جنگ با ایران؛ آنسوی مرز دیوانگی

مایکل بورلیگ می نویسد؛صداهای قدرتمندی که هرروزه با صدای بلندتری از ایالات متحده به گوش می رسند خواهان فوریت بخشیدن به جنگ بر علیه ایران برای متوقف کردن این کشور از دست یافتن به سلاح های اتمی است.
به نقل از دیلی میل ،هفتۀ گذشته گلدن براون درسخنرانی خود در مانسون هاوس، از ایالات متحده به عنوان بزرگترین متحد خود در برابر ایران نام برده و تاکید کرد که برنامه هسته ای ایران نگران کننده است.اما چگونه غرب در واقع خواهد توانست توانمندیهای هسته ای ایران را نابود کند.گزارش زیر یکی از پژوهش های آکادمیک بر روی جنگ و تروریسم است که از طرح های کمپین بوش پرده بر می دارد.
مایکل بورلیگ می نویسد؛دیدن اینکه جنگ به ایران چگونه اغاز شده و ساز آن شروع به نواختن خواهد کرد ، کار دشواری نیست.
افکار عمومی در غرب با تجربه ای که از توجیه سازمان ملل برای حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ داشتند، خدشه دار شده و دیگر به آسانی نمی توانند لفاظی هایی که در رابطه با تهدید قریب الوقوع ایران مجهز به سلاح اتمی مطرح می شود را پذیرا باشند.
از سال ۲۰۰۴ به این سو، آژانس ملی امنیت آمریکا- سیا- به معنای واقعی هیچ منبعی در ایران ندارد، که در رابطه با ایران اطلاعاتی بدهد و همچنین مطمئناً قادر نخواهد بود ، ماهیت اطلاعاتی که از ماهواره ها و دستگاه های ردیابی هوشمند بدست می آیند را اثبات کند. بنابراین تنها راه توجیه هرگونه حمله به ایران ، بمبهای کنار جاده ای خواهند بود که به نحوی از انحا به عراق فرستاده می شوند و عامل اصلی کشتار سربازان امریکایی در عراق هستند و گفته می شود رد پای ایرانی ها در آنها دیده می شود.به موازات آن حادثۀ انفجاردر برج خِبَر در عربستان سعودی به سال ۱۹۹۶ که ۱۹ سرباز امریکایی بر اثر آن کشته شدند ، نیز رد پای ایران دیده می شد.
تلاش های شدید برای ارتباط دادن تمام این بمب گذاری ها با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران که نیروی کمکی رئیس جمهوری ایران محمود احمدی نژاد هستند، توجیه مناسبی برای حمله هوایی به ایران جهت فلج کردن سیستم دفاعی پایگاه های هوایی ایران که به کمک روسیه ساخته شده اند ،خواهد بود.
بر اساس این گزارش،در مجموع ۱۴ پایگاه هوایی و همچنین پایگاه های موشکی مستقر در تنگه هرمز در جنوب ایران که ۲۰ درصد سوخت تامینی جهان از این تنگه می گذرد مستقر شده اند.این حملات ،حملات مقدماتی به پایگاه ها و تاسیسات سپاه پاسداران خواهد بود که بعد از واکنش ایران وارد مرحله حملات هوایی به بسیاری از تاسیسات اتمی ایران خواهد شد.
در این هنگام است که حملات وارد مرحلۀ خطرناک خود می شوند.هدف اصلی در نطنز در ۱۵۰ مایلی تهران قرار دارد. این تأسیسات دارای اتاقهایی[آزمایشگاه ها و تأسیسات اصلی] است که در عمق ۷۵ فوتی زمین قرار دارند که سانتریفیوژها برای تولید ابشارهای هسته ای که از ملزومات ساخت بمب اتمی است در انجا نصب شده اند.
به نقل از دیلی میل ،یکی از گزینه ها این خواهد بود که امریکایی ها از ۳۰۰۰۰ بمب ال .بی ،بیگ بلو [بمبهایی که برای نفوذ در اهداف سخت و بتونی استفاده می شود] که امواج صوتی آن همه چیز را نابود خواهد کرد و دیگر بمب ها ،بمبهای بانکر بوستر ب-۶۱-۱۱ [بمبهای سنگر شکن که همچون مورد قبل قابلیت نفوذ در اهداف بتونی را دارند و زیر سطح منهدم می شوند] استفاده کند.
لازم به ذکر است که سی ان ان در گزارشی در تاریخ ۲۴ اکتبر اعلام کرده بود که پنتاگون از کنگره خواسته تا بودجه ای برای تهیه ۳۰۰۰۰ بمب ال .بی .بیگ بلو، برای حمله به ایران، تخصیص دهد.
وی در ادامه می نویسد؛هرکس که تصور می کند انفجار پایگاه های هسته ای زیرزمین اثرات آشکار و مسلم خود را بر سطح زمین مورد هدف ،نشان نخواهد داد سخت در اشتباه است.بر اساس براورد کارشناسان بمباران هسته ای ایران ،ابرهای قارچی شکل و خیل عظیمی از قربانیان تشعشات رادیو اکتیو، و بیش از ۲۰۰۰۰تلفات به جای خواهد گذاشت.
و به موازات ان از انجا که کشور را هرج و مرج فرا می گیرد ،نیروهای ویژه ای اشوبهای محلی و منطقه ای را دامن خواهند زند. بسیاری از انها در ایران پراکنده اند که به انها عشایر گفته می شود که سران انها قدرت خود را بازیافته و ممکن است به چنین اشوبهایی در ازای پول کمک کنند.
اما اینطور نخواهد بود که ایران دست بر روی دست گذاشته و تماشاگر بماند.
از سال ۱۹۷۹ که جمهوری اسلامی بنیان نهاده شد، ایران بعنوان حامی اصلی تروریسم شناخته شد و آنقدر فراتر رفت تا مراکز اسرائیل و یهودیان را در آرژانتین نیز مورد هدف خود قرار داد.
هفته های گذشته پلیس بین الملل چند تن از مقامات ایرانی را با رای دادگاه پرونده آمیا تحت پیگرد قرار داد، در حالیکه ایران به شدت این اتهامات را رد می کند.
در پاسخ به حملات،ایران حمایت خود را از شبهه نظامیان شورشی شیعه در عراق افزایش داده و شاید از نیروهای انسانی که به خوبی تجهیز شده اند نیز استفاده کند.
به نقل از دیلی میل ،یکی از مقامات امریکایی گفت: اگر ما به ایران حمله کنیم ،جنوب عراق در آتش خواهد سوخت.
وی اضافه کرد ۱۰ روحانی بلندگو بدست مردم را به جنگ فراخوانده و با این اوصاف بصره را که با ترک نیروهای انگلیسی فقط عده کمی از سربازان امنیت انجا را تحت کنترل دارند، بتصرف خود در می آورند.ایران همچنین می تواند رهروان و پیروان شیعی خود در عربستان سعودی و افغانستان را برانگیزد.
انها همچنین کارت حزب الله ،یکی از مرگبارترین سازمان تروریستی در جهان را رو کرده و بازی خواهد کرد. انگاه اعضای حزب الله که مشتاقانه برای عملیات شهادت طلبانه با هم رقابت می کنند، اهداف ایران را در غرب مورد هدف قرار خواهند داد .ایران همچنین حماس را در فلسطین بر خواهد انگیخت تا به اسرائیل در غزه حمله کند.و در حالیکه ایالات متحده مداوماً تاکید دارد که اسرائیل واکنشی نشان نخواهد داد ،و این ادعا را مستند می کند به دهه ۹۰،همانطور که در جنگ خلیج فارس ، اورشلیم زمانیکه راکتهای صدام حسین شهرهای اسرائیل را مورد هدف قرار دادند،از خود عکس العملی نشان نداد. اما این بار بالعکس، انها به اسانی واکنش نشان خواهند داد.
البته در آن واحد ایالات متحده می تواند به سوریه نیز حمله کند.در نتیجه خطر حملات تروریستی در همه جا افزایش خواهد یافت.
سرویس های اطلاعاتی در غرب در رابطه با اینکه ایا جاسوسان ایران درون کشورهای انها پایگاه های سیاه جهت مدیریت اقدامات وحشیانه تروریستی تاسیس کرده اند یا نه هیچ تصوری ندارند.اما چنین حملاتی بسیار محتمل است.انها همچنین نمی دانند که ایران با صدها عضو القاعده از جمله جمله دو پسر اسامه بن لادن که گفته می شود در حبس خانگی و در تهران بسر می برند چه خواهد کرد.
● چه خواهد شد اگر ایران سنگینی بار خود را بر دوش القاعده بیندازد؟
همکاری القاعده با منابع ان در کشورهای بزرگ دورنمای بسیار وحشتناکتری از تامین مالی ان از سوی میلیونرهای عرب حاشیه خلیج فارس و یا اجیر کردن افرادی را برای انتقال ویدئوهای گروه های جهادگرا به بیرون مکتبها و مسجدهای پاکستان،خواهد داشت.
جنگ بر علیه ایران فاجعه امیز و بسیار طاقت فرسا خواهد بود.بنابراین باید با این حقیقت که بجای پا گذاشتن در مسیری که انتهای ان مشخص نیست جسارت بیابیم، همانطور که گلدن براون خواست تا تحریمهای بیشتری بر ایران اعمال شود. اقدامی که -توریس- یعنی حزب محافظه کار نیز از ان دفاع کرد
جامعه جهانی، افراد و برخی نهادها را در ایران به ویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که اخیراً توسط ایالات متحده در لیست سازمانهای تروریستی قرار گرفته را شامل تحریمهای خود نموده است.
اما این تحریمها می توانند با محدود کردن دسترسی ایرانیان به بازارهای بین المللی و نفتی مؤثر تر هم باشند. در واقع ایران علیرغم اینکه یکی از بزرگترین کشورهای تولید کننده نفت است، همواره مقدار قابل توجهی از نیازهای نفتی خود را وارد می کند.تحریمهای موجود ارزش نفت صادراتی ایران را کاهش داده و ایران به ناچار ۴۰ درصد از نفت خود را از کشورهای دیگر تأمین می کند.
تحریمهای شدید ثانویه می تواند بر کشورهایی اعمال شود که همچنان به معاملات تجاری خود با ایران ادامه می دهند، در حالیکه عدم همکاری انها به طور فزاینده ای احتمال وقوع جنگ را افزایش خواهد داد.
به نقل از دیلی میل ،تحریمها اقداماتی نیستند که ایران به راحتی از کنار انها بگذرد و همچنین واکنش ایران در برابر مسدود شدن حسابهای بانکی انها به نسبت متفاوت تر از واکنش انها در برابر اقدام نظامی بر علیه شان خواهد بود.ممکن است، زمانیکه بهای نفت از مرز ۱۰۰دلار گذشت، ایرانیان صادرات نفت را متوقف کرده و یا دست کم از انتقال ان به غرب خودداری کنند.
معهذا در حالیکه فرانسه بریتانیا و المان مقادیر اندکی از نفت ایران را وارد می کنند ،قیمتهای متغیر جهانی نفت بر ما تاثیری نخواهد گذاشت.دیگر کشورها چون ژاپن و ایتالیا که به ترتیب ۱۲و ۹درصد نفت خود را از ایران خریداری می کنند نیز در صورت همکاری با غرب بر علیه ایران ضربه سخت تری به تهران وارد خواهند کرد[یعنی ضربه ای سخت تر از قطع صدور نفت ایران به کشورهایشان].
بیش از پیش این تحریمها زمانی اثر خود را نشان خواهد داد، که دو کشور چین و روسیه با شورای امنیت سازمان ملل همکاری کنند .رضایت و یا عدم رضایت ایالات متحده برای این کشورها از اهمیت چندانی برخوردار نیست .البته تا حدی جای امیدواری وجود دارد.
نگرانی های پوتین در رابطه با توانایی ایران در ایجاد اشوب بین مسلمانان جنوب روسیه و همسایگان ان جسارتی به روسیه خواهد داد تا بازیهای سیاسی را به کناری نهاده و به خاطر ایجاد ثبات در جهان ،بر علیه ایران وارد عمل شود.
تحریمها ممکن است کند و ناقص باشند اما وجود انها تاثیرات سیاسی خود را خواهد داشت.
مخالفت بر علیه احمدی نژاد در طیفهای گوناگونی از دانشجویان گرفته تا محافظه کاران که احمدی نژاد انها راخیانتکار نامیده، کاملاً محسوس است .محافظه کاران براین باورند که سیاستهای احمدی نژاد کشور را به ورطۀ نابودی کشانده و خشم خود را از بیانات وی در رابطه با نابودی اسرائیل ابراز کرده اند.
" خیانتکاران " مورد هدف احمدی نژاد،اشخاص ذی نفوذی مانند رؤسای جمهور پیشین و همچنین مذاکره کننده ارشد ایران علی لاریجانی که ماه گذشته به دلیل مخالفت با سیاستهای احمدی نژاد استعفا داد،هستند.
اگر این شکافها نتیجه فشارهای صلح امیز غرب بوده باشند در انصورت شعله ورتر کردن هیزم جنگ ایرانیان و سوری ها به واسطۀ جنگی که عامل آن برنامه های مشکوک هسته ای ایران و عدم اطمینان جامعۀ جهانی به صحت رفتار ایران و در نتیجه غیر قانونی انگاشتن فعالیتهای ایران از سوی سازمان ملل شده است، دیوانگی خواهد بود .
از طرفی گزارشی که روز گذشته از سوی آژانس بین المللی انرژی اتمی ارائه شد، نشان داد که ایران بازی خود با بازرسان را اغاز کرده اند.
گرچه بسیار بعید به نظر می رسد که ایران کرنشی از خود نشان دهد، به این معنا که ایران تکذیب کند، انرژی هسته ای را به منظور تامین برق شهری می خواهد ، بسیار دشوار خواهد بود .[ایران بگوید که انرژی اتمی را برای سلاح اتمی می خواهد!]انها می خواهند برتری فرهنگ ایرانی را بر همسایگان عرب خود به اثبات برسانند و نفت بیشتری از طریق تولید برق به واسطه انرژی اتمی ،بفروشند.
روسیه و کشورهای حاشیه خلیج فارس هر دو به ایران پیشنهاد داده اند غنی سازی اورانیوم مورد نیاز ان در نیروگاه های موجود در روسیه ویا سوئیس انجام بگیرد .البته دریافته ام که برخی عناصر در رژیم ایران بدون شک خواهان بمب هستند، و بویژه خواهان ۲۰۰عدد بمب هستند تا بتوانند با توانایی اتمی اسرائیل برابری کنند.
اما اگر کوششها در متقاعد کردن کیم جونگ ایل رهبر کرۀ شمالی در متوقف کردن وی از ادامۀ فعالیتهای او در ساختن بمب اتمی ،مثمر ثمر بود، یافتن راه حلی دیپلماتیک در رابطه با پروندۀ هسته ای ایران نیز که به ان اجازۀ تولید برق از انرژی هسته ای داده، لیکن خواهان توقف پروژه ای است که به واسطه ان رقابت هسته ای از قاهره تا ریاض را بوجود می آورد ،ممکن خواهد بود.
چرا که دیگر کشورها در خاورمیانه تمایلی به تحمل نتیجۀ ناخواسته جنگ عراق، که همانا اشتیاق ایران برای تبدیل شدن به قدرت بزرگ در منطقه است، را ندارند.
به نقل از دیلی میل ،مایکل بورلیگ در انتها می نویسد: احتمال اینکه ایران دوباره جایی برای خود در جامعه جهانی در عوض متوقف کردن ارزوی خویش که همانا خودکشی هسته ای است بالواقع همان استراتژی است که گلدن براون باید در پی ان باشد تا پیش از انکه غرب در ورطه فاجعه دیگری در جهان اسلام که منشا تروریسم است فرو رود، از وقوع آن جلوگیری کند.
پیش از انکه اشخاصی جنگی را به راه اندازند هر یک از گزینه ها باید به دقت مورد بررسی قرار گیرند چرا که در صورت وقوع چنین جنگی ،فجایعی که از آن بارخواهد امد حتی قابل تصور نیست.

گلچهره کوشا

منبع : انتخاب