جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


در چله‌نشینی من، تنها منم که نیستم


در چله‌نشینی من، تنها منم که نیستم
رضا سعیدی، بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینما و از پیشکسوتان تئاتر مشهد یکشنبه ۲۰ آذر ۸۴ در حالی که مشغول بازی در مجموعه تلویزیونی«بوی گل‌های وحشی» به کارگردانی حسینعلی لیالستانی بود در رامسر بر اثر ایست قلبی درگذشت.
همسر او در اولین سالگرد رضا سعیدی درباره گوشه‌ای از زندگی همسرش گفت: «گاهی حوادثی یک‌باره در زندگی پیش می‌آید که باعث می‌شود در مسیر زندگی طور دیگری طی طریق کرد. رضا سعیدی اعتقاد داشت که گاهی برای بودن و ماندن باید رفت. او می‌گفت که دلم نمی‌خواهد در حالی که زنده‌ام فراموش شوم. دوست دارم زمانی که می‌میرم خودم را ثبت کرده باشم.۱۶ سال در کنار رضا زندگی کردم که از او درس‌های زیادی گرفتم. بهترین درس، پروازکردن بود. جسارت و جرأت در پرواز کردن بود. بدون ترس از افتادن پرواز کنم.»شاید این بخش از زندگی رضا سعیدی بی‌ارتباط با آنچه حسین پاکدل در متنی باعنوان «نیایش یک بازیگر تئاتر» آورده است بی‌ارتباط نباشد؛ متنی که پاکدل بخشی از آن را در رثای سعیدی خواند.«خدایا! اینک منم، هدیه زمین و خورشید، بازی‌ساز و بازیگر. ایستاده در اوج و ارتفاع بودن، بر صحنه‌ام. صحنه که نه، محراب، سجده‌گاه، دیر، معبد و من تنها، محصور در حصار چشم‌ها، ذوب شده در حجم تماشا.
وقتی به‌نام تو، ‌ای خالق لذت، عزم سجده می‌کنم، دیگر نه من، که گمشده‌ام در برهوت تن، روح جهان حلول می‌‌کند در من و دیگری و دیگرانند در من اما تو خواستی محصول معجزه باشم تا این همه ما و منی جای گیرد در من. وقتی که آمدم سجده کنم به کائنات تو، گفتی بمان، ماندم. گفتی که سجده کنند ملائک «من» را، پس به‌حرمت فرمانت سکوت می‌کنم، به‌نام نامی‌تو، که عظمت تو الا به سکوت وصف نشود.
خدایا! وقتی بر صحنه‌ام، احساس می‌کنم که تو، تنها و تنها مرا آفریدی. هیچ غیر خود نمی‌بینم، نه، هیچ نمی‌بینم، خود را هم نمی‌بینم، من نیستم، دیگری است در من. دیگر منی ندارم، این کیست پس، که پیکر مرا به‌عاریت گرفته نقش خویش می‌سازد از من؟! هر شب، در این سماع مکرر، من، محصول عشق و اراده در زیر نور و رنگ، کسی را متولد می‌شود، که من نیست اما منم.
آه ‌ای خدای تماشا، دستان التماس و تمنایم تا سقف آسمان توست، دستم بگیر!
خدایا کدام عارف و عابد، این گونه دور می‌شود از خود. اینگونه جذب تو؟ که من؟!
در چله‌نشینی من، تنها منم که نیستم، نیست می‌شوم، آنها که در من‌اند، با تو تکثیر می‌شوند. آه ای خدا، چه لذت مدامی، چه مستی جاودانه‌ای. من بر صحنه هیچم و همه چیزم. بر صحنه فیلسوفم، محصول حیرت و سوال، بر صحنه عارفم، محصول ریاضت و تکرار، بر صحنه عاشقم، زیرا که هیچ نخواهم الا فنای در تو. بر صحنه نقاش‌ام، هر لحظه نقش می‌زنم رنگ در رنگ. اشکال هندسه‌ام، مجذور احساس و توان بی‌نهایت ریاضی‌ام. سکوت سرشار موسیقی‌ام. معمارم، نقش نگین تمام گذشته تاریخم، قهرمانی در آینده‌ام. بر صحنه بی‌اراده نیستم. کارگردان خویشم. حاکم فکر و قلب خویشم، بر خود مسلطم. من با تو که در منی، خالق خورشیدم وقتی که روز نیت. من جذبه‌ام، آینه‌ام، جمالم. منطق اخلاقم، معرفتم، خیر مطلقم، اسرار جسم و روانم، تصمیم‌ قاطعم. تفسیر شک و تردیدم. من واژه واژه مکتوبات عالمم، کاوشم، نشأت نشاطم، درک ذره‌ام، هویت شی‌ام، قانون هستیم، واقعیت آدمم، تکاملم، کیفیت انسانم، ذات فطرتم. من پاسخ ابهام تمام علومم، سهولت تبدیل انرژی‌ام. عاطفه خشمم، من لحظه رسیدنم‌‌، عبرتم، قلمرو احساسم، قاموس رفتارم. سلامت جسمم، طبیب وجودم... انسان کاملم!
خدایا! من نقش می‌سازم، برای تو، به‌نام تو و می‌دانم در همه حال می‌شنوی مرا. من هم می‌شنوم تو را، من با توام، تو با من باش،‌ مثل هوا و عشق. تا دور شود از من ابلیس وسوسه!
خدایا! من سرمایه خودم. بگذار با تو بند و بست کنم! مگر نگفته‌ای: «تو با تلاشت به‌سوی من روانی و عاقبت مرا می‌یابی». من با تلاش مداومم، هر شب، در زیر نور پاک می‌شوم. با رنگ، غسل می‌کنم، سجده می‌کنم و در تو تبخیر می‌شوم!»
سعیدی متولد ۱۴ اسفند ماه سال ۱۳۳۷ در مشهد بود. از ۱۱ سالگی به مرکز تئاتر رفت و در ۲۱ سالگی به استخدام اداره ارشاد استان در سمت بازیگری درآمد.
زمزمه،مردی شبیه باران، مرد بارانی، تیک، آلبوم، دیوانه‌ای از قفس پرید، قطعه ناتمام ،سهراب ، فیل در تاریکی، مارمولک ،انتظار ،آلبوم و از جمله فیلم‌هایی است که سعیدی در آنها بازی داشته است. همچنین وی در مجموعه تلویزیونی حدیث دشت عشق،پروانه‌ها می‌نویسند، فرار بزرگ، روایت عشق، ولایت عشق، تنها‌ترین سردار، روژان، بوی گل‌های وحشی، باران بهاری، نسیم وصل، راز ققنوس نیز ایفای نقش کرده است. این هنرمند تئاتر، کارگردانی نمایش‌هایی چون کوراغلو چلیبل، آوخت، ظهور و سقوط استبداد، چهار صندوق، عالیجنابان، دلبران و پره دوم را در پرونده کاری خود دارد.
او به‌خاطر بازی در نمایش مظلوم پنجم به کارگردانی رضا صابری تندیس بهترین بازیگر جشنواره تئاتر فجر را از آن خود کرده بود و نمایش‌هایی چون کلکته، چهار صندوق و خانات نیز با بازی او بر صحنه رفته‌اند.
عباس عبدالعلی‌زاده
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید