شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

آمریکای مرکل آمریکای اشتاین‌مایر


آمریکای مرکل آمریکای اشتاین‌مایر
زمانی که باراک اوباما بچه بود و تازه داشت از اوضاع دنیای اطرافش سر در می‌آورد، فهمید که یک آلمان شرقی داریم و یک آلمان غربی. بعدها دیوار برلین سقوط کرد و آلمان متحد شد. اما این روزها که اوباما به ریاست‌جمهوری آمریکا رسیده دوباره باید به دیدگاه دوران کودکی‌اش برگردد؛ سیاست آلمان در قبال آمریکا باز هم <دوپاره> شده و خبری از ائتلاف متحد نیست.
یک طرف مساله آنگلا مرکل صدراعظم آلمان است که نمی‌خواهد چندان به آمریکا روی خوش نشان دهد و در طرف دیگر فرانک والتر اشتاین‌مایر وزیر امور خارجه آلمان است که می‌خواهد به خوبی با رئیس‌جمهور جدید آمریکا کنار بیاید. این تحلیلی است که هفته‌نامه اشپیگل آلمان از اوضاع فعلی سیاست این کشور در قبال آمریکا ارائه می‌دهد. بنا بر گزارش اشپیگل، شکاف سیاسی امروز در آلمان ربطی به شرقی و غربی بودن ندارد. مساله این است که با روی کار آمدن دولت جدید آمریکا، مرکل می‌خواهد منتظر سیاست‌های اوباما بماند و به وضوح در تلاش است از هر جور ذوق‌زدگی و روی خوش نشان دادن اضافی به آمریکا پرهیز کند.
او حتی آمادگی ندارد که یکی از مهم‌ترین مسائل مورد بحث میان آمریکا و اروپا -یعنی تعیین تکلیف زندان گوانتانامو- را هم مطرح کند و در موردش موضع بگیرد.
درست در نقطه مقابل او فرانک والتر اشتاین‌مایر وزیر امور خارجه آلمان قرار دارد که جزو طرفداران اوباما است. او حتی در مورد تعطیلی زندان گوانتانامو و عواقب آن هم اظهارنظر کرده و گفته که آلمان می‌تواند برخی از زندانیان گوانتانامو را بپذیرد.
اما در این میانه، مشکل بزرگی پیش روی اوباما قرار گرفته: <اینکه او با کدام آلمان طرف است.> از زمان به قدرت رسیدن اوباما در آمریکا مذاکرات تلفنی میان مرکل و اوباما و نیز اشتاین‌مایر و هیلاری کلینتون در جریان بوده است. اما هنوز هم آلمان مثل یک معمای حل نشده برای دولت جدید آمریکا باقی مانده است. کدام بخش از دولت ائتلافی بزرگ آلمان - سوسیال دموکرات‌ها یا دموکرات مسیحیان- ابتکار عمل را در رابطه با آمریکا به دست خواهند گرفت؟ ‌
این کنجکاوی البته متقابل هم هست. آلمان خیلی دوست دارد بداند که دولت اوباما درخصوص چالش‌هایی مثل افغانستان، ‌پاکستان، ایران و عراق چه موضعی خواهد گرفت. البته چگونگی مقابله با بحران اقتصادی جهانی و رکود اقتصاد آمریکا نیز از مواردی است که رویکرد اوباما در مورد آنها اهمیت زیادی دارد. ‌ در این میان بعضی‌ها معتقدند آنگلا مرکل تلاش کرده که روی کار آمدن اوباما در آمریکا را کم‌اهمیت جلوه دهد و به این ترتیب، انتقاداتی را هم که از سیاست‌های نسبتا منفعل خودش در عرصه سیاست خارجی مطرح شده، خنثی کند. اما واقعیت این است که آنگلا مرکل یکی از حامیان تقویت اتحاد میان کشورهای دو سوی اقیانوس اطلس است و با این وجود، احتمال دارد که بی‌اعتمادی او به بازی‌های سیاسی، موضع وی را در عرصه جهانی به خطر بیندازد. آنچه از اوضاع فعلی بر می‌آید این است که مرکل از گرم شدن بی‌هدف مناسبات آلمان و آمریکا از طریق اشتاین‌مایر هراس دارد. جالب اینجا است که اشتاین‌مایر پس از مناسبات نه‌چندان گرمش با کاندولیزا رایس همتای سابقش، اکنون مناسبات گرم‌تری را با هیلاری کلینتون آغاز کرده و می‌خواهد این مساله را نماد بهبود کلی مناسبات با آمریکا نیز معرفی کند.
اشتاین‌مایر درواقع اوباما را بخشی از جنبش بزرگ‌تر سوسیال دموکرات‌ها در سطح جهان به شمار می‌آورد و در مقابل، مرکل را از لحاظ سیاسی نزدیک به حلقه جمهوریخواهان آمریکا تلقی می‌کند. در همین راستا و در شرایط فعلی، اشتاین‌مایر حس می‌کند که می‌تواند خود را در کنار رئیس‌جمهور جدید آمریکا به‌عنوان صدراعظم جدید آلمان تصویر کند و برگ برنده را در داخل آلمان به دست بگیرد. ‌
در چنین شرایطی، شکی نیست که اگر آلمان بخواهد با دو رویکرد در مقابل آمریکا ظاهر شود نتیجه‌ای به دست نخواهد آمد.
در موقعیتی که اکثر کشورهای جهان به دنبال بازنگری در مناسبات خود با آمریکا و در پیش گرفتن رویکردی نو در قبال دولت اوباما هستند، ‌جدا شدن راه مرکل و اشتاین‌مایر هیچ توجیه منطقی ندارد.
شاید بتوان سفر آینده اوباما به آلمان را هم در همین چارچوب تحلیل کرد.
قرار است اوباما در اوایل ماه آوریل سفری به آلمان داشته باشد و در نشستی شرکت کند که برای بزرگداشت شصتمین سالگرد تاسیس ناتو برگزار می‌شود. اما نکته جالب ماجرا این است که اوباما در این سفر به برلین نخواهد آمد ولی پیش از انتخاب شدنش به عنوان رئیس‌جمهور آمریکا در این شهر سخنرانی کرده بود. انگار مناسبات آمریکا و آلمان هم از آن زمان تاکنون تغییر قابل توجهی را شاهد نبوده است.
فرزانه سالمی
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید