شنبه, ۲۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 8 February, 2025
مجله ویستا

درباره حسن حنفی



      درباره حسن حنفی
علیرضا حسن زاده

پروفسورحسن حنفی از چهره های برجسته روشنفکری مصر و استاد دانشگاه قاهره ، در دانشگاه گوته شهر فرانکفورت به سخنرانی پرداخت.او دانش آموخته دانشگاه سوربون ودارای بیش از سی جلد کتاب است .کتاب های او به بسیاری از زبان های دنیا از جمله انگلیسی ،فرانسوی ،آلمانی و فارسی ترجمه شده اند. او در آثار خویش به ویژه به نقد مفهوم شرق شناسی پرداخته و تعامل میان غرب و شرق (به ویژه جهان اسلام)را مورد بحث انتقادی قرار داده است.این گزارش، فشرده  و تحریری از دیدگاه های انتقادی  وی در یکی از  جلسات سخنرانی اوست که در پی می اید

•    آغاز دوباره شرق

 در این مبحث از مراحل مختلفی سخن می رود :استعمار ،استعمار زدایی و استعمار نو،باز استعمارگرایی و ...ما نیاز به تبیین و تعریف این مفاهیم و موقعیت خود در در تناسب با آنها داریم.در ابعاد تمدنی و ملی ،استعمار زدایی تنها استعمار زدایی نظامی و اقتصادی نیست که مهمتر از آنها استعمار زدایی فرهنگی و حتی زبانی ست.این در حالی ست که در "شرق شناسی "غرب ،شرق تبدیل به ابژه غرب و مطالعات آن می شود.این فرایند گونه ای از نابرابری را نمایان خواهد ساخت.همین نابرابری است که موجب می شود پدیده غربی شدن به صورتی یک سویه ظهور کند.نمی توان نقش شرق را در پدید آمدن فرهنگ و تمدن جهانی انکار نمود ،که حتی وارونه با این تصور،بخش مهمی از فرهنگ و تمدن جهان از شرق شروع شده ،از این نقطه به حرکت در آمده و به غرب می رسد.این فرهنگ ها را می توان در چین ،هند ،ایران ،مصر و ...یافت.همه می دانند که شرق خاستگاه پیدایی بسیاری از ادیان بوده است و پیامیران بسیاری از ان مبعوث شدند.در قران آمده است که هیج قومی بدون پیامبر فرستاده نشده است .پیامبر ایران باستان کیست ؟زرتشت.پیامبر چین؟کنفوسیوس و...
غرب از تاریخ و تجربیات خود به گونه ای سخن می گوید که گویی آنها تجربیات و مفاهیمی جهانی اند .برای نمونه از "قرون وسطا "چنان سخن می رود که گویی در تمام جهان چراغ دانش خاموش بوده و جهل بر تمام جهان فرمان می رانده است.اما قرون وسطای انها ،قرون طلایی ملت های مسلمان و عصر طلایی دانش در این بخش از جهان بوده است.به روشنی بگویم  قرون وسطای کشور های اسلامی از قرن 14 میلادی شروع شده اما در حال پایان یافتن است و از قرن19 میلادی  شاهد حرکت کشور های اسلامی به سمت بالا هستیم .امروز غرب در پایان تجربه مدرن خود و شرق در آغاز دوره مدرن خویش قرار دارد و نابرابری میان آن دو به پایان خواهد رسید و ما شاهد تعاملی برابر میان آن دو خواهیم بود.
اکنون ما نیاز به تعاریف جهانی از مفاهیمی چون علم و آزادی با مشارکت و همیاری همه ی ملل جهان در شرق و غرب داریم.علم غربی ها نباید تنها در خدمت خود آنان باشد .در دنیای امروز گروهی می نویسند و گروهی ترجمه می کنند یعنی گروهی حرف می زنند و گروهی فقط می شنوند .آنها که ابژه تحقیق اند نمی توانند نقشی در تولید علم ایفا نمایند .این علم نباید به معنی جهل دیگری و این آزادی نباید به معنی اسارت دیگری باشد.می باید کوشش همه ی ملت ها، اگا هی جهانی را خلق کند .در اینجاست که باید از مرحله استعمار زدایی زبانی و فرهنگی  سخن گفت.امروز این اشکال وجود دارد که آگاهی غربی ،به معنی آگاهی جهانی نیست .شرق نمی تواند ابژه مطالعات غرب باشد و باید با مشارکت این دو علم و آگاهی خلق شود.می پرسم چه کسی بهتر از حافظ و سعدی می توانند از اسلام سخن بگویند؟
حنفی در پایان سخنان خویش به برخی پرسش ها ی حضار جواب گفت.وی در مورد دشواری های کشور های اسلامی در دست یافتن به توسعه ،مهمترین مشکل این کشور ها را فرهنگ سیاسی آنها دانست .او در مورد تصویر 11 سپتامیر  و تاثیر ان بر ذهنیت غرب نسبت به دنیای اسلام گفت :این جفایی بزرگ است که این دو تا در کنار هم گذاشته شود.اسلام تاثیر بسیار مثیت و بزرگی بر تاریخ گداشته و به رشد  تمدن و فرهنگ جهانی کمک بسیار یزرگی کرده است.وی در مورد اهمیت روش شناسی و تاکید بر مشخص شدن کامل ان در ابتدای تحقیق گفت :زندگی کنید و تجربه هایتان را با توجه به فرهنگ خود غنی کنید.او گفت در قوت و توانایی روش شناسی و نظریه های غربی نمی توان شک داشت اما جای توجه به زندگی و تجربیات شرق در  انها خالی ست .به دانشجویان توصیه می کنم بر روی  مصالح فرهنگی شرق کار کنند :اسطوره ها ،افسانه ها و...او در مورد این که فرایند استعمار زدایی در کشور ها ی اسلامی  کی کامل خواهد شد گفت :این نیاز به حضور چندین نسل دارد.من از نسل دوره استعمار هستم .نقش من تنها نشان دادن واقعیت ها و نقد آنها بوده است .