جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

چالش های انتخاباتی


چالش های انتخاباتی
مسلما یکی از راههای تقویت نظام اسلامی برخاسته از متن مردم که می تواند کشور را در مقابل تهدید و تحریم کشورهای خارجی حفظ و مانع از تفرقه در داخل کشور شود، برگزاری انتخاباتی پرشور و با حضور حداکثری مردم است. بدون تردید با رعایت این ملاک که مصلحت کشور و نظام، منافع مردم و حفظ آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی بر منافع گروهی و اهداف جناحی تفوق و ترجیح داشته باشد، می توان از حضور و مشارکت احزاب، گروه ها و تشکل های سیاسی در راستای حفظ اتحاد و انسجام اسلامی در روزهای پایانی سالی که به همین عنوان نام گذاری شده است و ترغیب مردم به حضور در انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی، استقبال کرد.
در این بین همه تشکل های سیاسی و احزابی که خود را آماده حضور در این رقابت سرنوشت ساز می کنند، اعم از جبهه متحد اصولگرایان از یک سو و ستاد ائتلاف اصلاح طلبان و حزب اعتماد ملی از سوی دیگر، همه توان خود را به کار گرفته و مشغول برنامه ریزی و تدارک کار انتخاباتی هستند.
آنچه از اردوگاه اصولگرایان به گوش می رسد، حاکی از تفاهم و تعامل بین گروه های همفکر است. شاخص هایی برای رسیدن به نامزدهای نهایی ترسیم شده و در حالی که قریب به ۳ ماه تا زمان برگزاری انتخابات مانده، شوراهای استانی جبهه متحد و حوزه های انتخابیه آنها در سراسر کشور، مراحل نهایی رسیدن به نامزدهای واحد را پشت سر می گذرانند. این کار در حوزه انتخابیه تهران نیز آغاز شده است.
اما، نکته ای که نبایستی از آن غافل شد این است که، نفس ایجاد ائتلاف و اتحاد بین گروه های اصولگرا و ایجاد تعامل و همکاری حداکثری بین آنان و تدوین منشوری که همه گروه ها و احزاب همسو در مبانی و مفاهیم آن اتفاق نظر داشته باشند، بسیار مهم است. این، همان اتفاقی است که هنوز در جبهه مقابل شکل نیافته و بعید است که بتوانند به وفاق کاملی دست پیدا کنند؛ ولی در کنار آن بایستی توجه داشت که تعیین مصداق و تهیه لیست نهایی نامزدهای حوزه های انتخابیه و حتی سرلیست ها- خصوصا در تهران- طبق همان شاخص ها و ملاک هایی که تدوین یافته و مورد قبول تمامی اعضا و گروه ها قرار گرفته است، اگر مهمتر از مبانی اتحاد و ملاک های مورد توافق نباشد، اهمیتش کمتر از آن نیست و چه بسا ممکن است باعث بروز شکاف و اختلاف شود؛ همان تجربه ای که در سومین دوره شورای شهر اتفاق افتاد. لیست هایی که با تابلوی اصولگرایی پای در عرصه رقابت و انتخاب گذاشتند و ضمن آنکه حدود یک چهارم کرسی های شورای شهر تهران را در اختیار رقیب خود قرار دادند، روزنه امید تصاحب صندلی های سبز مجلس هشتم را نیز در دل آنانی که هنوز از شکست در انتخابات ریاست جمهوری قد راست نکرده بودند، گشودند. هرچند که شاید بتوان آن را یکی از علل ایجاد تحرک در راستای ائتلاف گروه های اصولگرا نیز به حساب آورد.
بهرحال انتظار می رود با حسن نظر و سوابق و تجارب خوبی که مردم از اعضای شورای مرکزی جبهه متحد اصولگرایان در دست دارند، بتوانند با ارائه لیست واحدی که دربرگیرنده نظر زعما و بزرگان و هم چنین سلایق گروه ها و احزاب اصولگرا، که هر یک به نوبه خود دارای پایگاه اجتماعی و مردمی می باشند، زمینه حضور یکدست و حداکثری مردم پای صندوق های رأی را فراهم آورند.
اما در آن سوی میدان، اصلاح طلبان به صراحت از عدم ائتلاف و اجماع در جبهه خود سخن می گویند و سهم خواهی، فزون طلبی و عدم توجه به شرایط از سوی گروه های اصلاح طلب را عامل این افتراق خوانده و معتقدند برخی از جریانات درون اردوگاه اصلاحات بصورت سازمان یافته در جهت عدم شکل گیری یک ائتلاف یکپارچه، تلاش می کنند.
نامه اخیر سخنگوی حزب اعتماد ملی به دبیرکل مشارکت و لحن انتقادی آن توام با عصبانیت، حکایت از شکاف عمیق بین این دو حزب به اصطلاح اصلاح طلب دارد. مشارکتی ها سعی دارند عدم رسیدن به ائتلاف واحد را ثمره فزون خواهی اعتماد ملی معرفی کنند و از آن سو، حزب آقای کروبی هم شکست اصلاح طلبان و وضع موجود آنان را نتیجه تندروی های بیش از اندازه مشارکتی ها و گروه های همسوی با آنان در دوره اصلاحات، می خواند.
از طرف دیگر اصلاح طلبان سعی دارند وضعیت کشور را فوق العاده و در شرایط خاص معرفی کنند. دو منظور هم مد نظرشان است. یکی آنکه با بحرانی خواندن وضع موجود و دمیدن از طرف گشاد این ساز، عدم تفاهم و ائتلاف گروه های اصلاح طلب را غیر مهم جلوه دهند و اینگونه القاء کنند؛ در شرایطی که کشور در وضع فوق العاده به سر می برد، اتحاد و ائتلاف داشتن یا نداشتن خیلی مهم نیست، بلکه مهم تغییر وضعیت کشور است! و دیگر آنکه با طراحی شعارها و پیام های انتخاباتی با مضمون اتحاد برای نجات کشور(!) به زعم خود، مردم را بسوی انتخاب نامزدهای خودشان (یا همان ناجیان کشور!) سوق دهند.
شاید جنگ روانی و رسانه ای که ماههاست علیه دولت اصولگرا راه انداخته و با هر اقدام دولت بر طبل مخالفت با آن می کوبند، آتش تهیه ای است که برای پیروزی جبهه خود در انتخابات مجلس تدارک دیده و می بینند. روزی سفرهای استانی دولت را مورد حمله قرار می دهند. وقتی دیگر، سیاست های خارجی و دشمن ستیزی رئیس جمهور را تندروی بدون عقلانیت(!) می خوانند و زمان دیگر اصرار بر حق استفاده از انرژی هسته ای را خودکشی قلمداد می کنند و به وقت پیروزی در عرصه هسته ای، آن را نه پیروزی مردم و دولت نهم، بلکه حاصل دیپلماسی منفعلانه خود در دوره گذشته مدیریت هسته ای کشور می دانند! بگذریم از اینکه برخی از همین آقایان برای آنکه شرایط را خاص و بحرانی نشان دهند و آن را محصول مجلس و دولت اصولگرا معرفی کنند، پای بر مصلحت کشور و منافع مردم گذاشته و با عبور از مرزهای انسانیت، بیخ گوش غرب و آمریکا، مذبذبانه تسریع در تصویب قطعنامه سوم تحریم علیه ایران را درخواست می کنند. و این یعنی آنکه صاحب کرسی های قدرت و مکنت شدن از هر راه حتی اگر از جاده گرفتاری و سختی مردم هم عبور کند، برایشان مطلوب و رضایت بخش است.
اگر چه مردم نشان دادند که نه فریب جنگ روانی آنان و نشان دادن- به دروغ- وضعیت بحرانی برای کشور را می خورند و نه گول این شعار را که آنان برای نجات کشور(!) پای به میدان گذاشته اند مردم، علیرغم مشکلاتی که وجود دارد، تلاش بی وقفه دولت را در عدالت گستری احساس می کنند، دست پاکی و اخلاص دولتمردان در خدمت صادقانه به مردم را به چشم می بینند و طعم شیرین پیروزیهای کشور در عرصه بین الملل و انرژی هسته ای را به کام می چشند.
لازم است شخصیت های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی که فکر می کنند با استقبال خوبی مواجه می شوند و حضورشان می تواند به نشاط فضای انتخاباتی کمک کند، پای در میدان رقابت بگذارند. انتخابات، موضوع بسیار مهمی است و شرکت در آن و حضور همه جانبه مردم به دلیل ضرورت حفظ انقلاب و عظمت نظام یک وظیفه به شمار می آید. بایستی از تمام نقطه نظرات گروه های مختلف برای همکاری در جهت برگزاری انتخابات پرشور و گسترده با محوریت مشارکت حداکثری مردم، بهره جست. مجلس هشتم باید مجلسی باشد که بتواند چهره های فرهیخته و کارآمد را دربر گیرد تا قادر باشد مشکلات و معضلات را به سرعت حل کند و نظام مقدس جمهوری اسلامی را در تحقق اقتدار و استقلال روزافزون، یاری نماید.
حمید امیدی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید