جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

شانس فرانسه


شانس فرانسه
هیچ انتخابات ریاست جمهوری در فرانسه طی ۵۰ سال گذشته به اندازه انتخابات امسال فرانسه كه دور اولش ۲۲ آوریل برگزار می‌شود، غیر قابل پیش‌بینی نبوده است. البته تاكنون همه نظرسنجی‌ها حاكی از آن بوده است كه نیكولا ساركوزی، نامزد حزب حاكم كه حزب اتحاد میهنی راست میانه نام دارد، پیشرو است. اما این احتمال وجود دارد كه حمایت از او بیش از حد جلوه داده می‌شود درست همانطور كه حمایت از ژان ماری لوپن نامزد راست افراطی این انتخابات ممكن است كمتر از واقعیت نشان داده شود. افزایش آمار حمایت از فرانسوا بایروی میانه رو كه حدود یك‌درصد از سگولن رویال سوسیالیست پیشی گرفته است، بر ابهامات این انتخابات افزوده است و در شرایطی كه تنها یك هفته تا دور اول انتخابات باقی مانده است، از هر پنج رای دهنده دو نفر هنوز تصمیمی در مورد رای خود نگرفته‌اند.
این انتخابات از اهمیت بسزایی برخوردار است. فرانسه دومین عضو بزرگ ناحیه یورو و خانه ده شركت از پنجاه شركت بزرگ اروپا است. اما این كشور در مشكلات عمیقی فرو رفته است. این كشور كندترین رشد اقتصادی را در میان اقتصادهای بزرگ اروپایی دارد. یعنی وضعیتی كه نیمی از تولید ناخالص داخلی در آن بلعیده شده، طی ده سال اخیر بدهی دولت به سریع‌ترین رشد در سطح اروپای غربی صعود كرده است و مهمتر از همه، نرخ بیكاری به بالاترین حد صعود كرده است. طی ۲۵ سال اخیر سرانه تولید ناخالص داخلی فرانسه از هفتمین رتبه در جهان به هفدهمین رتبه جهانی تنزل یافته است.
وضعیت بد حومه شهرها كه منزلگاه بسیاری از جوانان بیكار از اقلیت‌های قومی است، در سال ۲۰۰۵ به آشوب‌های منطقه‌ای انجامید و از خود مشكل جدیدی بر جای گذاشت كه به تازگی در یك ایستگاه قطار در شهر پاریس دوباره شعله گرفت.
یاس و سرخوردگی رای دهندگان فرانسوی نه تنها در نظرسنجی‌های انتخاباتی جلوه‌گر شده است، بلكه در رد قانون اساسی اتحادیه اروپا در سال ۲۰۰۵ نیز مشهود بود. گفته می‌شود آنها بار دیگر دولتی چون دولت كنونی را برای ربع قرن آینده انتخاب نخواهند كرد.
عاجل‌ترین درمان برای این وضع بیمار فرانسه آن است كه اقتصاد این كشور سریع‌تر رشد كند كه آن هم نیازمند آزادسازی شدید بازار كار و محصولات، رقابت بیشتر و حمایت كمتر، مالیات كمتر و كاهش هزینه‌های دولتی در كنار تحول خدمات عمومی متزلزل این كشور است.
هیچیك از این نیازها طی ۲۶سال اخیر و در دوران ریاست‌جمهوری فرانسوا میتران از جناح چپ و ژاك شیراك از جناح راست به طور جدی مورد توجه قرار نگرفتند. اما این دوران زمانی بود كه سایر كشورهای اروپایی، از جمله انگلیس، اسپانیا، هلند و ایرلند خود را برای شرایط بهتر مهیا كردند و همچنان در حال احیای الگوهای اجتماعی و نظام‌های رفاهی خود هستند. همین موضوع است كه برای رییس جمهوری بعدی فرانسه بزرگ‌ترین چالش پیش رو محسوب می‌شود.
● بدترین، بدتر، بد
نامزدهای ریاست جمهوری فرانسه چه وضعیتی دارند؟ تنها سه نفر از ۱۲نامزد از پیشتازان جدی انتخابات هستند. نفر چهارم كه احتمال دارد به جمع سه نفر پیشتاز بپیوندد، آقای لوپن است. او رهبر قدیمی حزب نژاد‌پرست جبهه ملی است كه فرانسه را به خاطر كنار زدن نامزد سوسیالیست در برابر ژاك شیراك در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۲ مورد سرزنش قرار داده است.
ارقام مربوط به نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد كه آرای طرفداران لوپن امروز بهتر از مرحله مشابه در انتخابات آن زمان است. برای فرانسه و تصویری كه از این كشور به نمایش گذاشته می‌شود حیاتی است كه لوپن این بار از دور دوم انتخابات محروم بماند.
خانم رویال در دور دوم انتخابات یك سرمایه محسوب می‌شود كه این انتخابات را به میدانی رضایتبخش برای تقابل جناح‌های راست و چپ بدل می‌كند. البته او جاذبه‌های دیگری هم در این انتخابات دارد: او اولین زنی است كه یك مدعی جدی برای ریاست جمهوری این كشور محسوب می‌شود. او كسی است كه تابوهای سوسیالیست‌ها را با ستایش از تونی بلر انگلیسی و انتقاد از دولت فرانسه برای تحمیل حداكثر ۳۵ ساعت كار در هفته شكست. البته متاسفانه سیاست‌های او حتی با استانداردهای مدرن هم متناقض به نظر می‌رسد. او در اقتصاد پشت همه معیارهای جناح چپ محكم ایستاده است و از آنها حمایت می‌كند از جمله این موارد می‌توان به دخالت دولت، حمایت افراطی از نیروی كار و مالیات زیاد اشاره كرد.
در كنار خانم رویال میانه‌گرایی چون بایرو قرار دارد. پیشنهادات او برای كاهش بدهی‌های دولت معقول‌تر از پیشنهادات خانم رویال و حتی آقای ساركوزی به نظر می‌رسد. اما او نتوانسته است تبلیغی برای بازار آزاد ارائه دهد. او به طرز ناراحت‌كننده‌ای به یارانه‌های بخش كشاورزی و مداخله دولت معتقد است. به علاوه هیچ معلوم نیست كه او چگونه می‌خواهد دولت تشكیل دهد چون حزب میانه‌گرای او بسیار كوچك است و تلاش ناموفق او برای جذب رهبرانی از دو جناح چپ و راست كه طرز فكرهایی نزدیك به هم دارند باعث شده است حزب او از كمترین حد انسجام برخوردار باشد.
● كدام شانس بیشتری دارند؟
به راستی چه عاملی است كه باعث می‌شود ساركوزی در شرایط بهتری قرار داشته باشد. به‌رغم سایرین و با وجود آنكه او مدتی طولانی به عنوان وزیر دولت شیراك خدمت كرده است، او هیچ مقاومتی در برابر پذیرش این واقعیت كه فرانسه نیاز به تغییرات شدید دارد، از خود نشان نداده است. پدر او یكی از اشراف مجارستان بود كه به فرانسه مهاجرت كرد.
او به وضوح آمریكا را مورد تحسین قرار می‌دهد و درباره رنسانس اقتصادی بریتانیا با احترام و تقدیر سخن می‌گوید. ساركوزی در برنامه‌های اولیه خود مسائلی چون آزادسازی بازار، معافیت مالیاتی شركت‌ها و درآمدها و تعدیل حقوق بازنشستگی بخش‌های دولتی را مطرح ساخته است.
اما دو تردید در مورد ساركوزی وجود دارد. براساس آنچه او در دوران خدمتش به عنوان وزیر اقتصاد نشان داد، بیشتر سیاست‌های اقتصادی او همانند سیاست‌های اقتصادی سنتی فرانسه بوده است یعنی اعمال یك سیاست قوی صنعتی، حمایت از صنایع داخلی و حتی مداخله در قیمت‌های سوپرماركت‌ها. به تازگی او برای پاسخ به سرزنش‌های فراوانی در زمینه مشكلات خود ساخته فرانسه به بانك مركزی اروپا احضار شد.
بعید به نظر می‌رسد چنین پوپولیسم اقتصادی در انتخاباتی كه مدت‌ها است وعده‌هایی برای متحول‌كردن بازار می‌دهد، به پیروزی رسد. اما دومین نكته‌ای كه از جذابیت‌های ساركوزی در این انتخابات می‌كاهد نوعی بومی‌گرایی است كه در نظریاتش راجع به مهاجران و هویت ملی منعكس شده بود. حامیان او می‌گویند او باید بتواند رای‌دهندگان لوپن را كاهش دهد. اما او این روزها در میان مهاجران از محبوبیت بسیار كمی برخوردار است و به‌رغم لوپن هنگام تبلیغات انتخاباتی‌اش كمترین جای پایی را برای خود در میان جمع آنها بر جای گذاشته است.
وقتی او وزیر كشور بود علاقه‌ زیادی برای بررسی راه‌های بهبود زندگی مسلمانان فرانسه از خود نشان می‌داد اما به عنوان یك نامزد ریاست جمهوری از هر گونه صحبتی در این باره تاكنون خودداری كرده است.
شاید همین مساله توضیحی كافی برای سیاست خارجی ساركوزی باشد چون او در برابر پیوستن تركیه به اتحادیه اروپا مخالفتی شدید از خود نشان داده است.
اما در برابر ساركوزی خانم رویال با شجاعت از عضویت تركیه در این اتحادیه حمایت كرده است.
ولی به نظر نمی‌رسد این مساله برای حداقل یك دهه به محك آزمایش گذاشته شود و در مورد سایر مسائل اتحادیه اروپا مانند آینده قانون اساسی آن ساركوزی رویكردی حساس‌تر و قاطعانه‌تر از رقبای اصلی خود اختیار كرده است.
علاوه بر همه اینها در میان این نامزدها احتمال دارد او از همه بیشتر روابط نه چندان خوب فرانسه با آمریكا را بهبود بخشد.
براساس آنچه در طول خدمت او و فعالیت‌های انتخاباتی‌اش مشاهده شد ساركوزی كمتر یك آزادیخواه معتقد است و بیشتر یك عملگرای تندخو به نظر می‌رسد.
با وجود همه اینها در‌حال‌حاضر او تنها نامزدی است كه به اندازه كافی «گسیختگی» خود را با عملكرد گذشته‌اش نشان داده است و این همان چیزی است كه فرانسه پس از سال‌‌های متمادی به آن نیازمند است.
گفته می‌شود كه فرانسه از زمانی به زمان دیگر توسط انقلاب به پیشرفت می‌رسد اما هرگز برای اصلاحات برنامه‌ریزی نمی‌كند.
حداقل ساركوزی این شانس را دارد كه ثابت كند این گفته صحت ندارد.
مترجم: شادی آذری
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد


همچنین مشاهده کنید