جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

ایالات متحده اروپا!


ایالات متحده اروپا!
کشورهای اروپایی که در جنگ دوم جهانی لطمات بسیاری را متحمل شده بودند از یک سو و ایالات متحده که برای جلوگیری از توسعه فعالیت های شوروی فعالیت می کرد، از سوی دیگر، تشکیل اتحادیه اروپا را در دهه ۱۹۵۰ پایه گذاری کردند. این همکاری ها که در ابتدا جنبه اقتصادی و سیاسی داشت با افزایش اعضا به بازیگری مهم در قاره سبز و عرصه جهان مبدل شد که بقای خود را در اتحاد فراگیر جست وجو می کرد. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و حذف خطر کمونیسم حوزه فعالیت اتحادیه را به بلوک شرق افزایش داد چنانکه اعضای آن از ۱۹ عضو به ۲۷ عضو افزایش یافت. نکته مهم در تحولات اخیر اروپا رویکرد اتحادیه به اتخاد فراگیر وحل اختلافات گذشته است. اکنون محورهای اصلی نشستهای ۲۷ عضو اتحادیه و حتی شعار و برنامه روسای دوره ای آن، حل بحران ها یی نظیر قانون واحد، رشد و توسعه فراگیر، ایجاد نیروی امنیتی واحد بدون ناتو و آمریکا و ... می باشد. تحرکات آنها برای اتحاد تابدان حد است که برخی از کشورها خواستار تعیین رئیس جمهور برای اتحادیه شده اند که هماهنگ کننده تمام امور باشد. برخی از آنها نظیر انگلیس و فرانسه، تونی بلر، نخست وزیر پیشین و نماینده کنونی کمیته چهار جانبه صلح خاورمیانه را برای این سمت پیشنهاد داده اند تا عزم خود را برای تحقق این امر به نمایش گذارند. این تحرکات که می توان از آن با نام احیای اروپا یاد کرد درحالی صورت می گیرد که:
۱) اروپایی ها که در قالب ناتو فعالیت هایی را در مناطق بحران نظیر بوسنی و برخی کشورهای تازه استقلال یافته اجرا کرده بودند، در اولین ماموریت خارج از خانه وارد افغانستان شدند. هرچند آنها این امر را موقعیتی برای ارتقای جایگاه جهانی خود می دانند اما ناکامی های آنها این طرح را با شکست مواجه ساخت. آنها در گرداب سیاستهای آمریکا تمام توان اقتصادی، سیاسی و نظامی خود را در افغانستان به کار بستند ولی در داخل با چالشهایی مواجه شده اند که آنها را از مسیر توسعه باز داشته است. اکنون اروپایی ها برای خروج از سرخوردگی جنگ افغانستان رویکرد اصلاحات را در پیش گرفته اند تا سرپوشی برای ناکامی های آنها بویژه در افغانستان باشد.
۲) اروپا که در دوران جنگ سرد عرصه رقابت و سدی میان آمریکا و روسیه بود بار دیگر خود را در مسیر تکرار تاریخ مشاهده می کند. از یک سو آمریکا باطرح استقرار سپر موشکی و حفظ نیروهایش در اروپا برای حفظ سلطه اش براین قاره تلاش می کند و از سوی دیگر روسیه بااعمال فشارهای سیاسی و اقتصادی بویژه در بخش انرژی، اروپا را در تنگنا قرارداده است.
اروپایی ها برای خروج از بن بست ایجاد شده برآنند تا به احیای توانایی های خود بپردازند تا شاید بدین وسیله در این عرصه رقابت به منافع خود دست یابند. آنها از شرایط تقابل روسیه و آمریکا برای اجرای اهداف خود بهره برداری می کنند. در این میان آنها برآنند تا از اختلافات موجود برای کاهش همکاری با ناتو نیز بهره برداری کنند و با تشکیل نیروهای امنیتی واحد به نوعی در عرصه رقابت نظامی جهانی نیز حضور یابند. تحرکات نظامی آمریکا و روسیه که به امور هسته ای رسیده از دلایل رویکرد اروپا به نظامی گری مستقل از ناتو می باشد که در شرایط بحرانی کنونی برای ایجاد آن کوشش می کنند.
۳) نکته مهم در تحولات داخلی اروپا افزایش تعداد بازیگران و درخواست های سایر کشورها برای عضویت است. این افزایش که چالشهای فرهنگی و سیاسی و نگرشی به همراه داشته قدرت های ملی نظیر آلمان، انگلیس، فرانسه و ایتالیا را برآن داشته تا با انجام اصلاحات فراگیر و دگرگون ساختاری در اتحادیه ضمن ایجاد هماهنگی میان اعضا قدرت خویش را برسایر کشورها حفظ و به نوعی از تشکیل بازیگران جدید جلوگیری کنند. آنها بر انحصار قدرت خود در اتحادیه اروپا اصرار داشته اند که اعتراضات کشورهای کوچک را به همراه داشته است.
۴) تحولات جهانی بیانگر حضور بازیگران مقتدر و متحد در عرصه بین الملل است که منافع اروپا را تحت الشعاع قرار می دهد. حضور بازیگران انفرادی نظیر چین، روسیه، آمریکا، ژاپن و اتحادیه هایی نظیر آمریکای لاتین، آفریقا ، شرق آسیا و ... این حقیقت را برای اروپا آشکار می سازد که عدم اتحاد به منزله حذف شدن در جمع بازیگران است. اروپا برای فرار از این بن بست رویکرد ایالات متحده اروپا را در پیش گرفته تا بدین وسیله منافع خود را در عرصه جهانی حفظ واز سایر رقبا دور نماند.
با تمام این تفاسیر عدم تمایل تمام بازیگران اروپایی به حضور در جمع ایالات متحده اروپا، تفاوت های فرهنگی و اجتماعی، رویکردهای منطقه ای کشورهای اروپای شرقی که برگرفته از تفکرات دوران جنگ سرد و همگرایی با روسیه است، سیاستهای آمریکا برای ادامه بحران در اروپا برای حفظ نظام سلطه وا داشتن آنها به همکاری ، اعتراضات روسیه به فعالیتهای اروپا در شرق، بحران های اقتصادی و عدم توسعه همگانی، منافع انحصاری قدرت های بزرگ نظیر انگلیس، آلمان و فرانسه که مغایر با سایر کشورها است و ... موانعی هستند که مانع از تحقق اهداف اتحادیه در کوتاه مدت می شود. این مسائل می تواند عدم تحقق اهداف اتحادیه اروپا در بخشهای نظامی و سیاسی را به همراه داشته باشد هرچند در زمینه قانون اساسی و امور اقتصادی می توانند به دستاوردهایی نائل آیند.
صبح‌ صادق
علی تتماج
منبع : سایت بصیرت


همچنین مشاهده کنید