شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

ده چالش پیش روی ژورنال های با دسترسی آزاد(1)



      ده چالش پیش روی ژورنال های با دسترسی آزاد(1)

آغاز به کار انجمن ناشران دانشگاهی با دسترسی آزاد (اوسپا)[1] نشانه ای از بلوغ این جنبش و نویدی است برای پشتیبانی متقابل، به اشتراک گذاشتن دانش و خودساماندهی برای ژورنال های با دسترسی آزاد و ناشران آن ها.[2]
من می خواهم پیشرفت ژورنال های با دسترسی آزاد و آغاز به کار اوسپا را با شرح آن چه که من به عنوان ده چالش بزرگ پیش روی ژورنال های با دسترسی آزاد می بینم جشن بگیرم. و می خواهم بدون ادعای این که در حال ارایه دستورالعمل هایی برای انجمن هستم و یا بدون این پیش فرض که اعضای انجمن از این چالش ها بی اطلاع هستند این کار را انجام دهم. من عضوی از این انجمن و یا حتی ناشر یک ژورنال با دسترسی آزاد نیستم و فقط خواهان موفقیت این ژورنال ها هستم.

 ( در متن پیش رو، هرجا که از واژه "شما" استفاده کردم خطابم به سردبیران یا ناشران ژورنال های با دسترسی آزاد است). من با اشاره به سه تمایز [مقاله ام را] آغاز می کنم: شکاف میان عملکرد این ژورنال ها و آن چه که معیارهای رایج در مورد عملکرد ژورنال ها می گویند (چالش شماره یک )؛ تفاوت میان دورنمای ژورنال های با دسترسی آزاد (که در متن بیانیه های بوداپست، بتسدا[3] و برلین به آن ها اشاره شده بود) و سیاست گذاری های دسترسی [کاربران] در 85 درصد ژورنال های با دسترسی آزاد (چالش شماره دو)؛ و شکاف میان کیفیت ژورنال و اعتبار آن، حتی در مواقعی که کیفیت ژورنال ها بالاست ( چالش شماره سه). پس از آن من به هفت دسته از تردیدهای موجود [در مورد ژورنال های با دسترسی آزاد] اشاره خواهم کرد: تردیدهای موجود در مورد کیفیت (چالش شماره چهار)، دوام (چالش شماره پنج)، صداقت (چالش شماره شش)، هزینه های انتشار (چالش شماره هفت)، ماندگاری (چالش شماره هشت)، تغییر مسیر کمک های مالی (چالش شماره 9) و راهبردها (چالش شماره 10).

 

1)    مطابقت با معیارها

 

معیارها [ی تعیین کیفیت ژورنال های علمی] حتی زمانی که ژورنال های با دسترسی آزاد قوی هستند، آن ها را جز ژورنال های قوی دسته بندی نمی کنند. سنجه های[4] اثرگذاری نسبت به ژرونال های جدید تبعیض آمیز هستند و این در حالی است که بیشتر ژورنال های با دسترسی آزاد جدید هستند.

این یک توطئه نیست. ژورنال هایی که کم تر از دو سال سابقه دارند حائز شرایط سنجش اثرگذاری نیستند و پس از سپری شدن دو سال نیز موسسه تامسن ساینتیفیک[5] تنها برخی از ژرونال ها را برای سنجش گزینش می کند. مدت زمان انتظار دو سال [پس از آغاز به کار] برای ژورنال های با دسترسی آزاد و ژورنال های پولی (تی ای)[6] یکسان است و تا جایی که اطلاع دارم پس از این مدت ژورنال های با دسترسی آزاد و ژورنال های پولی به شکلی برابر با سنجه های اثرگذاری سنجیده می شوند.

سنجه های اثرگذاری مشکلات زیادی دارند اما در این جا می خواهم به تبعیض هایی که این در سنجه ها علیه ژورنال های جدید وجود دارد اشاره کنم.[7]

سنجه های اثرگذاری جایگزین می تواند مشکلات ناشی از سنجه های اثرگذاری موجود، از جمله تبعیض این سنجه ها علیه ژورنال های جدید را جبران کند. چالش اصلی این است که معیارهایی به وجود آوریم که هدف های بیشتر و تعداد بیشتری از ژورنال ها را در بر بگیرد. کارهای زیادی در این زمینه انجام شده است. برای نمونه این ها برخی از معیارهای جایگزین اثرگذاری هستند که من در مورد آن ها اطلاع دارم. به احتمال زیاد تعداد معیارهای جایگزین بیشتر از این ها نیز هست:


* Age-weighted citation rate (Bihui Jin)

* Batting Average (Jon Kleinberg et al.)

* Distributed Open Access Reference Citation project (University of Oldenburg)

* Eigenfactor (Carl Bergstrom)

* g-index (Leo Egghe)

* h-index (J.E. Hirsch) 

* Contemporary h-index (Antonis Sidiropoulos et al.) 

* Individual h-index (Pablo D. Batista et al.) 

* Journal Influence Index and the Paper Influence Index (Center for Journal  Ranking)
* MeSUR (MEtrics from Scholarly Usage of Resources) (LANL)

* SCImago Journal Rank and SJR Indicator (University of Granada)

* Strike Rate Index (William Barendse)

* Usage Factor (UKSG)

* Web Impact Factor (Peter Ingwersen)

* y-factor (Herbert van de Sompel et al.)

 

 

من ترجیح می دهم که گسترش و ارزیابی این معیارها را به کارشناسان محول کنم و امیدوارم که برخی از شما در میان کارشناسان باشید. آن چه که اهمیت دارد این است که ما علاقه مندیم که این کارِ در حال پیشرفت موفق شود و گستردگی [استناد به] سنجه های اثرگذاری یکی از موانع پیشِ رویِ پیشرفت و پذیرش ژورنال های با دسترسی آزاد است.

سنجه های اثرگذاری به خودی خود به ژورنال های جدید آسیب نمی رسانند. آن ها زمانی آسیب زا هستند که استفاده بسیار زیاد کمیته های ارتقا و استخدام[8]  دانشگاه ها از این سنجه های اثرگذاری، به صورت یک عامل بازدارنده برای دانشگاهیان در ارایه مقالاتشان به ژورنال های جدید تبدیل می شود. چالش اصلی این است که معیارهای جایگزینی که در حال رشد هستند را بازبینی کنیم، برای به رسمیت شناختن و پشتیبانی از معیارهای برتری که به وجود می آیند و [همین طور برای] بحث در مورد برتر بودن این معیارها با کمیته های ارتقا و استخدام محلی آماده باشیم. ما باید در میان ژورنال های کاملا جدید به دنبال متحدانی در زمینه ها و روش شناسی های تحقیقاتی جدید باشیم، حتی اگر این ژورنال ها جز ژورنال های پولی باشند. معیارهای برتر فقط نیمی از راه حل است؛ بقیه ی ِ راه، استفاده از آن ها برای از میان برداشتن عوامل بازدارنده ی ارایه مقاله ها به ژورنال های جدید است.  

یکی از چالش های مرتبط این است که با صراحت مشخص کنیم که ما به دنبال معیارهای جدیدی که به نفع ژورنال های با دسترسی آزاد تبعیض آمیز باشد نیستیم. ما به دنبال معیارهای کم تر تبعیض آمیز یا عاری از تبعیض هستیم. فقط معیارهای عاری از سوگیری هستند که می توانند به [پیشبرد] آرمان ژورنال های با دسترسی آزاد یاری برسانند و موجب شوند که ژورنال ها، مقاله های کسانی که می توانند در پیشرفت شان موثر باشند را دریافت کنند. سنجه های اثرگذاری شاید ضد ژورنال های جدید سوگیرانه باشند و این واقعیت بیشتر از ژورنال های پولی به ضرر ژورنال های با دسترسی آزاد است. اما سنجه های اثرگذاری علیه ژورنال های با دسترسی آزاد که دوره ی نوجوانی ِ خود را طی کرده اند سوگیرانه نیستند. برعکس، به این دلیل که به مقاله های ژورنال های با دسترسی آزاد بیشتر از ژورنال های پولی ارجاع داده می شود، ژورنال های با دسترسی آزاد می توانند در بازی سنجه های اثرگذاری برنده باشند.[9]

برای مثال موسسه تامسن رویترز در گزارش سال 2008 خود در مورد وضعیت ارجاع به ژورنال ها گزارش داد که پنج ژورنال با دسترسی آزاد بالاترین معیارهای اثرگذاری را در زمینه های علمی مرتبط با کارشان کسب کرده اند. [10]

حتی در سال 2004 که تعداد ژورنال های با دسترسی آزاد بسیار کم تر بود و با سابقه ترین آن ها از ژورنال های کنونی جوان تر بودند مطالعات موسسه تامسن ساینتیفیک نشان می داد که تقریبا در هر رشته دانشگاهی دست کم یک ژورنال با دسترسی آزاد در رده های بالای سنجه های اثرگذاری قرار داشتند. [11]

در سال 2007 موسسه بین المللی حفاظت از تنوع مولکولی[12] چهار ژورنال دوگانه[13] خود را به طور کامل به ژورنال های با دسترسی آزاد تبدیل کردند. در سال 2009 این موسسه اعلام کرد که این تغییر، وضعیت سنجه های اثرگذاری هر چهار ژورنال را بهبود بخشید.[14]

 

این موفقیت ها مهم هستند اما دلیل نمی شوند که با سنجه های اثرگذاری کنار بیاییم. اگر ژورنال های با دسترسی آزاد از سنجه های اثرگذاری بالا برخوردار می شوند به این خاطر است که آن ها اثر زیادی دارند نه به این خاطر که ژورنال های با دسترسی آزاد از سوگیری این سنجه ها به نفع خودشان سود می برند. عملکرد ژورنال های با دسترسی آزاد تحت معیارهای برتر می تواند مشابه یا بهتر باشد. حتی ژورنال های با دسترسی آزادی که با سنجه های اثرگذاری [کنونی] موفق هستند، در صورت شکل گیری ِ سنجه هایی که با دربرگیری منابع دانشگاهی مختلف، دقیق تر، پرظرافت تر، روزآمدتر، خودکار تر و عادلانه تر هستند و نسبت به انواع داده های که اثرگذاری را صریح تر مشخص می کنند و [همچنین] نسبت به ژورنال های جدید پذیراتر هستند، دستاوردهای بیشتری خواهند داشت و چیزی را از دست نمی دهند.

کتابخانه عمومی دانش[15] این موضوع را به خوبی دریافته است. چهار ژورنال این کتابخانه بالاترین سنجه های اثرگذاری را در زمینه های [علمی] خود دارند و در عین حال برای جایگزین کردن سنجه های اثرگذاری ساده انگارانه، [و همچنین] در گسترشِ داده های اثرگذاریِ مقاله های دانشگاهی، به منظور پشتیبانی از سنجه های اثرگذاریِ مقاله های دانشگاهی، پیشرو هستند. هر هفت ژورنال موسسه پلوس[16] هم اکنون " داده های کاربردی، تعداد بازدید از صفحات، ارجاع ها، پیوند به شبکه های اجتماعی، پوشش مطبوعاتی، نظرات و امتیازدهی کاربران " را [به شکل عمومی] به اشتراک گذاشته اند[17].

 دیگر ژورنال های با دسترسی آزاد نیز باید همین کارها را انجام دهند تا ژورنال های پولی نیز به سنجه های اثرگذاری  ظریف تر و دقیق تر علاقه نشان دهند.

منظورم این نیست که اگر ژورنال شما تحت سنجه های اثرگذاری [کنونی] عملکرد خوبی داشته است شما نباید به آن مباهات کنید بلکه باید احساس سربلندی کنید. به موازات رشد ژورنال شما در اثرگذاری شما باید این نشانه را خوشامد گفته و نسبت به آن ببالید. ولی به طور هم زمان شما باید برای دستیابی به معیارهای برتر تلاش کنید. شرکت در بازی ِ سنجه های اثرگذاری بدون تلاش برای دست یافتن به جایگزین ها فقط دیگران را تشویق می کند که آن ها نیز وارد بازی شوند و تبعیض علیه ژورنال های جدید تحکیم شود (در کنار مشکلات دیگری که در این جا به آن ها اشاره نشده است). برای متوقف کردن بازی سنجه های اثرگذاری، شما مجبور نیستید که هدفِ پیشرفت در اثرگذاری یا سنجه های اثر گذاری به عنوان روش های ِ نشان دهنده ی پیشرفت را کنار بگذارید. زمانی در بازی اثرگذاری شرکت کنید که سنجه های آن به دقت اندازه گیری شده باشند و هیچ گونه سوگیری ای نسبت به هیچ ژورنالی بر پایه سابقه، زمینه، زبان، شهرت و یا مدل تجاری نداشته باشند.

 

2)    گشودگی


چه تعداد ژورنال با دسترسی آزاد در فهرست دوج[18] از گواهینامه حق مالکیت مشترک خلاقیت ها[19] استفاده می کنند؟ پاسخ این است که ( تا دوم اکتبر 2009) از میان 4362 ژورنال با دسترسی آزاد، 637 ژورنال (یعنی 6/14 درصد) از این گواهینامه استفاده می کنند[20]. یکی از چالش های موجود این است که تعداد بیشتری از ژورنال های با دسترسی آزاد، دسترسی ِ آزادتری فراهم کنند.

اجازه بدهید برخی از اصطلاحات که به ما کمک می کنند در مورد این مسایل  صحبت کنیم را مرور کنم. ژورنال های با دسترسی آزاد رایگان[21] به ما کمک می کنند سد هزینه ها را از سر راه برداریم اما مانع ِ مجوز همچنان پابرجاست. این امر باعث می شود بتوان به شکل رایگان به محتواهای این ژورنال ها دسترسی پیدا کرد اما محدودیت کپی رایت[22] یا مجوز همچنان پابرجاست. به عبارتی کاربران می توانند بدون پرداخت پول محتوای ژورنال های با دسترسی آزاد را بخوانند اما هیچ حقی برای استفاده ی مجدد بیش از آن چه که در استفاده ی قانونی[23] یا معادل های محلی آن ذکر شده است ندارند. این امر مثل یک نوشابه رایگان است و نه مثل آزادی بیان.[24] در مقابل، ژورنال های با دسترسی ِ کاملا آزاد رایگان[25] موانع هزینه ها و دست کم برخی موانع مجوز ها را از میان بر می دارند. این ژورنال ها دست کم برخی از محدودیت های کپی رایت و مجوزها را کنار می زنند و دست کم برخی از شکل های استفاده که فراتر از استفاده قانونی است را ممکن می کنند. در این جا free (رایگان/آزاد) در معنای واقعی خودش است، هم در ترکیب نوشابه رایگان و هم در ترکیب آزادی بیان.[26]  

امروزه در بیشتر کشورهای جهان، بیشتر نوشته ها از بدو تولد تحت کپی رایت با شرایط تمام حقوق محفوظ است[27] قرار می گیرند. در نتیجه نویسندگان تنها در صورتی می توانند به ژورنال های با دسترسی ِ کاملا آزاد رایگان مقاله بدهند که به شکلی توافقی از برخی از حقوق خود صرف نظر کنند. اگر شما به خوبی نمی دانید که چگونه از بخشی از حقوق خود صرف نظر کنید، بدون این که توانایی خود در تقویت دیگر حقوق خود را از دست بدهید؛ نگران نشوید. گواهینامه های حق مالکیت مشترک خلاقیت ها به همین منظور طراحی شده اند. [هم اکنون] بیش از یک گواهینامه حق مالکیت مشترک خلاقیت وجود دارد چرا که حقوق زیادی در مجموعه [قوانین] کپی رایت وجود دارد که شما احتمالا خواستار صرف نظر کردن از آن ها هستید. به همین دلیل ژورنال های با دسترسی ِ کاملا آزاد رایگان دامنه ای از مسایل مختلف را در بر می گیرند و دامنه گواهینامه های حق مالکیت مشترک خلاقیت ها با رایج ترین وضعیت های موجود در آن دامنه ها مطابقت می کنند. به جز قلمداد شدن به عنوان حوزه عمومی ( صرف نظر کردن از کلیه ی حقوق)، بازترین گواهینامه حق مالکیت مشترک خلاقیت ها گواهینامه CC-BY است که از کلیه حقوق به جز حق انتساب[28] چشم پوشی می کند. در مقابل CC-BY-NC از کلیه حقوق به جز حق انتساب و حق محدود کردن یا ممانعت از استفاده ی تجاری مجدد چشم پوشی می کند.

اوسپا به تمامی اعضای خود پیشنهاد می کند که گواهینامه CC-BY یا معادل های آن را دریافت کنند. این موسسه برخی گواهینامه هایی که گشودگی ِ کم تری دارند ( مانند CC-BY-NC) را می پذیرد اما استفاده از آن ها را پیشنهاد نمی کند. به هر حال، هر دو گواهینامه، ژورنال های با دسترسی ِ کاملا آزاد رایگان را فراهم می کنند. اوسپا همچنین اعضایی که می خواهند محدودیت هایی را برای استفاده دوباره از محتواها ایجاد کنند را ملزم می کند که این محدودیت ها را (برای مثال از طریق یک گواهینامه) آشکار سازند [29].

همچنین در برنامه "معاهده اروپایی اسپارک" گواهینامه های CC-BY و دسترسی کاملا آزاد رایگان الزامی است [30].

سرف[31] "آزادانه ترین گواهینامه مالکیت مشترک خلاقیت ها" برای مقالات را، که گواهینامه CC-BY است، پیشنهاد می کند.

در مورد داده ها، این موسسه از تخصیص کامل تر به دامنه عمومی که از طریق استفاده از "پروتکل اشتراکی علوم برای اجرای داده های با دسترسی آزاد [32]" ممکن می شود، استفاده می کند. در هر دو مورد این موسسه ژورنال های با دسترسی ِ کاملا آزاد رایگان ارایه می کند[33]

هر سه بیانیه ی بوداپست، بتسدا و برلین بدون این که از گواهینامه های خاصی نام ببرند خواستار ارایه ژورنال های با دسترسی ِ کاملا آزاد رایگان شده اند[34].

چالش اصلی این است که بیش از 85 درصد ژورنال هایی که هم اکنون در دوج هستند از هیچ یک از گواهینامه های مالکیت مشترک خلاقیت ها استفاده نمی کنند. برخی احتمالا از گواهینامه های معادلی غیر از گواهینامه های مالکیت مشترک خلاقیت ها استفاده می کنند و برخی دیگر احتمالا از شرایط اختصاصی برای خود دارند که دارای اثرات حقوقی مشابهی است. اما این استثنائات کم شمارند. بیشتر ژورنال های با دسترسی آزاد بدون توجه به این که چگونه آن ها را دسته بندی کنید، از گواهینامه های باز[35] استفاده نمی کنند. بیشتر آن ها تحت کپی رایت تمام حقوق محفوظ است قرار دارند و چیزی بیش از آن چه که تحت استفاده قانونی به کاربران داده می شد، به آن ها نمی دهند. [در واقع] بیشتر ژورنال ها فاقد دسترسی کاملا آزاد رایگان هستند[36].

اگر 6/14 درصد ژورنال های دوج از یکی از انواع گواهینامه های مالکیت مشترک خلاقیت ها استفاده می کنند چه تعدادی از گواهینامه CC-BY، که اوسپا، اسپارک اروپا[37] و سرف استفاده از آن را پیشنهاد داده اند، استفاده می کنند؟

پاسخ (تا دوم اکتبر 2009) این است که از 4362 ژورنال دوج 416 ژورنال (5/9 درصد) از گواهینامه CC-BY استفاده می کنند[38].

چه تعدادی از دیگر گواهینامه های مالکیت مشترک خلاقیت ها استفاده می کنند؟ پاسخ این است که از میان 4362 ژورنال دوج 221 ژورنال (1/5 درصد) از گواهینامه های دیگر مالکیت مشترک خلاقیت ها به جز گواهینامه CC-BY استفاده می کنند[39].

من می دانم که خیلی از ژورنال های با دسترسی آزاد مایلند که استفاده ی تجاری مجدد [از محتواهایشان] را محدود کنند و در برابر پیشنهادها برای استفاده از CC-BY مقاومت می کنند. من نمی خواهم در این جا وارد این بحث شوم. اگر شما می خواهید که استفاده مجدد تجاری را محدود کنید به جای استفاده نکردن از هیچ کدام از گواهینامه های باز از گواهینامه CC-BY-NC یا معادل های آن استفاده کنید. [شما هم] به پنج درصد از ژورنال های دوج که از این راه حل استفاده کرده اند بپیوندید.

من یک بار با یکی از ناشران ژورنال های با دسترسی آزاد گفت و گو می کردم که نگران بود که گواهینامه های باز عاملی بازدارنده برای ارایه مقاله ها به ژورنال شود. متوجه شدم که نگرانی او از این است که آزاد کردن استفاده تجاری مانع ارایه مقالات می شود و می پنداشت که در تمامی گواهینامه های باز استفاده تجاری مجاز است. این در حالی بود که او فقط از شنیده های خود برای دفاع از نظریه اش در مورد تاثیر گواهینامه های باز بر دریافت مقاله ها استفاده می کرد. به هر حال چه این نگرانی ها بی دلیل باشند یا نباشند، راه های آسانی برای استفاده از گواهینامه های باز و محدود کردن استفاده تجاری وجود دارد. فقط کافی است از گواهینامه CC-BY-NC یا معادل های آن استفاده کنید. بیایید در ابتدا بر سر تغییر کپی رایت تمامی حقوق محفوظ است به دسترسی کاملا آزاد رایگان توافق کنیم، پس از آن می توانیم در مورد این که CC-BY-NC را به CC-BY تبدیل کنیم یا نه بحث کنیم.

 

اگر ژورنالی رایگان است پس استفاده از گواهینامه های باز چه ضرورتی دارد؟ چرا از دسترسی آزاد رایگان باید به سوی دسترسی کاملا آزاد رایگان رفت؟ پاسخ کوتاه این است که زمانی که کاربران می خواهند از استفاده قانونی فراتر بروند با تاخیر زمانی و هزینه های اضافی درخواست مجوز روبرو نمی شوند.

چرا ممکن است کاربران بخواهند از استفاده قانونی فراتر بروند؟[40]

دلایل کافی برای فراتر رفتن از استفاده قانونی وجود دارد، برای مثال نقل قول گزیده های طولانی، چاپ کامل متن، فرستادن مقاله به دانشجویان یا همکاران با ایمیل، کپی کردن مقاله ها بر روی سی دی برای بخش هایی از جهان که پهنای باند اینترنت کم است، پخش نسخه های دارای برچسب های معناشناختی[41] یا به عبارتی نسخه های بهبودیافته متن، کپی مقاله ها در شکل های[42] جدید یا انتشار آن ها در رسانه ها برای این که با تغییر تکنولوژی ها، متن ها همچنان قابل استفاده باشند، نگهداری در آرشیو ها، افزودن مقاله ها به پایگاه های داده ها[43] یا آثار تلفیقی[44]، رونوشت گرفتن از متن برای فهرست های راهنما[45] یا برنامه های تحلیل متون[46] ...، ضبط متن به صورت شنیداری، و یا ترجمه آن به زبان های دیگر.

خوشبختانه استفاده از گواهینامه های باز و پیشاپیش جایز شمردن این کاربردها برای ژورنال های با دسترسی آزاد آسان است. این که [این ژورنال ها] دست کاربرانشان را باز بگذارند نیز آسان است. همچنین تبدیل ژورنال ها به کاملا آزاد رایگان نیز آسان است. در واقع، اتخاذ این تصمیم ها برای ژورنال های با دسترسی آزاد آسان تر از مراکز اطلاعاتی با دسترسی آزاد است (یا دسترسی آزاد طلایی[47] آسان تر از دسترسی آزاد سبز[48] است). مراکز اطلاعاتی با دسترسی آزاد معمولا دسترسی آزاد رایگان را انتخاب می کنند چرا که آن ها نمی توانند به تنهایی در مورد اجازه ی دسترسی کاملا آزاد رایگان تصمیم بگیرند. اما ژورنال های با دسترسی آزاد می توانند در مورد صدور اجازه تصمیم بگیرند.

برخی از ژورنال های با دسترسی آزاد می دانند که گواهینامه های مالکیت مشترک خلاقیت ها رایگان هستند و استفاده از آن ها آسان است. اما رویکرد آن ها به امر نگهداری چندان سرراست نیست. یکی از ناشران ژورنال های با دسترسی آزاد به من می گفت:"ژورنال ما رایگان است. کاربران چه چیز دیگری می خواهند؟ اگر می خواهند که از محتواها رونوشت گرفته و آن ها را توزیع کنند می توانند آزادانه این کار را انجام دهند. برای ما اهمیتی ندارد و اجازه این کار را می دهیم".

[اما] کاربران از کجا بدانند که ژورنال به آن ها اجازه داده است که از محتواها رونوشت گرفته و توزیع کنند؟ طبق [اصل] استفاده قانونی این کار مجاز نیست و کاربران باوجدان از حد استفاده قانونی فراتر نمی روند. زمانی که کاربران اجازه فراتر رفتن از استفاده قانونی را ندارند یا معطل کسب اجازه خواهند ماند و یا به سوی عدم استفاده گرایش پیدا می کنند. این ها جز عوامل بازدارنده تحقیق هستند و ژورنال های با دسترسی آزاد برای این طراحی شده اند که عوامل بازدارنده را از میان بردارند.

برخی – درست یا غلط - فکر می کنند که برخورد شرافت مندانه با کپی رایت، محذور اخلاقی ای است که، مثل زاهدمآبی ِ جنسی، به امری نامتعارف تبدیل شده است. اما سیاست رسمی تمام دانشگاه ها و کتابخانه های جهان احترام به کپی رایت است. حتی زمانی که کاربران باوجدان نیستند، موسسات مرتبط با آن ها هستند و کاربران مرتبط با خود را مجبور می کنند که [از سیاست گذاری های شان] تبعیت کنند. حتی زمانی که شما به کاربران علامت می دهید که می توانند هر کاری که دوست دارند با محتواهای شما بکنند، موسسات مجاز نیستند که این اشاره ها را جدی بگیرند. موسسات می توانند از حقوق خود در مورد دسترسی کاملا آزاد رایگان زمانی که از وجود آن اطمینان حاصل کردند بهره ببرند. اما آن ها نمی توانند به علامت های خشک وخالی توجه کنند. و اگر شما واقعا مایل هستید که دسترسی کاملا آزاد رایگان فراهم کنید، هیچ دلیلی وجود ندارد که به وسیله یک گواهینامه یا بیانیه این امر را اعلام نکنید.

حتی زمانی که کاربران تحت اصل استفاده قانونی مجاز هستند که کاری را انجام دهند مجبور هستند که با این مساله که استفاده قانونی مبهم و بحث برانگیز است کنار بیایند. برای مثال افراد مطلع نمی پذیرند که این اصل برنامه های تحلیل متن ها را در بر می گیرد. بنابراین یک دلیل دیگر برای استفاده از گواهینامه های باز این است که کاربران را از نگرانی های مرتبط با مسئولیت قانونی و محدودیت های ناشی از این نگرانی ها رها کنیم. این مساله نه فقط به نفع کاربرانی است که خواستار دسترسی کاملا آزاد رایگان هستند، بلکه کاربرانی که می خواهند کاری قانونی انجام دهند نیز از آن نفع می برند اگر چه به طور کلی تحت اصل استفاده قانونی چندان قانونی به شمار نمی آید.  

کاری نکنید که کاربران باوجدان مجبور شوند میان معطل شدن برای کسب اجازه و یا پذیرش خطر استفاده ی بدون اجازه یکی را انتخاب کنند. آن ها را مجبور نکنید که درخواست مجوز کنند. کاری نکنید که آن ها برای کسب اجازه متحمل هزینه شوند. کاری نکنید که به سوی عدم استفاده گرایش پیدا کنند. با افزایش فشارها کاری نکنید که کاربران احساس کنند شرافتمند نیستند. دست کاربرانتان را آزاد نگذارید که از اصل استفاده قانونی فراتر بروند بدون این که به آن ها اعلام کرده باشید که می توانند از استفاده قانونی فراتر بروند.

اگر شما فکر می کنید که دسترسی  کاملا آزاد رایگان فراهم می کنید اما از هیچ یک از گواهینامه های باز یا معادل های آن استفاده نمی کنید پس شما دسترسی  کاملا آزاد رایگان فراهم نمی کنید. شما از کپی رایت تمامی حقوق محفوظ است استفاده می کنید؛ تصمیم شخصی شما برای اعمال نکردن اصل تمامی حقوق محفوظ است احتمالا کاربران باوجدان را مجبور می کند که درخواست مجوز کنند. تصمیم شخصی شما برای اعمال نکردن حقوق قانونی تان هیچ کسی را از آموختن این که چه حقی بر گردن دارد مبرا نمی کند. اما تصمیم عمومی شما که از طریق یک گواهینامه باز اعلام می شود این کار را به شکلی کاملا آسان و شکوهمند انجام می دهد.

3)    کاهش فاصله ها

 

در این جا منظورم این است که فاصله میان کیفیت و اعتبار ژورنال ها از میان برداشته شود. ژورنال های جدید از بدو تولد می توانند عالی باشند اما حتی بهترین هایشان هم نمی توانند از همان آغاز معتبر باشند. این مساله آزاردهنده زمانی به یک چالش تبدیل می شود که ما بدانیم که در مقام مقایسه، مقاله ها بیشتر به ژورنال های معتبر ارایه می شوند تا ژورنال های با کیفیت.

این بعد دیگری از مسئولیتی است که ژورنال های جدید با آن مواجه هستند، و این حقیقت که ژورنال های جدید سنجه های اثرگذاری ندارند این مسئولیت را تشدید کرده است. کمیته های ارتقا و استخدام بیشتر تمایل دارند که سنجه های اثرگذاری ژورنال ها را به عنوان یکی از اجزای اصلی اعتبار ژورنال ها به شمار بیاورند. علاوه بر این که این کمیته ها هم سنجه های اثرگذاری و هم اعتبار ژورنال ها را معادل کیفیت مقاله ها و کیفیت نویسندگان به شمار می آورند.  

من فکر می کردم که این فقط عامل زمان است که در کسب اعتبار متناسب با کیفیت ژورنال های با دسترسی آزادِ با کیفیت تاثیرگذار است. هم اکنون اطمینانم به این امر کم تر شده است. همان طور که سال گذشته در مقاله ای بحث کردم، بودجه کم کتابخانه ها ( برای ژورنال های ضروری) و توجه کم نیروهای انسانی (به علامت ِ تجاری ژورنال ها[49]) به این معنی است که اعتبار ژورنال ها بیشتر به یک بازی با حاصل جمع صفر[50] وابسته است تا کیفیت ژورنال. [در چنین شرایطی] ژورنال های باسابقه تر که بازی را در شرایطی شروع می کنند که " چند گل از حریف پیش هستند" از مزیت بالایی برخوردارند.[51]

ژورنال های جدید که تلاش می کنند شکاف میان اعتبار و کیفیت را بپوشانند خود از راهبردها با خبرند. به کارگیری نویسندگان سرشناس، به کارگیری سردبیران سرشناس، کسب [سنجه های] اثرگذاری بالا ( و  افتخار کردن به آن)، تمسک به رسانه ها با انتشار اکتشافات یا تحلیل هایی که دارای ارزش خبری هستند و صبر، پایداری و تداوم. متاسفانه هرچند عامل زمان شرط کافی نیست، اما همچنان شرط لازم است. حتی زمانی که شما هر کاری که از دستتان بر می آید انجام می دهید، چالش زمان همچنان پابرجاست.

 تنها مسیر میان بری که می شناسیم، برای ژورنال های با دسترسی آزادِ موجود موثر نیست و آن هم این است که ژورنال های پولی معتبرِ کنونی را به ژورنال های با دسترسی آزاد تبدیل کنیم. زمانی که [شکل نشر] یک ژورنال تغییر می کند، اعتبار، شهرت، سنجه های اثرگذاری، کیفیت، استانداردها، سردبیران و خوانندگان خود را نیز به همراه می آورد.

شکاف میان اعتبار و کیفیت تاثیری برابر بر ژورنال های با دسترسی آزاد و ژورنال های پولی دارد. اگر هم تفاوتی وجود دارد این است که بخش بزرگی از ژورنال های با دسترسی آزاد جدید هستند و با چالش کم کردن فاصله ها مواجه هستند. برعکس، بخش بزرگی از ژورنال های پولی این شکاف را پوشش داده اند و به اعتباری متناسب با کیفیت شان دست یافته اند.   

از آن جایی که مدت ها پیش از پیدایش ژورنال های با دسترسی آزاد هم اوضاع به همین منوال بود، نهادهایی که نسبت به اعتبار ژورنال ها حساسیت دارند، مانند کمیته های ارتقا و استخدام دانشگاه ها و کمیته های تامین کننده بودجه جایزه ها بیشتر تمایل دارند که بر ژورنال های پولی متمرکز شوند.  

هر زمانی که برایمان امکان پذیر بود، باید تلاش کنیم کیفیت اهمیت بیشتری نسبت به اعتبار پیدا کند. اما ما می توانیم در این جا این راهبردها را نادیده بگیریم، چرا که در بهترین حالت فاصله میان اعتبار و کیفیت را کاهش نمی دهند. این راهبردها فقط باعث می شوند که شکاف اعتبار و کیفیت آسیب کم تری به نویسندگان و ژورنال ها برساند.[52]

علاوه بر این، زمانی که هیچ ژورنال با دسترسی آزاد معتبری در یک زمینه علمی وجود ندارد، نویسندگانی که می توانند مقاله هایشان را در ژورنال های پولی معتبر منتشر کنند، معمولا می توانند نسخه های داوری شده ی دست نوشته هایشان را در مراکز اطلاعاتی با دسترسی آزاد ارایه کنند. از این نظر، دسترسی آزاد سبز یعنی این که نویسندگان به ندرت مجبور می شوند میان اعتبار ژورنال و آزاد بودن دسترسی آن انتخاب کنند. اما این فاصله میان دسترسی آزاد سبز با دسترسی آزاد طلایی را کم نمی کند یا مانع این نمی شود که این شکاف بر ژورنال های با دسترسی آزاد اثر بگذارد. این مساله فقط باعث می شود که نویسندگان آسیب نبینند.

                                        

4)     تردیدهای موجود درباره کیفیت


حتی در شرایطی که ژورنال های با دسترسی آزاد دارای داوری همکاران[53] حدود 20 سال است که وجود دارند، برخی از دانشگاهیان معتقدند که ژورنال های با دسترسی آزاد، امر داوری همکاران را نادیده می گیرند. برخی دیگر معتقدند که ژورنال های با دسترسی آزاد نسبت به امر داوری همکاران کم توجهی می کنند. عده ای دیگر معتقدند که پرداخت پول برای نشر موجب مخدوش شدن داوری همکاران می شود. گروهی نبود اعتبار را با نبود کیفیت اشتباه می گیرند (" اگر من چیزی درباره این ژورنال نشنیده ام، چه طور می تواند ژورنال خوبی باشد؟"). برخی عجولانه با دیدن چند ژورنال با دسترسی آزاد ضعیف در مورد تمام ژورنال های با دسترسی آزاد حکم کلی صادر می کنند ("من در مورد [کیفیت] این ژورنال های جدید با دسترسی آزاد مردد هستم، چند روز پیش به یکی از آن ها برخوردم که ژورنالی درجه دو بود.").

تمام این قضاوت ها عجولانه اند. اولین سوالی که با سبک و سنگین کردن این بحث ها از خودم می پرسم این است که:"آیا این فردِ دارای مدرک دکترا در تحقیقات خود هم مانند این اظهارنظرها سهل انگار است؟". اما این قضاوت ها هر چه قدر هم که نادرست و عجولانه باشند وجود دارند و این یک چالش است.

پس راه حل این است که به ژورنال های با دسترسی آزاد باکیفیت اشاره کنیم. شما مجبور نیستید که تعداد آن ها را بیش از آن چه که هست نشان دهید. این واقعیت که آن ها وجود دارند نشان می دهد که وجودشان امکان پذیر است. اگر می خواهیم بدانیم چرا برخی ژورنال های با دسترسی آزاد قوی و برخی دیگر ضعیف هستند، باید کمی تجربه گرایانه تر بحث کنیم. ما باید نگاه کنیم و به دقت مطالعه کنیم و بعد قضاوت کنیم، همان طور که در مورد ژورنال های پولی این کار را انجام می دهیم. ما باید از پیش داوری، احساس گرایی، توجه به شایعات و پرداختن به کلیشه های تبعیض آمیز اجتناب کنیم.  

اشاره به این مساله که دامنه [کیفیت] ژورنال های با دسترسی آزاد مشابه ژورنال های پولی است، برخی جواهرند و برخی دیگر نامرغوب، شاید به ما کمک کند. هر چند که واضح به نظر می رسد، اما در دفاع از کیفیت ژورنال های با دسترسی آزاد فقط از ژورنال های با کیفیت دفاع کنید. اگر شما از یک ژورنال ضعیف به صرفِ این که با دسترسی آزاد است دفاع کنید، این طور برداشت می شود که شما تمام خطاهای یک ژورنال را فقط این دلیل که با دسترسی آزاد است نادیده گرفته اید. حتی احتمال دارد که شما بتوانید از این عمل خود دفاع کنید اما این کار فقط موجب تقویت تردیدها در مورد کیفیت می شود. بهترین روش برای دفاع از ژورنال های با دسترسی آزاد به عنوان یک طبقه این است که از همه ی آن ها دفاع نکنید.

راهبرد دیگر این است که میان کیفیت و اعتبار یا کیفیت واقعی با کیفیت بر حسب شهرت فرق قایل شویم. وقتی که این تفاوت ها روشن شدند، همه ما وجود این تفاوت ها را درک خواهیم کرد. ولی در بیشتر مواقع عادت کرده ایم که اعتبار را جایگزین کیفیت کنیم و تفاوت ها را از یاد ببریم.[54]

به شکلی مشابه، میان کیفیت و سنجه های اثرگذاری هم تفاوت قایل شوید. تفاوت های میان این دو نیز اغلب به اندازه ی تفاوت های میان کیفیت و اعتبار واقعی هستند و کم تر به آن ها توجه می شود.

تاکید می کنم که عوامل اولیه ای که بر کیفیت ژورنال تاثیر می گذارند، یعنی کیفیت نویسندگان، سردبیران و داوران، از سیاست های ژورنال در مورد نحوه ی دسترسی مستقل است. همچنین تاکید می کنم که برخی از عوامل به نفع ژورنال های با دسترسی آزاد هستند. برای مثال، زمانی که یک ژورنال با دسترسی آزاد تعداد زیادی مقاله ی عالی دریافت می کند، مجبور نیست که به خاطر کمبود فضا بعضی از آن ها را رد کند. همچنین زمانی که مقاله های خوب کمی به یک ژورنال با دسترسی آزاد ارایه می شود ژورنال به جای این که برای پر کردن یک شماره، معیارهای خود را زیر پا بگذارد، می تواند یک نسخه کوچک منتشر کند. در مقابل اگر ژورنال های پولی نسخه کوچک منتشر کنند مثل این است که به مشترکانشان [که پول نسخه کامل را پرداخته اند] خیانت کرده اند و این یکی از مواهبِ پنهانِ نداشتن مشترکان است.

متاسفانه تمام این راهبردها نیازمند گفت و گو با افراد مردد است. چالش اصلی این نیست که زمانی که این گفت و گوها صورت می پذیرند روند ناخوشایندی دارند، بلکه این است که به ندرت پیش می آید که گفت و گویی انجام شود.

به هر حال، اشتباه است اگر چالش هایی که این تردیدها به وجود می آورند را با این توجیه که افراد مطلع و هشیار حکم هایِ کلی عجولانه صادر نمی کنند، دست کم بگیریم. خیلی از افراد، از جمله خیلی از افراد هشیاری که سرشان شلوغ تر از آن است که [بتوانند] اطلاعات کسب کنند، سهل انگار و ناآگاه هستند.

 

[1] Open Access Scholarly Publishers Association (OASPA)

[2]  سایت این انجمن به آدرس http://www.oaspa.org قابل دسترسی است.

[3] Bethesda

[4] Impact Factors (IFs)

[5] Thomson Scientific

[6] Toll Access (TA)

[7]  من در مقاله ی دیگری انتقادات کامل خودم را نسبت به این سنجه ها بیان کرده ام. متن این مقاله در این آدرس قابل دسترسی است:

http://www.earlham.edu/~peters/fos/newsletter/09-02-08.htm#prestige

[8] promotion and tenure (P&T) committees

[9] http://opcit.eprints.org/oacitation-biblio.html

[10]http://thomsonreuters.com/content/press_room/sci/448197

این ژورنال ها عبارتند از (با تشکر از پال پیترز (Paul Peters) برای ارایه این اطلاعات و جزییات آن ها):

* PLoS Neglected Tropical Diseases = ژورنال اول پزشکی حاره ای در میان 15 ژورنال

* PLoS Pathogens = ژورنال اول انگل شناسی در میان 25 ژورنال

* PLoS Computational Biology = ژورنال اول زیست شناسی ریاضی و محاسبه ای در میان 28 ژورنال

* PLoS Biology = ژورنال اول زیست شناسی در میان 71 ژورنال

* Journal of Medical Internet Research = ژورنال اول انفورماتیک پزشکی در میان 20 ژورنال

همچنین ژورنال Optics Express که توسط انجمن نورشناسی آمریکا (Optical Society of America) منتشر می شود، پیش از این در رشته نورشناسی اول بود که در سال 2008 به مقام سوم تنزل یافت. نگاه کنید به:

 http://www.osa.org/journals/news/default.aspx

 

[11] http://www.isinet.com/media/presentrep/acropdf/impact-oa-journals.pdf
   http://science.thomsonreuters.com/m/pdfs/openaccesscitations2.pdf

[12] Molecular Diversity Preservation International (MDPI)

[13]  hybrid OA journals ؛منظور ژورنال هایی است که دسترسی به همه ی مقاله های آن ها آزاد نیست یا به عبارتی فقط دسترسی به بخشی از محتواهای آن ها آزاد است. (م.)

[14] http://www.mdpi.com/1420-3049/14/6/2254/pdf

[15] The Public Library of Science

[16] PLoS

[17] http://www.earlham.edu/~peters/fos/2009/01/plos-one-will-offer-more-impact-related.html
   http://article-level-metrics.plos.org/
 

[18] DOAJ

[19] Creative Commons (CC)  

[20] http://www.doaj.org/?func=licensedJournals

[21] Gratis OA

[22] Copyright

[23]  استفاده قانونی (fair use) یک دکترین حقوقی است که طبق آن بخش هایی از یک محصول دارای کپی رایت را می توان بدون اجازه صاحب محصول استفاده کرد، مشروط به این که استفاده قانونی و عادلانه باشد، به شکلی اساسی به ارزش محصول آسیب نرساند و سود عادلانه مورد انتظار مالک محصول را کاهش ندهد.(م.)

 

[24]  اشاره سوبر به کلمه free است که در زبان انگلیسی برابرنهاده ی هر دو کلمه رایگان و آزادی است.(م.)

[25] Libre OA

[26]  برای مطالعه بیشتر در مورد تفاوت میان ژورنال های رایگان و کاملا رایگان نگاه کنید به:

http://www.earlham.edu/~peters/fos/newsletter/08-02-08.htm#gratis-libre

[27] all-rights-reserved

[28] attribution

[29]  نگاه کنید به پیوست شماره دو آیین نامه اوسپا که در این آدرس قابل دسترسی است:

   http://www.oaspa.org/bylaws.php

[30] http://www.doaj.org/doaj?func=loadTempl&templ=080423

[31] SURF

[32] Science Commons Protocol for Implementing Open Access Data

[33] http://www.earlham.edu/~peters/fos/2009/08/licensing-normative-and-actual.html

[34] http://www.earlham.edu/~peters/fos/overview.htm#definition

[35] open licenses

[36]  برای روشن شدن برخی نکات که معمولا موجب سوتفاهم می شوند باید بگویم که تمامی گواهینامه های مالکیت مشترک خلاقیت ها شامل دسترسی آزاد کاملا رایگان هستند، اگرچه برخی نسبت به بقیه بازتر هستند. اما در هیچ یک از گواهینامه های مالکیت مشترک خلاقیت ها دسترسی آزاد کاملا رایگان الزامی نیست. درصورتی که علاقه مند باشید می توانید دسترسی آزاد کاملا رایگان را از طریق یک گواهینامه معادل، غیر از مالکیت مشترک خلاقیت ها، و یا با اعلام شرایط اختصاصی خودتان فراهم کنید. اما دسترسی آزاد کاملا رایگان نیازمند شکلی از گواهینامه های باز است. زمانی که یک متن دارای کپی رایت از هیچ یک از گواهینامه های باز استفاده نمی کند [خود به خود] تحت کپی رایت تمامی حقوق محفوظ است قرار می گیرد که حقوق کاربر را به استفاده قانونی کاهش می دهد و دسترسی آزاد کاملا رایگان را نفی می کند.

[37] SPARC Europe

[38] http://www.doaj.org/?func=sealedJournals

[39]  درواقع دوج  ژورنال هایی را که از گواهینامه های CC-BY استفاده می کنند را شمارش نمی کند. این موسسه ژورنال های " پیمان اروپایی اسپارک" را شمارش می کند که بر اساس آن استفاده از گواهینامه های CC-BY ضروری است. اما این پیمان هم ژورنال ها را ملزم می کند که به شکلی مشخص فراداده ها (metadata) را به اشتراک بگذارند. بنابراین این احتمال وجود دارد که خیلی از ژورنال ها از CC-BY استفاده کنند اما نتوانند جز پیمان قرار بگیرند چرا که فراداده های خود را به اشتراک نمی گذارند. در این حالت آمارگیران پیمان اسپارک احتمالا بعضی از ژورنال هایی که از CC-BY استفاده می کرده اند را نشمرده اند. ولی در واقع تعداد ژورنال های دوج که فراداده های خود را به اشتراک می گذارند خیلی بیشتر از ژورنال هایی است که از CC-BY استفاده می کنند و این امر باعث می شود که آمارگیری پیمان [اسپارک] تخمین مناسبی از تعداد ژورنال هایی باشد که از CC-BY استفاده می کنند. (با تشکر از لارس بیورنزهیگ (Lars Björnshauge) برای ارایه این جزییات).

[40]  در این جا می توانید پاسخ من به ریچارد پویندر را در اکتبر 2007 بخوانید:

http://poynder.blogspot.com/2007/10/basement-interviews-peter-suber.html

 

[41] semantically-tagged

[42] formats

[43] database

[44] mashup

[45] indexing

[46] text-mining

[47] gold OA

[48] green OA

[49] journal brands

[50]  یعنی بازی ای که فقط یک برنده دارد یا به عبارتی دستاوردهای یک طرف با آن چه طرف دیگر از دست داده است برابری می کند. (م.)

[51] http://www.earlham.edu/~peters/fos/newsletter/09-02-08.htm#prestige

 

[52]  برای توضیحات بیشتر به بخش هشتم مقاله سال 2008 من، که پیش تر به آن اشاره کردم، مراجعه کنید.

[53] peer-reviewed

[54] http://www.earlham.edu/~peters/fos/newsletter/09-02-08.htm#prestige

 



همچنین مشاهده کنید