چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
وقتی محبوب آزارطلبم رفت...
... او همان کسی است که در رویایم میدیدم،و آدمی همیشه کسی را که دوست میدارد، میآزارد...
از وقتی محبوبِ آزارطلبم رفت و مرا تنها گذاشت
برای مشت کوبیدن، چیزی ندارم جز دیوار.
وقتی که کتکش میزدم دوستم میداشت،
برای مشت کوبیدن، چیزی ندارم جز دیوار.
وقتی که کتکش میزدم دوستم میداشت،
اما من شیوه بهتری را پیش گرفتم،
اینکه هیچگاه با او بر سرِ مهر نباشم.
بله، او همان کسی است که در رویایم میدیدم،
و آدمی همیشه کسی را که دوست میدارد، میآزارد.
از وقتی که محبوبِ آزارطلبم رفت و مرا تنها گذاشت،
برای مشت کوبیدن چیزی ندارم جز دیوار
برای کمربند بستن، جز شلوار
برای پرت کردن، جز بستنی
برای زدن بر سرش، جز ساعت
برای آتش زدن، جز کبریت
برای مشت کوبیدن، جز دیوار
مطالب مرتبط:
دعوتت میکنم... «فرزاد حسنی»
شوق جدایی...حسرت...!
گردآوری: گروه سرگرمی سیمرغ
www.seemorgh.com/entertainment
منبع:کتاب عاشقانههای شل سیلور استاین
اختصاصی سیمرغ
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست