شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

خشم کرملین ؛ خط و نشنان روسی


خشم کرملین ؛ خط و نشنان روسی
مناقشه دو ایالت آبخازیا و اوستیا که از مدت ها پیش موجبات سیاهی روابط تفلیس – مسکو را فراهم کرده بود باتهاجم روسیه به گرجستان وارد مرحله جدیدی شد.
آبخاریا که بر کرانه های دریای سیاه واقع شده است ؛ پس از تاسیس اتحاد جماهیر شوری به جمهوری سوسیالیستی گرجستان ملحق شد اما طی آن سال ها روس ها با مهاجرت خود به این منطقه خوش آب و هوا تعادل جمعیتی را به سود خود تغییر دادند و پس از آن مبارزات جدایی طلبانه آبخازیا به پشتیبانی روسیه آن هم برای دستیابی به استقلال منجر به استقرار نیروهای روس در آن منطقه شد. آبخازها به رغم این که اقلیت جمعیتی این دو ایالت خود مختار محسوب می شوند ، اغلب موارد به ناآرامی های دولت مرکزی دامن زده اند ؛ بنابراین دولت گرجستان همواره گرفتار موج های جدایی طلبانه آبخازها بوده است.
بحران سیاسی موجود ، ضعف دولت مرکزی گرجستان و حمایت بی شائبه جناح های محافظه کاردولت روسیه از جمله دلایلی بود که آبخازها توانستند با بهره مندی از آن موقعیت تفلیس را به چالش بکشند و با تشکیل کنفدراسیون خلق های قفقازخواستار برقراری خودمختاری در جمهوری گرجستان شوند؛اما آن چه توانست به روند روبه تصاعد موج های جدایی طلبانه کمک کند دریافت کمک های خارجی از روسیه و بعضی از جمهوری های قفقاز شمالی و نیز منطقه حایل میان مرکز گرجستان و آبخازستان بود که تحت تاثیر شورش های گامساخوردیا و هواداران او در گرجستان غربی ایجاد شده بود ، تمهید چنین شرایطی موجبات تمایل آبخازها به جدایی از گرجستان و به دنبال ان بروز درگیری در جمهوری گرجستان شد. از نگاه مقامات تفلیس از دست دادن آبخازستان منجر به بازگشت گرجستان تحت نفوذ روسیه و قلمرو کرملین منتهی می شود به دنبال این کشمکش ها تفاهمنامه آتش بسی در تاریخ ۱۴ مه ۱۹۹۴ میان آبخازها و نیروهای گرجستان توانست تا حدی از وخامت اوضاع بکاهد هرچند مفاد آن هرگز اجرا نگردید! به دنبال عدم اجرای این تفاهم نامه هیات نمایندگی آبخازها خواستار ارائه راه حلی به منظور خروج از بحران شد ؛ تنها راه حل خروج از بحران ، قرار گرفتن آبخازها درون یک کنفدراسیون در ترکیب کشور گرجستان بود. این راه حل با وجود موافقت شواردنادزه(رئیس جمهور وقت گرجستان) مورد قبول پارلمان گرجستان واقع نشد بنابراین نتیجه آن ادامه بحران بود ولی در آن زمان شرایطی چون پیوستن گرجستان به کشورهای مشترک المنافع تثبیت موقعیت سیاسی شواردنادزه در انتخابات پارلمانی ۱۹۹۵ و مستحکم شدن موقعیت سیاسی اقتصادی گرجستان موجب تحمیل اراده گرجستان بر آبخازها شد ولی مقاومت آبخازها مانع از پیوستن آبخازها به گرجستان شد بنابراین سال های ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۵ لحظات کشنده ای برای حیات سیاسی آبخازها بود.
انقلاب گل رز گرجستان که الهام بخش انقلاب های رنگی و عمدتا ضد روسی در قلمرو شوروی سابق بود در سال ۲۰۰۳ روی داد معادلات را بیش از پیش پیچیده کرد. این رویداد یک تهدید جدی برای مسکو و حیات خلوت آن طلقی می شود. اهداف انقلاب گلرز چیزی جز خارج کردن گرجستان از کنترل مسکو ف سیاست فاصله گرفتن از روسیه و همگرایی با غرب و در اختیار گرفتن مناطق عمدتا روس نشین ابخازیا و اوستیا و پیوستن تفلیس به ناتو نبود.
در اصل گرجستان نمی خواست حضور و نفوذ همسایه قدرتمندی همچون روسیه را تحمل کند بنابراین تعطیلی و خروج نیروهای روسیه را از این کشور به عنوان اخرین سمبل های تسلط مسکو خواستار شد.تحقق این خواسته با انقلاب رز فراهم شد و با برخی سازمان های غربی از جمله ناتو همراهی شد. باز در این کش و قوص مسئله آبخازیا و اوستیا به موضوعی قابل مانور تبدیل گردید؛ این دو ایالت برای دو طرف اهمیت فوق استراتژیک دارد.
روسیه می داند این دو ایالت نقطه اتکای گرجستان است و حمایت روس ها از خودمختاری ضمن تضعیف وحدت سرزمینی و ملی می تواند موجی از نا ارامی را در گرجستان ایجاد کرده و موقعیت گرجستان به چالش بکشد.
روسیه در راستای تحکیم روابط خود با مردم ابخازیا و اوستیای جنوبی تابعیت روسی به آنها ارائه می کرد که با خشم گرجستان روبه رو گردید. البته شایان ذکر است این منطقه به لحاظ جغرافیا ، اوستیا به دو واحد سیاسی – جغرافیایی اطلاق می شود که یکی از آنها در دامنه های شمالی رشته کوه های قفقاز قرار گرفته و جز خاک فدراسیون روسیه قلمداد می شود و دیگری در منطقه قفقاز جنوبی به صورت یک استان خود مختار در ترکیب جکهوری تازه استقلال یافته گرجستان قرار دارد ، مناقشه اوستیا مانند مناقشه ابخازیا تحت تاثیر خیزش مطالبات قومی فعال شد و با نظریه اتحاد ائستیا توانست گرجی ها را به عنوان طرف مقابل به نبرد بطلید. ان چه که زمینه ساز اختلافات جدی این دو در بوده قرار گرفتن انها در دو واحد اداری مجزا و و در ترکیب سرزمینی دو کشور فدراسیون روسیه و گرجستان بوده است ، به خصوص ان که تصور ذهنی منفی اوستیا در قبال گرجی ها تحت عنوان میراث خصومت نارضایتی اقتصادی ، حرکت های گرجستان برای استقلال از روسیه ، بی توجهی های گرجستان به خواسته های اوستیا موجبات ظهور جنبش ناسیونالیست اوستی گردید و نخستین نارضایتی اوستیا از گرجستان به سال ۱۹۹۸ با تخریب فیزیکی و کشتار اوستی ها نیز ممونوعیت تکلم زبانی غیر از گرجی آغاز گردید.
دولت ساگاشویلی و رهبران غرب گرای گرجستان برای مقابله با روسیه اتحادیه گوام متشکل از اوکراین ، مولداوی و آذربایجان را تشکیل داد ؛ اگرچه در ظاهر ابتدا توانستند نتایج مطلوبی کسب کنند ، پس از آن اقدام به تاسیس دفتر ناتو در منطقه مورد مناقشه کردند که خشم لایزال و تهدید روسیه را موجب شد ؛ دولت گرجستان از این نکته قافل شده بود که روزی ممکن است مورد تهاجم روسیه واقع شود و حتی پایتخت خود را تحت اشغال روسیه ببیند! و دولی که به حمایت آنها دل خوش کرده بود هیچ کاری از پیش نبرند.
گرجستانی ها نه تنها با این اعمال موقعیت خود را تثبیت نکردند بلکه موجبات خشم کرملین را فراهم کردند.
بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی روسیه قدرت و غرور خود را از رفته می دید که از پی ان غرب گرایان حداکثربهره را بردند اما با روی کار آمدن پوتین و تثبیت موقعیت سیاسی روسیه مسئله چالش روسیه و ناتو پیش کشیده شد ؛ پرواضح است روسیه از نفوذ روز افزون ناتو در گرداگرد مرزهای خود به شدت احساس خطر می کند و دست به اقدامات تدافعی در مقابل آن کرده است ؛ روس ها پروازهای تمرینی بر فراز دریای مانش انجام می دهند ، زیر دریایی های اتمی روسیه به اقیانوس ها گسیل می شنود و تسلحیات جدید رونمایی می شود .
روسیه به این نتیجه رسیده است که با دست گذاشتن روی نقاط ضعف گرجستان می تواند از روی کردن بقیه جمهوری های شوروی سابق به سوی غرب جلوگیری کند . نبرد روسیه و گرجستان را می توان به عنوان مدلی برای انانی که به غرب نزدیک می شوند ترسیم کرد البته روسیه تمایل زیادی برای ضمیمه کردن آبخازیا و اوستیا به خاک خود دارد.
اعلام یک جانبه آتش بس از سوی گرجستان نشانه عقب نشینی گرجی ها می توان دید ، در مقابل روسیه نیز با اعلام ۶ بند حاضر به پذیرش آتش بس شد.
۱) عدم استفاده از نیروهای نظامی
۲)توقف کامل تمامی اقدامات نظامی
۳) دسترسی آزاد به کمک های بشردوستانه
۴)نیروهای مسلح گرجستان به مقر حضور دائم خود باز گردند
۵) نیروهای مسلح فدراسیون روسیه به خطی می روند که پیش از آغاز عملیات نظامی وجود داشت
۶) آغاز بررسی های بین المللی در رابطه با آینده اوستیای جنوبی و آبخازی و راه های تامین امنیتی پایدار برای آنها
علی ودایع


همچنین مشاهده کنید