جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
چهره ی ماه سپتامبر: توهم سوسیال دمکراتیک
سوسیال دمکراسی از سال 1945 تا اواخر دهه 60 میلادی به نقطه اوج خود رسید. در زمانی که بعنوان ایدئولوژی و جنبشی برپایه استفاده از منابع دولتی به منظور تضمین بازتوزیع ثروت میان اکثریت افراد جامعه از طریق راههای متنوع و واقعی شناخته شده بود: گسترش تسهیلات آموزشی و بهداشتی، تضمین سطوح دستمزد مادام العمر از طریق برنامه ریزی در جهت حمایت از گروههای فاقد درآمد و بیکار ( بخصوص کودکان و کهنسالان) و برنامه ریزی به منظور به حداقل رساندن میزان بیکاری. سوسیال دمکراسی آینده ای بهتر برای نسل های آتی و نوعی از افزایش پایدار سطح در آمد در سطوح خانوادگی و ملی را وعده می داد. چنین دولتی، دولت رفاهی خوانده می شد و بر پایه این ایدئولوژی بنانهاده شده بود که بازتاب دهنده این نظر بود که سرمایه داری قابلیت " اصلاح" شدن و کسب چهره ای انسانی تر را دارد.
سوسیال دمکراسی در اروپای غربی، بریتانیای کبیر، استرالیا و زلاندنو، کانادا و ایالات متحده (که در آنجا برنامه نیودیل خوانده می شد، برنامه توسعه اقتصادی ای که روزولت پس از سالهای بحران بزرگ در آمریکا طی آن دولت را مکلف به کمک به کشاورزی، تامین تسهیلات بازنشستگی و بیمه نمود.توضیح مترجم) و بطور خلاصه، در کشورهای ثروتمند نظام جهانی که می توان آنها را در مجموع " جهان پان اروپایی" نامید،قدرتمندتر بود.
سوسیال دمکراسی در این کشورها موفقیت آمیز بود چنانچه مخالفان راست میانه این ایده نیز اغلب با اساس نظریه دولت رفاهی موافقت نموده بودند و صرفا تلاش می کردند تا هزینه ها و دامنه آن را کاهش دهند. در جهان آرام آن روز، دولتها در صدد بودند تا از طریق طرح های " توسعه" ملی به جهش چشمگیر دست یابند.
سوسیال دمکراسی برنامه ای بسیار موفق در طول این دوره بود. چنین ایده ای در آن دوره توسط دو واقعیت زمانی تحمل می شد: نخست توسعه باورنکردنی اقتصاد جهانی که سبب ایجاد منابع جدید شده بود بنابراین بازتوزیع ثروت را امکان پذیر می ساخت و دوم بدلیل هژمونی ایالات متحده در نظام جهانی بود که ثبات نسبی نظام جهانی را حتمی ساخته بود بخصوص که در ناحیه کشورهای ثروتمند خشونت جدی ای وجود نداشت.
این تصویر گلگون و خوشایند دوام نداشت. دو واقعیت مذکور به پایان رسیدند. توسعه اقتصاد جهانی متوقف شده بود و مرحله رکود طولانی مدت آغاز شده بود، دوره رکودی که ما هم اکنون نیز در آن بسر می بریم. قدرت هژمونیک ایالات متحده نیز به آرامی در حال کاهش بوده است. هر دو واقعیت بطور قابل ملاحظه ای در قرن بیست و یکم در حال شتاب گرفتن هستند.
عصر جدید از دهه 70 میلادی آغاز شد. در آن دهه توافق میانه روهای جهان بر سر باور به فضائلی چون دولت رفاهی و توسعه برنامه ریزی شده و مدیریت شده توسط دولت پایان یافت. در این دوره، دولت رفاهی با ایدئولوژی ای دست راستی تر که از آن تحت عنوان نئولیبرالیسم یا توافق واشنگتن یاد می شود جایگزین ایده دولت رفاهی شد، ایدئولوژی ای که از دیدگاه خود شایستگی های اتکا به بازارها در عوض اتکا به دولتها را موعظه می نمود. گفته می شد که چنین برنامه ای بر پایه واقعیت های نوین ناشی از روند " جهانی سازی" می باشد و دیگر آنکه بجز نئولیبرالیسم جایگزینی وجود ندارد.
با بکارگیری برنامه های نئولیبرالی بنظر می رسید که سطوح افزایشی "رشد" با تکیه بر سرمایه های بازارهای جهانی حفظ شده است اما در همان زمان سطوح بدهکاری ها، بیکاری و سطوح پایین دستمزد برای اکثریت جمعیت جهان در سطح گسترده افزایش یافته بود. با این حال احزابی که پشتیبانان اصلی برنامه های چپ میانه و سوسیال دمکراتیک بودند بطور پیوسته بسوی راست گرایی تغییر جهت دادند و در این راه یا از پشتیبانی ایده دولت رفاهی دست کشیدند و یا انکه از آن کمتر سخنی به میان می آورند در نتیجه پذیرش نقش رفرمیست ها (اصلاح طلبان) دولتهای سرمایه داری بطور قابل ملاحظه ای کاهش یافته بود.
علیرغم تاثیرات منفی برنامه های نئولیبرالی بر اکثریت مردم در دنیای ثروتمند پان اروپایی، مردمان کشورهای دیگر آرامش بیشتری را احساس می کردند. در این میان دولتهای دیگر چه کردند؟ آنان شروع به کسب سود ناشی از افول نسبی اقتصادی و ژئوپولیتیکی ایالات متحده ( و در سطح گسترده تر جهان پان اروپایی) از طریق تمرکز بر توسعه ملی کشورهای خود نمودند. آنان از توان دولتهایشان در جهت کاهش هزینه های تولید به منظور رشد ملت هایشان استفاده نمودند. در سخنان خود بیشتر چپ گرایانه سخن می گفتند و عزم راسخ تری در جهت توسعه یافتن داشتند.
آیا چنین اقداماتی برای آنان به مثابه اقداماتی بود که جهان اروپایی در دوره پس از سال 1945 طی نمود؟ میزان آشکار بودن این امر بسیار دورتر از آن چیزی است که تصور آن می رود، نتیجه این اقدامات افزایش نرخ رشد کشورهایی که اصطلاحا BRIC خوانده می شوند ( برزیل، روسیه، هند، چین) طی پنج تا ده سال اخیر بوده است. با این حال برخی تفاوت های جدی میان دولتهای کنونی نظام جهانی و دولتهای دوره پس از سال 1945 دیده می شود:
نخست آنکه سطوح هزینه واقعی تولید علیرغم تلاش های نئولیبرال ها در جهت کاهش آنها در حقیقت بطور قابل توجهی بیش از میزان دوره پس از سال 1945 بوده است. چنین افزایش هزینه تولیدی به خطری واقعی برای امکان انباشت سرمایه تبدیل شده است بطوریکه سرمایه داری به نظامی مبدل گشته که جذابیت کمتری برای سرمایه داران دارد بدین خاطر آنان در پی چشم انداز راههای جایگزینی هستند که تضمین کننده ادامه تسلط شان باشد.
دوم آنکه، توانایی ملل تازه ظهور یافته و افزایش کوتاه مدت کسب ثروت توسط آنان سبب شده تا به منابع بیشتری در جهت رفع نیازهایشان دست یابند. بنابراین رقابت در جهت کسب منابع زمینی، آبی، غذایی و سوختی بیشتر افزایش یافته است. رقابتی که نه تنها بسوی مبارزه ای حریصانه سوق می یابد بلکه توانایی جهانی انباشت سرمایه توسط سرمایه داران را کاهش می یابد.
سوم آنکه، توسعه بیش از حد تولیدات سرمایه داری باعث وارد امدن فشاری جدی بر اکولوژی چهانی شده است که از اثرات آن می توان برای مثال به بحران زیست محیطی اشاره نمود که تهدیدی جدی برای کیفیت حیات در سرتاسر جهان خواهد بود. در نتیجه فرصتی بوجود آمده تا در مبانی اساسی " رشد" و "توسعه" به عنوان اهداف اقتصادی در نظر گرفته شده تجدیدنظر روی دهد. چنین رشدی و بدنبال آن مطالبات بوجود آمده در اثر آن در چشم اندازهای تمدنی مختلف متفاوت است. چنانچه در آمریکایی لاتین جنبش "برای جهانی قابل زیستن" (buen vivir) آن را هدایت می نماید.
چهارم آنکه مطالبات گروههای پایین دست به منظور مشارکت در روندهای تصمیم گری جهانی نه تنها در کشورهای سرمایه داری که در دولتهای چپ گرا نیز که در حال ارتقای توسعه ملی کشورهایشان هستند، افزایش یافته است.
پنجم آنکه، مجموع تمامی عوامل مذکور بعلاوه افول قابل مشاهده قدرت هژمونیک پیشین، شرایط بی ثباتی متداوم و رادیکالی را در موقعیت اقتصادی و ژئوپولیتیکی نظام جهانی بوجود آورده است.
شرایطی که در نتیجه آن هم دولتهای جهانی و هم سرمایه داران را فلج می سازد. وضعیتی که با درجه ای از ابهام، نه تنها در بلند مدت که در کوتاه مدت بطور قابل توجهی تشدید خواهد شد.
راه حل سوسیال دمکراتیک به یک توهم تبدیل شده است. پرسش اینجاست که چه جایگزینی برای اکثریت مردمان جهان وجود خواهد داشت.
منبع: http://www.iwallerstein.com/socialdemocratic-illusion/
چهره های ماه های پیشین
اوت 2013
کلیفورد گیرتز(1926-2006)
زندگینامه
http://www.anthropology.ir/node/683
گیرتز
http://www.anthropology.ir/node/1390
مروری بر نظریات و روش شناسی گیرتز
http://www.anthropology.ir/node/299
امیک و اتیک
http://www.anthropology.ir/node/13901
جنگ خروس در بالی
http://www.anthropology.ir/node/1396
مردم نگاری تفسیری گیرتز
http://www.anthropology.ir/node/19142
کاربردهای تنوع
http://www.anthropology.ir/node/19124
رویکرد تفسیری گیرتز با تاکید بر نظریه دین
http://www.anthropology.ir/node/19122
ژوئیه 2013
هربرت مارکوزه (1898-1979)
گفتگوی هربرت ماکوزه
http://anthropology.ir/node/13908
گفتگو با مارکوزه درباره جنبش دانشجویی
http://anthropology.ir/node/16364
پایان آرمانشهر
http://anthropology.ir/node/18934
از بعد زیباشناسی
http://anthropology.ir/node/18932
مسئله ی خشونت و تضاد ریشه ای
http://anthropology.ir/node/18946
انقلاب یا اصلاح
http://anthropology.ir/node/9191
درباره «چپ نو»
http://anthropology.ir/node/14610
مکاتبات مارکوزه و فروم با رایا دونایفسکایا
http://anthropology.ir/node/14794
نامه آدورنو به مارکوزه
http://anthropology.ir/node/16462
ژوئن 2013
آلفرد کروبر(1876-1960)
درباره الفرد کروبر
http://anthropology.ir/node/17712
نگاه یک انسان شناس به تاریخ
http://anthropology.ir/node/18228
هجده رسالت
http://anthropology.ir/node/18332
وراثت بدون جادو
http://anthropology.ir/node/18217
مه 2013
رالف دارندورف (1929-2009)
درباره دارندورف
http://anthropology.ir/node/11128
تاملی بر مجموعه های شهروندی
http://anthropology.ir/node/11128
به سوی نظریه ای در باب تضاد اجتماعی
http://anthropology.ir/node/17672
انسان اجتماعی
http://anthropology.ir/node/17685
آوریل 2013
گوردون چایلد(1892-1957)
چایلد و باستان شناسی مارکسیستی
http://anthropology.ir/node/17347
مارکس و زمین شناسی
http://anthropology.ir/node/14076
مارس 2013
گئورگ زیمل (1858-1918)
درباره زیمل
http://anthropology.ir/node/16858
http://anthropology.ir/node/13670
نقدی بر مفهوم بیگانه ی زیمل
http://anthropology.ir/node/11308
مقالاتی درباره تفسیر در علم اجتماعی اثر زیمل
http://anthropology.ir/node/6457
آینده فرهنگ ما
http://anthropology.ir/node/16834
بی تفاوتی مدنی زیمل و فضای اینترنتی
http://anthropology.ir/node/7645
تقارن وسازمان اجتماعی
http://anthropology.ir/node/13438
خنده در تاریکی ناباکوف با تکیه بر نظریه کلانشهر زیمل
http://anthropology.ir/node/726
فردیت و فرم های اجتماعی
http://anthropology.ir/node/18731
نگاهی به کتاب «فلسفه پول» زیمل
http://anthropology.ir/node/12709
فهرست آثار زیمل
http://anthropology.ir/node/16863
ریمون آرون (1905-1983)
خاطرات پنجاه سال اندیشه سیاسی
http://anthropology.ir/node/17074
مجموعه آثار آرون به فارسی
http://anthropology.ir/node/17072
درس افتتاحیه آرون در کلژ دو فرانس
http://anthropology.ir/node/17079
آرون روزنامه نگار
http://anthropology.ir/node/10067
آرون در میان دو راه
http://anthropology.ir/node/8646
آرون و توتالیتاریسم
http://anthropology.ir/node/17052
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست