جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

بررسی مهمترین اصول حقوق بشر در اسلام


بررسی مهمترین اصول حقوق بشر در اسلام
● مقدمه:
در شرایط کنونی که حقوق بشر در معرض تجاوز و نابودی قرار گرفته، به تجربه دریافته ایم که در سازمانهای سیاسی بین المللی از فلاسفه و علمای حقوق در مورد حقوق بشر کاری ساخته نیست و به روشنی دیده ایم که سیاستگذاران حقوق تنها اسم حمایت از حقوق بشر را می برند و بسیاری از اظهار نظرات آنها در حد شعار و نگرشهای سطحی است و در عمل خود به حقوق مسلم بشری تجاوز می کنند.
در حالیکه اسلام نخستین تفکری بوده که به روشنی از صیانت حقوق بشر و آزادی و عدالت و احترام به کرامت انسانی سخن گفته است. و به عنوان کاملترین برنامه زندگی به تمام ابعاد مادی و معنوی انسان توجه خاص دارد.
بنابراین دین نسبت به حقوق بشر از جامعیت ویژه ای برخوردار است.
‌● مقاله:
واژه حق در لغت در معانی گوناگونی بکار رفته است. از جمله این معانی: درست کردن وعده، یقین نمودن، واجب شدن، راست و درست، ضد باطل، کاری که البته واقع شود، عدل، یکی از نامهای باری تعالی، ملک و مال، جمع این واژه حقوق می باشد،. اصطلاح حق نیز در موراد متفاوتی بصورت جمع و مفرد بکار می رود که از آن جمله عبارتند از:
۱) حق، امری اعتباری است که به موجب آن صاحب حق شایستگی بهره وری از امری و اختصاص آنرا به خود یافته و بر دیگران نیز رعایت آن لازم است.
۲) حقوق که جمع حق است عبارت است از: مجموعه قوانین و مقررات اجتماعی که از سوی خدای انسان و جهان برای برقراری نظم و قسط و عدل در جامعه بشری تدوین می شود تا سعادت جامعه را تأمین سازد.
واژه بشر در لغت در معانی زیر بکار رفته است: آدمی،انسان، مردم «مذکر و مونث و واحد و جمع در آن یکسان است» و انسان را از آن جهت بشر گویند که دیده می شود و نمایان می باشد. در قرآن نیز واژه بشر به معنای ناس، خلق، آفریده، می باشد. همچنین از القاب پیامبر (ص)، خیرالبشر می باشد.
از دیدگاه اسلام، انسان موجود خردمندی است که خداوند به او مقام خلیفه الهی بخشیده و به او توانایی و شایستگی ویژه ای نسبت به سایر موجودات عالم ارزانی داشته است، انسان مظهر لطف و رحمت الهی است. در حدیث نبوی، خداوند فرموده : من گنجی پنهان بودم که می خواستم خود را آشکار سازم این بود که بشر را آفریدم تا همگان مرا بشناسند.
حقوق بشر طبق نظر مکاتب آزادی خواه عبارت است از: حقوقی که لازمه طبیعت انسان است، حقوقی که پیش از پیدایی دولت وجود داشته و مافوق آن است و بدین جهت دولتها باید آن را محترم بشمارند.
به تعبیر روشن تر، در مکاتب آرمان گرا نظر بر این است که پاره ای حقوق از لحاظ کرامت و شرافت انسانی بنیادی و ضروری است. این حقوق که حقوق بشر نامیده شده اند خارج از حوزه اقتدار قانونگذار بشری می باشند و قانونگذار نمی تواند احدی را از آن محروم کند.
برخی از مورخین معتقدند اولین اعلامیه ای که در جهان راجع به حقوق بشر داده شده از طرف کوروش کبیر است که سلسله مادها را برانداخته و طرحی نو در حکومت افکنده است و به قول ارسطو: «کوروش کشور خویش را از بندگی رهانیده است.»
مولانا ابوالکلام آزاد محقق و وزیر فرهنگ و دانشمند بعد از استقلال هندوستان در سالهای ۱۳۳۰ با تحقیقاتی که انجام داده است «ذوالقرنین» مذکور در قرآن را همان کوروش کبیر دانسته است و مرحوم علامه طباطبائی در تفسیر المیزان خود این مطلب را تأیید کرده است.
متن فرمان مزبور که ۲۵ قرن پیش صادر شده، به سال ۱۸۷۹ میلادی در حفاری بابل کشف شد که اکنون در موزه بریتانیا در لندن محفوظ است. این فرمان از نظر اهمیت موضوع و تفویض حقوق اجتماعی و آزادی به ملل تابعه در آن عصر چنان حائز اهمیت می باشد که در محافل حقوقدانان جهان به عنوان اولین منشور آزادی تلقی شده است.
در اسلام با برانگیخته شدن این پیامبر عظیم الشأن اسلام از طرف خداوند متعال اصول و مبادی کامل ترین اخلاق و اقتصاد و سیاست و هنر و مدیریت و فقه و حقوق برای مردم دنیا عرضه گردید.
در خصوص تدوین حقوق بشر در اسلام باید گفت: با گردآوری آیات قرآن در همان نخستین سال های نزول قرآن، اولین مرحله تدوین حقوق بشر در اسلام انجام گرفت و تبیین مسائل مربوط به حقوق بشر در مجموعه آیات الهی در ذکر حکیم گرد آوری و تدوین گردید و از این رو می توان تاریخ تدوین حقوق بشر را در اسلام به دهه دوم قرن اول هجری و دهه های آخر قرن هفتم میلادی نسبت داد و قرآن را در مقایسه با آنچه که در غرب تحت عنوان حقوق بشر تدوین شده یکی از کهن ترین اسناد مدون در حقوق بشر شمرد.
در اروپا بعد از منشور کبیری که در انگلستان منتشر شد در قرن هفده و هجده نویسندگان و متفکرانی از جمله ژان ژاک روسو و ولتر افکار خود را درباره حقوق طبیعی و فطری بشر در میان مردم پخش کردند. نتیجه تلاشهای پیگیر آنها منجر به انقلاب کبیر فرانسه گردید که به دنبال این انقلاب در سال ۱۷۸۹ اعلامیه حقوق بشر منتشر گردید.
بنابراین دین اسلام به عنوان کاملترین برنامه زندگی به تمام ابعاد مادی و معنوی انسان توجه خاص دارد لذا جامعیت دین نسبت به حقوق بشر در دو ادله عقلی و نقلی بررسی می شود. سه دلیل بر ادله عقلی قابل ذکر است. در دو دلیل اول ناتوانی انسان از شناخت خویش و نظام هستی و وابستگی و نیازمندی وی در این باره به وحی اثبات می شود و دلیل سوم توانمندی خداوند متعال در معرفی تعیین حقوق انسان اثبات می گردد.
صرف نظر از ادله عقلی، در نصوص و منابع روایی اسلام نیز بر این امر تأکید فراوان شده است. بنابراین دین منبع حقوق بشر در اسلام است و تعالیم دینی و متون فقهی ما موید این مطلب است.
اصول پنج گانه حقوق بشر در اسلام عبارتند از: اصل حیات ـ اصل مساوات و برابری ـ اصل کرامت انسانی ـ اصل آزادی ـ اصل مالکیت.
نخستین حقی که قرآن کریم برای انسان بر شمرده حق حیات است. حیات در مورد انسان بر دو گونه است. حیات مادی و حیات معنوی. آنگاه که قرآن سخن از حیات معنوی انسان می آورد، نام انسان در کنار فرشتگان ذکر می شود.
سلب حق حیات معنوی به وسیله گمراه سازی صورت می گیرد، کسی که دیگران را به دو طریق گمراه کند. حیات معنوی آنان را از میان می برد. البته از دست دادن حیات معنوی، به معنای گم کردن سعادت و فلاح است وگرنه هیچ گاه روح انسان از بین نمی رود.
سلب حق حیات مادی نیز با قتل تحقق می یابد. در دیدگاه قرآن این کار برابر است با نابود سازی همه جامعه، مگر آنکه با دلیل درستی صورت گیرد.
در اسلام برای حیات انسان ارزش والایی قرار وارد شده است. از نظر قرآن همه انسانها شایستگی حق حیات دارند مگر اینکه به دلایلی خداپسندانه از این حق محروم شوند مانند؛ تجاوز به جان و مال مردم به ناحق که مستلزم عقوبت و مجازات می شود. برخی از قواعد و نصوص که پیرامون حفظ حیات شایسته انسان در اسلام بیان شرط عبارتند از:
۱)حرمت سقط جنین: این حکم مورد اتفاق نظر همه فقهاست.
۲) حرمت خودکشی.
۳) حرمت دگر کشی: البته در مورد دگر کشی باید این نکته را اضافه کرد که: قتل و کشتن افرادی که به جهت ارتکاب جرم مستحق کیفر می باشند، از این حکم استثناست.
بنابراین در فقه اسلامی وارد ساختن کمترین ضربه بر انسان موجب کیفر است. یکی از مجازات هایی که در این زمینه در اسلام در نظر گرفته شده است قصاص می باشد این حکم در برابر قتل و جنایت بر اعضاء قرار گرفته است.
قانون قصاص اسلامی بسیار عادلانه است، زیرا نه همچون یهودیان تنها تکیه روی قصاص می کند و نه مانند مسیحیت کنونی فقط راه عفو یا دیه را به پیروان خود اعلام
می دارد. در اسلام اگر قتلی به صورت عمدی واقع شود کیفر آن اعدام و کشتن قاتل است. اسلام به این نیز اکتفا نکرده است و در صورتی که مقتول مومن باشد بر قاتل وعده غضب الهی و عذاب اخروی داده است.
و اما دومین راهکار اسلام برای تکریم حق حیات انسان مسئولیتهایی است که برای قتل های خطا در نظر گرفته شده است.
قتل خطا عبارت است از این که: فردی نه قصد کشتن داشته باشد و نه قصد انجام کاری که نوعاً به قتل منجر نمی شود، بلکه فعل او به طور تصادفی به مرگ دیگری منجر شود. مثل اینکه کسی در حال شکار کردن تیرش به انسانی برخورد کند.
در نظام حقوقی اسلام قتل خطا به سه قسم تقسیم شده و هر کدام احکام مخصوص به خود را دارد به عنوان مثال اگر عمل کشتن، در اثر کاری باشد که به هیچ وجه قصد و نیت فاعل در آن دخالت نداشته است، مثل اینکه فردی که در خواب است بر روی فرد دیگر سقوط کند و او را بکشد. بر این مورد کفاره و دیه مترتب است.
همچنین اگر کسی حرامتی به عضو دیگری وارد کند بر اساس آیه قرآن اگر آسیب به چشم دیگری برساند و آن را از بین ببرد او نیز می تواند چشم او را از بین ببرد و بینی در مقابل بینی و گوش در مقابل گوش و ... و به طور کلی هر کس جراحتی و زخمی به دیگری بزند در مقابل می توان قصاص کرد.
دومین اصول حقوق بشر در اسلام اصل برابری و مساوات است. اسلام در عین آنکه می داند افراد بشر از لحاظ سازمان خلقت چه از نظر مادی و چه از نظر لیاقت و استعداد و مظاهر روحی یکسان نیستند ولی این نابرابری و عدم مساوات را ملاک برتری و امتیاز بعضی بر بعض دیگر ندانسته و همه افراد بشر را از لحاظ حقوق و تکالیف و اصل انسانیت و داوری و اجرای قوانین برابر می داند.
یکی دیگر از اصول پنج گانه حقوق بشر در اسلام اصل کرامت انسانی است.
در دین اسلام دو نوع کرامت برای انسانها ثابت شده که عبارتند از: کرامت ذاتی و ارزشی. در کرامت ذاتی بر اساس اینکه خداوند مقام خلیفه اللهی به انسان داده است او را ذاتا مورد تکریم قرار داده، و همه افراد انسانی باید این کرامت را برای همدیگر به عنوان یک حق بشناسند. کرامت ارزشی نیز از بکار انداختن استعدادها و نیروهای مثبت در وجود آدمی و تکاپو در مسیر کمال ناشی می شود. این کرامت اکتسابی و اختیاری است که ارزش نهایی و عالی انسانی مربوط به همین کرامت است و افراد با تقوا واجد آن می باشند.
● آزادی ، یکی دیگر از اصول حقوق بشر در اسلام
آزادی در نگاه قرآن ارزش والایی دارد این ارزش تا بدان حد است که قرآن انسان ها را دعوت می کند تا به سوی سمبل آزادی نماز بخوانند و بسیاری از دیگر کارهای ارزنده را رو به همان انجام دهند. در قرآن جلوه های شکوهمند دیگری نیز دربارة آزادی به چشم می خورد.از جمله آیاتی که آزادی اندیشه و مذهب و عقیده می پردازد.
آزادی هدیه ای است که از سوی آفریدگار به انسان عطا شده است و در دو قسم تکوینی و تشریعی نمود می کند.آزادی تکوینی به این معنا که انسان در نظام آفرینش در صدور یا ترک فعل آزاد است بدون اینکه عوامل یا موانع طبیعی یا ماوراء طبیعی او را مجبور بسازند و آزادی تشریعی بدین معنا که انسان می تواند بدون دخالت قدرت قاهره ای از خارج از حقوق فطری خویش بهره مند شود.
از اقسام دیگر آزادی،آزادی اندیشه است.از آنجا که اندیشه یک امر درون بشریست هیچ کس نمی تواند دیگری را از اندیشیدن باز دارد و نیز نمی تواند در فکر او تصرف نماید. در قرآن آیاتی پیرامون اندیشیدن وجود دارد از جمله اندیشه در امر آفرینش انسان و تفکر در حیات و ممات.
از دیگر حقوق اساسی انسان آزادی عقیده است که در آن افراد در داشتن نظریات گوناگون علمی، فلسفی و دینی آزاد بوده.
نقش انبیاء یادآوری و راهنمایی است و نمی توانند از اجبار در پذیرش عقاید استفاده کنند.
در مورد عقیده در برخی موارد از جمله امر به معروف و نهی از منکر اظهار عقیده واجب و در برخی موارد از جمله اضلال اظهار کردن عقیده ممنوع می باشد.
یکی دیگر از ابعاد آزادی، آزادی مذهب است که در آن فرد در گزینش مذهب خویش آزاد است.و نیز هر فردی حق دارد با اراده خویش مذهبش را تغییر دهد.علامه طباطبایی عبارت قدتبین الرشد من الغی را دلیلی بر اجباری نبودن گوهردین می شمارد.
یکی دیگر از ابعاد آزادی مذهب در اسلام احترام به پیروان دیگر مذهب و رعایت حق آنها در انجام مراسم مذهبی است.
پنجمین اصل از مهمترین اصول حقوق بشر در اسلام اصل مالکیت است.
در اسلام مالکیت حقیقی از آن خداست.
نوع دیگر مالکیت در اسلام مالکیت فردی است.مالکیت در مورد انسان، عبارت از نوعی رابطة اضافی بین شخص و شیء است که یکی را به دیگری اختصاص می دهد از سوی دیگر این رابطه قابل سلب یا انتقال پذیر نیز می باشد.
از عوامل تولید ثروت،طبیعت یعنی زمین، دریا، ابر و نظایر آن می باشد.
عامل دیگر کار از قبیل کشاورزی و دامداری است.همچنین ابزار تولید عامل دیگری برای تولید ثروت می باشد.
در اسلام تصرفاتی که فی حد نفسه مورد نهی شارع باشد مانند رشوه. هیچگاه علقه مالکیت ایجاد نمی نماید.
● حاصل آنکه
در سایه اسناد و مدارک متقن تاریخی از جمله روایات پی می بریم که حقوق بشری که غربی ها سخن از آن می گویند مطلب تازه و ساخته دست آن ها نیست بلکه در متن اسلام وجود داشته و هر فردی با دانستن حقوق خود و دیگران به زورگویان اجازه تعدی به حقوق مسلم خود را نمی دهد و هم چنین خود هم به حقوق دیگران تعدی نمی کند.
علی کول آبادی
منابع و مآخذ مقاله :
* قرآن کریم
۱ـ ایازی، سیدمحمدعلی: آزادی در قرآن، چاپ دوم، چاپ سیحون، زمستان ۱۳۸۰.
۲ـ بسته نگار، محمد: حقوق بشر از منظر اندیشمندان، چاپ اول، تهران، انتشارات شرکت سهامی انتشار، ۱۳۸۰ .
۳ـ بوازار، مارس: اسلام و حقوق بشر، مترجم محسن مویدی، مهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، دی ۱۳۵۸ .
۴ـ جعفری تبریزی، محمد تقی: تحقیق در دو نظام حقوق جهانی بشر از دیدگاه اسلام و غرب و تطبیق آن دو با یکدیگر، چاپ اول، تهران، انتشارات دفتر خدمات حقوقی بین المللی جمهوری اسلامی ایران، پاییز ۱۳۷۰ .
۵ـ جوادی آملی، عبدالله: فلسفه حقوق بشر، چاپ اول، قم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۷۵ .
۶ـ حقیقت، سیدصادق، سید علی میر موسوی: مبانی حقوق بشر از دیدگاه اسلام و دیگر مکاتب، چاپ اول، تهران، مرکز نشر آثار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، تابستان ۱۳۸۱ .
۷ـ دهخدا، علی اکبر: لغت نامه دهخدا، زیر نظر دکتر محمد معین، تهران، چاپخانه دولتی ایران، دی ماه ۱۳۳۸ .
۸ـ طباطبائی، محمد حسین: تفسیر المیزان، ج۱۳،مترجم محمد باقر موسوی همدانی، نشر بنیاد علمی و فکری علامه طباطبائی با همکاری مرکز نشر فرهنگی رجاء و موسسه انتشارات امیر کبیر، تابستان ۱۳۶۳ .
۹ـ عمید، حسن: فرهنگ عمید، تهران، انتشارات جاویدان، ۱۳۴۳ .
۱۰ـ قرائتی، محسن: عدالت اجتماعی، قم، انتشارات در راه حق و اصول دین، بی تا.
۱۱ـ محقق داماد، سید مصطفی: دین، فلسفه قانون، چاپ اول، تهران، انتشارات شهاب ناقب و انتشارات سخن، ۱۳۷۸ .
۱۲ـ معین، محمد: فرهنگ معین، چاپ چهاردهم، تهران، انتشارات امیر کبیر، ۱۳۶۰.
۱۳ـ میر احمدی، منصور: آزادی در فلسفه سیاسی اسلام، تهیه و تحقیق مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی، نوبت چاپ اول، قم، انتشارات موسسه بوستان کتاب قم، ۱۳۸۱ .


همچنین مشاهده کنید