سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


هویت آیینی و وحدت روانی اقوام ایرانی


هویت آیینی و وحدت روانی اقوام ایرانی
كتاب تعمیدیان غریب، اثر مهرداد عربستانی كه بر پایه پژوهش های پژوهشكده مردم شناسی از سوی این مركز و نشر افكار به چاپ رسیده است، از چند زاویه می تواند مخاطب یك گفت وگوی انتقادی قرار گیرد. نخست جایگاه كتاب در به كارگیری نظام نظری و روش شناختی یكی از زیرشاخه های مهم مردم شناسی یعنی مردم شناسی دینی و زیرشاخه نزدیك و مرتبط با آن مردم شناسی نمادین است، دوم اهمیت توجه به مفهوم قومیت و هویت قومی در ایران و سوم در واپسین منظر كه چالش منتقد با كتاب را در بر خواهد داشت، روش مردم نگاری كتاب مورد بحث قرار می گیرد.
•منظر اول: طرح نظام نظری و موضوعی مردم شناسی دینی و مردم شناسی نمادین
شناخت تفكر دینی و درك ساختار آن، نخستین آثار مردم شناسان جهان را دربر دارد، فریزر، تایلر، مورگان، موس، ایونسن پریچارد و... و سپس در آثار برجسته مردم شناسی متاخر گیرتز، داگلاس، اشنایدر، ترنر، ماكس گلوكمن، وستن لابار، بورژونیون، رینولدز، ای. س. تنر، والاس و... در ایران نیز می توان به آثار متقدمی در زمینه شناخت آیین و دین اشاره داشت كه مبتنی بر كار میدانی و روش اتنوگرافی است. در صدر آثار یادشده اثر غلامحسین ساعدی قرار دارد كه با تحلیل «زار» در كتاب اهل هوا و بهره گیری از الگوهای نظری چون فرهنگ فقر، اشاعه و... از نخستین كوشندگان مردم شناسی دینی و آیینی در ایران است.او گرایش خود به وقایع دینی و آیینی را در مقاله «آل و ام العبیان» (مجله سخن) نیز آشكار ساخت. در این میان همانگونه كه مولف كتاب نیز یادآور می شود باید به آثار اغلب درون دینی اشاره داشت كه به شرح و شناسایی اقوام دینی ایران می پردازد، روش زندگی از موسی زرگری كه درباره زندگی دینی و آیینی یهودیان سخن می گوید، اعیاد كلیسای ارمنی از آرداك مانوكیان كه آیین های ارمنیان ایران را بر می شمرد، كتابی از بت كلیا است كه گزارش زندگی آشوریان و تمدن آشوری در ایران را در بر دارد و كتاب هایی كه جهان بینی ایزدیان ایران را به عنوان یك قوم می پژوهد، از این شمارند... آنچه به كتاب هایی از نوع اهل هوا و تعمیدیان غریب به عنوان نمونه های موفق از مردم شناسی دینی، اهمیت بسیاری می بخشد، درك همزمان درونی (امیك emic) و برونی (اتیك etic) از وقایع دینی و آیینی مورد تحلیل است. اگرچه ادبیات چند دهه اخیر ایران، گفت وگوهای درون دینی و برون دینی نظیر گفت وگوی محسن كدیور و سروش را تداعی می گرداند و حتی به گفت وگوی روشنفكری دینی و غیردینی می انجامد (سیدجواد طباطبایی و...) اما مردم شناسی دینی فراتر از سطوح ایدئولوژیك، خود را به درك همزمان درون دینی و برون دینی ملزم می داند. بر همین پایه است كه مولف به همان میزان كه در تحلیل مواد اتنوگرافیك خود از نظریه های مردم شناسی دینی مدد می گیرد، روایت گر متون مقدس و آرای دینی و فقهی روحانیان مندایی است و فلسفه آیین ها، آداب و ادعیه مقدس را از زبان آنان نیز نقل می كند.تعمیدیان غریب اگرچه بخشی قابل توجه از مواد اتنوگرافیك خود را مدیون آثاری درون دینی صابئین چون قوم از یاد رفته (سلیم برنجی) است، اما نظام نظری مردم شناسی دینی امكان دریافت تصویری روشن از هویت دینی مندائیان را ممكن می گرداند، مردم شناسی دینی به ویژه در آثار مردم شناسانی چون گیرتز به بررسی اسلام در اندونزی و مراكش به مفهوم هویت می پردازد و دین را به مثابه یك نظام فرهنگی می پژوهد. در مطالعات مردم شناختی دین درك تجربه دینی دارای اهمیت فراوان است و به نظر می رسد كه كتاب تعمیدیان غریب بیشتر متاثر از آثار مردم شناسی نمادین و پژوهش های دینی مردم شناسانی چون كلیفورد گیرتز است و حال آنكه مفاهیم و الگوهایی چون زیست شناسی دینی و بوم شناسی فرهنگی و طبقه بندی فرهنگ دینی از نگاه مولف دور مانده است.
•منظر دوم: اهمیت شناخت فرهنگی هویت قومی- آیین ها و وحدت روانی
جامعه ایرانی دارای هویت های قومی به هم پیوسته ای است كه به صورت حوزه های فرهنگی گوناگونی در كنار هم قرار دارند. پذیرش قومی و عدم وجود ژنوساید در ایران درك علمی فرهنگ های قومی و تكثر فرهنگی در ایران را الزامی می سازد. در واقع برخلاف آثار مردم شناسی با نثر ضعیف چون زیست و فرهنگ كه می كوشد از طریق مردم شناسی زیستی پیوند اقوام ایرانی را نشان دهد، این عناصری چون آیین، تاریخ و همزیستی طولانی اقوام ایرانی است كه می تواند نشان دهنده پیوند آنان با یكدیگر باشد. چنانچه نمونه های همزاد و دوقلویی چون چهارشنبه سوری و چهارشنبه آخر صفر (آیین مشترك سنیان و شیعیان)، جشن آب پاشان (آیین مشترك مسلمانان، ارمنیان و...)، نوروز و... اتحاد و وحدت روانی اقوام ایرانی را آشكار می سازند و بدین ترتیب چالش عمده ای را در برابر اندیشمندانی قرار می دهند كه معتقدند به دلیل عدم شكل گیری دولت- ملت، خرده فرهنگ های ایرانی دارای وحدت روانی نیستند. كتاب تعمیدیان غریب از قومی دینی سخن می گوید كه اتحاد و اتصال خود را با زندگی آیینی و تعریف امر قدسی از منظر جهان بینی خاص خویش جست وجو می كند. عربستانی به سراغ صورت های همنوایی قوم مندایی با فرهنگ ایرانی می رود و نشان می دهد كه چگونه روح غیرتبشیری آیین و دین مندایی، در عین همدلی با ساختار وسیعی كه به فرهنگ فراگیرتر ایران تعلق دارد، در آیین هایی چون «ازدواج» درونگرا باقی می ماند. این امر تنها ویژگی یك قوم دینی نیست آنچنان كه ویلیام آیرونز ازدواج درون گروهی تركمن ها را در پیوند با تعریف آنان از هویت قومی شان می داند. با این حال به نظر می رسد كه چشم اندازهای وحدت روانی صابئین با فرهنگ ایرانی و خرده فرهنگ های دیگر آنچنان كه باید مورد پژوهش واقع نشده است. البته اهمیت وقوف بر مشكلات صابئین و توجه به جایگاه ساختار دولت در كاهش یا افزایش حس همنوایی با فرهنگ ملی، نمونه هایی درست، صحیح و متاخر از تغییر سیاست های فرهنگی دولت را نشان می دهد و بر لزوم توجه به آن پای می فشرد. باید در نظر داشت كه گستردگی جغرافیایی ایران، دیرینگی تاریخ كهنسال آن و حضور آیین های كهن در این سرزمین، وجود هویت های قومی- زبانی و قومی- دینی همبسته و پیوسته ای را نشان می دهد كه مفهوم فرهنگی و ملی ایران را شكل می بخشند و وجوه همگون آیینی، تاریخی، روایی و... به آنها وحدت روانی واحدی می بخشد. شاید از همین رو است كه هرگز تاریخ ایران شاهد نسل كشی و قوم كشی در بین اقوام ایرانی نبوده است و به همین دلیل به نظر می رسد مطالعاتی كه به هویت قومی در ایران می پردازد باید توجه بیشتری به موضوع یادشده نشان دهد و از این طریق درك هویت قومی را از یك مقوله سیاسی به یك مقوله فرهنگی تبدیل كند، براین اساس است كه مولف تعمیدیان غریب می توانست در این زمینه به بحث بیشتری بپردازد. به نظر می رسد كه آیین ها و همگونی شگفت آور آنها در ایران از عوامل وحدت روانی اقوام ایرانی به شمار می آیند، آنچنان كه تقدس آب در نزد صابئین بسیار شبیه به تقدس آب در نزد مسلمانان، زردشتیان و... است.
• منظر سوم: چالش روش شناختی
كتاب تعمیدیان غریب با رجوع متعدد به منابع مندایی می كوشد به اتنوگرافی دقیق زندگی صابئین بپردازد، اما بررسی وقایع دینی و آیینی با توجه به بنیان های كیهان شناختی، جهان شناختی و فلسفه ساختارمند تبیین علی و ماهوی جهان به شدت نیازمند درك درونی ذهنیت دینی و درون بینی هویت آیینی است. در اینجا است كه روش اتنوگرافی بیش از آنكه متكی به گفت وگو باشد، می باید به مشاهده مشاركتی و زندگی طولانی با قوم و مردم تكیه كند. یكی از مشكلات جدی روش اتنوگرافی در ایران، تكیه بیش از حد آن بر حافظه قومی است، حافظه ای كه می تواند با بازتولید آیین، هرازگاهی توصیفی اگرنه اشتباه بلكه غیردقیق از وقایع مردمی ارائه دهد. بنابراین روش مرسوم در ایران مردم شناسان در اوج گرمای طاقت فرسای تابستان از آیین های زمستان و مثلاً یلدا سئوال می كنند (؟!!!) و به جای ثبت آیین كه دقیقاً متكی به تغییر مفهوم زمان و مكان و تعلیق آن به كمك شكل بخشی به یك فضای آستانه ای است، به واقع حافظه قومی را مورد مطالعه قرار می دهند. عربستانی نیز اگرچه به استناد كتاب و نوع نگارش و دقت نظرش، مردم شناسی كارآزموده می نماید، اما او هم دچار بلیه زمان اندك حضور در میدان شده است. بی شك وقتی هدف شناسایی و معرفی یك قوم دینی است، حداقل می باید یكسان با قوم مزبور زیست و در تمام آیین های آن حضور و مشاهده مشاركتی داشت و حتی به همین دلیل باید زبان قوم یادشده را فرا گرفت. اهمیت تجربه دینی و وقایع دینی- آیینی چون تعزیه، جشن دینی و... اتنوگرافی و مشاهده مشاركتی را بسیار مهم می سازد.
با این حال گفت وگو با روحانیان مذهبی و رجوع به آثار درون دینی در زمینه صابئین تا حدی مشكل عدم حضور یك ساله و دائمی در میدان را برطرف ساخته است. درباره تعمیدیان غریب باید گفت كه اثر مزبور به دلیل آشنایی مولف با نظام نظری و زیرشاخه مردم شناسی دینی یكی از آثار ارزشمند مردم شناسی دینی در ایران به زبان فارسی است.

علیرضا حسن زاده
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید