جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


شعر آمریکای لاتین در قرن بیستم


شعر آمریکای لاتین در قرن بیستم
▪ مترجم: فریده حسن‌زاده (مصطفوی)
▪ ناشر: نشر ثالث
▪ چاپ اول، تهران، ۱۳۸۲
... مادری روی برف راه می‌رود
مادری دیگر روی یخ
مادری دیگر روی ماسه
مادری از میان مرغزار می‌گذرد
مادری هفت‌تیر خود را شلیک می‌‌کند ... (نیکانورپارا ـ شیلی)
شعر قرن بیستم آمریکای لاتین شاید بیش از شعر هر جای دیگر جهان در ایران حضوری آشکار و تأثیرگذار دارد. و البته این حضور و وضوح در ر‌ُمان بیشتر است. تردیدی نیست که «بورحسن» آرژانتینی، «نرودا»ی شیلایی،‌ «پاز» مکزیکی و ... بالاخره «چه‌گوارا»ی آرژانتینی ـ کوبایی، بیش از دیگران در سرزمین ما شناسنامه‌ای شناخته شده دارند.
و این آخری؛ یعنی «ارنستو چه‌گوارا» بیشتر به خاطر شخصیت انقلابی و زندگی مبارزاتی‌اش علیه امپریالسم و چند سالی پیش از انقلاب اسلامی ۵۷ شهرت سیاسی داشته است. حتی بیش از دیگر مبارزان جهان در بین روشنفکران و دانشجویان انقلابی آن سالها ... به هر روی ـ کتاب «شعر آمریکای لاتین در قرن بیستم» ج‍ُنگ شعر معاصر آمریکای لاتین است. و شاید زنده‌ترین شعر جهان امروز، و در بردارندة آثار ۳۳ شاعر که هر یک به سبب تأثیری تاریخی که بر شعر امروز جهان داشته‌اند، می‌توانند غولهای زیبای شعر جهان باشند. ضمن آنکه چند تن از آنان چون : اوکتاویو پاز و پابلو نرودا جایزة ادبی نوبل را نیز به قاره سبزشان برده‌اند.
شعر آمریکای لاتین در قرن بیستم، از یک مقدمه و بخش معرفی شاعران به ترتیب الفبایی نام سرزمینشان شکل یافته است. در مقدمه مترجم به نقش فرهنگی شعر در کشورهای آمریکای جنوبی و جایگاه متفاوت آن در اروپا و آمریکای شمالی می‌پردازد.
جایگاه و پایگاه شاعران و نویسندگان در آمریکای لاتین تا آن مایه محکم و استوار است که مردم، گاه آنان را حتی شایسته قبول مسئولیتهای سنگین اجتماعی و سیاسی می‌دانند. چنان که به تصریح نویسنده پابلو نرودا تا مرز انتخاب شدن به عنوان ریاست جمهوری شیلی پیش می‌رود. از سوی دیگر با وجود اینکه شمار باسوادان در آمریکای لاتین بسیار کمتر از باسوادان آمریکای شمالی است، لیکن هرگز نویسندگان و شاعران و آثارشان چندان که در آمریکای لاتین ریشة مردمی یافته است، در آمریکای شمالی مردمی نشده است و بر زبان مردم در مناسبات روزمره مثل آنچه در آمریکای لاتین اتفاق افتاده، قرار نگرفته است. ماجرایی را که مترجم از قول استفان پتسکوتی، استاد دانشگاه کمبریج، نقل می‌کند و در آن به آواز پسربچه‌ای هندوانه فروش در خیابانهای سانتیاگو اشاره دارد که شعری به نام «غزلواره‌ای برای هندوانه» از نرودا می‌خواند، نشان می‌دهد که شعر آمریکای لاتین تا چه مایه در ذهن و زبان مردم نهادینه شده است. استفان پتسکوی نقل می‌کند که در خیابانهای سانتیاگو پسربچه‌ای هندوانه‌فروش همچنان که گاری دستی قراضه‌اش را راه می‌برد، برای سینی پ‍ُر از هندوانه زمزمه می‌کرد:
هندوانه میوة درخت عطش
و بال سبز تابستان است ...
مدتها بعد در می‌یابد که این مصرعها از اشعار نروداست.
که پسربچه‌ای که ـ به گفته این استاد دانشگاه کمبریج ـ سواد درست و حسابی نداشت، از ب‍َر می‌خواند، همین موقعیت را شاعران دیگر آمریکای لاتین همچون «پاز» دارند.
این کتاب از منظر دیگری نیز قابل مطالعه است و آن این است که خوانندة ایرانی با مطالعة آثار شاعران کشورهای بزرگ آمریکای لاتین به راز بزرگ‌ِ جهانی شدن‌ِ این شاعران و اصولاً قابلیتهای همه جایی و همه جهانی شدن شعر آن قارة عجیب را درمی‌یابد. و برای این دو پرسش‌ِ همیشه پاسخی درخور می‌گیرد که رنگ و آهنگ بومی و اقلیمی این آثار تا چه مایه در جهانی شدن آنها تأثیر داشته است؟
و اصولاً برای اینکه زبان یک شاعر‌، زبان همة جهان شود، به چه مؤلفه‌های فکری، ذهنی و زبانی نیازمند است؟ پاسخ درست و منصفانه به این دو پرسش بی‌شک می‌تواند بسیاری از سفسطه‌های نظری را درباره تعریف شعر چندصدایی و شعرجهانی در آشفته‌بازار نقد و نظر ما به چالش بگیرد. و احیاناً از چهره‌هایی پرده‌برداری کند که با سوء استفاده از سادگی قلبهای جوان، کالاهای تقلبی می‌فروشند ...!
نقل هماهنگ و همراه آثار شاعران به زبان انگلیسی در کنار برگردان فارسی می‌تواند در کشف‌ِ قابلیتهای اصل شعر و نیز توان مترجم در برگردان مؤثر باشد. تنو‌ّع حضور شاعران، تنو‌ّع شعر از منظر موضوع و معنا را نیز در پی داشته است. در «شعر آمریکای لاتین در قرن بیستم» همه چیز را می‌خوانیم از سیاست تا عشق، از عشق تا زندگی اجتماعی و روزمرگی، از ستایش شعر تا ستایش مادر و ... به زبان تصویر، که زبان جهان است:
طعم شانه‌هایت، ماه اول زمستان
عطر دستانت، ماه اول بهار
همچون روح صدها آینه
بازتاب جام توا‌َم
شب هنگام در نیهای صدای منی. (کارلوس پلیسر ـ مکزیک)
گرداگرد خود صدای پای آشنایت را می‌شنوم
گامهایت همچون گذر پاره‌ای ابر یا رودخانه‌ای آرام ...
(خورخه آندراده ـ ‌اکوادور)
مادری روی برف راه می‌رود
مادری دیگر روی یخ
مادری دیگر روی ماسه
مادری از میان مرغزار می‌گذرد
مادری هفت تیر خود را شلیک می‌کند ... (نیکانور پارا، شیلی)
منبع : سورۀ مهر


همچنین مشاهده کنید