جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


راز آن گلدان‌ها


راز آن گلدان‌ها
● یك تصویر یك تحلیل
گیاهان و به ویژه گل‌ها سابقه‌ای طولانی در تاریخ هنر ایران دارند. كاركردهای اسطوره‌ای و رمزشناسانه‌ی گل‌ها تا زمان قاجار ادامه دارد. آن‌ها از یك سو انتزاعی و نمادین می‌شوند (:گل‌های دوازده‌پر هخامنشی و اسلیمی‌ها و ختایی‌ها و گل‌های شاه‌عباسی دوران صفوی) و از سوی دیگر بیانگر گونه‌ی خاص خوداند كه در هنر ایران می‌توان سراغ گرفت.
توجه به زندگی مادی و فضاهای داخلی و شخصی در دوران قاجار اولین طبیعت بیجان‌های مستقل را در هنر ایرانی می‌دهد. طبیعت بیجان‌های اوایل قاجار (:طبیعت بیجان با انار اثر میرزاعلی) فضایی غریب دارد. شاید این فضای غریب و ساكن نقاشی‌های قاجار است كه علی‌اصغر معصومی را به سمت آن‌ها كشانده است. او در مجموعه‌ی گلدان‌هایش به دنبال این وضعیت ویژه در فضای نقاشی‌های قاجاری است.
هر چند واقع‌گرایی موجود در این اثر بیش از نقاشی‌های قاجاری خود را به رخ می‌كشد اما خالی بودن فضای دور گلدان و پرداخت گلدان و گل یادآور همان نقاشی‌هاست. در هنر غرب نیز گیاهان هانری روسو(۱۹۱۰-۱۸۴۴/Roussequ,Henri) و گلدان‌های فرناندو بوتر(۱۹۳۲(Botero, Fernando, و ادلین رودن (۱۹۱۵و۱۸۴۰ (Odilon Redon نیز دارای همین مشخصه‌اند.
خام دستی هنر نائیو (Naïve art) در آن‌ها همراه با پرداختی وسواس‌ گونه حالتی جادویی و ساكن به آن‌ها بخشیده است. معصومی در اثر دیگری نیز از موضوع كولی و شیر روسو خلاقانه استفاده نموده است.
گل‌های زنبق در این نقاشی معصومی انگار مصنوعی‌اند اما ریزه كاری‌ها و حالت آن‌ها، گل و مرغ‌های محمد زمان و شفیع عباسی و دیگران تا لطفعلی شیرازی را تداعی می‌كنند و آن حالت ناگفتنی موجود در آن‌ها دوباره با رفتاری تازه در این اثر تجدید شده است.
می‌توان گفت نقاشی معاصر ایران از بسیاری از آرایه‌ها و عناصر نقاشی قاجاری وام گرفته است. اما این سكون جادویی در آن خصلتی كمیاب است. تنها محمد جوادی‌پور در نقاشی كارگاه‌های كوزه‌گری، محمود زنگنه در طبیعت بی‌جان‌ها و علی‌اكبر صادقی در بعضی از نقاشی‌های با موضوع سیب و البته رنگ روغنی‌اش، توانسته‌اند به این فضا دست پیدا كنند.
معصومی آگاهانه نام این مجموعه را «راز برگ‌ها و شكوفه‌ها» نام نهاده تا بر واقع‌گرایی جادویی آن‌ها تأكید ورزد. گلدان خالی این اثر نیز مثل كاسه‌ها و بطری‌ها و گلدان‌های قاجار حجم نمایی شده اما انگار عمق كمی دارد، بالای كوزه نیز از مرتبه‌ی بالاتر دیده شده و یادآور نحوه نگاه كوبیست‌ها نیز هست.
هم‌نشینی سبزآبی‌ها و زیتونی‌ها با آبی بنفش گل‌ها نیز تركیبی ملایم را شكل داده است. برگ‌های شاخی‌شكل در تضاد آشكار با منحنی‌های گل‌هاست و این مسئله قدرت تصویر را متوجه مركز اثر می‌كند. پروانه‌ی بالای گل‌ها هم سابقه‌ای ادبی در ادبیات فارسی دارد و همنشینی گل و پروانه (عاشق و معشوق) را نشان می‌دهد و هم پیشینه‌ی تصویری پروانه‌ها و مرغ‌های نقاشی‌های قاجاری را. مثلاً در نقاشی‌های لطفعلی شیرازی پروانه‌ها و مرغ‌ها حضوری مداوم دارند. این عناصر در عین حال چاشنی و شیرینی خاصی را به موضوع می‌دهد. در گلدان‌های بوتر و این نقش را مگس‌ها و زنبور‌ها یا دستی كه از خارج كادر به درون آمده به عهده گرفته‌اند، البته با طنزی بیشتر.
بالاخره تاریخ و امضای این كار در سمت راست توجه را جلب می‌كند. بهار ۱۳۵۷، سالی همراه با تغییرات و تحولاتی كه به انقلاب می‌انجامد. فصل بهار نیز تحولی در طبیعت است كه با موضوع اثر ارتباط می‌یابد.
گلدان سال‌های اخیر معصومی به زبان انگلیسی امضاء شده‌اند، كه نشانی از مهاجرت هنرمند است. گل و گلدان‌های معصومی بی‌شك در خاطره‌ی نقاشی معاصر خواهند ماند. با آن سكوت جادویی و راز شناور در فضایشان.
منبع : دوهفته‌نامه هنرهای تجسمی تندیس


همچنین مشاهده کنید