جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

این گوی و این میدان


این گوی و این میدان
آمریکا در حالی که درگیر معضلا‌ت پیچیده داخلی و بین‌المللی است، علا‌قه‌مند است که نشان دهد همچنان هژمونی و برتری خود را در تمام مناسبات بین‌المللی حفظ کرده است. اما با اعتراف به قدرت و توان نظامی آمریکا باید این حقیقت را مدنظر داشت که امپراتوری‌ها علی‌رغم دایره وسیع و توان بالا‌ی خود، از آسیب‌پذیری و ضربه‌پذیری فراوانی نیز برخوردار هستند. از منظر فلسفه تاریخ، قدرت‌ها با عنایت به توسعه و قدرت بالا‌ی خود تمایل به نابودی و آسیب‌پذیری را در دل خود اعتلا‌ می‌دهند.
ابن خلدون واضع نظریه عصبیت تاکید می‌کرد که قدرت‌ها به مثابه فواره‌ها هر چه بالا‌تر می‌روند به نقطه عطف و افول خود نزدیک‌تر می‌شوند. در قرون پیاپی که قدرت‌ها به این نقطه عطف و سقوط می‌رسند، گویا در حال انجام رسالت تاریخی خود و جابه‌جایی با دیگر قدرت‌ها هستند. در همین قرون اخیر از پرتغال تا اسپانیا از عثمانی تا بریتانیا ابرقدرت‌هایی در دامنه تاریخ آمده و رفته‌اند و این بدان معنا نیست که آمریکا پایان‌بخش منازعه همیشگی بشریت است. هر چند این تذکر به معنای تکیه بر احساسات عوام‌فریبانه نیست که گاهی شعاردهندگانش آن‌قدر در جوی که خود ایجاد کرده‌اند قرار می‌گیرند که برای درک واقعیت عریان، باید ملتی را فدا کنند. امروز آمریکا قدرت اول جهانی است. از نظر اقتصادی و نظامی توانایی هایی دارد و دارای جایگاه مهمی در عرصه بین‌المللی است اما این غول بزرگ بسیار هم آسیب‌پذیر و در دسترس است. این طور نیست که تصور شود آنها قادر به انجام هر کاری هستند. اگر چنین بود در کوبا و ونزوئلا‌ و در افغانستان و عراق می‌توانستند منویات خود را به سرعت عملی سازند. لذا تعامل با این غول بزرگ که اتفاقا دارای نقاط ضعف فراوانی هم هست، هوشیاری و تدبیر می‌طلبد. دستگاه سیاسی و دیپلماسی کشورها با تکیه بر داشته‌های خود و استفاده از فرصت‌ها برای ملت‌های خود منافع و منزلت ایجاد می‌کنند. هر چه هوشمندی و فرصت‌طلبی و وقت‌شناسی بالا‌تر باشد امکان بهره‌وری در این دنیای سیال بیشتر است.
ایران و آمریکا کشورهایی هستند که از توان بالا‌یی برخوردار هستند و اتفاقا از منظر منطقه‌ای علی‌رغم اختلا‌ف‌های فراوان دارای منافع مشترک زیادی نیز هستند که در سال‌های اخیر علی‌رغم فقدان روابط دیپلماتیک در یک فضای مجازی به طراحی منافع و اشتراک‌های خود پرداخته‌اند. آنها هیچگاه اجازه ندادند حوزه تنش و درگیری به نقطه غیرقابل مهاری برسد و بدون آنکه تعریف روشنی از خود بروز دهند توانستند درک متقابل خود را از تحولا‌ت منطقه شکل دهند، به‌گونه‌ای که در بحرانهای افغانستان و عراق شاهد بوده‌ایم.
در روزها و ماه‌های اخیر شاهد واگویه‌های تعریف ناشده و مبهمی از سوی طرفین هستیم که نمی‌توان تفسیر روشنی را از آنها درک کرد. از سویی آمریکایی‌ها علا‌قه خود را برای راه‌اندازی دفتر حفاظت منافع اعلا‌م می‌کنند و از سوی دیگر رئیس‌جمهور آن کشور از گزینه حمله نظامی سخن می‌راند. ایرانیان از هیچکدام از این تهدیدها و تطمیع‌ها نه خوفی به خود راه می‌دهند و نه امیدی واهی بدان می‌بندند. هم ما می‌دانیم آمریکا با چه گرفتاری‌هایی دست به گریبان است و هم آنها می‌دانند با چه دولت و ملتی طرف هستند. روشن است که ایران به دنبال تنش و افزایش بحران در منطقه نیست اما همانگونه که بارها در این ستون آمده است آنگونه هم نیست که دستان خود را در برابر هر گزافه و تهدیدی بالا‌ برد.آمریکا درگیر سیاست‌های دوگانه‌ای در منطقه است و به همین دلیل هم هزینه‌های زیادی را برای ملت‌های آمریکا و جهان فراهم آورده است. لذا به آنها توصیه می‌شود با دقت و حفظ منافع ملت آمریکا و احترام به ملل جهان، خاصه ملت بزرگ ایران، مسیری را انتخاب کنند که به نفع ثبات و پایداری منطقه تمام شود. در غیر این صورت این گوی و این میدان...
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید