شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


حقیقت هنر نوعی معرفت است


حقیقت هنر نوعی معرفت است
بی‌تردید نمی‌توان نقش سیدمرتضی آوینی را در پیدایش سینمای دفاع مقدس نادیده گرفت چرا که این شهید بزرگوار تمام طول عمر خود را در راستای اهداف انسانی صرف کرد و در مدتی که به نوشتار و تصویر روی آورد توانست در کادر کوچک دوربینش بزرگترین تصاویر انسانی را ثبت کند و بحق با مجموعه روایت فتح توانست در زمینه سینمای دفاع مقدس اولین گام‌ها و محکم‌ترین قدم‌ها را بردارد. بیستم فروردین ماه مصادف است با شهادت این شهید اهل قلم.
آنچه در پی می‌آید نظرات جمعی از هنرمندان کشورمان پیرامون شخصیت این شهید است؛
“سید جواد هاشمی” بازیگر سینما و تلویزیون درباره این شهید می‌گوید: شهیدآوینی با حال و هوای جنگ از خودش هم می‌گفت. برای او جنگ تمام‌شدنی نبود. نگاه شهید آوینی به مستند این طور بود که خودش عشق به جنگ داشت و عاشق آدم‌های جنگ بود. وی با سینمای جنگ فاصله شخصیت‌ها را که در جنگ رخ داده بود به خوبی بیان کرد. هیچ‌کس مثل او این‌قدر واقعی مسئله را بیان نکرده است.
“عبدالله باکیده” کارگردان کشورمان که در زمینه دفاع مقدس آثار بسیاری را جلوی دوربین برده، معتقد است: آقامرتضی جدا از اینکه یک نظریه‌پرداز باشد یک سینماشناس بود و دلیل سینماشناسی او هم به سالها پیش برمی‌گردد. مهارت سینمایی او موجب شده بود تا آقامرتضی، دیدگاه وسیعی از نظریه‌پردازی جدید سینما داشته باشد که با انقلاب همسو بود. یکی از دلایلی که توانست نظریاتش را به موفقیت برساند وقوع جنگ تحمیلی بود. جنگ موجب شد تا راش‌های گرفته شده توسط افراد مختلف در دسترس ایشان قرار بگیرد و ایشان نیز با توجه به نظریه‌های سینمایی، حقیقتی که مدنظرشان بود از دل سینمای جنگ، “سینمای حقیقت” را شناسایی کند که این تاثیر نظریه‌پردازی ایشان را می‌توان به وضوح بر فیلمسازان دفاع مقدس مشاهده کرد.
“اکبر حر” یکی دیگر از کارگردان‌های عرصه دفاع مقدس معتقد است. مستندسازی شهیدآوینی مبنی بر مستند اشراقی است و برنامه “روایت فتح” خود مصداق سبک‌کاری‌نو ایشان بود. وی می‌گوید: آقامرتضی در زمینه سینمای داستانی هم کندوکاو فراوانی داشتند اما در سینمای داستانی نتوانستند به جمع‌بندی که در سینمای مستند داشتند، نایل شوند که علت آن هم به انتقادات و اعتراض‌های برخی از روشنفکران که امروز خود را طرفدار و تفسیرگر نظریه‌های آن شهید بزرگوار می‌دانند برمی‌گردد. این قشر امروز چنان از شهیدآوینی حرف می‌زنند که گویی سالها همراه ایشان بوده‌اند اما کسانی که به شهیدآوینی معتقد هستند و راه ایشان را قبول دارند باید در حریم ولایت حرکت کنند، چرا که آن شهید بزرگوار معتقد بود که برای جلوگیری از غلتیدن در ورطه ابتذال در کار هنر باید به دیدگاه ولایت تمسک جست.
“رضا مقصودی” یکی از فیلمنامه‌نویسان کشورمان که با فیلمنامه “لیلی با من است” به موفقیت چشمگیری در عرصه دفاع مقدس دست یافت. درباره آوینی و نوع نگاهش به سینما خاطرنشان می‌کند: نظرات و نوع نگاه شهید آوینی در ارتباط با سینما یک نگاه منتقدانه به کلیت سینماست. من فکر می‌کنم وی از معدود کسانی بود که باید به ایشان لفظ منتقد را داد. ایشان ذات سینما را موردتردید قرار می‌داد و سینما را محصول غرب می‌دانست.
وی ادامه داد: جنگ ما جنگ ویژه‌ای بود. آدم‌هایی که ویژگی را می‌شناختند هنرمند بودند و بهتر می‌توانستند فیلم بسازند. یکی از آنها آوینی بود که جنگ را می‌شناخت. ذات سینمایی و اساس سینمای خوب را می‌شناخت. بنابراین وارد عرصه سینمای مستند شد و وقتی این چند ویژگی را در کنار هم بگذاریم مثل شناخت خوب جنگ و آدمی که نگاه ویژه‌ای به جنگ دارد، وقتی وارد سینما می‌شود موفق می‌شود. نتیجه آن هم فیلم‌های مستند جنگی کاملا ویژه بود و قبل و بعد از ایشان چنین چیزی را نداشتیم.
“ناصر شفق” مدیرعامل اسبق انجمن سینمای دفاع مقدس و تهیه‌کننده نیز درباره شخصیت این شهید می‌گوید: شهید آوینی با توجه به بینش خاصی که نسبت به هنر داشت آمیخته‌ای از همه احساس هنر اسلامی بود و برای سینما حرمت و قداست خاصی قائل بود و به همین خاطر با حساسیت و موشکافی جالب توجهی به این مقوله می‌نگریست. تاثیر شهیدآوینی بی‌تردید مهمترین و موثرترین تاثیری بود که بر کل عالم سینمای جنگ گذاشت. در بحث سینمای جنگ دو مقوله وجود دارد؛ یکی بحث سینمای داستانی جنگ و دیگری سینمای مستند. مقوله سینمای مستند جنگ تنها با نام آوینی می‌تواند اظهار وجود کند و بدون نام او سینمای جنگ متصور نیست.
“مجید مظفری” از بازیگران کهنه‌کار سینما نیز درباره سینمای آوینی این‌چنین اظهار می‌کند: من فکر می‌کنم آوینی تنها کسی بود که توانست به نحو شایسته‌ای فرهنگ جنگ را به کسانی که جبهه و جنگ را ندیده بودند، بشناساند. او با این کار خدمت بزرگی به ملت ایران کرد. کارهای مستند او پیرامون جنگ و تاریخ مصوری که از جنگ تحمیلی ایران و عراق در فیلم‌هایش به ثبت رساند از شاخص‌ترین آثار سینمای مستند ما هستند.
“ابوالقاسم طالبی” یکی از فیلمسازان عرصه دفاع مقدس در این زمینه خاطرنشان کرد: یکی از جفاهایی که به شهید بزرگوار می‌شود این است که او را تا حد یک مستندساز معرفی کنند. در صورتی که وی یک تئوریسین به معنای سینما بود که بر سینما، موسیقی و نمایش اشراف کلان داشت.
یکی از ویژگی‌های آن شهید این بود که وقتی مطلبی را بیان می‌کرد، عمیقا به آن اعتقاد داشت. در حال حاضر برخی با نهضت ترجمه پیش می‌روند. بعضی با خواندن چند کتاب و مقاله ابراز عقیده می‌کنند اما غافل از اینکه نهضت ترجمه همیشه در ایران عقب مانده است و مطالبی را که مطرح می‌کنند مربوط به دوره‌های قبل می‌شود. برخی از این آقایان هنوز در تئوری‌های “مک لوهان” گیر کرده‌اند ولی شهیدآوینی مطالعات عمیقی داشت. او تلاش می‌کرد نگاه اسلامی را در مورد تصاویر و هنرهای تصویری و رسانه‌هایی مثل تلویزیون تبیین کند. یکی از حرف‌های آن شهید که امروز آن را تحریف کرده‌اند این است که شهید گفته ما سینمای اسلامی نداریم و پیدایش چنین سینمایی ممکن نیست.اما حرف شهید این نبود. او معتقد بود اگر انسان بتواند نفس خویش را در اختیار بگیرد سینما را نیز تسخیر خواهد کرد.
“جهانگیر الماسی” یکی از بازیگران صاحب‌نام کشورمان نیز می‌گوید: دوره‌ای که ایشان سینما را به‌عنوان ابزار سیاسی می‌شناختند با نظرشان موافق نبودم، ولی با دوره‌ای که سینما را به‌عنوان زبان و وسیله تبیین عقاید در جهت شناخت مسائل اجتماعی می‌دانستند با ایشان همراه و هم‌عقیده بودم. به‌زعم من بین این دو دیدگاه یک تفاوت هست؛ یکجا سینماگر آگاه است و در جای دیگر نیست. در جایی که آگاه است خودش به‌عنوان متفکر اجتماعی قدم بر می‌دارد. من با این قسمت هم عقیده هستم. ایشان بعد از انقلاب در خیلی از موارد از جمله تولید هنری، مخاطب در سینما، سینماگر و رابطه او با سیستم اجتماعی به صورت تئوریزه کارهای مهم و شاخصی انجام دادند واین تئوری مجرب را با پشتوانه باورها و عقاید اسلامی هماهنگ کردند که به نظر من کارشان در این مقطع بسیار حساس و مهم بود.
اکثر مقالات ایشان منبع تحقیقی داشت و نقش ایشان به لحاظ شخصیت فردی، علایق، اعتقاد، از جمله اعتقاد به مباحث اعتقادی جامعه ایران و انقلاب اسلامی درخور توجه است. همین‌طور انقلاب فرهنگی که آوینی روی آن کار کرد و موفق شد سرفصل‌های ویژه‌ای را برای آن ارائه دهد. آوینی دفاع ملت قهرمان ایران را دید و به‌طور ویژه‌ای آن را به جامعه جهانی عرضه کرد. او با چشم خود حماسه ملت ایران را دید و آن را با قلب خود درک کرد.
“فرج‌الله سلحشور” کارگردان و بازیگر سینما درباره شخصیت و آثار آوینی می‌گوید: آقامرتضی عقیده داشت که سینمای مذهبی باید ارکانش هم مذهبی باشد تا هنرمند به یک سینمای هدفمند و ارزشی دست پیدا کند. او معتقد بود که سینما در ذات خود انحرافاتی دارد و مثل اسب سرکشی است که سوارکارش باید مهارت بسیار برای رام کردن آن داشته باشد. او در تلویزیون با گردآوری تعدادی از بچه‌های پاک و مخلص، مجموعه‌ای مقدس به نام “روایت فتح” را تولید کرد. او سالها با تلویزیون کار کرد، اما هیچ‌گاه خود را وارد مسائل آن نکرد و سعی می‌کرد خود و گروهش را از مسائل جانبی تلویزیون دور نگه دارد.
“مسعود بخشی” فیلمساز کوتاه کشورمان که فیلم‌های مستند بسیاری را در کارنامه خود دارد و جوایز متعدد بین‌المللی بسیاری را از آن خود کرده نیز معتقد است: شهید آوینی اعتقاد داشت که حقیقت هنر نوعی معرفت است که در عین حضور و شهود برای هنرمند مکشوف می‌شود و این کشف، تجلی واحدی است که از یکسو در محتوا و از سویی دیگر در قالب هنر ظاهر می‌شود. اگر برای بشریت بتوان ضمیری تصور نمود، وی هنرمند را حکایتگر آن ضمیر می‌دانست.
فیلم‌های مستند شهید آوینی به نوعی محاکمات حضور و غیاب بشریت نسبت به حق است. مستندهای او بیانگر شیدایی کسی است که در جستجوی حقیقت ناب است. او به صورتی خستگی‌ناپذیر با باور “هنر برای هنر”‌در ستیز بود و آن را تلاشی می‌دانست در این جهت که هنر را بی‌نیاز از دین، حکمت و تعهد معنا کند.
او هنر برای هنر را صرفا نقابی می‌دانست فریبکارانه بر چهره این معنا، هنر در خدمت خودپرستی هنرمند. در نقطه مقابل او معتقد بود که هنرمند باید در هنر خویش به دنبال وسیله‌ای برای تقرب به خدا باشد. مستندهای او نشان می‌دهد که هنرمند اگر به معنای حقیقی لفظ، مومن باشد و نسبت به حقیقت عالم آگاهی داشته باشد کم کم می‌کوشد برای تسخیر تکنیک، راه‌هایی به دست آورد و جوهرش را تسخیر کند. او این امر را امکان‌پذیر می‌دانست.
“رضا برجی” عکاس جنگ که از نزدیک با شخصیت شهید آشنایی داشت، می‌گوید: مرتضی آدم چندبعدی بود. عارف بود، حکیم بود، فلسفه را می‌دانست و برکارش تسلط داشت. او همه این کارها را به یک وحدت رسانده بود و همین ویژگی‌ها باعث شده بود برنامه “روایت فتح” با دیگر برنامه‌ها متفاوت باشد. مرتضی بعد از جنگ دنبال شهادت دوید و آن‌قدر دوید که روح و جسم خود را به اندازه لباس شهادت درآورد.
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید