیز در همین باشد که خرده‌فرهنگ‌هایی را از دل تاریخ به ما نشان می‌دهد که هیچ‌گاه فرصت رودررویی و درک بلاواسطه آن را به دلیل بعد زمانی نداشته و نخواهیم داشت. در واقع عکاسخانه تلاش دارد تا با مضمون تاریخی و برخورداری از فضای سنتی علاوه بر روایت دوره‌ای از این سرزمین، گویای فرهنگ‌ها و خرده‌فرهنگ‌های مردمانی از ایران‌زمین باشد.

نکته: عکاسخانه تلاش دارد تا با مضمون تاریخی و برخورداری از فضای سنتی علاوه بر روایت دوره‌ای از این سرزمین، گویای فرهنگ‌ها و خرده‌فرهنگ‌های مردمانی از ایران‌زمین باشد

در این مجموعه، مهتاج نجومی در نقش خاتون، علی طالب‌لو در نقش پیران، مهدی میامی در نقش ممخون، محمد فیلی در نقش منوچهری و انوشیروان فاطمی در نقش رئیس نظمیه ایفای نقش کرده‌اند و به نوعی می‌توان گفت هر یک از اینها به همراه شخصیت‌های دیگر این مجموعه روایتگر بخشی از سابقه اجتماعی و فرهنگی تهران قدیم است.

در مجموعه تلویزیونی عکاسخانه با مبنایی که دست‌اندرکاران این مجموعه برای آن در نظر گرفته‌اند با اثر پرماجرا و پرشخصیتی مواجه هستیم که به واسطه حضور هر فرد در این محله و کشاکشی که با افراد آن و درواقع شخصیت‌های اصلی مجموعه دارد، این ماجراها روایت می‌شود، ساختار این مجموعه به گونه‌ای طراحی شده است که هر قسمت از آن قصه مستقلی دارد و محوریت کلی قصه‌ها و داستان‌های آن در حقیقت روایتی از مسائل فرهنگی و آداب و رسوم مردم عادی آن دوران است.

یکی از نکات قابل توجه این مجموعه مواجهه با داستان‌های متفاوتی است که هرکدام جذابیت‌های خاص خودش را دارد. همواره فیلم‌ها و سریال‌هایی که مبنای خود را بر قصه‌گویی گذاشته‌اند در جذب مخاطب نیز موفق ظاهر شده‌اند. هنوز مخاطبان ما با فیلم‌های قصه‌گو ارتباط صمیمانه‌تری برقرار می‌کنند و بیشتر جذب آن می‌شوند و به نوعی عکاسخانه چنین ویژگی‌ای دارد. همچنین مخاطب این مجموعه می‌تواند در هر قسمت ماجرای به نسبت مستقلی را با شخصیت‌هایی جدید دنبال کند و اگر نتوانست به صورت دنباله‌دار مخاطب عکاسخانه باشد، این فرصت را دارد تا از ظرفیت داستانی هر قسمت به صورتی مستقل بهره ببرد.

وجود طنز در این اثر نیز در برقراری ارتباط بیشتر با مخاطب کمک کرده است و درواقع گاهی شاهدیم که با همین زبان طنز، وقایع تلخی روایت می‌شود که بیان آن به زبان طنز تاثیرش را دوچندان کرده است.

سریال عکاسخانه را می‌توان نوعی درام تاریخی داشت که هرچند همانند بسیاری از آثار تاریخی تولید شده در دیالوگ‌نویسی دارای اشکالات عمده‌ای است، ولی در برآیند کار با اثر قابل قبولی مواجهیم که ارزش دنبال‌کردن را دارد و امیدواریم در سری‌های جدید این مجموعه نیز بر کیفیت آن افزوده شود.

مبینا بنی‌اسدی