شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا
پدیده ازدواج موقت
ازدواج موقت ، پیمان و پیوندی است که با قرارداد طرفین بسته می شود که برای آن وقت پایانی نیز تعیین می کنند. درواقع عملی شرعی ست که به افراد نامحرم اجازه می دهد تا بی هیچ مشکل شرعی در کنار هم باشند ،
● سه عامل اساسی و مهم در وقوع این نوع ازدواج ها وجود دارد :
۱) کسب لذت
۲) فرزند داشتن
۳) حمایت از زن و خانواده وی.
۱) کسب لذت :
در حال حاضر به طور عام اشخاص از این نوع ازدواج ها برای کسب لذت های زودهنگام و خالی کردن تنش های درونی خود بهره می جویند، زیرا شخص مقید به دین نمی تواند از راهی به غیر دین به ارضا برسد. لذا با خواندن صیغه ای موقت زوج چند ساعته و اغلب چند ماهه خود را در اختیار می گیرد. (البته بعضی از روشنفکرنماها و عده کثیری از لاقیدها با دلایل بی اساس خود دیگر در قید و بند صیغه و مسائل مربوطه نیستند. البته سخن ما با این نوع نیست.)
همچنین این نوع ازدواج برای کسانی ست که نمی خواهند خود را درگیر زندگی زناشویی کنند و از طرفی توان مالی آن را ندارند و از سوی دیگر به خاطر هوس ها و تمنیات درونی شان است. که فکر کنم تاثیر مورد آخری قدری بیشتر است ، زیرا تا طلب نباشد مطلوب خواسته نمی شود. به بیان ساده تر تا علتی نباشد معلولی وجود نخواهد داشت .
به نظر من این نوع را نمی توان ازدواج نامید زیرا در ازدواج فاکتورهای اساسی و مهم دیگری نیز به غیر از رابطه جنسی دیده می شود. اما در این نوع ارتباط آنچه بسیار کم رنگ است عشق طرفین به هم است. زیرا برای کسب لذت بوده و طرفین می خواهند تا در مهلت تعیین شده به هدف خویش دست یابند. و در لحظه ای دیگر همدیگر را رها سازند.
زمزمه ای که از سال ها پیش در جامعه بود مساله بود به نام "خانه عفاف". که در آن از راه قانونی و شرعی افراد می توانستند با هم رابطه جنسی داشته باشند. آنچه که در این نظریه ناسنجیده بر می آمد ترویج رابطه های قانونی با غیر بود و اینکه راه برای کسانی باز می شد که اسب هوس خویش را هرگونه که می خواهند بتازند.
اکثر کسانی که ( مردان) به ازدواج موقت و داشتن چند همسر پای می فشرند و خواهان آن اند .با تکیه به سنت خود (اسلام) که پیامبرشان اقدام به دراختیار گرفتن چند همسر کرده استناد می کنند، غافل از اینکه برای کاری که آدمی می داند مورد پسند و مقبول اجتماع نیست دیگر استدلال نمی خواهد ، آنها تنها می خواهند بر عمل خویش صحه دینی بگذارند . از نگاه دیگر اگر بنگریم ازدواج های پیامبر خدا که از روی هوس نبوده و دلایلی داشته که نقل آن در این مقاله نمی گنجد.
جای تعجب ندارد که یک جوان افغانی، اعتراف به ۲۰ ازدواج موقت می کند. مفهوم ازدواج نزد ایشان اصلا جانیفتاده است و ازدواج ها را تنها برای رها شدن از هوس های روان خود می خواهد و نه بیش.
۲) فرزند داشتن :
گاهی پیش می آید که مردی از زنی بچه دار نمی شود و یا اینکه بچه هایش همه دختراند و آرزوی داشتن یک پسر را در سر می پروراند. این نوع ازدواج ها در پاره ای از موارد توافقی صورت می گیرد، یعنی زن و مرد با هم توافق می کنند که بعد از به دنیا آمدن فرزند، زن ادعایی نداشته باشد و مرد بتواند او را به راحتی رها کند ، اما از آنجا که ممکن است زن نپذیرد مرد در مقام حیله می آید و با وعده های واهی زن را می فریبد تا به خواسته های خویش دست یابد. جالب اینکه زن اول نیز با این مورد موافق است. یعنی استخدام زنی برای تولید مثل.
۳) حمایت از زن و خانواده وی:
این نوع بیشتر در جوامع سنتی صورت می پذیرد ، بعد از فوت شوهر، مردی از خویشاوندان وی به قول خودشان برای حفظ آبرو و اینکه بچه های مرحوم سرپناهی یابند با آن زن ازدواج می کنند.
در مجموع می توان این طور نتیجه گرفت که ازدواج موقت بر اساس پیمانی ست که طرفین می بندند و نکته مورد توجه ای که بعضی از زنان از آن بی خبرند، این است که پس از جدا شدن، مرد هیچگونه نفقه ای به زن پرداخت نمی کند.
نکته جالب و تامل برانگیز دیگری که در این ازدواج ها به وضوح دیده می شود ، نگاه بدبینانه اطرافیان به زن است ، در واقع او را نماد شهوت، درماندگی، بیچارگی و فریب می خوانند اما مرد به راحتی با دلایلی که برای خود دارد انگشت اتهام را از خود می راند و به تبع آن می تواند مصونیت اجتماعی داشته باشد.
● سه عامل اساسی و مهم در وقوع این نوع ازدواج ها وجود دارد :
۱) کسب لذت
۲) فرزند داشتن
۳) حمایت از زن و خانواده وی.
۱) کسب لذت :
در حال حاضر به طور عام اشخاص از این نوع ازدواج ها برای کسب لذت های زودهنگام و خالی کردن تنش های درونی خود بهره می جویند، زیرا شخص مقید به دین نمی تواند از راهی به غیر دین به ارضا برسد. لذا با خواندن صیغه ای موقت زوج چند ساعته و اغلب چند ماهه خود را در اختیار می گیرد. (البته بعضی از روشنفکرنماها و عده کثیری از لاقیدها با دلایل بی اساس خود دیگر در قید و بند صیغه و مسائل مربوطه نیستند. البته سخن ما با این نوع نیست.)
همچنین این نوع ازدواج برای کسانی ست که نمی خواهند خود را درگیر زندگی زناشویی کنند و از طرفی توان مالی آن را ندارند و از سوی دیگر به خاطر هوس ها و تمنیات درونی شان است. که فکر کنم تاثیر مورد آخری قدری بیشتر است ، زیرا تا طلب نباشد مطلوب خواسته نمی شود. به بیان ساده تر تا علتی نباشد معلولی وجود نخواهد داشت .
به نظر من این نوع را نمی توان ازدواج نامید زیرا در ازدواج فاکتورهای اساسی و مهم دیگری نیز به غیر از رابطه جنسی دیده می شود. اما در این نوع ارتباط آنچه بسیار کم رنگ است عشق طرفین به هم است. زیرا برای کسب لذت بوده و طرفین می خواهند تا در مهلت تعیین شده به هدف خویش دست یابند. و در لحظه ای دیگر همدیگر را رها سازند.
زمزمه ای که از سال ها پیش در جامعه بود مساله بود به نام "خانه عفاف". که در آن از راه قانونی و شرعی افراد می توانستند با هم رابطه جنسی داشته باشند. آنچه که در این نظریه ناسنجیده بر می آمد ترویج رابطه های قانونی با غیر بود و اینکه راه برای کسانی باز می شد که اسب هوس خویش را هرگونه که می خواهند بتازند.
اکثر کسانی که ( مردان) به ازدواج موقت و داشتن چند همسر پای می فشرند و خواهان آن اند .با تکیه به سنت خود (اسلام) که پیامبرشان اقدام به دراختیار گرفتن چند همسر کرده استناد می کنند، غافل از اینکه برای کاری که آدمی می داند مورد پسند و مقبول اجتماع نیست دیگر استدلال نمی خواهد ، آنها تنها می خواهند بر عمل خویش صحه دینی بگذارند . از نگاه دیگر اگر بنگریم ازدواج های پیامبر خدا که از روی هوس نبوده و دلایلی داشته که نقل آن در این مقاله نمی گنجد.
جای تعجب ندارد که یک جوان افغانی، اعتراف به ۲۰ ازدواج موقت می کند. مفهوم ازدواج نزد ایشان اصلا جانیفتاده است و ازدواج ها را تنها برای رها شدن از هوس های روان خود می خواهد و نه بیش.
۲) فرزند داشتن :
گاهی پیش می آید که مردی از زنی بچه دار نمی شود و یا اینکه بچه هایش همه دختراند و آرزوی داشتن یک پسر را در سر می پروراند. این نوع ازدواج ها در پاره ای از موارد توافقی صورت می گیرد، یعنی زن و مرد با هم توافق می کنند که بعد از به دنیا آمدن فرزند، زن ادعایی نداشته باشد و مرد بتواند او را به راحتی رها کند ، اما از آنجا که ممکن است زن نپذیرد مرد در مقام حیله می آید و با وعده های واهی زن را می فریبد تا به خواسته های خویش دست یابد. جالب اینکه زن اول نیز با این مورد موافق است. یعنی استخدام زنی برای تولید مثل.
۳) حمایت از زن و خانواده وی:
این نوع بیشتر در جوامع سنتی صورت می پذیرد ، بعد از فوت شوهر، مردی از خویشاوندان وی به قول خودشان برای حفظ آبرو و اینکه بچه های مرحوم سرپناهی یابند با آن زن ازدواج می کنند.
در مجموع می توان این طور نتیجه گرفت که ازدواج موقت بر اساس پیمانی ست که طرفین می بندند و نکته مورد توجه ای که بعضی از زنان از آن بی خبرند، این است که پس از جدا شدن، مرد هیچگونه نفقه ای به زن پرداخت نمی کند.
نکته جالب و تامل برانگیز دیگری که در این ازدواج ها به وضوح دیده می شود ، نگاه بدبینانه اطرافیان به زن است ، در واقع او را نماد شهوت، درماندگی، بیچارگی و فریب می خوانند اما مرد به راحتی با دلایلی که برای خود دارد انگشت اتهام را از خود می راند و به تبع آن می تواند مصونیت اجتماعی داشته باشد.
منبع : مطالب ارسال شده
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران انگلیس دولت انتخابات عراق دانشگاه تهران مجلس شورای اسلامی دولت سیزدهم چین روز معلم رهبر انقلاب نیکا شاکرمی
سیل آتش سوزی زلزله شهرداری تهران سازمان هواشناسی آموزش و پرورش هلال احمر قوه قضاییه پلیس معلم فضای مجازی قتل
تورم بانک مرکزی مسکن قیمت خودرو سهام عدالت قیمت طلا قیمت دلار بازار خودرو خودرو ایران خودرو حقوق بازنشستگان سایپا
مهران غفوریان ساواک رضا عطاران تلویزیون موسیقی عمو پورنگ سریال شهاب حسینی صداوسیما مسعود اسکویی سینمای ایران دفاع مقدس
اسرائیل فلسطین رژیم صهیونیستی جنگ غزه غزه آمریکا روسیه ترکیه حماس نوار غزه اوکراین یمن
فوتبال پرسپولیس استقلال سپاهان آتیلا حجازی باشگاه استقلال علی خطیر لیگ برتر بازی لیگ برتر ایران تراکتور لیگ قهرمانان اروپا
اپل هوش مصنوعی صاعقه گوگل ناسا تلفن همراه عکاسی مدیران خودرو کولر
کبد چرب فشار خون چای دیابت بیماری قلبی