سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

تاریخ پردروغ آمریکا


تاریخ پردروغ آمریکا
حال كه بیشتر مردم آمریكا متوجه غیرقانونی بودن جنگ های بوش شده اند و اعتماد خود را نسبت به دولت و سیاست های او از دست داده اند و حال كه شواهد و اسناد كافی مبنی بر مردم فریبی سیاست های دولت بوش موجود است باید پرسید: چگونه مردم آمریكا به این آسانی فریب بوش را خوردند؟
پاسخ این سؤال نشان می دهد كه چرا مردم آمریكا از سیاست های بوش و حمله وی به عراق حمایت كردند.
یكی از نمونه های بارز ساده لوحی رسانه ای آمریكا، عكس العمل این رسانه ها نسبت به سخنرانی ژنرال «كالین پاول» در فوریه ۲۰۰۳ و یك ماه قبل از حمله آمریكا به عراق است.
وی در سخنرانی خود در شورای امنیت نسبت به وجود اسناد و شواهد ماهواره ای، تصویری و صوتی درباره تسلیحات هسته ای عراق هشدار داد. روزنامه نیویورك تایمز بدون اطلاع از صحت اظهارات وی در مدح سخنان ژنرال پاول سنگ تمام گذاشت و روزنامه واشنگتن تایمز نیز نوشت، پس از سخنان پاول هیچ شكی وجود ندارد كه كشور عراق دارای تسلیحات كشتار جمعی است
برای ساده لوحی رسانه های جمعی آمریكا تنها دو عامل اساسی وجود دارد كه یكی از آنها به فرهنگ ملی آمریكا مربوط است و دیگری در آسیب پذیر بودن رسانه ها در برابر دروغ های دولت ریشه دارد. دروغ هایی كه معمولاً به قیمت جان هزاران انسان بی گناه می انجامد.
مردم آمریكا تنها در صورت درك كامل عوامل فوق می توانند خود را از فریبكاری های دولت مصون نگاه دارند. یكی از دلایل فریب خوردن مردم آمریكا به زمان و فقدان دورنمای تاریخی ارتباط دارد و دلیل دوم نیز به مكان و ناتوانی مردم آمریكا در ترك عقاید و عادات ناسیونالیسم مربوط است. مردم آمریكا به غلط تصور می كنند كه این كشور مركز جهان است و آنها مردمی شرافتمند، قابل ستایش و از دیگر انسان ها برتر و بهتر هستند!
ناآگاهی مردم آمریكا از تاریخ واقعی كشور خود و نه دروغ هایی كه به اسم وقایع تاریخی در مدارس این كشور تدریس می شوند، باعث شده است آنها برای سیاستمداران خونخوار این كشور هدف سهل الوصولی باشند و به آسانی از سوی این سیاستمداران فریب بخورند. ناآگاهی مردم آمریكا از تاریخ واقعی خود باعث شده است رئیس جمهور كنونی این كشور به راحتی به دروغ متوسل شود و ادعا كند كه كشور آمریكا و «دموكراسی» در خطر است.
اگر مردم آمریكا از تاریخ واقعی این كشور اطلاع داشتند و می دانستند كه چگونه رؤسای جمهور این كشور بارها و بارها با توسل به دروغ و حیله، سیاست های خود را از پیش برده اند، شاید به این آسانی فریب این دولتمردان را نمی خوردند. حتی كسانی كه ادعا می كنند از ریاكاری دولت آمریكا مطلع هستند و تاكنون فریب سیاستمداران این كشور را نخورده اند باید برای آگاهی دیگران و افشای بدطینتی مقامات بلندپایه این كشور، این وقایع تاریخی را بازگوكنند.
یادآوری دروغ های «پالك»، رئیس جمهور وقت آمریكا در سال ۱۸۴۶و جنگ با مكزیك مثال خوبی برای عوام فریبی دولت آمریكاست. در این زمان نه كشور مكزیك، بلكه «پالك» باعث شد خون تعداد بی شماری از مردم آمریكا به روی خاك آمریكا ریخته شود و برده داری بیش از نیمی از خاك مكزیك را فرا بگیرد.
«مك كینلی»، رئیس جمهور وقت آمریكا در سال ۱۸۹۸ نیز برای حمله به كوبا به دروغ متوسل شد و با ادعای اینكه قصد دارد كوبا را از سلطه اسپانیا نجات دهد، به این كشور حمله كرد. اما واقعیت این بود كه آمریكا قصد داشت با خارج كردن اسپانیا از كوبا راه را برای سوددهی كلان شركت های آمریكایی، از جمله «یونایتد فروت»، هموار كند. وی همچنین برای حمله به فیلیپین نیز به مردم آمریكا دروغ گفت و ادعا كرد برای متمدن كردن مردم این كشور به فیلیپین حمله می كند. در حالی كه او قصد داشت كشور با ارزش اقیانوس آرام را تحت سلطه خود درآورد.
«وودرو ویلسون»، رئیس جمهوری كه در كتاب تاریخ از وی به عنوان یك آرمان گرا یاد می شود نیز برای شركت در جنگ جهانی اول به حربه همیشگی سیاستمداران آمریكایی متوسل شد و اعلام كرد برای استقرار صلح و دموكراسی در جهان وارد جنگ می شود. در حالی كه قصد واقعی وی فراهم كردن مقدمات استقرار امپریالیسم غربی بود.
«هری ترومن» نیز برای توجیه، بمباران شهر هیروشیما در ژاپن مدعی شد این شهر یك هدف نظامی بوده است.
تمامی سیاستمداران آمریكا درباره جنگ ویتنام به دورغ متوسل شدند: «كندی» درباره وسعت درگیری نیروهای آمریكا در این جنگ، «جانسون» درباره خلیج «تونكین»، «نیكسون» درباره بمباران مخفیانه كامبوج دروغ گفتند. تمامی افراد فوق به دروغ اظهار كردند كه جنگ ویتنام برای آزادی این كشور از چنگال كمونیسم آغاز شده است، در حالی كه آنها قصد داشتند از ویتنام به عنوان یك پایگاه نظامی در قاره آسیا استفاده كنند.
ریگان برای حمله به گرانادا به دروغ ادعا كرد این كشور برای امنیت آمریكا تهدید جدی محسوب می شود.
بوش پدر نیز برای حمله به پاناما كه به قتل هزاران تن از مردم بی گناه این كشور انجامید، به دروغ متوسل شد. وی همچنین برای حمله به عراق در سال ۱۹۹۱ به دروغ اظهار كرد قصد دفاع از كویت را دارد، در حالی كه فقط برای دستیابی به منابع ارزشمند نفتی خاورمیانه، جنگ اول خلیج فارس را آغاز كرد.
با توجه به دروغ هایی كه رؤسای جمهور آمریكا برای توجیه جنگ افروزی خود ابراز كرده اند باید پرسید چرا مردم آمریكا هنوز تحت تأثیر این دروغ ها قرار می گیرند و فریب رئیس جمهور كنونی آمریكا را می خورند؟
آیا زمان آن نرسیده است كه مردم آمریكا به سیاست های جاه طلبانه دولتمردان آمریكایی پایان دهند و بیش از این زیر بار سیاست هایی نروند كه به قیمت جان انسان ها تمام می شود؟
مرور صحیح تاریخ آمریكا نكته مهم دیگری را نیز نشان می دهد كه آگاهی از این نكته می تواند مردم آمریكا را در قبال عوام فریبی های دولتمردان این كشور مصون نگه دارد.
مرور دوباره تاریخ نشان می دهد كه به رغم ادعای دولتمردان آمریكا، تمامی مردم این كشور از حقوق یكسان برخوردارند، در حالی كه به قول «چارلز بیرد»، تاریخ نگار قرن گذشته، قانون اساسی آمریكا درباره طبقه كارگر و محروم جامعه به اجرا درنمی آید، بلكه تمامی مفاد این قانون به نفع طبقه مرفه، بازرگانان، برده داران و صاحبان بورس طراحی شده است.
از گذشته های دور چنین القا شده است كه مردم آمریكا از حقوق مساوی بهره می برند و اختلافات طبقاتی در این كشور وجود ندارد. دولتمردان كنونی آمریكا همواره از منافع ملی، امنیت ملی و دفاع ملی سخن می گویند، گویی تمامی مردم آمریكا از جمله سفیدپوستان و رنگین پوست ها از حقوق یكسان برخوردارند و گویی منافع جرج بوش با منافع زنان و مردان جوانی كه به جنگ های مختلف فرستاده می شوند، برابر است.
به طور قطع در تاریخ پر از دروغ آمریكا، این برابری حقوق، بزرگترین دروغی است كه به مردم آمریكا القا شده است. مردم آمریكا نه تنها از حقوق یكسانی برخوردار نیستند، بلكه اختلاف طبقاتی در این كشور بیداد می كند.
تكذیب این واقعیت كه در تاریخ كشور آمریكا برده داری و اشرافیت وجود داشته و همواره بردگان، كارگران و فقرا از سوی بالادست های خود تحت ظلم بوده اند، راه را برای عوام فریبی و دولتمردان آمریكا هموار می كند.
اگر مردم آمریكا بپذیرند كه ارگان های دولتی این كشور- رئیس جمهور، كنگره و دادگاه عالی- به منافع مردم هیچ علاقه ای ندارند، كم كم به واقعیت نزدیك شده و دیگر به سادگی فریب دروغ های دولتمردان را نخواهند خورد.
ناآگاهی از وقایع فوق باعث می شود مردم آمریكا در قبال دروغ های محض دولت كاملا بی دفاع باقی بمانند.
باور غلطی كه در فرهنگ و سیستم آموزشی آمریكا ریشه دارد و چنین القا می كند كه مردم آمریكا، ملتی برگزیده و برتر هستند در فریب خوردن آنها از سوی دولت، نقش بسزایی دارد.
مردم آمریكا از گذشته های دور آموزش دیده اند كه خود را مجری آزادی و عدالت بدانند. عقاید ناسیونالیستی از این دست و یا باور این نكته كه خداوند آمریكا را مورد رحمت و حمایت خود قرار داده است، بزرگترین حربه سیاستمداران برای فریب مردم این كشور است. باید پرسید چرا خداوند مردم آمریكا را كه فقط پنج درصد جمعیت كره زمین را تشكیل می دهند، مورد رحمت خویش قرار داده است؟
مردم آمریكا باید برای مقابله با سیاست های غلط دولت كه نه تنها جان مردم دیگر كشورها را به خطر می اندازد، بلكه خود آنها را نیز با فجایع بسیار روبه رو می كند، برخی حقایق را بپذیرند. آنها باید قبول كنند كه ملت برگزیده خداوند نیستند.
هرچند وقایع تاریخی آمریكا خجالت آور هستند، اما مردم این كشور باید شجاعت قبول این حقایق را داشته باشند. آنها باید تاریخ شرم آور آزار و قتل عام سرخپوستان، برده داری، تبعیض نژادی و نژادپرستی را بپذیرند. آنها باید سیاست های شرم آور امپریالیستی دولت آمریكا در دریای كارائیب و اقیانوس آرام رسوایی و جنگ با كشورهای كوچك و بی دفاعی چون ویتنام، گرانادا، پاناما، افغانستان و عراق را بپذیرند.
آنها باید ننگ بمباران شیمیایی هیروشیما و ناگازاكی را بپذیرند.
با وجود این، وقایع دیگر تاریخ آمریكا افتخارآفرین نیست.
دولتمردان آمریكا همواره بر تفوق اخلاقی مردم این كشور و لزوم گسترش و اشاعه آن در سراسر جهان تاكید كرده اند. اكنون باید پرسید آنها برای این برتری اخلاقی چه شواهدی در دست دارند. قطعا رفتار آمریكا با مردم دیگر كشورها و وضعیت زندگی مردم آمریكا دلیل خوبی برای اثبات این ادعا نیست.
سازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۰۰ با ارائه گزارشی از وضعیت بهداشت و سلامت كشورهای جهان اعلام كرد آمریكا از لحاظ بهداشت در رتبه ۳۷ قرار دارد.
در این كشور از هر پنج كودك تازه متولد شده، یك كودك در فقر به سر می برد و نرخ مرگ و میر نوزادان در ۴۰كشور از جمله كوبا پایین تر از نرخ مرگ و میر نوزادان آمریكایی اعلام شده است. آمریكا از لحاظ تعداد زندانیان رتبه اول را در جهان داراست.
آگاهی از حقایق و دسترسی به آمارهای مستند می تواند از مردم آمریكا در قبال دروغ های بی شمار دولتمردان این كشور محافظت كند.
درضمن آنها می توانند با نجات كشور خود از دست دروغ پردازان و قاتلانی كه كنترل آمریكا را در دست دارند، صفحه ای جدید را در تاریخ این كشور رقم بزنند و با دوری از تبعات پوچ و بی اساس ناسیونالیستی، عدالت و صلح را در كشور خود برقرار كنند.
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید