یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

موانع ده گانه‌ای که جنگ بر علیه ایران را ناممکن می‌سازد


موانع ده گانه‌ای که جنگ بر علیه ایران را ناممکن می‌سازد
۱) اینکه آقای جرج دبلیو بوش به پایان دوره ریاست جمهوری خود رسیده و اگر چه وی گفت که امکانات دست زدن به جنگ را دارد اما رئیس جمهور در پایان دوره ریاست جمهوری خود، برای دست زدن به جنگ شرایط مناسب را ندارد و عاقلانه نیست در حالیکه در آستانه ترک کاخ سفید است، به اتخاذ تصمیمات مهم و استراتژیک دست بزند. تصمیماتی که آینده اش برای کل جامعه آمریکا نامعلوم و از این نظر باید مسئله شروع جنگ از طرف وی را پایان یافته دید.
۲) عامل دوم، در صعود ستاره بخت باراک اوباما است که نشان دهنده اینست که افکار عمومی مردم آمریکا رغبت به جنگ ندارد و خواستار در پیش گرفتن سیاست های ملایمی نسبت به آنچه که بوش انجام داده، هستند. اوضاع چنین نشان می دهد که دست زدن به جنگ بر علیه ایران مخالفت سریع با آرا اکثریت مردم آمریکا است و بدون شک بوش به این ماجرا جویی دست نخواهد زد.
۳) اینکه آمریکائی ها همیشه ایران را موجب ناراحتی های روحی خود دانسته و اولین حمله ای که آنها برای آزادی گروگانها انجام دادند، با شکست روبرو شد که این خود مانعی برای حمله به ایران است. از این نظر دولت فعلی آمریکا می کوشد از حمله به ایران دوری گزیند و نمی خواهد در دوره پایان ریاست جمهوری شکستی بر شکست های قبلی خود بیافزاید.
۴) بر اساس اطلاعاتی که سازمانهای امنیتی آمریکا در مورد فعالیتهای انرژی هسته ای ، مبنی بر اینکه این فعالیت ها نظامی نمی باشند، و تنظیم کنندگان آن گزارش، هنوز بر صحت گزارش تاکید دارند ، باضافه آنچه که ممکنست نتایج بسیار خطرناکی از نوع آنچه که در عراق بوجود آمد، مانع جدی ایجاد می کند که فعالیت نظامی برعلیه ایران انجام نگیرد. بر این اساس آقای رئیس جمهور با موانع برشمرده دست به ماجراجویی تازه ای نخواهد زد.
۵) دست زدن به این ماجراجویی بنا بدلایل مختلف موفقیت آمیز نخواهد بود زیرا ایرانیان با تجربیاتی که در سالهای گذشته بدست آورده اند، برنامه های پیشگیرانه متعددی را برای به شکست کشاندن هر گونه عملیاتی بر علیه خود اتخاذ کرده اند. آنان بر عملیات دفاعی و مخفی نگاهداشتن مراکز هسته ای خود برنامه های متعددی را بکار گرفته اند و از همه مهمتر نامعلوم بودن نتایج حاصله از حمله به ایران است.
۶) مسئله بعدی اینست که اگر آمریکا به «عملیات نظامی با اسرائیل و یا بدون اسرائیل » بر علیه ایران دست بزند، بدون شک این حمله از طرف ایران پاسخ بسیار کوبنده ای بر علیه اسرائیل در بر خواهد داشت و این پاسخ حدود و ثغورش مشخص نیست ولی بدون شک موجب مشکلات بسیار زیادی برای کشور اسرائیل خواهد شد که جنگ را گسترده تر خواهد نمود، تا جائیکه همه کشورهای خاورمیانه وارد این جنگ خواهند شد. از این نظر بسیار بعید بنظر می رسد که رئیس جمهور آمریکا خود را وارد این ورطه هولناک نماید، در حالیکه در باتلاق عراق همچنان گرفتار است.
۷) اینکه این جنگ ممکنست شروع تازه ای برای یکدوره طولانی از جنگ و خونریزی مابین کشورهای اسلامی و کشورهای غربی شود که تاکنون نظیر آن در تاریخ نبوده است. حتی کسانیکه خود را در صف ایران و طرفدار ایران نمی دانند حمله به ایران را جنگ آمریکا بر علیه یک دولت اسلامی بر نمی تابند و موجب آن می شود که حمله بر علیه اهداف آمریکایی حتی در سرزمین آمریکا گسترش یابد.
۸) حمله به ایران از طرف آمریکا موجب بالا رفتن نجومی قیمت نفت در سراسر جهان خواهد شد که تاثیر بسیار گسترده و منفی بر اقتصاد جهانی خواهد داشت و با تاکید بر اینکه اگر چنین جنگی رخ دهد، بحرانهای اقتصادی جهانی آنچنانی بوجود خواهد آمد که عواقب بسیار خطرناکی در بر دارد.
۹) در عین حال با توجه به اینکه توافق جهانی مبنی بر اینکه ایران نمی بایستی به قدرت اتمی در جهان تبدیل شود،وجود دارد، اما رئیس جمهور آمریکا باید بداند که همه این کشورها مخالف حمله نظامی به ایران هستند. و بوش باید این افکار عمومی جهانی را در نظر گیرد. از این نظر عاقلانه نیست که رئیس جمهور آمریکا با در نظر گرفتن همه این عوامل خطرناک دست به حمله نظامی علیه ایران بزند.
۱۰) چیزی که مانع حمله نظامی آمریکا به ایران می شود اینست که سازمان ملل تصمیمات سیاسی و اقتصادی شدیدی بر علیه ایران اتخاذ کرده که موجب زیر فشار قرار گرفتن اقتصاد ایران و آیت الله ها در این کشور است . همچنین در حال حاضر ارتباطات غیر مستقیمی بین ایرانی ها و آمریکائیها در جریان است و این نشاندهنده آنست که مذاکرات دیپلماتیک همچنان ادامه دارد. با این حساب و با ادامه یافتن مذاکرات دیپلماتیک جایی برای شروع جنگ نیست.
در انتها باید گفت که مسئولین دولت اسرائیل در مورد برخورد با ایران در تنگنای سختی قرار گرفته اند که از سویی به مسیری حرکت می کنند که خود باید به تنهایی تصمیم بگیرند و این تصمیم شان می بایستی در ماههای آینده و قبل از پایان یافتن دوره ریاست جمهوری بوش باشد، یا در غیر اینصورت اگر دست به چنین عملی نزنند، اعتبار خود را زیر سوال برده اند .
انتظار می رود که رهبران اسرائیل در چنین شرایطی طوری عمل نمایند که به کمترین آسیب ها دچار شوند
نوشته پروفسور زکی شا لوم
استاد دانشگاه بن گوریون
و تحلیلگر مرکز مطالعات امنیت ملی اسرائیل
برگردان: احمد مزارعی
منبع : دنیای ما


همچنین مشاهده کنید