سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا

ایجاد فضای پرسشگری برای حفاظت طبیعت ایران


ایجاد فضای پرسشگری برای حفاظت طبیعت ایران

زمانی طرفداران محیط زیست را افرادی با نگرش چپ تشکیل می دادند, امروزه اما این تلقی یکسره رنگ باخته است آنان که درک و دریافتی از شرایط پیرامون دارند به این باور رسیده اند که همگی ساکنان یک زورقند, پس لازم است بدون خط کشی های مرسوم سیاسی و جناحی در حفظ این کشتی سرگردان در دریای متلاطم ویرانی ها کوشید

«صنوبر ها به نجوا چیزی گفتند و گزمگان به هیاهو شمشیر در پرندگان نهادند. ماه برنیامد»*

زمانی طرفداران محیط زیست را افرادی با نگرش چپ تشکیل می دادند، امروزه اما این تلقی یکسره

رنگ باخته است. آنان که درک و دریافتی از شرایط پیرامون دارند به این باور رسیده اند که همگی ساکنان یک زورقند، پس لازم است بدون خط کشی های مرسوم سیاسی و جناحی در حفظ این کشتی سرگردان در دریای متلاطم ویرانی ها کوشید.

تنها افرادی تخریب های محیط زیست را در سراسر دنیا جدی نمی انگارند که منافع سرشاری از این طریق عاید شان می شود؛ بنگاه های اقتصادی و دوستان مشترک المنافع شان در برابر هر آنچه ممکن است درآمدشان را اندکی کمتر کند، قد علم می کنند و با توسل به حربه های نه چندان جوانمردانه در تلاشند هر نوع روشنگری را در این ارتباط به محاق ببرند. یکی از نمونه های بارز چنین شیوه یی را می توان در آلاسکا دید، آنجا که مردم نسبت به حفاری های نفتی در یک پناهگاه حیات وحش اعتراض می کنند و هر از گاهی سر و صدایی برپا می شود و بعد تب و تاب فروکش می کند یا دست کم انعکاس نمی یابد. آنان که ضربان اقتصاد را در دست دارند شیوه های گوناگونی را از ارعاب تا تطمیع دوستداران محیط زیست و مخالفان تخریب و آلودگی به بوته آزمایش می گذارند و طبیعی است از خیل کثیر طبیعت دوستان آنان که قدم هایشان سست تر باشد زودتر رنگ می بازند.

اما تنها قدرت های اقتصادی نیستند که تاب و توان ندای مخالف را ندارند. شماری از آنان که اداره اوضاع محیط زیست بر عهده شان نهاده شده نیز برای نشان دادن کارنامه یی پربار از دوران زمامداری خود، پیوسته در تلاشند یا شرایط را مطلوب توصیف کنند، یا منتقدان را مغرض و معترض یا سیاس و سیاسی کار جلوه دهند. این گروه چنان وانمود می کنند که پنداری دسیسه یی در کار بوده است. اینان البته دستاویزی تمام عیار دارند که مشکلات زیست محیطی امروز ثمره بهره برداری های نادرست در گذشته است، پس دیگران که پیش از آنان بر مسند بوده اند، باید پاسخگو باشند.

در ایران نیز وقتی عده یی در برابر شرایط نگران کننده محیط زیست واکنش نشان می دهند، با لطایف الحیل، این اعلام نگرانی به حاشیه رانده می شود تا با سپری شدن زمان، موضوع رنگ فراموشی به خود گیرد. خانه احزاب مدتی پیش نگرانی خود را از وضعیت محیط زیست ایران با صدور بیانیه یی صادر کرد. صرف نظر از دیدگاه های سیاسی احزاب امضا کننده این بیانیه (یا حتی فراتر از آن گستره جغرافیایی و عملکرد آنها) چنین تلاشی را باید حرکتی رو به جلو به نفع محیط زیست دانست که سرانجام گروهی سیاست پیشه به موضوع مهمی چون طبیعت و محیط زیست کشور توجه نشان داده اند و به درستی دریافته اند که تخریب های بی امان طبیعت را درمانی عاجل در دست نیست.

گرچه امضاکنندگان این بیانیه تغییر ریاست سازمان محیط زیست را خواستار شده اند، اما به فرض عملی شدن این خواسته، شرایط بهتری در انتظار طبیعت و محیط زیست ایران نخواهد بود چرا که لازم است اعتقاد به محیط زیست در میان آنان که تصمیم ساز و تصمیم گیر لقب گرفته اند، به وجود آید. شاید پرسش جدی ساکنان خانه ملت از بالاترین مقام اجرایی در ارتباط با اجرایی نشدن اصل ۵۰ قانون اساسی، تخریب های بی امان و مصرف مفرط طبیعت بتواند جرقه یی باشد برای توجه بیشتر به محیط زیست در محفل اجرایی- اداری کشور؛ جرقه یی که شاید روزگاری به شعله یی درونی بدل شود و هر اقدامی که مخرب محیط زیست باشد با ارزیابی صحیح- نه روی کاغذ و با توسل بر معادلات زیرمیزی- متوقف شود. ایجاد فضای پرسشگری در سطوح کلان، پیامی دیگر نیز به دنبال خواهد داشت؛ آموزش غیرمستقیم محیط زیست به تمام اقشار جامعه و مستمعان و ناظران جلسه پرسش و پاسخ. این اقدام پیامی سترگ را نیز به همراه دارد؛ محیط زیست چندان جدی است و به آن توجه می شود که حتی می توان درباره آن از مسوولان رده اول نیز حساب کشید چه رسد به افرادی که زمین تصاحب می کنند، شکار غیرمجاز می روند یا به سازمان های محیط زیستی یورش می برند.

بدین ترتیب با اجرای چنین روشی می توان خوش بین بود که محیط زیست در کانون توجهات قرار گرفته و عده یی شرایط را رصد کرده برای بهبود اوضاع کنونی آن اقدام می کنند؛ زورق نشینانی که برای رسیدن به ساحلی امن دست به دست هم داده اند.

سام خسروی فرد

*احمد شاملو