شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


چشم اندازی بدون امید و آشتی


چشم اندازی بدون امید و آشتی
جان مکسول کوتسی، رمان نویس، منتقد و پژوهشگر، از روشنفکران پیشرو آفریقای جنوبی است که نقش ممتازی در شکل گیری فرهنگ معاصر آن سرزمین ایفا کرده است. در دهه های۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، او در میان نویسندگان جوان دگراندیشی جای داشت که بر ضد رژیم آپارتاید سخن می گفتند و نثر متمایز او، از همان ابتدا، به عنوان یکی از رساترین و تندرو ترین متون آن دوره شناسایی شد. منتقدان آثار او را با نوشته های نویسندگانی چون ناباکف، کافکا و کنراد مقایسه کردند و زمانی که آثار بالیده ترش نظیر فو (۱۹۸۶) منتشر شد، پیشتر در سرتاسر جهان با تحسین و استقبال روبه رو شده بود.
بیشتر نوشته های کوتسی تعمقی آشکار یا پنهان درباره رخدادهای معاصر جامعه آفریقای جنوبی است که با توجه به ضرباهنگ سریع و غالباً پرتنش تغییراتی که سیمای کشور را دگرگون می سازد و باعث چندپارگی جامعه می شود، کاری است دشوار. با این همه، کوتسی به گواهی رمان هایش از جمله رسوایی (۱۹۹۹)، برنده جایزه بوکر، نویسنده یی نیست که به سادگی از میدان به در شود. دیوید لوری ۵۲ ساله، شخصیت مرکزی رسوایی، یک استاد زبان انگلیسی است که بیش از آنکه روی تدریس اشعار رمانتیک متمرکز شود، اوقات خود را صرف طرح ریزی ماجراهای رمانتیک با دانشجویان مونث اش می کند. در نهایت، لوری بعد از افشا شدن ماجرا توسط دانشگاه و در پی آن، رسوایی اجتناب ناپذیر، به مزرعه کوچک و دورافتاده دخترش پناه می برد. در این پس زمینه، تفاوت های پدر و دختر همزمان با بالا گرفتن تنش در اجتماع بومی تازه از بردگی رها شده، آشکار می شود.
کوتسی با نگاهی سازش ناپذیر به وضعیت آفریقای جنوبی، مخاطرات فرهنگ نابسامان اما همچنان غالب سفیدپوستان را فاش می سازد. رسوایی دو اندیشه کلیدی آثار کوتسی را در بردارد؛ انگیزش های تاریخی استعمارگری و پیامدهای آن در دوره پسااستعماری. از منظر کوتسی دوره پسااستعماری دوره فروپاشی سلطه استعمارگران نیست، بلکه استعمار به مرحله تازه یی پا می گذارد که از بسیاری جهات مزورانه تر و مخاطره آمیزتر است. برای نمونه، کتاب اول او با عنوان سرزمین های تاریک (۱۹۷۴) شامل دو داستان کوتاه است که هر کدام یک واقعه تاریخی را بازگو می کند که آشکارا ارتباطی به یکدیگر ندارند. یکی به دوره استعماری می پردازد و دیگری متعلق به دوره پسااستعماری است، اما این دو رخداد به گونه یی پرداخت شده اند که به وضوح ما را وامی دارند به پیوند میان آنها و در نهایت، به رابطه این دو رخداد با وقایع حال حاضر آفریقای جنوبی بیندیشیم. داستان اول درباره نقش امریکا در ویتنام است و داستان دوم که ۲۰۰ سال پیشتر رخ می دهد داستان یک مهاجر هلندی است.
پروتاگونیست های به وضوح متفاوت این دو داستان، یک کارشناس جنگ روانی و یک ماجراجو، به گونه یی مشابه دست به ظلم و تعدی می زنند. این رابطه میان استعمارگر و استعمارشده ساختار تاثیرگذارترین و موفق ترین اثر کوتسی، در انتظار بربرها (۱۹۸۰)، را شکل می دهد. این داستان بلند که در مرزی نامعلوم، چشم انداز کویری و زمانی نامشخص رخ می دهد، تمثیلی برای رابطه بین استعمارگر و استعمارشده و کاوشی در نسبت بربریت و تمدن است. بعد از در انتظار بربرها، زندگی و روزگار مایکل ک. در ۱۹۸۳ منتشر شد. در این کتاب انتزاع تمثیلی در انتظار بربرها رنگ می بازد و جای خود را به روایتی موشکافانه و تاثیرگذار از سرگذشت مایکل ک. و مادرش می دهد.
تیره روزی این شخصیت ها که هر دو دچار معلولیت جسمی هستند، هنگامی دوچندان می شود که در پی جنگ داخلی آفریقای جنوبی سرپناه و درآمد خود را از دست می دهند. آنها به امید بنا کردن زندگی بهتر در جایی دیگر از کشور تصمیم می گیرند شهرشان، کیپ تاون، را ترک کنند. در سفر مایکل و مادرش (روی یک چرخ دستی نشسته است که مایکل آن را هل می دهد) کمتر نشانی از رهایی یا گریز دیده می شود. مادر پیش از آنکه به مقصد آرزوهای خود برسند، می میرد و همراه با مرگ او امید رهایی نیز فنا می شود. در این داستان نیز، همانند رسوایی، رجعت به روستا راه حلی برای شخصیت هاست اما رویدادگاه روستایی نیز، در نهایت، مصائب پروتاگونیست را چاره نمی کند. گریز درونمایه یی است که در دیگر داستان کوتسی، جوانی؛ صحنه هایی از زندگی روستایی (۲۰۰۲)، تکرار می شود.
در هر دو این داستان های خالی از امید و آشتی ناپذیر، گویی پایداری جایگزینی برای برطرف کردن مشکلات است. کوتسی موقتاً چشم انداز آفریقای جنوبی را در کتاب بعدی اش، فو، که بسیار مورد توجه منتقدان قرار گرفت، رها می کند. فو روایت دوباره داستان رابینسون کروزوئه دفو، این بار در شهر لندن است. این داستان با بازآفرینی متنی تحسین شده از استعمار بریتانیایی، راهبرد خاص داستان پردازی پسااستعماری را برمی گزیند (راهبردی که در گردابی چنین هایل جین ریس و فرزند پروسپروی موراگ گان نیز قابل بازیابی است) و واکنشی به فرهنگ استعمارگراست. فو داستانی درباره داستان پردازی است؛ راوی مونث آن، سوزان بارتون، به دنبال ناشری برای چاپ داستانش می گردد. فو، به رغم غنا و تنوع صدا، به گونه یی چشمگیر داستانی است درباره سکوت، سکوت فریادی که کوتسی از پرداخت صدایش سر باز می زند. گرچه سکوت در این متن مرکزیت دارد، کوتسی می کوشد سرحدی را نشان دهد که در آن زبان نیز ابزاری کلیدی در دست استعمار است.
جیمز پروکتر
ترجمه؛ فریده صارمی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید