یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
هما روستا در گذشت
بازیگر
1325-1394
هما روستا بازیگر و سینماو تئاتر ایران و از پیشکسوتان هنر نمایش روز چهارم مهر ماه 1394 به دلیل بیماری سرطان در آمریکا، که برای معالجه به آنجا سفر کرده بود، درگذاشت. هما روستا، یکی از برجسته ترین هنرمندان کشور بود که درباره کارنامه هنری و اخلاقی و زندگی او اجماع بزرگی وجود داشت و واکنش ها نسبت به درگذشت وی گویای این امر است. او که بیش از پنجاه سال پیشینه بازیگری داشت و در نوشتن و ترجمه نیز دارای آثاری پر اهمیت بود. وی هرگز ارزش شخصیت و هنر بازیگری خود را کاهش نداد و پس از انقلاب با ماندن و کار در ایران و در عین حال با عدم تبعیت از جو نه چندان سالم برخی از عرصه های هنری، توانست کارنامه ای بسیار ارزشمند از خود باقی گذارد و همچون همسرش حمید سمندریان، نامی نیک و میراثی پر اهمیت از خود برای فرهنگ ایران بر جای گذارد. مرگ او بی اختیار صحنه های نخست یکی از زیباترین بازی هایش ، در فیلم «مسافران» بیضایی، را به یاد آورده و افسوس برانگیز است. انسان شناسی و فرهنگ در گذشت این هنرمند پرتوان و ارزشمند را به خانواده ایشان و به عموم علاقمندان فرهنگ تسلیت می گوید و در زیر پاره ای از واکنش ها درباره این ضایعه را که در مطبوعات و محیط مجازی منتشر شدند، باز نشر می دهد. نامش پایدار و روحش شاد باد.
هما روستا در ویکیپدیا
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D9%85%D8%A7_%D8%B1%D9%88%D8%B3%D8%AA%D8%A7
ایسنا
هما روستا در روز تولدش درگذشت
«هما روستا» بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون، چهارم مهرماه همزمان با سالروز تولدش از دنیا رفت.
به گزارش خبرنگار تئاتر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، این بازیگر که در واپسین سالهای عمرش با سرطان مبارزه میکرد، چندی پیش برای ادامه درمان به آمریکا رفت، اما معالجه در آن کشور نیز بیثمر ماند و او روز گذشته درگذشت.
محمدحسن معجونی، از هنرمندان تئاتر و یکی از دوستان نزدیک خانم روستا با تأیید خبر درگذشت وی، به ایسنا گفت که قرار است پیکر این هنرمند فقید به ایران منتقل شود، اما از آنجا که او در آمریکا فوت کرده، این انتقال چند روزی زمان میبرد.
هما روستا، 4 مهرماه 1323 متولد شد. او که بازیگری و کارگردانی تئاترهای مختلفی را در کارنامهاش داشت همسر مرحوم حمید سمندریان، کارگردان نامدار تئاتر ایران بود. استاد سمندریان نیز سال 1391 از دنیا رفت.
هما روستا در کارنامه هنری خود ایفای نقش در نمایشهایی همچون "باغ آلبالو" و "ازدواج آقای میسیسیپی" و همچنین بازی در فیلمهایی نظیر "پرنده کوچک خوشبختی" و "از کرخه تا راین" را ثبت کرده بود.
به گزارش ایسنا، در ساعات ابتدایی امروز (یکشنبه) بهاره رهنما، بازیگر سینما و تئاتر در صفحه شخصی خود در اینستاگرام از درگذشت هما روستا خبر داده بود که پیگیریهای خبرنگار ایسنا از صحت این خبر حکایت دارد.
در دانشنامه سینمای ایران، بیوگرافی این هنرمند اینگونه منتشر شده است؛ شروع فعالیت در سینما بازی در فیلم «دیوار شیشهای» (ساموئل خاچیکیان، 1350).
عمده نمایشها: باغ وحش شیشهای (کارگردان)، گنجینه طلا، بازرس، سرباز لاف زن، بازی استربندبرگ، مرغ دریایی، مردههای بیکفن و دفن، ازدواج آقای می سی سی پی، دایی وانیا، ببرگراز دندان و شعبدهباز.
عمده فیلمها، نمایشها و مجموعههای تلویزیونی: آخرین ستاره شب، شعبدهباز، از کرخه تا راین، ببر گراز دندان و خاک سرخ.
فیلمشناسی: دیوار شیشهای (ساموئل خاچیکیان 1350). گزارش یک قتل (محمدعلی نجفی 1365)، پرنده کوچک خوشبختی (پوران درخشنده 1366)، تمام وسوسههای زمین (حمید سمندریان 1368)، تیغ آفتاب (مجید جوانمرد 1369)، ملک خاتون (حسن محمدزاده 1369)، مسافران (بهرام بیضایی 1370)، دو همسفر (اصغر هاشمی 1370)، از کرخه تا راین(ابراهیم حاتمیکیا 1371)، کودکانی از آب و گل (عطالله حیاتی 1372)، لژیون (ضیاالدین دری1373) و زن امروز (مجید قاریزاده 1375).
از آخرین فعالیتهای هما روستا میتوان از بازی در تئاتر «باغ آلبالو» حسن معجونی نام برد و همچنین کارگردانی نمایشنامهخوانی «آنا کارنینا» برای حمایت از هنرمندان بیمار و کمک به مردم زلزلهزده آذربایجان از جمله فعالیتهایش بود.
تابناک
«هما روستا» بازیگر سینما و تلویزیون درگذشت
هما روستا بازیگر تئاتر، سینما و همسر زندهیاد حمید سمندریان زندگی را بدرود گفت.
به گزارش میزان، این بازیگر که برای مداوای بیماری سرطانش به آمریکا رفته بود در بیمارستانی در لس آنجلس برای همیشه چشمهایش را به روی زندگی بست.
متولد 1325 در تهران و فارغالتحصیل دانشکده هنرهای دراماتیک از بخارست است و از فیلمهای شاخص او میتوان به «گزارش یک قتل»، «پرنده کوچک خوشبختی»، «تمام وسوسههای زمین»، «مسافران» و «از کرخه تا راین» اشاره کرد.
این بازیگر که در جشنواره 32 فیلم فجر بزرگداشتش برگزار شد، نوشت: «من باید تشکر کنم از مردمی که در کوچه و خیابان با لبخند پرمهرشان به من نیروی زندگی میبخشند. پس بزرگداشت میتواند زیبا باشد اگر پایان راه نباشد.»
بهار نیوز
تئاتر و سینما يك چهره توانمندش را از دست داد
«هما روستا» در سالروز تولدش درگذشت
روستا که برای مداوای بیماری سرطانش به آمریکا رفته بود در بیمارستانی در لس آنجلس برای همیشه چشمهایش را به روی زندگی بست. متولد 1325 در تهران و فارغالتحصیل دانشکده هنرهای دراماتیک از بخارست است و از فیلمهای شاخص او میتوان به «گزارش یک قتل»، «پرنده کوچک خوشبختی»، «تمام وسوسههای زمین»، «مسافران» و «از کرخه تا راین» اشاره کرد. این بازیگر که در جشنواره 32 فیلم فجر بزرگداشتش برگزار شد، نوشت: «من باید تشکر کنم از مردمی که در کوچه و خیابان با لبخند پرمهرشان به من نیروی زندگی میبخشند. پس بزرگداشت میتواند زیبا باشد اگر پایان راه نباشد.»
بهاره رهنما در صفحه شخصیاش در اینستاگرام، از درگذشت هما روستا خبر داد و نوشت: «اومدم بیدلیل و با دلیل بنویسم سپیده که سر زند اولین روز از روزهای بیتو آغاز میشود ... گمانم شعری است از منوچهر آتشی، که ناگهان خبر عجیب سفر ابدی بانو هما روستا رو شنیدم. امشب کلا طعم گس خرمالوهای پاییز رو داشت. طعم رفتن و بیخود نبود بیتوته این شعر در ذهنم. تسلیت میگم به جامعه هنری و مردم ایران، اگر چه شک ندارم مرگ فقط آغاز یک سفره و این روزا گاهی خودمم دلتنگ این سفرم. من تو نمایش باغ آلبالو افتخار دارم نقشی رو بازی کنم که سالها پیش خانم روستا بازی کردند: رانووسکایای شکوهمند باغ آلبالو بیشک بانو بود و بس...»
هما روستا با مرحوم حمید سمندریان، کارگردان تئاتر ازدواج کرده بود. یکی از بیادماندنی ترین نقش های هما روستا، بازی تحسین برانگیز او درفیلم "از کرخه تا راین" است. روستا، فرزند رضا روستا از چهره های سیاسی چپ در دوران پهلوی اول و از جمله افراد موسوم به 53 نفر بود. رضا روستا تا زمان مرگش در ۱۳۵۰ مسئول کارگران حزب توده در خارج از کشور بود.
واکنش هنرمندان به درگذشت هما روستا در ایلنا
هما روستا بازیگر خوشنام و پیشکسوت تئاتر، سینما و رادیو تلویزیون ایران صبح امروز یک شنبه مهرماه در آمریکا بر اثر بیماری سرطان درگذشت انتشار خبر درگذشت هما روستا با واکنشهای غمبار هنرمندان ایران همراه شده است
به گزارش خبرنگار ایلنا، هنرمندان عرصههای مختلف هرکدام به شکلی در سایتها و صفحات اجتماعی به درگذشت هما روستا؛ بازیگر پیشکسوت سینما و تئاتر واکنش نشان دادهاند.
حامد بهداد با انتشار عکسی از هما روستا به تلخی نوشت: تولدت دوباره مبارک بانو.
آتیلا پسیانی نوشت: هما روستای عزیز پرواز کرد روحش شاد.
بهاره رهنما نیز با انتشار شعری از منوچهر آتشی نوشت: ناگهان خبر سفر ابدی بانو هما روستا را شنیدم امشب کلا طعم گس خرمالوهای پاییز را داشت.
بهنوش طباطبایی، امین زندگانی، الیکا عبدالرزاقی، آتیلا پسیانی، محسن تنانبده، لیلا بلوکات، بهنام تشکر، امیر دلاوری، سارا بهرامی، نجمه جودکی و.. نیز ازجمله هنرمندانی هستند که درگذشت هما روستا را تسلیت گفتند.
ترانه علیدوستی نیز نوشته است: دیشب از خواب بیدار شدم، «ولادی». پدرم کنار تخت نشسته بود. داشت به من نگاه میکرد. انگار من از همین نگاه بود که یه دفعه بیدارشده بودم. به من خندید. اشاره کرد که بلندشم و همراهش بِرم. من بلند شدم و همراهش رفتم. ما از کنار تو و «الکساندرا» گذشتیم. از در بیرون رفتیم. برف نمیبارید، «ولادی»، اما زمین پُر از برف بود. من به آسمون نگاه کردم. ماه همهجا رو روشن کرده بود. پدرم جلو میرفت و من پُشتسرش. ما از توی برف راه باز میکردیم و میرفتیم تا به جنگل صنوبرها رسیدیم. پدرم با دست جایی رو نشونم داد. نگاه کردم. گوزنها اونجا بودن، «ولادی». اون همه گوزن زیر نور ماه واساده بودن. من گریهام گرفت، «ولادی». نمیدونم چرا. فقط گریهام گرفت و گریه کردم. پدرم من رو بغل کرد. مثل همون وقتها که بغلم میکرد. من گرم شدم، «ولادی». توی بغل پدرم خواب رفتم... خوابم میآد، «ولادی». میخوام به اندازهٔ یه عمر بخوابم.» (نمایشنامهٔ آناکارنینا، نوشته محمد چرمشیر به کارگردانی هما روستا)
هیچوقت از یاد نمیبرم چشمانت رو، وقتی به اینجای نمایشنامه میرسیدیم. هیچوقت از یاد نمیبرم اشکهایی رو که بلااستثنا وقت تخیل کردن جنگل برفی پر از گوزن، خدا میدونه به چه یادی از چشمهای روشنت میریخت. از یاد نمیبرم چقدر دوستت داشتم هما جان. هیچوقت. یادت به خیر، و خداحافظ.
باران کوثری بازیگر، نوشت: «هنرمند ماند و هنرمندانه زندگی کرد.»
لاله اسکندری هم درگذشت هما روستا را تسلیت گفت و نوشت: «هما روستا هم ازمیان ما رفت، در سالروز تولدش، ابدی شد. روحش شاد»
آنا نعمتی دیگر بازیگری بود که در اینستاگرام نسبت به این اتفاق واکنش نشان داد: «همای عزیزم هم دلش برای دلی تنگ بود، روحش شاد، روح استاد عزیزم، حمید سمندریان هم شاد. همیشه هستین»
پولاد کیمیایی نوشت :«واقعا نمیدونم شایعه است یا نه ولی امیدوارم که باشه شنیدهام بانو هما روستا از بین ما رفت، خدا رحمت کنه، تسلیت به همه خانواده تئاتر و سینما»
لادن طباطبایی هم نوشت: «هما سعادت حمید بود، بالاخره رفت تا در مرگ هم همچون زندگی در کنارش باشد، استاد جاودانم، همایت آمد، برخیز و جوان شو، چون شروع آشنایی، او هم همان خواهد بود که تو دیدی روز اول، همان دختر جوان پرشور با چشمانی که چون چشمان تو آسمانی بودند و در پیوند دوباره شما، شاهدانی از دور خواهند بود، اسطورههایی که فصل مشترک شما بودند و ماندند»
رویا میرعلمی بازیگر تئاتر و سریال «شمعدونی» اما آسمانی شدن هما روستا را به او تبریک میگوید: «جان دلمان برای صدا و چشمهایت تنگ میشود سلام ما را به استاد برسان. آسمانی شدنت مبارک همای تئاتر ایران»
سحر جعفریجوزانی هم خطاب به هما روستا نوشت: «بانو، بانوى هنرمندِ مهربان، هنرتان همیشه زندهباد»
الناز حبیبی هم کوتاه نوشت: «حیف، تسلیت میگم به جامعه هنرى»
آزاده نامداری نیز نوشت: «خداحافظ. نسل بیخاطرهٔ من، هرروز گذشته ش خالی ترمیشه. تسلیت میگم»
صابر ابر نیز با انتشار فیلم کوتاهی از پرواز یک پرنده در آسمان نوشت: «دیشب وقت خواب، به سقف خیره بودم و با بهمن کوتاه حرف زدم، بهمن رفیق عجیبی بود! آرام و مهربان، با چشمهایی تکلیف روشن، از آدمهایی که خبر از جانشان داری خوشم میآید، بهمن از آنها بود، معلوم بود! شاید این اواخر به خاطر شلوغی و زیاد بودن کارهایم کم دیدمشان اما حواسم کنارشان بود. خدا مینا را حفظ کند و به او و خانواده آرامش و صبر بدهد مینا جان. صبح بیدار میشوم و میفهمم بانو هم رفته، چه مهمانی بزرگی خدا دارد. هما جان هم تولدش را آنجا گرفت. بهمن هم آنجاست.»
ابراهیم حاتمیکیا نیز طی یادداشتی با انتشار عکس هما روستا در فیلم از کرخه تا راین نوشت: پائیز چه سخت آغاز کردی. هنوز در حیرت و عزای مسافران کعبه بودیم که خبر آمد هما روستا پر کشید. بانوی کرخه تا راین از ساحل اقیانوس غربت راهی سفر ابدیت شد. هما روستا دیرآشنایی بود که همدیگر را در کنار رود راین یافتیم و این آشنایی سالیان سال به بهانههای مختلف تجدید شد. او در پیله خانواده ما همچون لیلای کرخه تا راین نفوذ کرد و این میسر نبود مگر بخاطر منش مهربانانه این بانوی هنرمند، که وجودش از هنرش پیشی داشت. هما روستا بانوی فرهیخته هنر نمایشی این سرزمین، نمونه متانت در رفتار و مناعت طبع در انتخاب نقشها بود و در هر نقشی ظهور کرد، ماندگار شد. خدایش بیامرزد و او را قرین رحمت خویش سازد. الهی آمین.
شبنم مقدمی نیز با انتشار شعری از سهراب سپهزی نوشت :
و او به شیوه باران، پر از طراوت تکرار بود
و او به سبک درخت، میان عافیتِ نور منتشر میشد...
و بارها دیدم که با چقدر سبد، برای چیدن یک خوشه بشارت رفت...
ولی نشد... نشد که کنار وضوح کبوتران بنشیند، و رفت تا لب هیچ... و پشت حوصله نورها... دراز کشید...
و هیچ فکر نکرد، که ما میان پریشانی تلفظ درها... برای خوردن یک سیب... چقدر تنها ماندیم
خدانگهدارتان بانوی مهر و لبخند... آسوده باشید در آغوش امن پروردگار مهربانیها... دل ما برای شما و استادِ جان، تا همیشه تنگ خواهد بود.
الف
هما روستا درگذشت
«هما روستا» بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون، چهارم مهرماه همزمان با سالروز تولدش دار فانی را وداع گفت.
این بازیگر که در واپسین سالهای عمرش با سرطان مبارزه میکرد، چندی پیش برای ادامه درمان به آمریکا رفت، اما معالجه در آن کشور نیز بیثمر ماند و او روز گذشته درگذشت.
محمدحسن معجونی، از هنرمندان تئاتر و یکی از دوستان نزدیک خانم روستا با تأیید خبر درگذشت وی، به ایسنا گفت که قرار است پیکر این هنرمند فقید به ایران منتقل شود، اما از آنجا که او در آمریکا فوت کرده، این انتقال چند روزی زمان میبرد.
بهاره رهنما هم ساعاتی پیش در صفحه شخصیاش در اینستاگرام، از درگذشت هما روستا خبر داد و نوشت: «اومدم بیدلیل و با دلیل بنویسم سپیده که سر زند اولین روز از روزهای بیتو آغاز میشود ... گمانم شعری است از منوچهر آتشی، که ناگهان خبر عجیب سفر ابدی بانو هما روستا رو شنیدم. امشب کلا طعم گس خرمالوهای پاییز رو داشت. طعم رفتن و بیخود نبود بیتوته این شعر در ذهنم. تسلیت میگم به جامعه هنری و مردم ایران، اگر چه شک ندارم مرگ فقط آغاز یک سفره و این روزا گاهی خودمم دلتنگ این سفرم. من تو نمایش باغ آلبالو افتخار دارم نقشی رو بازی کنم که سالها پیش خانم روستا بازی کردند: رانووسکایای شکوهمند باغ آلبالو بیشک بانو بود و بس...»
او متولد ۱۳۲۵ در تهران و فارغالتحصیل دانشکده هنرهای دراماتیک از بخارست است و از فیلمهای شاخص او میتوان به «گزارش یک قتل»، «پرنده کوچک خوشبختی»، «تمام وسوسههای زمین»، «مسافران» و «از کرخه تا راین» اشاره کرد.
این بازیگر که در جشنواره ۳۲ فیلم فجر بزرگداشتش برگزار شد، نوشت: «من باید تشکر کنم از مردمی که در کوچه و خیابان با لبخند پرمهرشان به من نیروی زندگی میبخشند. پس بزرگداشت میتواند زیبا باشد اگر پایان راه نباشد.»
عصر ایران
او که مدت ها با بیماری سرطان دست و پنجه نرم می کرد ، برای درمان به آمریکا رفته بود ولی معالجات بی ثمر ماندند و این هنرمند روز چهارم مهرماه همزمان با سالروز تولدش از دنیا رفت.
«هما روستا» بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون درگذشت.
به گزارش عصر ایران، او که مدت ها با بیماری سرطان دست و پنجه نرم می کرد ، برای درمان به آمریکا رفته بود ولی معالجات بی ثمر ماندند و این هنرمند روز چهارم مهرماه همزمان با سالروز تولدش از دنیا رفت. وی متولد سال 1323 بود و هنگام فوت ، دقیقا 71 سال داشت.
قرار است پیکر او برای تشییع و خاکسپاری به ایران منتقل شود.
هما روستا که دارای مدرک فوق لیسانس از دانشکده هنرهای دراماتیک بخارست رومانی بود با حضور در فیلم «دیوار شیشهای» به کارگردانی ساموئل خاچیکیان در سال ۱۳۵۰ فعالیت سینمایی خود را آغاز کرد.
در ۱۳۵۱، هما روستا که در دانشکده هنرهای دراماتیک مشغول تدریس بود، نمایش «باغ وحش شیشهای» تنسی ویلیامز را با بازی دانشجویان آن دانشکده کارگردانی نمود.
پس از انقلاب و در سال ۱۳۶۵، هما روستا در فیلم «گزارش یک قتل» به کارگردانی محمدعلی نجفی ایفای نقش نمود. در سال ۱۳۶۶ در فیلم «پرنده کوچک خوشبختی» پوران درخشنده بازی کرد و نامزد دریافت لوح زرین بهترین بازیگر نقش اول زن از ششمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر در همان سال گردید.
در ۱۳۶۸ در فیلم «تمام وسوسههای زمین» به کارگردانی حمید سمندریان ظاهر شد و نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از هشتمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر گردید.
در ۱۳۶۹، جایزه بهترین بازیگر زن را از جشنواره فرهنگی و هنری روستا به خاطر بازی در فیلم «ملک خاتون» به کارگردانی حسن محمدزاده دریافت نمود.
هما روستا دهه ۷۰ را با بازی در فیلم ممتاز «مسافران» بهرام بیضایی (۱۳۷۰) آغاز نمود و در ۱۳۷۱ در فیلم «از کرخه تا راین» ابراهیم حاتمیکیا به ایفای نقش پرداخت و بار دیگر نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از یازدهمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر گردید. در ۱۳۷۴ به خاطر بازی در تله تآتر «شعبده باز» جایزه بهترین بازیگر را از جشنواره سیما کسب نمود.
در ۱۳۸۰ در مجموعه «خاک سرخ» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا بازی کرد. در ۱۳۸۳ نمایش «زمستان»، نوشته امید سهرابی را به روی صحنه برد و در ۱۳۸۴ نیز نمایش «سانتاکروز» ماکس فریش را با ترجمهای از خودش کارگردانی کرد.
هما روستا همسر حمید سمندریان، کارگردان مشهور تئاتر ایران بود. سمندریان ۲۲در تیرماه ۱۳۹۱ درگذشت.
عصر ایران درگذشت این هنرمند را به بازماندگان و هنردوستان تسلیت می گوید.
ایسنا
یکر بازیگر «مسافران» از آمریکا به ایران منتقل میشودهما روستا در روز تولدش درگذشت
«هما روستا» بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون، چهارم مهرماه همزمان با سالروز تولدش از دنیا رفت.
به گزارش خبرنگار تئاتر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، این بازیگر که در واپسین سالهای عمرش با سرطان مبارزه میکرد، چندی پیش برای ادامه درمان به آمریکا رفت، اما معالجه در آن کشور نیز بیثمر ماند و او روز گذشته درگذشت.
محمدحسن معجونی، از هنرمندان تئاتر و یکی از دوستان نزدیک خانم روستا با تأیید خبر درگذشت وی، به ایسنا گفت که قرار است پیکر این هنرمند فقید به ایران منتقل شود، اما از آنجا که او در آمریکا فوت کرده، این انتقال چند روزی زمان میبرد.
هما روستا، 4 مهرماه 1323 متولد شد. او که بازیگری و کارگردانی تئاترهای مختلفی را در کارنامهاش داشت همسر مرحوم حمید سمندریان، کارگردان نامدار تئاتر ایران بود. استاد سمندریان نیز سال 1391 از دنیا رفت.
هما روستا در کارنامه هنری خود ایفای نقش در نمایشهایی همچون "باغ آلبالو" و "ازدواج آقای میسیسیپی" و همچنین بازی در فیلمهایی نظیر "پرنده کوچک خوشبختی" و "از کرخه تا راین" را ثبت کرده بود.
به گزارش ایسنا، در ساعات ابتدایی امروز (یکشنبه) بهاره رهنما، بازیگر سینما و تئاتر در صفحه شخصی خود در اینستاگرام از درگذشت هما روستا خبر داده بود که پیگیریهای خبرنگار ایسنا از صحت این خبر حکایت دارد.
در دانشنامه سینمای ایران، بیوگرافی این هنرمند اینگونه منتشر شده است؛ شروع فعالیت در سینما بازی در فیلم «دیوار شیشهای» (ساموئل خاچیکیان، 1350).
عمده نمایشها: باغ وحش شیشهای (کارگردان)، گنجینه طلا، بازرس، سرباز لاف زن، بازی استربندبرگ، مرغ دریایی، مردههای بیکفن و دفن، ازدواج آقای می سی سی پی، دایی وانیا، ببرگراز دندان و شعبدهباز.
عمده فیلمها، نمایشها و مجموعههای تلویزیونی: آخرین ستاره شب، شعبدهباز، از کرخه تا راین، ببر گراز دندان و خاک سرخ.
فیلمشناسی: دیوار شیشهای (ساموئل خاچیکیان 1350). گزارش یک قتل (محمدعلی نجفی 1365)، پرنده کوچک خوشبختی (پوران درخشنده 1366)، تمام وسوسههای زمین (حمید سمندریان 1368)، تیغ آفتاب (مجید جوانمرد 1369)، ملک خاتون (حسن محمدزاده 1369)، مسافران (بهرام بیضایی 1370)، دو همسفر (اصغر هاشمی 1370)، از کرخه تا راین(ابراهیم حاتمیکیا 1371)، کودکانی از آب و گل (عطالله حیاتی 1372)، لژیون (ضیاالدین دری1373) و زن امروز (مجید قاریزاده 1375).
از آخرین فعالیتهای هما روستا میتوان از بازی در تئاتر «باغ آلبالو» حسن معجونی نام برد و همچنین کارگردانی نمایشنامهخوانی «آنا کارنینا» برای حمایت از هنرمندان بیمار و کمک به مردم زلزلهزده آذربایجان از جمله فعالیتهایش بود.
آفتاب
گفتگو با هما روستا
دوست دارم در زندگی ام ریسك كنم
|
|
|
روزنامه آفتاب یزد
گفتگو با هما روستا بازیگر و كارگردان
شما سابقه بازیگری در فیلم های زیادی دارید فیلم هایی چون گزارش یك قتل ، پرنده كوچك خوشبختی ، مسافران، از كرخه تا راین و... با این حال در سال های اخیر به سـیـنـمـا باز نگشته اید.
دلیل این مساله چیست ؟نقش هایی كه این اواخر به من پیشنهاد شده، چندان مورد علاقه ام نــبـــوده اســـت. مـــن هــمــواره دغــدغــه بـازیـگری در سینما را داشته ام؛ اما بازیگری در سینما به من جواب نداد. به همین دلیل به خانه اصلی خود برگشته ام و ترجیح می دهم كه كار تئاتری كنم.
اولین بار كی و چگونه به فكر كارگردانی در تئاتر افتادید ؟مــــــــن پــــیــــــــش از بــــــــازیــــگـــــــری وارد كارگردانی شدم. آن موقع تحصیل در دانشكده هنرهای دراماتیك بخارست را تمام كرده بودم و وقتی به ایران آمدم، فارسی ام خیلی ضعیف بود و نمی توانستم تئاتر بازی كنم ولی خیلی آن را دوست داشتم، آن زمان اوج جوانی، شور و هیجان بود و وسوسه كارگردانی با من بود. از همان موقع رفتم دانشكده هنرهای دراماتیك و با بچه های آنجا آشنا شدم و به آنها پیشنهاد بازی در باغ وحش شیشه ای تــنــســی ویـلـیــامــز را دادم. مــرحــوم امـیــد جوهری، بدری بدیعی، مهشید افشارپناه و ناصر آقایی با من همكاری كردند.
آیا اجرایتان موفقیت آمیز بود؟بله، موفق بود. من آن موقع آقای سمندریان را نمی شناختم، او به دیدن كارم آمد. با آن كه خودش قبلا این نمایش را اجرا كرده بود، در مصاحبه با من گفت كه كار شما به مراتب از كار من بهتر بود.
این متن را كجا اجرا كردید؟در دانشكده هنرهای دراماتیك سابق، واقع در آب سردار كه آن موقع دكتر فروغ، رئیس آنجا بود. این كار با استقبال دانشجویان هم روبه رو شد، ولی سرانجام من به سراغ بازیگری رفتم.
باتوجه به تاكید شما در امر كارگردانی، چطور شد كه یك وقفه طولانی در آن افتاد؟هـنـوز هـیـجـان بازیگری در من وجود داشت، من بازیگر بودم و باید بازی می كردم.
قبل از ورود به ایران هم بازی كرده بودید؟بله، در بخارست در نمایش های دانشجویی و در آلمان نقش هایی را بازی كرده بودم و حالابا تلاش در فراگیری هرچه بهتر زبان فارسی به دنبال بازیگری در كشورم بودم . بازیگری تئاتر را در ایران تا انقلاب ادامه دادم و پس از انقلاب به سمت سینما و سریال های تلویزیونی رفتم. مـن در تـمـام آن سال ها در تئاترهای آقای سمندریان بازی می كردم، او هم به شیوه ای كار می كند كه بازیگر به سختی می تواند خود را با شیوه كارگردانان دیگر وفق بدهد. دوباره این دغدغه كارگردانی ام گل كرده و خیلی دوست دارم كه الان كارگردانی كنم.
زمـسـتــان، یـك نـمـایـشـنـامـه از نویسنده جوانی به نام امید سهرابی است. چرا این متن را برای آغاز كارگردانی دوباره تان انتخاب كردید ؟من دوست دارم كه در زندگی ام ریسك بكنم. امید سهرابی هم خیلی دوست دارد بنویسد و هیجان نوشتن دارد. ما با هم درباره زمستان خیلی حرف زدیم، با هم قهر و آشتی كردیم و شاید یك جور خودخواهی هم در من بود كه از یك جوان ناشناخته متن انتخاب می كردم. شاید می خواستم بزرگی خودم را، با این كار بروز بدهم. به هر حال هر دو راضی بودیم چون توقع زیادی هم از زمستان نداشتیم. می خواستم با این كار ثابت كنم كه می شود كارگردانی كنم كه تاحدودی این اتفاق افتاد.
دومین اجرا براساس ترجمه ای از خودتان از سانتاكروز ماكس فریش بود. یك اجرای تند و هیجان انگیز، در این باره هم بگویید.این نمایش از جوانی ام با من بود. من خیلی دوست داشتم سمندریان آن را كار كند، اما این اتفاق نیفتاد تا اینكه پا به سن گذاشتم اما هنوز عطش بازی در آن نمایش در من بود. هرجا كه می نشستم با شور و شوق آن را برای دیگران تعریف می كردم، آنها می گفتند كه طوری نمایش را تعریف می كنی كه ما دیگر احتیاجی به دیدن آن نداریم و...
شاید كارگردانی آن هم ریشه در هیجانی دارد كه برای بازی در آن در شما بوده است.بله این هیجانات به این دلیل بود كه می خواستم آن را بازی كنم و از دوردست می آمد.
حـتـی مـی بـیـنـیـم كـه فـضای سانتاكروز از فضای سرد و منجمد و كند زمستان فاصله می گیرد و با گرما و هیجان و عشق درمی آمیزد.
بله، همین طور است.
چه سالی سانتاكروز را ترجمه كرده بودید؟خیلی سال پیش، پیش از انقلاب. سمندریان این نمایش را با آلمانی ها كار كرده بود، ولی من این كار را ندیدم. به گفته خودش كار موفقی هم شده بود. من خیلی دوست داشتم كه او سانتاكروز را در ایران كار كند. اما گفت باشد بعدا، بعدا و هیچ وقت آن را كار نكرد. بهتر شد كه خودم كار كردم چون حالاتمام نقش ها را بازی كردم.
پـارسال هم قرار بود كه "تله ویزیون" عبدالحی شماسی را كار كنید. آقای سمندریان دو تا از متن های شماسی را به عنوان بهترین متن های ایرانی معرفی كرده است، این نویسنده آوانگارد و غیرمتعارف می نویسد. چطور شد كه از این كار صرف نظر كردید؟من نتوانستم این نمایش را به سرانجام برسانم. ایده اش خیلی برایم جالب بود ولی عملا وقتی در گروه شروع به كار كردم، نه بازیگر می توانست شخصیت ها را لمس كند و نه من توانستم این متن را درك كنم. متن را زمین گذاشتم و فكر می كنم خیلی هم آقای شماسی از من رنجید. شاید این متن در رده كارهای من نباشد و فرد دیگری به خوبی بتواند آن را اجرا كند. ایده قشنگی دارد ولی من به لحاظ تكنیكی با آن مشكل داشتم. بعضی موقع ها آدم، باری را می خواهد بردارد، اما زورش نمی رسد، چاره ای نداشتم باید آن را زمین می گذاشتم.
كارگردان ها امروز دنبال فضاهای شیك می گردند؛ اما شما در آنتیگونه در نیویورك به كارتن خواب ها و آدم های ولگرد پرداخته اید، چرا؟من اصلا تئاتر را این طور نمی بینم. من تئاتر را شیك و غیرشیك نمی بینم. تئاتر، انسان است و نور. این انسان باید روی صحنه زندگی كند. حتی اگر كار فرم باشد، باز هم باید این زندگی روی صحنه باشد. نمی دانم كار شیك یعنی چه.
منظورم كارهای عامه پسندی است كه در فضاهای شیك و بسیار جذاب شكل می گیرند.بله، من اصلابه این چیزها فكر نمی كنم، اگر كاری در ابتدا توانست خودم را جذب كند آن وقت می تواند دیگران را هم جذب كند. من این طور كارهایم را انتخاب می كنم. من اینطور فرستنده می شوم و گیرنده به خودش بستگی دارد كه تا چه حد جذب كار من شود.
آنچه در كارهای شما غالب می شود، تفكر و اندیشه است؟بله، اندیشه است و آن نوع تئاتری است كه مرا با خودش درگیر كند. بعد ممكن است كه دیگران را هم درگیر كند یا نه. اگر دیگران را درگیر كـنـد، خـیـلـیخـوشـحـال مـی شـوم. آنـتیگونه در نیویورك دیگران را گرفت و هر شب سالن اجرا پر شد. سانتاكروز هم پرتماشاگر بود اما زمستان كم تماشاگر بود. به این چیزها زیاد توجه نمی كنم، اما از بودن تماشاگر بیشتر خوشحال می شوم.
متن آنتیگونه در نیویورك را چطوری پیدا كردید؟مرحوم هوشنگ حسامی آن را قبلاترجمه كرده بود و می خواست كار كند، من اصلانمی دانـسـتـم راجع به چیست، فقط شنیده بودم "آنتیگونه در نیویورك"، بعد یكی از دوستان به من گفت كه این متن را خوانده ای؟ گفتم: "نه." گفت می خواهی آن را برایت بیاورم. گفتم بیاور. بعد نیاورد. بعد از دو سال یادم افتاد كه درباره چنین متنی حرف زده ام، آن را پیدا كردم. با ترجمه حسن ملكی، آن را گرفتم و خواندم. دیدم كه مرا مجذوب كرد. دیدم كه این متن مدرن و امروزی است و طنز تلخی دارد. در عین حال دیدم كه كار مشكلی است برای آنكه بازیگرها باید در این موقعیت زندگی كنند. اگر ادا دربیاورند، كار در نمی آید. من دو تا گروه بازیگر را عوض كردم برای آنكه وقت زیادی از بازیگر می گرفت تا به این نقش ها بـرسـد. گـروه هـای قـبلی وقت برای تمرین كردن نداشتند. قبل از عید این كار را شــــــــروع كـــــــردیـــــــم. مـــــــا روزی پــــنـــــــج، شـــش ســـاعـــت تــمـــریــن مــی كــردیــم. خـــانـــه مـــن، آمـــوزشــگـــاه ســمــنــدریــان، خانه تئاتر و ... یعنی سعی كردیم با این متن زندگی كنیم. این متن بر خلاف سانتاكروز نه ادبیات زیبا و شیك دارد و نه از آكسیون گذاری برخوردار است.با تكنیك می توان سانتاكروز را خلق كرد، ولی آنتیگونه در نیویورك را باید زندگی كرد. سانتا باید بلنگد و داغان باشد و بیچاره، تا بر باور تماشاگر تاثیر بگذارد. آنیتا باید غیرمتعادل باشد، باید فشار زندگی آنقدر رویش سنگینی كند كه با عقل درست و حسابی فكر نكند. او باید دنبال یك دستاویز برای زندگی اش بــــاشــــد. او بـــا خـــاكــســپـــاری یـــك آدم می خواهد معنایی به زندگی اش بدهد.
بیرون ، منظور اجتماع ماست كه تا چه حدی در این انتخاب دخالت داشـتـه اسـت. نـویـسنده یك مهاجر لهستانی و مقیم آمریكاست كه نگاه خــود را بـه بـخـشـی از مـعـضـلات مهاجران خارجی معطوف كرده است. هما روستا در تهران با چه انگیزهای این كار را به صحنه آورده است؟ایـــنـــكـــــــه مـــــــی گـــــــویــــنــــد هــنــــر مــــرز نمی شناسد، یك واقعیت است. آدمی آن ور دنیا حرفی را می زند، من این ور دنیا آن را می شنوم و روی من اثر می گذارد. مساله مهاجرت یا بی خانمان ها و كارتن خواب ها دیگر برای ما غریب نیست. من به همین دلیل از پلیس تصویر گرفته ام تا تصاویر بزرگ و بافاصله ای از او را در صحنه پخش كـنـم، ایـن پـلیس كه نماینده قانون آمریكاست اصلادنیای درونی این آدم های ولگرد را نمی شناسد یا اصلانمی خواهد بشناسد. به همین دلیل فیلم گرفته ام.
یعنی این ایده خود شماست یا پیشنهاد گلوواتسكی؟نه چنین ایده ای اصلادر متن نیست.
شما با این كار حاكمیت (آمریكا) را تصویر كرده اید كه بر همه چیز احاطه دارد و در عین حال یك فضای مجازی (تصویر) اسـت كـه اصـلا ارتباطی با دنیای واقعی (آدم های ولگرد) ندارد.
بله، همین طور است. این آدم ها كوچولو و ضعیف هستند، این آدم ها در سرما نشسته اند اما نفرت ها و عشق های خودشان را دارند. از لحاظ اینها، قانون خودشان هستند بنابراین از قانون تخطی می كنند ولی از لحاظ قانون این افراد مجرم هستند و نباید در پارك بخوابند و مشروب بخورند. اینها دنیای خودشان را دارند كه خیلی برایم جذاب بود.
راجع به منطبق شدن آدم ها و شرایط امروزی با ۲۵۰۰ سال پیش صحبت كنید كه چطور می شود آنتیگونه یونان باستان، امروز در نیویورك بازآفرینی می شود اما این بار این فرد در سطح پایین جامعه است و در مقابله با حكومت زندگی می كند.
این آنتیگونه حالتی نوستالژیك برای من دارد كه به یاد آنتیگونه اساطیری كارم را بسازم. آنتیگونه امروزی در پارك زندگی می كند. آنتیگونه سوفوكل هم به زندگی معنا می دهد، او برای خاكسپاری برادرش هر كاری می كند وآخرسر خود را می كشد. در قرن بیست ویكم، آنـتـیـگــونــه مــا خــانــواده درسـت و حـسـابـی ندارد، یك دختر ولگرد و بی خانمان است كه عقل درست و حسابی ندارد. این هم می خواهد مثل همان آنتیگونه به زندگی اش معنا بدهد. معنای زندگی آنیتا خود عشق است. اینكه این افراد هر روز برای زندگی از خواب بیدار می شوند، باید با انگیزه ای همراه باشد. اما این را هم باید بدانیم كه دیگر آنتیگونه اساطیری در قرن ما حضور ندارد.
هما روستا بازیگری است كه به همان میزان فعالیت در سینما در صحنه تئاتر هم حرفی برای گفتن دارد ؛ هرچند همگان بیشتر او را بابت بازی هایش در سینما می شناسند.او متولد سال ۱۳۲۵ در تهران و همسر حمید سمندریان ( كارگردان مطرح تئاتر) است . روستا فوق لیسانس هنرهای دراماتیك خود را از بخارست گرفته و سابقه تدریس در دانشكده هنرهای دراماتیك دارد . فعالیت بازیگری اش را از سال ۱۳۴۹ با فـیـلـم دیوار شیشه ای (ساموئل خاچیكیان) آغاز كرد. او پس از انقلاب در فیلم های گـزارش یـك قـتـل (مـحـمـدعـلـی نـجـفـی ۱۳۶۵)، پـرنـده كـوچـك خوشبختی (پوران درخشنده ۱۳۶۶ كاندید لوح زرین بهترین بازیگر نـقـش اول زن) ، تمام وسوسه های زمین (حمید سمندریان ۱۳۶۸ كاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن) مسافران (بهرام بیضایی ۱۳۷۰) ، از كرخه تا راین (ابراهیم حاتمی كیا ۱۳۷۱ كاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن) ، آخرین ستاره شب (مجموعه منوچهر پوراحمد ۱۳۷۳) ، ، زن امروز (مجید قاری زاده ۱۳۷۵ ) و خاك سرخ (مجموعه ابراهیم حاتمی كیا ۱۳۸۰) بازی كرده است . هما روستا در پرونده كاری اش جایزه بهترین بازیگر جشنواره سیما را برای بازی در تله تئاتر "شعبده باز" در سال ۱۳۷۴ ثبت كرده است . او امسال با اجرای نمایش "آنتیگونه در نیویورك" نوشته گلوواتسكی لهستانی و با ترجمه حسن ملكی در تالار مولوی، اتفاق برجسته ای را در پرونده كارگردانی اش رقم زد . هما روستا از سال ۸۲ با نمایش "زمستان" گروه تئاتری زمستان را به همراه امید سهرابی، بهناز جعفری، احمد آقالو، شبنم فرشادجو و عده ای دیگر راه اندازی كرد كه تا امروز سه نمایش را به صحنه آورده اند. گفتگویمان را با او می خوانید.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست