شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

اسوه نمایندگی مردم


اسوه نمایندگی مردم
● مقدمه
فقیه مجاهد و عالم پرهیزكار آیت الله سیدحسن مدرس یكی از چهره های درخشان تاریخ معاصر به شمار می رود كه زندگی و اخلاق و رفتار و جهت گیر ی های سیاسی و اجتماعی او می تواند برای مشتاقان حق و حقیقت نمونه و الگو باشد.
شهید مدرس، مدرس حقیقی كلاس حریت و آزادگی بود.زبان صریح و استقامت مثال زدنیش در مقابل اراده استكبار دربه غل و زنجیر كشیدن ملت ایران پس از مشروطیت از او شخصیتی محبوب در نگاه توده مردم ساخته بود. شهید مدرس دارای فضیلتهای ارزشمند فراوانی بود كه در این میان تأكید او بر لفظ «مشروعه» در مقابل «مشروطه» و پافشاری او بر این كه «همه مصوبات مجلس می بایست با زلال پاك شریعت تطهیر گردد»، او را به اسوه، الگو و مظهر نمایندگی حقیقی مردم در مجلس تبدیل نموده و نامش را در عرصه یگانگی دین و سیاست جاودانه كرده است.
این انسان وارسته برحسب نسب نامه ای كه حضرت آیت الله مرعشی نجفی(ره) تنظیم نموده اند از سادات طباطبایی بوده و نسبشان پس از سی و یك پشت به امام حسن مجتبی(ع) می رسد. شهید مدرس(ره) در تاریخ (۹۴۲۱هـ.ش) در یك خانواده روحانی در دهكده ییلاقی «سرابه» از توابع اردستان استان اصفهان به دنیا آمد و پس از سالها خدمت به اسلام و مسلمین زمانی كه نماینده مردم تهران در دوره ششم مجلس بود توسط عوامل رضاخان در ۷آبان ۱۳۰۵ ترور ناموفق شد كه در طول مدت معالجه در بیمارستان در جواب احوالپرسی رضاخان گفتند به كوری چشم دشمنان مدرس نمرده است و روی تخت عمل جراحی فرمودند: انگلیسها اشتباه می كنند آنان نمی دانند كه جنایت سبب فتح و موفقیت نمی شود. در دوره هفتم با نیرنگ رضاخان و طرفدارانش آیت الله مدرس از ورود به مجلس بازماند و در ۱۶مهر ۷۰۳۱ این ابرمرد مبارزه دوران سیاه استبداد قاجار و پهلوی توسط عوامل شهربانی تهران و با تحریك رضاخان شبانه از تهران به «خواف» تبعید شد و مدت ۹سال در داخل قلعه ای ساكن شدند. سرانجام در مهرماه سال ۱۳۱۶ به كاشمر منتقل و در ۱۰آذر ۱۳۱۶ در شب ۲۷رمضان به دست عوامل منحوس رژیم پهلوی به شهادت رسید.
نوشتار حاضر به بررسی سیره زندگانی و اندیشه سیاسی آن بزرگمرد عرصه دین و سیاست می پردازد كه در آستانه سالروز شهادتش تقدیم شما بزرگواران می شود.
● هشت فصل حیات
۱) ساده زیست و بی اعتنا به مظاهر دنیا
آیت الله مدرس نسبت به مظاهر زندگی دنیا بسیار بی آلایش بود و ساده زیستن را سرلوحه امور زندگی خویش قرار داده بود.
اصولا او هیچگاه جز در حد رفع معیشت زندگی روزمره از مال دنیا چیزی نیندوخت جز یك خانه مخروبه ای كه پس از مدتها اجاره نشینی، خود خشت آن را زده بود و یك پیراهن كرباسی یقه چاك و یك عبا و یك عصای ساده چیز دیگر كه نشانه وابستگی اش به دنیا باشد در بساطش نبود.
۲) تقوی- پاكدامنی، هوش و فراست بالای علمی
سابقه درخشان و موفق مبارزات و فعالیتهای سیاسی مدرس(ره) كه مقتضای شرایط خاص عصر او بوده، باعث شده است كه متفكران و محققین تاریخ معاصر را از توجه به دیگر ابعاد عمیق و گسترده این شخصیت غافل كند؛ حال آنكه مدرس در وهله اول یك مجتهد طراز اول و یك روحانی آگاه و یك فقیه برجسته بوده است.
میرزای شیرازی، رهبر جنبش ضداستعماری تنباكو در مورد مدرس می گوید: این اولاد رسول الله پاكدامنی اجدادش را دارا است و گاهی من را در هوش و فراست متعجب می كند. در مدتی بسیار كوتاه از تمام هم درسهایش در گذشته و در منطق، فقه و اصول سرآمد یارانش می باشد و قوه قضاوت او در حد كمال و نهایت درستكاری و تقوی است.
سفیر انگلیس چكی را توسط شخصی برای مدرس فرستاد، وی پرسید این چیست؟ آورنده چك گفت: این «چك» نامیده می شود. چك را می برند بانك و تبدیل به پول می كنند. مدرس با صدای بلند خندید و گفت: «به آقای سفیر بگویید من جز سكه زر آن هم بار شتر در روز روشن چیزی را نمی پذیرم!» پیغام را به سفیر رساندند و وی خندید و گفت: «این سید می خواهد آبروی ما را در جهان ببرد.»
۳) شجاعت و بی باكی
یكی از ویژگیهای بارز مدرس شجاعت اخلاقی و جسمانی ایشان بود. داستان مقابله مدرس با گرگ خواندنی است:
وقتی عازم تهران بودند، در بین راه، میان برف و بوران گرگی به ایشان حمله می كند. آقا صاف و بی حركت روبروی گرگ می ایستد و هنگامی كه گرگ حمله می كند، عصایش را مقابل دهان حیوان می گیرد و وارد حلق گرگ می كند؛ گرگ عقب می رود؛ او جلو می رود و با خونسردی آنقدر مقاومت می كند تا گرگ خفه می شود.
۴) اعتقاد به كار و علاقه به آبادانی
شهید مدرس، انسانی وارسته و متكی به خود و كار خود بوده، و به هیچ عنوان حاضر نبود زیر بار منت دیگران برود. او به اشخاص تنها به عنوان یك انسان توجه داشته، و هرگز تحت تأثیر موقعیت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دیگران قرار نمی گرفته و به مال ،ثروت و مكنت، نه نزد خود و نه نزد دیگران اعتنایی نداشت. یكی از بستگان مدرس داستان دختر شوهر دادن مدرس را چنین تعریف می كرد: مدرس وقتی از نجف به قمشه می آید روزی بالای منبر می گوید: من دختری دارم كه اكنون وقت شوهر كردن اوست. هر كس خواستار دختر من است، بلند شود و پیشنهاد بدهد. مرتضی نامی بلند می شود و می گوید: من هم زن ندارم آقا و خواستگار دختر شما هستم. آقا قبول می كند و دخترش را به او می دهد. دیگران اعتراض می كنند كه آقا مرتضی كارگر ساده ای است؛ چرا دخترتان را به او می دهید؛ می گوید برای من فرقی نمی كند. او مرد جوانی است و می تواند كار كند و زندگی خود و زنش را بچرخاند. مدرس خودش نیز هر جا و هر وقت كه لازم بوده از انجام سنگین ترین كارها برای امرار معاش ابایی نداشته است.
۵) خستگی ناپذیری در مبارزه
مدرس كسی نبود كه به خاطر مشقت ها و ناگواریها و ناملایمات و... هدف را فراموش كند و لذا همچنان بر اندیشه های اسلامی خود پای می فشرد. از این رو نقل شده است كه در یكی از نامه هایشان كه از زندان خواف برای دوستان خود فرستاد به آنها نوشت كه به زودی دوران محكومیتش پایان می پذیرد و آنگاه كه آزاد شود، مبارزات خود را دنبال خواهد كرد و این بار آنچنان وارد میدان مبارزه خواهد شد كه یا كار رضاشاه را یكسره كند یا خود به شهادت برسد.
۶)نفوذ كلام
وقتی كه دولت روسیه به ایران اولتیماتوم داده بود و از طرفی قوای او به طرف تهران نزدیك می شدند و همه نمایندگان به نحوی ترسیده بودند كه عنقریب به درخواست روسیه تن می دادند، شهید مدرس نطق مختصر و به موقعی نموده، گفت: «شاید مشیت خداوند بر این امر قرار گرفته باشد كه آزادی و استقلال ما به زور از ما سلب شود؛ ولی سزاوار نیست كه ما خودمان آن را به امضای خود از دست داده، ترك كنیم.
الفاظ عبارات او بسیار ساده و مختصر بوده ولی مثل اینكه پر و بال داشت و پر معنی بود و در عمق جان نمایندگان اثر گذاشت؛ بنابراین نمایندگان متحول شده، در مقابل این اولتیماتوم ایستادند.
۷) دقت در حفظ بیت المال
او اعتقاد داشت كه مال عموم باید خرج عموم شود و مفت خواری از بیت المال ممنوع گردد. پول در قبال انجام كار پرداخت شود و هر كس كه برای كشور كار می كند از بیت المال سهم ببرد. البته محرومان و افراد مستمند حساب دیگری دارند. این بخش از سخنان مدرس طولانی، آموزنده؛ ارزشمند و بسیار حكیمانه است و نكات مهمی در آن نهفته است كه می تواند برای مسئولان كشور مفید باشد. او بر این باور است كه كسانی كه اموال بیت المال را هدر دهند و مالیات خود را نپردازند، خائنین ملت و وطن فروشان غیرمستقیم هستند و باید مجازات شوند.
۸) اعتقاد به دخالت دو عنصر مكان و زمان در اجرای احكام فقهی
وی در مجلس چهارم تأكید نمود كه ماهیت مسایل حقوقی و جزایی، اسلامی است و امكان ندارد ذره ای از آن كم یا زیاد گردد؛ اما در نحوه اجرای آن باید مقتضیات عصر و تجربیات جوامع را به كار گرفت.
او در كمیسیون عدلیه مجلس اینگونه توضیح می دهد: «قاضی باید عالم بر حقوق مملكت و مجتهد باشد. قانون اداری را هم بداند آشنایی به وضع دین داشته باشد؛ ولی جاهل كه شد، نمی تواند قضاوت كند.»
وی از استقلال قاضی دفاع و شرایط احراز آن را علم و عمل قاضی می دانست.
● اندیشه سیاسی پیچیده در تار و پود دین
شهید مدرس(ره) انسان وارسته ای بود كه به هیچ وجه به مظاهر دنیایی وابستگی نداشت. خود ایشان در تأیید این مسئله معتقد است: «اگر من نسبت به بسیاری از اسرار آزادانه اظهار عقیده می كنم و هر حرف حقی را بی پروا می زنم برای آن است كه چیزی ندارم و از كسی هم چیزی نمی خواهم، اگرشما هم بار خودتان را كسب كنید و توقع را كم كنید آزاد می شوید.» این عالم فرزانه به استقلال كشور اهمیت می داد و هرگز راه نفوذ بیگانگان را باز نمی گذاشت و اگر كسی وابستگی به اجانب داشت به شدت از او متنفر بود.
آری آیت الله سید حسن مدرس اندیشمندی فرهنگ ساز بود كه در تاریخ از او به عنوان یك روحانی سیاستمدار یاد شده و در خصوص زندگی سیاسی او بیش از ۵۰ كتاب تاریخی و ۴۰۰ مقاله و سخنرانی در روزنامه ها، مجلات و یادنامه ها به چاپ رسیده است.
اگر چه مدرس توفیق آن را نیافت كه به آرمان های سیاسی خود جامه عمل بپوشاند؛ اما با مبارزات پردامنه اش اخلاق سیاسی گرانقدری را به عنوان الگوی مبارزه برای آیندگان به جا گذاشت؛ اخلاقی كه اگر از سوی معاصرینش نیز مورد توجه قرار می گرفت، می توانست تأثیرات شگرفی بر جامعه استبداد زده ایران به جا بگذارد. در بینش سیاسی مدرس، ترس و طمع كه دو آفت بزرگ اهل سیاست است، هیچ جایگاهی نداشت. مدرس نه به مال دنیا اعتنایی داشت كه از توقیف آن و تصرف آن متأثر شود و نه زندگی تجملاتی كه برای حفظ آن تن به ذلت دهد.
او اگر پول هایی هم از قاجاریه گرفت، نه برای خود؛ بلكه برای جلوگیری از قدرت یابی رضاخان خرج كرد. تمام دارایی مدرس پس از مرگ از ۲۵ تومان تجاوز نمی كرد و این بارزترین مظهر تقوای سیاسی او بود. تحمل مخالفین سیاسی از دیگر وجوه بارز شخصیت مدرس بود، به گونه ای كه او به بدگویی و فحش و ناسزای مخالفین خود نیز توجهی نداشت. مدرس در جلسات مجلس شورای ملی بی طرفی در مسایل را نمی پذیرفت و رأی ممتنع را برای خود ننگ می دانست. تمركز قدرت در یك فرد نیز از دیدگاه مدرس منتفی بود و او تبدیل آرمان های ملت را به یك فرد بزرگ ترین بدبختی یك كشور قلمداد می نمود. او در مورد مصوبات مجلس شورای ملی نیز با تأكید بر اصول قانون اساسی می گفت: مصوبات مجلس باید مخالفت با شرع نداشته باشد و این نكته نشان از بینش گسترده سیاسی او داشت.
دین در مشی سیاسی مدرس«ره» نقش بسزایی داشت. او سیاستی را دنبال می كرد كه منطبق بر دیانت بود. این انطباق، نه به معنای تسلیم اهل سیاست در مقابل اهل دیانت، بلكه به معنای هدف واحد فعالین حوزه دین و سیاست به عنوان دو نیروی همگون در خدمت به مردم بود.
مدرس در بیان خط مشی های سیاست خارجی ایران چنین می گوید: به عقیده من مناسب است كه ما در این زمان با تمام دنیا قرارداد دوستی داشته باشیم.
شهید مدرس با تصویب سریع مصوبات مجلس بدون كار كارشناسی و در شرایطی كه برخی از نمایندگان، موضوع مصوبه را نیز درك نمی كردند به شدت مخالف بود و می گفت: به بعضی موضوعات اطلاع كامل نداشتن و درعرض پنج دقیقه، هی برخاستن و نشستن، طریق وضع قانون مملكت نیست.
او اقتدار واقعی مجلس را به پشتیبانی مردم از آن می دانست و می گفت: قوه ملت است كه می تواند با هر تهاجمی مقابله كند. مجلس شورای ملی اگر همه وكلایش صاحب عقیده، محكم، اسلامی، سیاسی و وطنخواه باشند، در صورتی می توانند مقاومت در مقابل اینان بكنند كه ملت، موافق و پشتیبان وی باشد.
یكی دیگر از شیوه های مبارزات سیاسی مدرس، تشویق افراد صالح برای داخل شدن در امور دولتی، به ویژه بخش نظامی و فرهنگی بود.
مدرس در خارج از مجلس با مردم در ارتباط بود و دركرسی تدریس در مدرسه سپهسالار به آموزش طلاب می پرداخت و برای طلاب جوان سرمایه گذاری می كرد؛ مسلماً اگر مدرس در خارج از مجلس، تأثیر چندانی نداشت، رژیم رضاشاه در صدد تبعیدو قتل وی برنمی آمد.
حامد عبدوس
منبع : گزارش


همچنین مشاهده کنید