جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


مدیریت جمعیت کشور؛ چرا و چگونه؟


مدیریت جمعیت کشور؛ چرا و چگونه؟
ایران در گذشته‌های نسبتا دور کشور پرجمعیتی با حدود ۴۰ تا ۵۰ میلیون نفربوده است و حداقل ۱۰ درصد از جمعیت جهان در ۵۰۰ سال قبل از میلاد با توجه به وسعت این کشور در آن استقرار داشته‌اند. در اواخر قرن ۱۹ جمعیت ۸ تا ۱۰ میلیون نفر و در اوایل قرن بیستم به بیش از ۵/۱۰ میلیون نفر با رشد سالانه کمتر از نیم درصد بالغ شده است. مطابق سرشماری‌های ده سالانه ۱۳۳۵ تا ۱۳۸۵ این جمعیت از ۱۹ میلیون نفر به بیش از ۷۰ میلیون نفر رسیده است. نرخ رشد جمعیت در فاصله سال‌های ۱۲۸۵ به جز در یک دوره ده ساله ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۵ همواره از روند رشد صعودی برخوردار بوده است و پس از آن نیز به دلیل اجرای سیاست‌های کنترل جمعیت و تغییرات وسیع اجتماعی روند نرخ رشد نزول قابل توجهی را نشان می‌دهد...
زمان دو برابر شدن جمعیت از ۲۳ سال به حدود ۶۰ سال رسیده است و این خود فرصتی است برای برنامه‌ریزی کامل‌تر برای تامین رفاه در جامعه، اما اگر به پیش‌بینی‌های آینده با فرض باروری متوسط توجه کنیم، در یک دوره ۳۰ ساله به غیر از تعداد جمعیت عوامل بسیار زیاد دیگری در تصمیم‌گیری برای تامین این رفاه موثر هستند:
تراکم جمعیت در ایران ۶۵/۱ برابر خواهد شد که بیش از افزایش نرخ جهانی است (۵/۱ برابر)پیش‌بینی می‌شود که نرخ تراکم از ۴۰ نفر در هر کیلومتر مربع به ۶۴ نفر در یک کیلومتر مربع در دوره ۵۰ ساله (۱۴۲۹-۱۳۷۹) افزایش یابد.
جمعیت شهر‌ها ۷/۴ برابر در فاصله سال‌های ۱۳۳۵ تا ۱۳۷۵ شده است، حال آنکه جمعیت روستاها در همین زمان فقط ۴/۱ برابر شده است، نرخ شهرنشینی در ایران در سال ۱۳۷۵ از ۶۱ درصد به حدود ۷۹ درصد تا سال ۱۴۰۹ افزایش می‌یابد. میانه سنی از حدود ۲۱ سال به حدود ۴۰ سال در این دوره ۵۰ ساله (۱۴۲۹-۱۳۷۹) افزایش می‌یابد. (۹/۱ برابر افزایش در مقایسه با ۴/۱ برابر افزایش در جهان).
● رشد مجدد جمعیت
نرخ رشد از سال ۱۳۸۵ دوباره شروع به افزایش می‌کند (مومنتوم) و تا سال ۱۳۹۵ همچنان افزایش می‌یابد و به ۵/۱ درصد می‌رسد،‌ ولی پس از آن به طور مستمر تا سال ۱۴۳۰ کاهش پیدا می‌کند و به ۳۵/۰ درصد می‌رسد (نرخ رشد مثبت). بیشترین کاهش نرخ رشد در سال‌های (۱۴۳۰۰-۱۴۲۵) اتفاق می‌افتد که ناشی از افزایش مرگ به علت ساختار سنی پیر جمعیت است (‌۶/۳ برابر کاهش مشابه کاهش در جهان).
ایران حدودا در سال ۱۴۱۰ به مرحله تثبیت باروری (یعنی نرخ باروری کلی ۸/۱ بچه برای هر زن) می‌رسد که در واقع پایان مرحله انتقال باروری است. تا این سال علی‌رغم تثبیت باروری به مرحله تثبیت مرگ که مرحله تثبیت جمعیت است، نخواهیم رسید.
میانگین سن مردان در اولین ازدواج در سال ۱۳۴۹ در شهر و روستا حدود ۵/۳ ماه اختلاف دارد. این اختلاف به حدود ۲۲ ماه اختلاف در سال ۱۳۷۹ رسیده است (بیش از ۶ برابر افزایش). افزایش میانگین سن زنان در اولین ازدواج در شهر و روستا ۵/۳ برابر مردان تا سال ۱۳۷۹ بوده است (‌۹/۵ سال افزایش در سن زنان در مقایسه با ۶/۱ سال افزایش در سن مردان). میانگین سن زنان در اولین ازدواج در سال ۱۳۴۹ در شهر و روستا اختلافی ندارد. در حالی که به حدود ۱۳ ماه اختلاف در سال ۱۳۷۹ رسیده است (۱۳ برابر افزایش ).
متوسط نرخ خام مرگ از ۳/۵ در فاصله سال‌های ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۴ به میزان ۵ مرگ تا سال ۱۳۹۵ پایین خواهد آمد، ولی پس از آن مرتب افزایش یافته و به ۸ مرگ به ازای هر هزار نفر جمعیت می‌رسد. این افزایش مرگ همراه با افزایش امید به زندگی در بدو تولد خواهد بود. افزایش مرگ فقط معلول افزایش سالمندان در کشور است، نه پایین آمدن سطح بهداشت و سلامت (‌۶/۱ برابر افزایش در مقایسه با ۲/۱ برابر افزایش در جهان). به عبارتی سرعت پیر شدن جمعیت در ایران بیش از جهان است.
امید به زندگی در بدو تولد مستمرا تا سال ۱۴۲۹ افزایش می‌یابد و از حدود ۷۰ سالگی به حدود ۷۹ سالگی خواهد رسید (۲/۱ برابر افزایش مشابه افزایش جهانی‌).
گروه سنی ۶۰ سال و بالاتر مرتب افزایش یافته و حدود ۴ برابر افزایش در مقایسه با حدود دو برابر افزایش در جهان خواهد رسید.
پیش‌بینی می‌گردد که نسبت سرباری کلی تا سال ۱۴۱۵ از روند نزولی برخوردار باشد و از ۶۶ نفر مصرف‌کننده به ازای ۱۰۰ نفر مولد به ۴۰ نفر مصرف کننده به ازای ۱۰۰ نفر مولد می‌رسد، سپس به علت افزایش سالمندان صعود خواهد یافت و به ۵۵ مصرف‌کننده به ازای ۱۰۰ نفر مولد در سال ۱۴۳۰ برسد. در این زمان سرباری پیری و جوانی تقریبا با هم برابر هستند (‌۲/۱ برابر کاهش در مقایسه با وضعیت ثابت در جهان).
سرباری سالمندی تا سال ۱۳۹۵ در حد ۷ مصرف‌کننده به ازای ۱۰۰ نفر مولد ثابت باقی مانده، ولی پس از آن افزایش می‌یابد و به ۲۷ مصرف‌کننده به ازای ۱۰۰ نفر مولد در سال ۱۴۲۹ می‌رسد (‌۴ برابر افزایش در مقایسه با ۵/۲ برابر افزایش در جهان).
انبوه نوزادان متولد‌ شده در فاصله سال‌های ۵۵ تا ۶۵ موجب ناموزونی و برآمدگی در هرم جمعیتی گشته است. به محض رسیدن به مرحله باروری حداقل برای دو نسل آتی به فاصله زمانی ۲۵ تا ۳۰ سال این برآمدگی و ناموزونی را در ابعاد کوچک‌تر در هرم جمعیتی دوباره ایجاد می‌کند.
چنانچه جوانان در گروه سنی ازدواج (۲۰ تا ۳۰ سال) از الگوی متعارف و سنتی ازدواج یعنی اختلاف سنی بیش از دو سال تبعیت کنند، باعث بروز نسبی بحران تجرد در دختران و برای دو دهه بعد برای پسران می‌گردد. پیش‌بینی می‌گردد که در سال‌های ۱۴۰۵ تا ۱۴۱۰ جمعیت ۶۵ سال و بالاتر به کل جمعیت به حدود ۸ درصد برسد که شروع پیری جمعیت است.
● تغییر ساختاری جمعیت
ایران در دهه ۵۰ جزو جوان‌ترین کشور‌های جهان بوده است و پیش‌بینی می‌گردد تا سال ۱۴۰۰، میانه سنی کشور به ۲/۳۲ سال برسد. طی روند انتقال جمعیت، به دلیل کاهش نرخ مرگ ‌و میر و به دنبال آن کاهش باروری و افزایش امید به زندگی در بدو تولد که باعث تغییر ساختار سنی جمعیت گردیده است به سوی روند سالخوردگی جمعیت پیش می‌رود و سازمان ملل متحد نیز پیش‌بینی می‌کند که کشور ایران تا سال ۱۴۱۰ وارد مرحله پیری جمعیت می‌گردد. حدود ۴۰ درصد شهرستان‌های کشور وارد اولین مرحله پیری جمعیت شده‌اند.
تا به حال در برنامه‌های جمعیتی کشور به جمعیت بیشتر از بعد کمی ‌پرداخته شده است، اما اکنون باید در کنار برنامه‌های تنظیم خانواده، برنامه‌های وسیع‌تر و جامع‌تری که پاسخگوی کلیه نیازهای توسعه باشد مد نظر قرار گیرد و به آن پرداخته شود. اجرای برنامه‌های تنظیم خانواده بدون توجه به مولفه‌های کیفیت جمعیت و رها کردن تغییرات جمعیتی براساس آنچه با روال طبیعی دینامیک جمعیت اتفاق خواهد افتاد، کشور را به سوی حل معضلات مقطعی و غیرپایه‌ای سوق می‌دهد. سیاست افزایش موالید در اوایل انقلاب که سبب بروز بحران‌های فعلی در اشتغال جوانان، اعتیاد، مسکن، فضای آموزشی و تحصیل نوجوانان و... شده و در آینده سبب معضلات پیری زودرس و سریع جامعه و کاهش نیروی کار خواهد شد، خود گواهی بر این امر است.
موزون‌سازی جمعیت با منابع توسعه پایدار از اهداف اساسی هر حکومتی است که عدم توجه به آنها کشور را از حرکت به سوی توسعه پایدار دور می‌کند اگر حکومت پاسخی برای سوالاتی مثل رشد مطلوب جمعیت کشور چیست؟ هرم جمعیتی مطلوب کدام است؟ آیا اعمال سیاست‌های استانی برای کنترل رشد جمعیت منطقی است؟ تفاوت‌های نرخ رشد در اقوام مختلف اعمال سیاست‌های خاصی را می‌طلبد؟ کدام نوع مهاجرت باید ترغیب و یا تحدید شود روستا به روستا؟ روستا به شهر؟ شهر به شهر؟ شهر به روستا؟ داخل به خارج؟ خارج به داخل؟، با روند سریع شهرنشینی، خالی شدن روستاها از سکنه و موازنه منفی مهاجرتی در سطح روستا، آیا سیاست توسعه روستایی مانع از این سیل مهاجرت خواهد شد؟ با توسعه حاشیه‌نشینی لجام‌گسیخته در اطراف شهرها با توجه به معضلات اجتماعی، اقتصادی، بهداشتی و... باز هم سیاست دولت ایجاد قطب‌های توسعه خواهد بود؟ در صورت ادامه توسعه شهرنشینی، گسترش شهرها یا شهرک‌های جدید مد نظر است و یا توسعه عمودی شهرها اهمیت دارد؟ با این نگاه آلودگی هوا، کمبود آب و تخریب اراضی مرغوب کشاورزی حفاظت از محیط‌زیست چگونه دیده شده است؟ و... نداشته باشد، در هر شرایطی تصمیم‌گیری تابع شرایط همان موقع و به دور از دوراندیشی خواهد بود که مسلما تبعات آن سایر ارکان توسعه را تحت تاثیر قرار می‌دهد. این گونه حل کردن مسایل برخورد با معلول‌ها را در نظام برنامه‌ریزی استوار می‌کند و هیچ‌گاه فرصتی برای نگاه به آینده باقی نمی‌گذارد.
وجود مرجعی در کشور که به این پدیده‌ها قبل از بروز و پیدایش مشکل به عنوان پیشگیری در برنامه‌ریزی‌ها کمک کند بسیار بیش از پیش احساس می‌شود.
این نگاه، برنامه‌ریزی کلان را به سوی تدوین سیاست جمعیتی سوق می‌دهد. سیاست‌های جمعیتی، مجموعه تدابیری هستند که با توجه به شرایط جمعیتی برای بهبود وضعیت رفاه جمعیت تدوین می‌شود. مهاجرت،‌ توزیع فضایی جمیعت، اشتغال زنان، ‌دستیابی زنان به تحصیلات، شهرنشینی و حاشیه‌نشینی، اسکان، امنیت، مهاجرت‌های داخلی (روستا به شهر و...)، مهاجرت‌های بین‌المللی، محیط‌زیست، پیری جمعیت، اشتغال، محیط‌زیست، آموزش، فقر، توانمندی زنان و... همه مستلزم این است که به جمعیت، به عنوان مقوله‌ای چند بعدی نگاه کنیم. جای چنین نگاهی در برنامه‌ریزی کلان کشور هنوز هم خالی است.
دکتر بهرام دلاور
متخصص اطفال
منبع : هفته نامه سپید


همچنین مشاهده کنید