جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

ناگفته های انفجار آمیا


ناگفته های انفجار آمیا
هر از گاهی انگشت اتهام مقام های قضایی آرژانتین به بهانه انفجار مركز یهودیان بوینوس آیرس (آمیا) در سال ۱۹۹۴ به سوی ایران نشانه می رود، به راستی راز و رمز این حركت موجی و مطرح شدن و مسكوت ماندن دوره ای پرونده انفجار آمیا چیست؟
بنابر شواهد و قراین ، در مقاطع مختلف و بنا به نیاز محافل و منابع آمریكایی ـ صهیونیستی كالبدشكافی این پرونده صورت می گیرد، آن هم به طریقی ناقص و به شیوه ای كه مسئولان ایرانی در مظان اتهام قرار گیرند و بعد با تكرار و به كار گیری شیوه های مدرن تبلیغی از سوی رسانه های وابسته و یا تشنه خبر و جنجال تازه، سعی می شود جایگاه مدعی و متهم تغییر یابد. اگرچه بنابر ادله محكم مانند حكم دادگاه بین المللی انگلیس و مجمع عمومی اینترپول (پلیس بین الملل) اتهام قابل قبولی متوجه ایران نیست، اما در این مجال سعی خواهد شد به پرونده آمیا از نگاه و زاویه ای تازه تر پرداخته شود و به قدر وسع كنكاشی در لایه های زیرین ماجرا صورت گیرد. هرچند به واسطه ماهیت شدیداً سیاسی پرونده در دوره ای برخورد احتیاط آمیزی از سوی رسانه های ایرانی با ماجرا صورت می گرفت ، اما حالا كه بدون هیچ مدرك و سند تازه باز هم صحبت از نقش ایران در این ماجرا به میان می آید و در حالی كه ایران در موقعیت كاملاً برتر قضایی قرار دارد، بهترین فرصت بازگویی ناگفته های پرونده آمیا برای افكار عمومی است. شاید از همین رو بود كه چند روز پیش كاردار ایران در بوینوس آیرس به درخواست خود به ملاقات قاضی پرونده رفت، با او دست داد و در كنار قاضی تحقیق قرار گرفته و با ارائه اسناد و مدارك به رد اتهام علیه ایران پرداخت، حركتی كه نه تنها رسانه های آرژانتینی بلكه خانواده های قربانیان آمیا را نیز تحت تأثیر قرار داد، چرا كه دریافتند ایران خود مدعی روشن شدن ابعاد واقعی ماجراست و با اعزام یك دیپلمات حقوقدان نزد قاضی آرژانتینی و افكار عمومی جهانیان حرف هایی شنیدنی مطرح كرده است كه باید به آن گوش سپرد. حرف هایی كه خبرنگاران ایرانی نیز مدت هاست نوع رسانه ای و خواندنی و شنیدنی آن را با ممارست گردآوری و پردازش كرده اند و از این به بعد نوبت آنهاست كه بیشتر سخن بگویند.
● انتخاب آرژانتین به كدام علت؟
بسیاری از ایرانیان ، آرژانتین را با ستاره محبوب فوتبال «دیه گو مارادونا» یا تیم فوتبال مطرح این كشور در رقابت های جهانی می شناسند، برخی محصولات این كشور مانند فرآورده های دامی آرژانتین هم برای ما آشناست، اما این ها همه آنچه در آرژانتین بوده و می گذرد نیست . تعلق خاطر یهودیان به این سرزمین داستانی شنیدنی دارد . بعد از جنگ دوم جهانی برای تشكیل دولت اسرائیل ۳سرزمین موردنظر بود، فلسطین در خاورمیانه، كنیا در آفریقا و آرژانتین در آمریكای جنوبی . پس از آن كه فلسطین به خاطر جایگاه ویژه آن در میان مسلمانان و اعراب و قرار داشتن در كانون منطقه استراتژیك خاورمیانه و همجواری با منابع مهم انرژی برای تشكیل دولت صهیونیست های یهود انتخاب شد، توجه ویژه به آرژانتین هیچ گاه از دستور كار آنها خارج نشد، كشور آرژانتین با وسعتی ۲ برابر ایران، از نصف جمعیت ما برخوردار است و به لحاظ حاصلخیزی و توان بالقوه تولیدات كشاورزی به تصریح فائو (سازمان جهانی كشاورزی و خواربار) انبار غلات جهان محسوب می شود، با توجه به پایان پذیر بودن منابع انرژی فسیلی در خاورمیانه و منازعات آینده جهان، همچون بحران آب و مواردی از این دست، می توان دریافت كه چرا لابی صهیونیسم از سرزمین پهناور و حاصلخیز اما فقیر آرژانتین به راحتی دست برنداشته است.
بعد از نیویورك و اسرائیل، آرژانتین سومین كلنی یهودی نشین دنیا محسوب می شود. این سرزمین همچنین سومین كلنی ارمنی نشین دنیاست و آمار عرب تبارها بخصوص سوری ها در آن بالاست، از این رو در این كشور شاهد اختلاط فرهنگی و نژادی غریبی هستیم تاحدی كه دستگاه سیاست خارجی آن نام وزارت امور خارجه و مذهب را به خود دارد و علت این نامگذاری همان گوناگونی مذاهب و فرهنگ ها در آنجاست.
از سال ۱۹۸۹ میلادی اصطكاك لابی صهیونیسم با هیأت حاكمه آرژانتین بالا گرفت ، نباید از یاد برد كه این منازعه میان یكی از بدهكارترین كشورهای دنیا و به لحاظ اقتصادی ضعیف ترین آنها با ثروتمندترین و پرنفوذترین لابی در جامعه آرژانتین رخ داد و این روند در سال ۱۹۹۲ و با انفجار سفارت اسرائیل در بوینوس آیرس به یك نقطه عطف رسید . انفجاری با ۲۹ نفر كشته كه نخستین نقطه تماس علنی آرژانتین با مسائل خاورمیانه را شكل داد ، بعدها در سال ۹۴ و با انفجار مركز فرهنگی یهودیان (آمیا) با ۸۵ كشته، انفجار سفارت اسرائیل به محاق رفته و كمتر از آن سخن به میان آمد ، انفجاری كه اتفاقاً باید بدان پرداخت تا ماجرای آمیا بهتر روشن شود.
● اسرائیلی ها كارلوس منم را دوست نداشتند
سال ۱۹۸۹ میلادی «كارلوس منم» یك مسلمان عرب تبار ، رئیس جمهور آرژانتین و در واقع كشوری می شود كه صهیونیست ها از دیرباز برای آن نقشه و برنامه های زیادی داشته اند. «كارلوس منم» پس از روی كار آمدن ، تلاش كرد عرب تبارهای مسلمان را در پست های كلیدی كشور بگمارد، بعضی از افراد منصوب «منم» حتی زبان اسپانیایی را به درستی نمی دانستند و اغلب آنها از سوریه و لبنان به آرژانتین آمده بودند. «كارلوس منم» ارتباطات وسیعی را هم با كشورهای اسلامی، بخصوص عراق صدام سامان داد و در جنگ ایران و عراق، آرژانتین یكی از منابع تأمین تسلیحاتی صدام بود . بنابر اسناد و مدارك موجود موشك های پیشرفته كندور توسط آرژانتین به صدام رسید و در آن مقطع انواع سلاح ها از مقصد آرژانتین به سمت عراق در حركت بود. با وجود مخالفت اسرائیل با انقلاب اسلامی ایران، سرویس های جاسوسی اسرائیل صدام را هم یك خطر بالقوه برای اسرائیل می دانستند كه ممكن است در آینده از كنترل آمریكا و دیگر حامیان خارج شود، ضمن این كه اسرائیلی ها كلاً با نقش گیری عرب تبارها در آرژانتین و روابط شكل گرفته با كشورهای مسلمان مخالف و بابت آن نگران بودند. در ماجرایی، یك كشتی حامل سلاح و موشك در سواحل بوینوس آیرس به بندر برگردانده می شود كه بنابر اطلاعات منابع محلی بخشی از این سلاح ها به سفارت اسرائیل انتقال می یابد. با وقوع انفجار در سفارت اسرائیل، نخستین فرضیه ای كه مطرح می شود انفجار از درون سفارت و به علت انجام آزمایش روی سلاح هاست . برخی هم صهیونیست های افراطی را عامل این انفجار می دانند . به هر حال این انفجار چند ویژگی دارد، از جمله این كه هیچ كدام از دیپلمات ها و نیروهای امنیتی اسرائیل در آن كشته نمی شوند (چون در محل نبوده اند) و دیگر این كه سفیر وقت اسرائیل در مصاحبه ای اعلام می كند كه سفارتش دارای انبار نگهداری سلاح نبوده است كه ظاهراً اقراری بوده بر بی اطلاعی او از فعالیت سرویس های جاسوسی كشورش، چرا كه فوراً عزل شده و فردی اطلاعاتی به نام «اسحاق آویران» جانشین او می شود كه حدود
۷ سال اسناد و مدارك موجود درباره انفجار سفارت را جمع وجور می كند. دولت «كارلوس منم» بعد از انفجار سفارت، متهم به این اقدام می شود . اسرائیلی ها، عرب تبارها و مسلمانان را مقصر معرفی می كنند، در نهایت كارلوس منم مجبور به عزل معاون خود شده و یك یهودی را جانشین او می سازد.
معاون منم بعداً فرماندار ایالت بوینوس آیرس می شود . پس از آن وزیر كشور هم تغییر كرده و یك یهودی به جای وی منصوب می شود. در این میان مطالب و اتهاماتی راجع به ایران هم از سوی اسرائیلی ها مطرح می شود، با این اوصاف شورای عالی قضایی آرژانتین در رأی خود انفجار سفارت را از داخل می داند . همین طور انجمن مهندسین آرژانتین هم انفجار از داخل را تأیید می كند . اگر داخلی بودن انفجار بیشتر علنی می شد مسلماً برای دولت پذیرنده (آرژانتین) مشكلات بیشتری ایجاد می كرد، از این رو با فشار همسو صهیونیست ها و برخی منابع دولتی، چند نفر از شورای عالی قضایی استعفا وپرونده به یك قاضی واحد سپرده شده و در بازگشایی مجدد پرونده فرضیه انفجار از بیرون پیگیری می شود . با انفجار مركز فرهنگی آمیا در سال ۹۴ به لحاظ كشته های بیشتر و فراهم آمدن بستر مناسب تر برای تحریك افكار عمومی، پرونده انفجار سفارت كنار رفته و انفجار جدید (دوسال بعد از انفجار سفارت) محور جدید فعالیت سیاسی ـ تبلیغی اسرائیل و لابی صهیونیسم علیه ایران را شكل می دهد. كارلوس منم رئیس جمهوری از جمله افرادی است كه ایران را متهم می كند، هر چند بعدها از این حرف برمی گردد. «منم» در همین سال ها پسرش را با شلیك یك گلوله از زمین به هلی كوپتر حامل او از دست داده است. همسر منم پسرش را قربانی رقابت های داخلی می داند. رقیب منم «دوالده» كه قبلاً معاون او بوده از نیروی مورد اتهام پلیس حمایت می كند، لابی صهیونیسم به شدت فعال شده و همه را در آرژانتین به جان هم انداخته و تلاش دارد از فضای غبارآلوده سیاسی آرژانتین پس از انفجار مركز فرهنگی یهودیان بیشترین بهره را علیه ایران ببرد، اما با بازخوانی رسانه ها و برخی مدارك دیگر در مقطع مذكور اطلاعات جالبی به دست می آید . اطلاعاتی كه بعضاً در مقاطعی كاملاً اتهام ها را از ایران مبرا كرده و به خاطر آن پرونده مدتی مسكوت مانده است. از جمله جالب ترین این اتفاقها روشن شدن ماجرای فساد و رشوه دهی قاضی گالیانو به شهود ضدایرانی پرونده است كه به آن خواهیم پرداخت.
ناگفته نماند دولت «كارلوس منم» رئیس جمهوری وقت آرژانتین (۹۹ـ۱۹۸۹) در دوره حاكمیت خود اصولا نتوانسته بود پرونده انفجارهای آرژانتین را به نتیجه برساند. حتی منم و برخی از مقام های بلندپایه دولت وی به عنوان متهم و مظنون، به دادگاه احضار شدند. دولت های بعدی آرژانتین نیز با وجود پیگیری پرونده از نتیجه گیری و ختم پرونده عاجز ماندند. تا این كه در دوره حكومت انتقالی «ادواردو دوالده» به دستور وی سازمان اطلاعات و امنیت اسرائیل نخستین گزارش رسمی خود را تهیه و در اختیار رئیس جمهور و قاضی گالیانو قرارداد. یهودیان آمریكا همواره كمك های خود به آرژانتین را منوط به رسیدگی به پرونده آمیا البته به میل آنها كرده اند.
● اسناد و مدارك در ورای ادعاها
برعكس ادعاهای پرطمطراق محافل صهیونیستی و آمریكایی، اسناد و مدارك سازمان یافته از طرف منابع قضایی آرژانتین و لابی صهیونیسم تا به حال نتوانسته است اتهامی را علیه ایران در قضیه انفجار مركز یهودیان به اثبات برساند . حتی پرونده ۶ هزاربرگی قاضی گالیانو كه برای دادگاه انگلیسی فرستاده شد از نظر دادگاه محكومیت ایران و استرداد سلیمان پور سفیر وقت ایران را توجیه نساخت . در عوض رشوه دهی قاضی گالیانو ثابت شد و دستگاه قضایی آرژانتین او را بركنار كرد. حال قاضی جدید هم با تكرار همان ادعاها و بدون حتی برگی مدرك تازه به میدان آمده كه البته پاسخ های خود را هم دریافت كرده است. با مروری بر محورهای اتهام های مطرح شده علیه ایران توسط دستگاه قضایی آرژانتین به نخستین گزارش ها و اسنادو مدارك معتبری كه در نخستین روزهای پس از انفجار انتشار یافته و حالا كمتر از آنها سخن به میان می آید، خواهیم پرداخت. با وقوع انفجار به صورت فوری و جدی بحث از بیرون یا داخلی بودن انفجار مطرح می شود، رأی افراد مستقل دال برآن است كه انفجار از درون ساختمان بوده است . با وجود اسناد و مداركی كه با استناد به دلایل فنی مثل مایل شدن ستون های داخلی ساختمان به سمت بیرون و مواردی از این دست داخلی بودن انفجار را تأیید می كند، اما خیلی زود محافل و منابع صهیونیستی بحث و فرضیه خودرو انتحاری و نقش ایران را مطرح می كنند . نخستین اتهام علیه ایران را «فرایم سینه» وزیر وقت بهداشت رژیم صهیونیستی مطرح می كند كه می گوید: ایران یك تروریست بالقوه است و انفجار مركز یهودیان كار مأمورین و اجیر شدگان ایران است.
برگزاری تظاهرات متعدد مقابل سفارت ایران در بوینوس آیرس كه با هدایت رژیم اسرائیل و لابی صهیونیسم صورت می گیرد و همسویی رسانه های غربی با آن، فضای ملتهبی علیه ایران در آرژانتین فراهم می سازد . كم كم دستگاه قضایی آرژانتین به لابی صهیونیسم تمكین كرده و تحقیقات خود را به سمت ایران متوجه می كند، بنابر فرضیه ای كه در دستور كار قرارمی گیرد گفته می شود مواد منفجره از مرزهای شمالی و ازطریق پلیس آرژانتین به مرتبطین كه عناصر حزب الله لبنان هستند رسیده و تحویل فرد مكانیك آرژانتینی به نام كارلوس تجلدین شده است . تجلدین كه در بعضی گزارش ها به او نام تاج الدین و مثلاً ایرانی معرفی شده اتومبیل را روبه روی مركز آمیا پارك و به راننده انتحاری سپرده است. راننده ای كه البته هیچگاه اثری از او به دست نیامده و معلوم نیست خودرویی حامل ۴۰۰ كیلوگرم موادمنفجره را چگونه در خیابانی با عرض كمتر از خیابان لاله زار تهران به راه انداخته و به ساختمان آمیاكوبیده است.شهود و متهمین زیادی توسط قاضی گالیانو موردبازجویی و تحقیق قرارگرفته و بعضاً ادعاهایی علیه ایران مطرح كردند . در این میان منابع امنیتی آرژانتین «محسن ربانی» رایزن فرهنگی ایران را هم در دست داشتن در ماجرا متهم كردند، ربانی به دو دلیل مورداتهام قرارگرفته بود. یكی این كه چندماه قبل برای خرید خودرویی شبیه خودرو رنو ترافیك مورد ادعا در پرونده (شبیه خودروهای ون) اقدام كرده بوده كه از وی فیلمبرداری صورت گرفته است و دیگر این كه پاسپورت معمولی او پس از انتخاب به مسئولیت رایزنی فرهنگی از حالت عادی به پاسپورت سیاسی و مأموریت تغییركرده بوده است. البته آقای ربانی از سال ها قبل و حدود ۱۵ سال پیش ازانفجار به آرژانتین رفت وآمد داشته و به عنوان ناظر شرعی ذبح دام هایی كه قراربوده به ایران ارسال شوند و دیگر معاملات اقتصادی حضور داشته و بعدها باتوجه به سوابق و آشنایی با محل به عنوان رایزن فرهنگی انتخاب می شود . تغییر پاسپورت او به دلیل همین تغییر شغل بوده است، به هرحال به غیر از او افراد زیادی مورداتهام قرارگرفتند. از نیروهای پلیس آرژانتین گرفته تا دیپلمات های ایرانی كه مثلاً برای رفتن به شیلی یا اروگوئه تنها توقفی كوچك در بوینوس آیرس داشته اند . سفیر وقت ایران «هادی سلیمان پور» كه در وقت انفجار در آرژانتین نبوده هم جزو متهمین قرارمی گیرد و محافل صهیونیستی برای واقعی جلوه دادن ادعاهای خود جزئیات سناریو خود را هم این گونه مطرح می كنند كه در جلسه ای در مشهد چندتن از مقامات عالی رتبه وقت ایران درباره انفجار مركز یهودیان تصمیم گیری و عملیات را برعهده حزب الله لبنان گذاشته اند . كه این داستان سازی ها صرفاً برای هیجان انگیز و قابل باوركردن ادعاهای آنها مطرح شده است.
شهود دادگاه هم افراد جالبی هستند. شهود ایرانی وابسته به سازمان منافقین اپوزیسیون مسلح جمهوری اسلامی هستند كه سازمان آنها جزو لیست گروههای تروریستی آمریكا و اتحادیه اروپا قراردارد . «ابوالقاسم مصباحی» معروف به شاهد C، مدعی است نفر سوم وزارت اطلاعات ایران بوده است. وی مدعی رشوه ۱۰میلیون دلاری ایران به دولت «كارلوس منم» شده و بعد آن را انكار كرده است.
«منوچهر معتمر» كه سابقه كلاهبرداری در ایران داشته و برای رفتن به آمریكا از كوبا و ونزوئلا سردرمی آورد و برای دریافت ویزای آمریكا می گوید: درباره انفجار آمیا اطلاعات دارد، بعدها درآمریكا بخاطر دزدی از یك سوپرماركت توسط پلیس آمریكا دستگیر می شود. در این میان قاضی گالیانو قاضی پرونده هم فرد جالبی است. او برای اثبات فرضیه خود هزاران صفحه شاهد و سند گردآوری كرد و با صدور حكم برعلیه ایران و حزب الله و جمعی از افسران پلیس آرژانتین و جلب برخی حمایت های دولتی در آرژانتین، باعث كاهش روابط ایران و آرژانتین و تقریباً قطع روابط دوجانبه برای مدت حدود ۱۱ سال شد . گالیانو در دوره ای با شورش چندتن ازمتهمین و شاهدان دادگاه علیه خود مواجه شد، در بررسی هایی كه صورت گرفت معلوم شد همه شهود با تهدید و تطمیع قاضی گالیانو شهادت كذب داده اند.
به طور مثال و بنابر اطلاعات موثق قاضی گالیانو شخصی به نام خانم میریام سالیناس را به صورت غیرقانونی توقیف و سپس آزاد نمود. بلافاصله بعد از آزادی، میریام به عنوان شاهد با هویت مخفی شهادت داد و در واقع، فرضیه گالیانو را تأیید كرد. گالیانو همچنین یكی از وكلای مدافع پرونده آمیا به نام آلخاندر و سموریله را تحریك نمود تا شخصاً، به عنوان شاهد مخفی به نفع فرضیه وی شهادت دهد. برخی از ایرانیان فراری نیز با طمع ورزی جهت دریافت رشوه یا پناهندگی، ادعاهای واهی را در راستای فرضیه گالیانو مطرح ساختند.
اوج بی نظمی و تقلب در مسیر تحقیقات، پرداخت ۴۰۰ هزار دلار رشوه به یك مكانیك و دلال اتومبیل های سرقتی آرژانتین به نام كارلوس تجلدین از سوی سازمان اطلاعات و امنیت بود. او اعتراف كرد كه یك دستگاه اتومبیل رنو را در اختیار عناصر حزب الله لبنان جهت بمب گذاری قرار داده است. با یافته شدن موتور این اتومبیل، صورتجلسه ساختگی تهیه شد كه نشان می داد این همان اتومبیلی است كه حزب الله برای عملیات انتحاری علیه آمیا از آن بهره گرفته است. با بازجویی های بعدی دستگاه قضایی آرژانتین معلوم شد تجلدین ۴۰۰ هزار دلار رشوه از سازمان اطلاعات و امنیت برای شهادت دروغ دریافت كرده است. تجلدین بعدها گفت بسیار تحت فشار بوده است.
گالیانو در رشوه دهی به افراد و همچنین رشوه گیری از سازمان امنیت مهارت داشته او با وعده به برخی خبرنگاران برای این كه امكان دسترسی بیشتر آنها به پرونده را می دهد، عملاً فرضیه خود و وجود خودرو انتحاری را در رسانه ها مطرح كرده و پیش می برده است. به هر روی با افشای فساد این قاضی، از كار بركنار و پرونده از او بازپس گرفته می شود. یكی از آخرین تلاش های گالیانو طرح دعوا در دادگاه انگلیس حدود دوسال پیش برای استرداد سلیمان پور سفیر وقت ایران از انگلیس به آرژانتین بود كه مدتی منجر به بازداشت سلیمان پور شد ولی در نهایت دادگاه انگلیسی مدارك قاضی آرژانتینی را ناكافی و نادرست دانسته و رأی به آزادی سلیمان پور داد. جالب است در مقطع كنونی دادستان آلبرتو نیسمان بدون هیچ مدرك و دلیل تازه مجدداً درخواست بازداشت چند تن از مقامات وقت ایران در زمان واقعه آمیا را مطرح كرده و یك قاضی تحقیق بررسی های خود را روی اسنادی كه ساختگی و سوخته بودن آنها بارها به اثبات رسیده آغاز كرده است . در واقع در مسیر پرونده دوباره راهی انتخاب شده است كه بانیان و عاملین اصلی واقعه تروریستی انفجار آمیا در امنیت و به دور از محكمه قضایی باقی بمانند.
در بررسی اسناد و مدارك واقعه آمیا در سال۱۹۹۴ موارد مهمی هست كه باید به آنها بیشتر توجه كرد . اول این كه جامعه یهودی خصوصاً بخش وابسته به صهیونیسم آن در آرژانتین چنین وانمود می كند كه مدارك به نفع آنها و علیه ایران است در حالی كه چنین نیست و اسناد و مدارك دستكاری شده و بدون اصالت. در این جهت قرار دارند و نه اسناد قدیمی و با اصالت، یكی از مهم ترین اسناد مفقود شده یا در واقع معدوم شده، فیلم دوربین های ساختمان آمیا است. برای آگاهان امور روشن است كه آموزش سازمان اطلاعات آرژانتین توسط موساد انجام شده است با این وجود در نخستین گزارش های سازمان اطلاعات و امنیت و بخش ضدجاسوسی آرژانتین در دادگاه آمیا كه این دادگاه سه سال به طول انجامید (و هنوز به نوعی در جریان است) نه نامی از ایران آورده شده و نه از حزب الله لبنان، بلكه اتهامهایی متوجه سوریه شده است . گزارش آتش نشانی شامل گزارش مأمورین آتش نشانی و رئیس آتش نشانی منطقه هم به عدم وجود خودرو انفجاری اشاره كرده است. بنا بر اطلاعات به دست آمده حتی نیروی دریایی آرژانتین در گزارش اولیه خود آورده است كه خودرویی در كار نبوده است. بنا به اظهارات پیگیران ماجرا در یك فیلم مستند به نام « چرا؟ » كه توسط یهودیان ساخته شده با تعدادی از شهود مقابل ساختمان آمیا مصاحبه شده كه آنها گفته اند خودرویی را ندیده اند و آتش را از درون ساختمان دیده اند. پس از انفجار آمیا «چارلز هانتر» محقق مسائل ضدتروریسم از طرف دولت آمریكا وارد آرژانتین می شود.
وی سه روز بعد از ورود گزارش داده وبا صراحت انفجار را از درون ساختمان می داند . بخش ضدجاسوسی آرژانتین هم گواهی داده كه مدارك زیادی مفقود شده و احتمال وجود فرضیه های دیگر مانند انفجار از درون ساختمان توسط گروه هایی مانند خود یهودیان وجود دارد . همه هم و غم موساد و سیا به عنوان حامیان دستگاه اطلاعاتی آرژانتین در رسیدگی به ماجرا اثبات وجود خودروی انفجاری است كه شواهد زیادی علیه این فرضیه وجود دارد . از جمله گزارش شركت رنو كه پس از بررسی قطعات (جاسازی شده) خودرو در ساختمان اعلام كرد بر اثر چنین انفجاری قطعات خودرو ساخت شركت رنو به این حالت درنمی آیند.
برخی روزنامه نگاران اسرائیلی هم تاكنون مطالب و كتاب هایی نوشته اند مبنی بر این كه با طرح ردپای ایرانی وعربی، ما از حقیقت ماجرا و اصل آن دور نگه داشته شده ایم.
یك خانم یهودی به نام یكنز، گروهی با هدف شفاف سازی قتل عام در انفجار آمیا راه انداخته است. این خانم اخیراً حرف های قاضی را كذب و در جهت حمایت از مقصرین و مجرمین اصلی دانسته است. بنابراطلاعات موجود در میان برخی گروه های یهودی حتی خانواده های قربانیان ، افراد بسیاری معتقد به نقش داشتن ایران در ماجرای انفجار نیستند. آنها پیگیری های مستقل خود را دارند. شاید همین دسته از خانواده قربانیان حادثه بوده اند كه واكنش مثبتی در قبال ملاقات اخیر كاردار ایران با قاضی پرونده و توضیحات او داشته اند.● آمیا داستانی برای عبرت
پرونده انفجار آمیا را به دیگر وقایع تروریستی نیز ارتباط داده اند از جمله باحادثه ۱۱ سپتامبر كه مثلاً اگر آن نبود، این دیگری هم نمی بود . اما نوع و ماهیت ماجرا از آن دسته اقداماتی است كه با یك تیر به چند نشان زدن معروف اند . به واسطه این واقعه سال هاست پرونده ای سیاسی- تبلیغی علیه ایران در جریان است وهر گاه شرایط ایجاب كند از آن بهره برداری می شود.
چنانچه امروز باتوجه به مشكلات آمریكا و اسرائیل در منطقه خاورمیانه و همزمان با طرح پرونده هسته ای ایران در شورای امنیت، برای امنیتی جلوه دادن موضوع ایران محافل آمریكایی- صهیونیستی قصد بهره برداری از آن را دارند. چنین وقایع مشكوك تروریستی با كاركرد مشابه را می توان در محل های دیگر هم دید، واقعه تروریستی ترور رفیق حریری و پرونده ای كه متعاقب آن به جریان افتاد یا ترور وزیر صنایع لبنان ماجراهایی از این دست هستند و جالب این كه در همه آنها یك سوی ماجرا صهیونیست ها و محافل رسانه ای نزدیك به آنها قرار دارند.
پرونده آمیا یكی از جلوه های زشت و غیر انسانی سیاست در عرصه بین المللی است كه تلاش برای متهم كردن یك كشور در آن مهم تر از یافتن عوامل اصلی ماجرا و عاملین كشتار است . در این مسیر پرده های زشت سند سازی، انهدام مدارك، رشوه دهی ، باج گیری و مواردی از این نوع به وضوح دیده می شود كه نیازمند بازنگری و تأمل هستند . همچنین انتخاب كشور آرژانتین به عنوان محل وقوع ماجرا، اگرچه اجباری می نماید، اما به علت ویژگی های خاص محل و نوع و میزان نفوذ و قدرت لابی صهیونیسم در سرزمینی به لحاظ اقتصادی ضعیف، شاید گل درشت و تابلوترین سناریونویسی صهیونیست ها را موجب شده است، سناریویی كه به واسطه تكرار، قصد واقعی جلوه دادن آن را دارند. غافل از این كه انفجار آمیا هر ظرفیتی كه برای بهره برداری تبلیغی آمریكا و اسرائیل داشته، دیگر مورد استفاده قرار گرفته وحكم مجامع بین المللی مانند مجمع اینترپول با ۹۰ رأی به نفع ایران، دادگاه بین المللی انگلیس و حتی خود منابع مستقل دستگاه قضایی آرژانتین بی پایه بودن اتهامات علیه اتباع ایرانی را به اثبات رسانده است. باشد كه دستگاه قضایی آرژانتین با عبرت آموزی از وقایع گذشته پرونده را به مسیر صحیح خود هدایت كرده و از گرفتار آمدن مجدد در ماجرای شبیه آنچه برای قاضی گالیانو پیش آمد بپرهیزد، چرا كه ناگفته ها همیشه ناگفته باقی نمی ماند و بی آبرویی مترادف بی اعتباری نزد وجدان های بیدار جهان است.
دادستان «آلبرتونیسمان» و قاضی تحقیق كورال اگر چه زیر فشار محافل خاص بدون مدارك تازه ماجرا را آغاز كرده اند، اما هنوز برای اعلام یك تصمیم منصفانه و واقعی فرصت دارند. بی گناهی اتباع ایرانی نزد محاكم و مجامع معتبر، حتی نزد یهودیان منصف كه بر ماجرا تأمل دارند روشن است. آنها بهتر است به فكر آبرو و اعتبار خود باشند، چرا كه فرصت ها به سرعت سپر ی می شوند، مخصوصاً برای همكاران قاضی گالیانو. آنها كه فعلاً از كار دادستان «نیسمان» ابراز رضایت كرده اند امثال «سینگر» رئیس شورای یهودیان آمریكا هستند كه از توجه به خواسته اش تشكر كرده است. و این خود گویای خیلی از مطالب است، مگر عكس آن ثابت شود.
● برخی از مهمترین شهود و متهمان دخیل دراین پرونده كه توسط قاضی گالیانو مورد بازجویی قرار گرفته و بعضی بازداشت شدند:
▪ منوچهر معتمر (شاهد)
موضوع اتهام یا شهادت : مقامهای ایرانی را متهم كرد كه در طراحی عملیات نقش داشته اند
نتیجه تحقیقات بعدی : ایرانی فراری كه مدرك اختلاس و كلاهبرداری وی به مقامهای قضایی آرژانتین ارائه گردید. وی پس از پناهندگی در آمریكا، به جرم سرقت از یك فروشگاه دستگیر شد.
▪ ابوالقاسم مصباحی (شاهد، معروف به شاهد C)
موضوع اتهام یا شهادت : وی در جریان بازجویی قاضی از وی ادعا كردكه ایران برای سرپوش گذاشتن بر مسئولیتش در انفجار، مبلغ ۱۰ میلیون دلار به دولت وقت آرژانتین پرداخت كرده است.
نتیجه تحقیقات بعدی : مصباحی در سال ۲۰۰۳ با ارسال نامه ای به سازمان اطلاعات و امنیت آرژانتین، تمام ادعاهای قبلی خود را انكار و اعلام كرد كه بازجویی هایی كه قاضی از وی به عمل آورده، تماماً یك طرفه و مغرضانه بود و وی دراساس چنین مطالبی را بیان نكرده است.
▪ كارلوس تجلدین : (متهم و شاهد)
موضوع اتهام یا شهادت : یك آرژانتینی معامله گر اتومبیل سرقتی بوده است. وی مدعی شده بود كه اتومبیل بمب گذاری شده متعلق به حزب الله را روبروی مركز آمیا پارك كرده است. وی افسران پلیس آرژانتین را نیز به مشاركت در عملیات متهم ساخت.
نتیجه تحقیقات بعدی : با بازجویی های بعدی دستگاه قضایی آرژانتین، مشخص شده كه او مبلغ ۴۰۰ هزار دلار رشوه از سازمان اطلاعات و امنیت آرژانتین بابت شهادت دروغ گرفته است. وی با حكم دادگاه علنی شماره۳ در سال ۲۰۰۴ از اتهام مشاركت در بمب گذاری تبرئه شد. تجلدین گفت كه هنگام ادای شهادت به عنوان یك مظنون به خاطر بمب گذاری در مقر آمیا تحت فشار بوده است .
▪ آنا بوراگنی (همسر كارلوس تجلدین) ، (متهم و شاهد)
نتیجه تحقیقات بعدی : در بازجویی به اخذ رشوه توسط شوهرش اعتراف كرد اما گفت كه وی نمی دانسته آن وجه به خاطر رشوه است بلكه فكر می كرده به خاطر چاپ كتاب از سوی یك مؤسسه سوئدی است.
▪ آلخاندرو سموریله ( شاهد)
موضوع اتهام : وكیل مدافع پیشین كارلوس تجلدین كه با تحریم گالیانو، به عنوان شاهد مخفی، فرضیه گالیانو را تأیید نمود.
▪ خوان خوزه ریبلی (متهم )
موضوع اتهام یا شهادت : افسر پلیس كه با حكم قاضی گالیانو از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۴ به مدت ۸ سال در بازداشت به سر برد، ریبلی و تعداد دیگری از افسران پلیس از سوی كارلوس تجلدین راننده آرژانتینی به عنوان شریك در عملیات بمب گذاری معرفی شد.
نتیجه تحقیقات بعدی : وی با حكم دادگاه علنی شماره ۳ در سال ۲۰۰۴ از اتهام مشاركت در بمب گذاری تبرئه شد. پس از آزادی علیه قاضی گالیانو، ... اعلام جرم نمود.
▪ ماریو باریو (متهم )
موضوع اتهام یا شهادت : افسر پلیس كه با حكم قاضی گالیانو از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۴ به مدت ۸ سال در بازداشت به سر برد.
نتیجه تحقیقات بعدی : وی با حكم دادگاه علنی شماره ۳ در سال ۲۰۰۴ از اتهام مشاركت در بمب گذاری تبرئه شد.
▪ آنستاسیولئال (متهم )
موضوع اتهام یا شهادت : افسر پلیس كه با حكم قاضی گالیانو از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۴ به مدت ۸ سال در بازداشت به سر برد.
نتیجه تحقیقات بعدی : وی با حكم دادگاه علنی شماره ۳ در سال ۲۰۰۴ از اتهام مشاركت در بمب گذاری تبرئه شد.
▪ رائول اپیارا ( شاهد)
موضوع اتهام یا شهادت : افسر پلیس كه با حكم قاضی گالیانو از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۴ به مدت ۸ سال در بازداشت به سر برد.
نتیجه تحقیقات بعدی : وی با حكم دادگاه علنی شماره ۳ در سال ۲۰۰۴ از اتهام مشاركت در بمب گذاری تبرئه شد.
▪ خانم میریام سالنناس ( شاهد)
موضوع اتهام یا شهادت : ابتدا توسط گالیانو به عنوان متهم بازداشت شد ولی بلافاصله بعد از آزادی، به عنوان شاهد با هویت مخفی، فرضیه گالیانو را مورد تأیید قرار داد.
▪ خانم نیكلاس رومرو ( شاهد)
موضوع اتهام یا شهادت : مدعی دیدن راننده انتحاری قبل از انجام عملیات شده است.
نتیجه تحقیقات بعدی : وی با دیدن تصویر شهید ابراهیم بررو مبارز حزب الله لبنان، گفت شباهت كمی بین عكس و شخصی را كه دیده وجود دارد و او اطمینان ندارد.
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید