یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

یک گذار تاریخی، نه شکست نه پیروزی


یک گذار تاریخی، نه شکست نه پیروزی
در طی ماه ها و هفته های اخیر بحث پیرامون وضعیت خاص کشور کلمبیا در آمریکای لاتین ابعاد گسترده ای به خود گرفته است. در ابتدا با وساطت " هوگو چاوز " رئیس جمهور چپگرای ونزوئلا، شورشیان جنبش " فارک " که به عنوان بزرگترین نیروی چریکی – سیاسی چپ در کلمبیا، حاضر به آزادسازی گروگان های خود در مقابل مهار زدن حکومت " الوارو اوریبه " در سرکوب و تهاجم به پایگاه ها و مناطق تحت کنترل آنان و به نوعی مصالحه ملی حول منازعات داخلی گردیدند.
به همین دلیل با تلاش نیروهای میانجی ونزوئلائی گروهی از گروگان ها بعد از سال ها اسارت آزاد شدند و این موضوع در حالی که موجب خوشنودی افکار عمومی و خانواده این گروگان ها شد ولی خشم و ناخرسندی حکومت بوگوتا را برانگیخت. چرا که از یک طرف چاوز به عنوان بزرگترین مخالف اوریبه در منطقه توانست با گذر از بسیاری از تابوهای حاکم بر محیط سیاسی کلمبیا رهبران فارک را برای مصالحه اقناع کند. از طرف دیگر آزادسازی این گروه از گروگان ها توسط فارک در شرایطی که رهبران بوگوتا مدام از سرکوب و حمله سخن می گفتند موقعیت اخلاقی چریک های مارکسیست را در حوزه ژئوپلتیک منطقه ای و چینش های ملی تقویت می کرد. قرار بود که در مرحله بعدی در ازای آزاد کردن تعدادی از رهبران و اعضای جنبش فارک، این گروه نیز " اینگرید بتانکور " کاندیدای فرانسوی تبار ریاست جمهوری اسبق، سه پیمانکار اسیر آمریکائی و همچنین گروهی از نظامیان به گروگان گرفته را با مکانیزم قبلی با وساطت چاوز آزاد کند. به همین دلیل از مدت ها قبل نیروهای امدادی و پزشکی برای ارائه خدمات به گروگان هائی از جمله بتانکور که گفته می شد در حالت جسمانی بسیار بدی قرار دارند مرتبا به اعماق مناطق تحت نفوذ چریک های فارک روانه می شدند.
در چنین هنگامه ای با تجاوز نیروهای نظامی کلمبیا به درون خاک اکوادور نفر دوم فارک و مذاکره کننده اصلی آنان در طی یک اقدام غافلگیر کننده به قتل رسید. چند هفته بعد خبرهائی از کلمبیا درز کرد که نشان می داد بنیانگذار و رهبر فارک به مرگ طبیعی زندگی را وداع گفته است. هم زمانی قتل و مرگ دو رهبر شناخته شده و اصلی جنبش فارک موجب اخلال و گسست تشکیلاتی در درون این گروه اصلی مخالف دولت راستگرای اوریبه شد که بدون تردید پیامد گیچوارگی را در بدنه این جنبش به دنبال داشته است. در چنین وضعیتی دولت کلمبیا که با متهم کردن چاوز به ارتباط با فارک یک تهاجم تبلیغاتی را در میانه اقدامات آزادسازی گروگان ها به راه انداخته بود تحت پوشش نیروهای امدادی و پزشکی، که در جای خود می بایست به عنوان یک کار غیر اخلاقی و نقض کننده توافقات به عمل آمده محسوب شود،گروهی از تکاوران زبده ارتش را به منطقه حاشیه ای و نقطه مبادله گروگان ها اعزام کرد و در یک غافلگیری خانم بتانکور و ۱۴ گروگان دیگر را بدون هیچ درگیری و تنها با بازداشت دو محافظ از گروه فارک، که بعدا از سوی این گروه به خیانت و همدستی با مهاجمان متهم شدند، آزاد کرد.
داستان کلمبیا و فارک با تمام ابعاد و موضوعاتی که در طی هفته های اخیر بوقوع پیوسته است و از طرف بعضی سیاستمداران و کارشناسان پیروزی یا شکست برای مخالفین تلقی شده، می بایست از دریچه یک دوربین بی طرف و با لنزهای سالم مورد توجه قرار گیرد. مهمترین مسئله در این بین اصولا پایان یک دوره تاریخی و ورود به دوره ای متفاوت خواهد بود که به همین جهت پراتیک مبارزاتی را در شرایط جدید دگرگون کرده است. تجربه ونزوئلا، بولیوی، اکوادور و به خصوص نیکاراگوئه به ساختار نیروهای چپ در آمریکای لاتین آموخت که زمان وداع با تاکتیک مبارزات چریکی فرا رسیده است. اصولا مارکسیست ها و تمامی طیف چپ شیوه های مبارزاتی خود را بنابر شرایط موجود و در طی یک عینیت دیالکتیکی انتخاب می کنند و آنچه در دهه های قبل از ۹۰ میلادی ضرورت تحمیلی دیکتاتوری های مستقر در آمریکای لاتین بود را تنها در جنگ های چریکی تجربه می کردند. پیروزی انقلاب ساندنیستی در نیکاراگوئه نتیجه این موقعیت ویژه بود و در حالی که دیکتاتوری راه هرگونه فعالیت سیاسی و مشارکت در رقابت های انتخاباتی را از مخالفین سلب کرده بود، تفنگ ها تکلیف قدرت را مشخص کردند.
یک دهه بعد همان چریک ها بواسطه دگرگونی در شرایط بین المللی و منطقه ای به انتخابات آزاد گردن نهاده و به طور دمکراتیک قدرت را واگذار کردند تا یک دهه بعد دوباره با رای مردم به هرم قدرت بازگردند. به قول هوگو چاوز " زمان تفنگ ها در آمریکای لاتین به تاریخ سپرده شده است و ما در شرایط دیگری زندگی می کنیم ". این گفته چاور در واقع همان اساس و بنیادی است که هم اکنون در کلمبیا در مورد مباره بین دولت اوریبه و جنبش فارک در حال وقوع است. به همین دلیل آزادسازی بتانکور و بقیه گروگان ها به شیوه شوهای تلویزیونی توسط ارتش کلمبیا، نه یک پیروزی یا شکست برای دولت بوگوتا و جنبش فارک، بلکه پایان یک دوره تاریخی و گذار برای آغاز دوران تازه می بایست به حساب آید. از سوی دیگر هجوم تبلیغاتی دولت کلمبیا و اکثر خبرگزاری های غربی مبنی بر ماهیت خشن جنبش فارک با استناد به وضعیت گروگان هائی چون بتانکور کاملا غیر منصفانه و غیر واقعی است. البته در شرایط موقعیت های نظامی و میدان های جنگ، خشونت یک وضعیت عینی است که غیر قابل کتمان است ولی نادیده گرفتن خشونت طرف دیگر نشان از عدم صداقت خبری، تحلیلی و در بهترین شرایط عدم آگاهی از تمامی جوانب موجود می باشد. جنبش فارک در شرایطی هنوز در چنبره تاکتیک های چریکی و ابزارهای میدانی جنگ، همچون گروگانگیری قرار دارد که دشمنان آنان در موقعیت دولتی اقدام به تشکیل " جوخه های مرگ " دست راستی برای سرکوب و کشتار مخالفین دولت حاکم کرده اند. حتی فراتر از این بازی های پنهان و کثیف، دولت کلمبیا بر طبق گزارش ماه گذشته نهادهای حقوق بشری وابسته به سازمان ملل متحد در طی سال های اخیر اقدام به کوچ و جابجائی اجباری بیش از سه میلیون روستائی ساکن در مناطق جنگلی کلمبیا نموده است. این کوچ اجباری روستائیان، به بهانه مبارزه با فارک انجام گرفته و به استناد گزارش این نهادهای مسئول تاکنون به بهای مرگ هزاران انسان، قاچاق انسان و اعضای بدن آنان، فحشا و بردگی جنسی، بیکاری و گرسنگی و موارد دیگری از مصائب انسانی تمام شده است.
اتفاقا بر طبق حقوق بین المللی دولت های مستقر و رسمی در قبال نقض حقوق انسانی و شهروندی مسئولیت بسیار بیشتری نسبت به اپوزیسیون دارند چرا که دولت مسئول اجرای قانون و رعایت معاهدات پذیرفته شده بین المللی تلقی می شود در حالی که نیروهای شورشی بیشتر به لحاظ اخلاقی و انسانی در این چنین مواردی مسئولیت خواهند داشت. البته این نکته به مفهوم سلب مسئولیت حقوقی از نیروهای مخالف و شورشی برای نقض قوانین نخواهد بود بلکه تاکیدی بر جایگاه به مراتب بالاتری جهت درک و رعایت موضوعات حقوقی توسط دولت ها می باشد. به هر حال آنچه که هم اینک می توان در خصوص مسائل کلمبیا و موقعیت جنبش چریکی فارک بر آن تاکید داشت همانا دگردیسی نیروها و تعریف تازه از یک دوران تاریخی متفاوت است که نقش و جایگاه اپوزیسیون و پوزیسیون را مفهوم تازه ای می بخشد و هر آنچه که در مورد پیروزی و شکست در خصوص مسائل اخیر بیان می شود تنها فرافکنی و حاشیه کم رنگی بر این متن پر رنگ می باشد.
اردشیر زارعی قنواتی
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه


همچنین مشاهده کنید