سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

نوجویان در برابر نسل خط امام


نوجویان در برابر نسل خط امام
یک سال مانده به انتخابات مجدد مشارکتی ها برای انتخاب دبیر کل، بحث های پیدا و پنهانی میان اعضا در خصوص عملکرد محسن میردامادی درگرفته. در واقع اعضا اگرچه سعی می کنند خیلی به روی خودشان نیاورند، اما از هم اکنون گمانه زنی در خصوص دبیرکل آینده حزب را آغاز کرده اند و در جمع های دوستانه عملکرد میردامادی را بررسی کرده و از هم می پرسند که میردامادی می ماند یا می رود. چنین است که در شرایط خارج بودن اصلاح طلبان از قدرت، بدنه حزب مشارکت که کار تشکیلاتی را بسیار جدی گرفته است، پرسشی را به صورت نامحسوس می پروراند که در زمانه جدید با توجه به مقتضیات حزب و برآمدن نیروهای تازه کار، چه کسی شایستگی حضور در بالاترین منصب حزبی را دارا است؟ در کش و قوس این بحث زیرپوستی، بحث دیگری میان اعضای صمیمی تر جریان دارد مبنی بر اینکه آیا سکاندار فعلی حزب مشارکت پاسخگوی نسل دومی که در سه چهارساله اخیر به حزب پیوسته اند هست و آیا نیاز به تغییرات در راس حزب احساس می شود یا نه؟ این مباحث از آنجا قوت گرفته که نسل جوانان و دانشجویان حاضر در حزب مشارکت در یکی دوساله اخیر انسجام بسیاری پیدا کرده و به صورت غیررسمی تشکیل یک فراکسیون پرنفوذ را داده اند که می کوشند در تمام تحولات تشکیلاتی و مباحث حزبی تاثیرگذار عمل کنند.
از همین رو است که کلید تغییرات آتی حزب مشارکت را باید در این فراکسیون غیررسمی جست وجو کرد؛ فراکسیونی که هنوز هویت روشن و مشخصی برای خود دست و پا نکرده اما اعضایش در نوجویی و تحول طلبی با یکدیگر اشتراک نظر داشته و تمام سعی شان بر این است که از روش های دموکراتیک و البته مسالمت آمیز، تغییرات و تحولات مورد نظر خود را با پشتوانه تشکیلاتی به اجرا در بیاورند.
● قدرت نمایی نسل جدید
فراکسیون تازه شکل گرفته که روز به روز هم انسجام بیشتری پیدا می کند، متشکل از نسل دوم مشارکتی هایی است که در تاسیس و راه اندازی حزب نقشی نداشتند اما از همان نخستین روزهای تشکیل حزب به مشارکت پیوستند و در رده های پایین کار خود را آغاز کردند. اعضای این فراکسیون در واقع اعضای جوان حزب مشارکت هستند که در قالب شاخه جوانان، شاخه دانشجویان و شاخه زنان مشغول فعالیت بوده و در مقاطع مختلف بنا به شرایط، دست به ائتلاف های تاکتیکی زده و تاکنون چندین بار موفق شده اند قدرت خود را به رخ اعضای شورای مرکزی بکشند. این در حالی است که اعضای شورای مرکزی و دفتر سیاسی را می توان «محافظه کاران تشکیلاتی» خطاب کرد که اساساً تمایل نسبت به حفظ وضع موجود داشته و حتی گاه در برابر تغییرات درخواست شده از سوی نوجویان مقاومت نشان می دهند. فراکسیون غیررسمی اخیراً با ائتلاف های مقطعی با نمایندگان مناطق و حوزه ها، قدرتمند تر هم نشان می دهد. این قضیه به ویژه از آنجا تشدید شده که تصمیم جدید شاخه جوانان مرکز برای برگزاری اردوهای منطقه یی در استان ها، به آشنایی بیشتر شاخه جوانان با اعضای حزب در شهرستان ها منجر شده و همین آشنایی، در بزنگاه های خاص به یاری آنها آمده و امکان لابی قدرتمندی را فراهم می آورد.
از سوی دیگر نباید فراموش کرد که نوجویان به واسطه حضور نیروهای جوان و پرحوصله در امور مناطق از ارتباط و سازماندهی مناسبی در بخش جوانان برخوردار بوده و همه اینها دست به دست هم می دهد تا مشارکتی های نسل اول مجبور شوند نسل دومی ها را به بازی گرفته و هر روز بیشتر از قبل، به خواسته های آنها توجه نشان دهند. نباید فراموش کرد که نسل دومی ها تا به حال در رسیدن به خواسته هایشان هم به طور نسبی کامیاب بوده اند. به عنوان نمونه، این فراکسیون در انتخابات اخیر شوراها موفق شد با لابی و رایزنی نه تنها کاندیدای خود را به جبهه مشارکت تحمیل کند بلکه موفق شد کاندیدای پیشنهادی اش را در لیست ائتلاف اصلاح طلبان هم بگنجاند. از سوی دیگر فراکسیون جوانان موفق شده در همین سال های اخیر نمایندگان خود را هم راهی شورای مرکزی و دفتر سیاسی حزب کند، چنانکه هم اکنون عباس کوشا به نمایندگی از طیف جوانان در شورای مرکزی و رضا شریفی رئیس شاخه دانشجویان هم در دفتر سیاسی حضور دارند. در این میان بزرگان و موسسان جبهه مشارکت هم نمی توانند قدرت و تاثیرگذاری نسل دومی ها را نادیده بگیرند چرا که هرگاه از وزن آنها غافل می شوند کنگره یی فرا می رسد و نوجویان با ملایم ترین شکل ممکن چنان عرض اندامی می کنند که راس حزب را متوجه حضور خود می کنند.در چنین شرایطی است که به نظر می رسد دبیر کل آینده جبهه مشارکت با نظر مستقیم نسل دومی ها انتخاب شده و کاندیداهای احراز این پست چاره یی نداشته باشند جز آنکه در یک سال باقی مانده تا کنگره به جلب نظر نوجویان بپردازند. نوجویانی که گرچه به خاطر جوانی احتمال احساسی شدن رفتارشان می رود اما چنان به قواعد کار تشکیلاتی پایبندند که بی موقع از زیر علم خارج نشده و بازی را بر هم نمی زنند.
نوجویان البته نسل شورشگری نیستند و علاقه یی هم به یاغیگری ندارند؛ چه اگر اراده می کردند با وجود پتانسیلی که دارند می توانستند بسیاری از محاسبات بزرگان مشارکت را بر هم بزنند. با این حال نوجویان بیشتر تمایل دارند خواسته هایشان را با مذاکره و رایزنی پیش ببرند. اما هرگاه احساس کنند مورد بی توجهی واقع شده و از سوی بزرگان به حاشیه رانده می شوند مانور قدرتی می دهند و با کنشی غیرحساسیت برانگیز، تمام ارکان حزب را متوجه حضور می کنند.نوجویان البته همیشه احترام نسل اولی ها را به جا آورده و برای آنها احترام لازم را قائلند. حتی برخی از نوجویان نسبت به برخی چهره های متنفذ مشارکتی حس مرید و مرادی داشته و از این زاویه با مریدان دیگر مرادها، رویارویی تشکیلاتی دارند اما حس مشترکی در میان این نسل جدید نوجویان وجود دارد که آنها را به تکاپو انداخته که با زاویه نگاهی متفاوت، به سیاست ورزی بنگرند. جامعه سیاسی و ناظران هنوز نسل جدید برآمده از دل آن مشارکتی های خط امامی را باور نکرده اما گذر زمان نشان خواهد داد تحولات تشکیلاتی این حزب پرسر و صدا از کجا آب می خورد.
● تغییر نقش
نسل اول مشارکتی های سرشناس و شناخته شده هر چقدر که در عرصه عمومی بیشتر به حاشیه می روند و اظهاراتشان کمتر توجهی را برمی انگیزد، در داخل تشکیلات حزب نیز از نفوذ و تاثیرگذاری اولیه شان کاسته شده و رفته رفته نقشی ساده تر را عهده دار می شوند.
این تغییر نقش البته به ساختار دموکراتیک حزب مشارکت برمی گردد که در آن امکان رشد و ترقی برای اعضای جوان تر فراهم بوده و ناکارآمدی و ناشایستگی، اعضای باسابقه تر را به زیر می کشد و جایشان را به چهره های مقبول تر می دهد. این ساختار دموکراتیک این روزها برای اعضای باسابقه دردسرساز شده و آنها را در اجرای برنامه هایشان با مشکل مواجه کرده است. اگر در بسیاری از نهادها و تشکیلات غیردموکراتیک، می توان با یک تصمیم گیری از بالا، برنامه یی را تدوین کرد و به اجرا درآورد، در احزاب خوش ساخت، اجرای هر برنامه نیازمند جلب نظر دیگر اعضا بوده و رای موافق آنها را می طلبد.همین ویژگی می تواند هر تشکیلاتی را پویا جلوه دهد اما در عین حال برای اعضای باسابقه گران تمام می شود. در چنین شرایطی دیگر صدور حکم از بالا و ویژگی های فرهی باعث آن نمی شود که دیگر اعضا به طرحی رای داده یا حتی در اجرای آن مشارکت فعالی داشته باشند.
در مقابل نوعی سیستم چانه زنی حکمفرما شده و هر مجموعه یی بر اساس وزن و اعتبار خود طرح و برنامه پیشنهاد می دهد.کنگره اخیر حزب مشارکت نشان داد یک فراکسیون فعال و پویا در میان حزب مشارکت اخیراً جوانه زده که اعضایش در میان عموم مردم ناشناخته بوده اما تصمیم گیری های آتی این حزب را باید برآمده از نفوذ و تاثیرگذاری آنها بر سران شناخته شده مشارکت قلمداد کرد. به ویژه آنکه نوجویان برآمده از دل نیروهای خط امام، از قدرت لابی گری خوبی برخوردار بوده و سرانشان از نفوذ کلام زیادی در میان بدنه برخوردار هستند.در نسل جدید مشارکتی های جوانه زده، کمتر چهره یی را می توان یافت که در نظریه پردازی دستی داشته باشد اما ویژگی جمع تازه بالغ شده این است که برخلاف نسل اول چهره های سیاسی کشور، کار تشکیلاتی را بسیار جدی گرفته و در سازماندهی کردن نیروها و تدوین برنامه های حزبی بسیار توانمند جلوه می کنند. نوجویان برخلاف خط امامی ها، از توجه صرف به نخبگان پرهیز داشته و به ارتباط با تمام اقشار جامعه می اندیشند. از همین زاویه است که مدتی است اردوهای استانی را در دستور کار قرار داده و خود را موظف می دانند با حضور در مراکز استان ها، نسبت به آشنایی با توانمندی های شهرهای دور از مرکز، اطلاعات لازم را کسب کنند یا در تهران هم به ارتباط با طیف های مختلف جوانان با ظاهرهای گوناگون روی آورده اند. برآمدن نسل جدید مشارکتی ها از دل نسل خط امام، این ویژگی را به دنبال داشته که نوجویان را هم به مانند اسلاف خود ارزشی و دین باور پرورش داده است. تفاوت نوجویان با خط امامی ها در این است که نسل دوم به تساهل بیشتری قائل است و در روابط اجتماعی، نسبت به جوانانی با سبک زندگی متفاوت، مدارای بیشتری دارد.
همین تساهل البته گاه نارضایتی خط امامی ها را پدید می آورد، اما این نارضایتی مجال بروز زیادی پیدا نمی کند چون بازی از دستان نسل اولی ها خارج شده و زمانه، مقتضیات دیگری را به آنها تحمیل کرده است. حداقلش این است که در معرض انتخاب شدن و در کانون توجه بودن باعث شده از ظواهر گذر کنند و سنگی در کار دگراندیشان تشکیلات نیندازند.قدرت گرفتن این نسل جدید در داخل حزب مشارکت در هیاهو و بلوای ائتلاف اصلاح طلبان و تاثیرگذاری نسل نوجو در میان بی تفاوتی و کم توجهی ناظران، شاید برای مدتی ادامه داشته باشد اما به نظر می رسد اولین نشانه های پوست اندازی مشارکت و برآمدن نسل جدیدی در این حزب، در انتخاب دبیر کل آینده این حزب نمود داشته باشد؛ جایی که قدرت چانه زنی و لابی این نسل ناشناخته می تواند کفه ترازو را به سود یک کاندیدا سنگین کرده یا کاندیدایی را از موفقیت محروم کند. در این میان معلوم نیست رشد و نمو سریع نوجویان در داخل حزب و ائتلاف نانوشته آنها با اعضای مناطق در دیگر شهرستان ها با واکنش سران حزب و تلاش آنها برای متوقف کردن این روند روبه رو شده یا بزرگان به قواعد کار حزبی تن می دهند و به احترام رشد تشکیلاتی نسل جدید برایشان کلاه از سر برمی دارند.
هرچه باشد تردید نباید کرد دبیر کل آینده حزب مشارکت از تعامل با این نسل رقم خواهد خورد. نکته مهم در زایش مورد اشاره این است که چنین آبستن شدنی از ثمره همین کنگره هایی پدید آمده که خیلی از احزاب نسبت به برگزاری آن بی تفاوتند و اهتمامی به برگزاری اش نشان نمی دهند. اتفاقاً همین کنگره و دفتر و دستک است که نوسان های اعضا را نشان می دهد و به زایش نسل جدیدی از فعالان سیاسی می انجامد. مشارکت، کنگره برگزار می کند و در دل آن راه و رسم کار تشکیلاتی را اگر نه پیاده که لااقل تاتی تاتی می کند. جوان ترها به پیشکسوت ها خودی نشان می دهند و نسل اول برتری های خود را رو می کند. در مجموعه دیالکتیکی برقرار می شود که از برآیند آن نیروهای قوی تر خود را بالا کشیده و نیروهای کم توان به حاشیه رانده می شوند. کنگره اخیر جبهه مشارکت برای نوجویان یک مانور قدرت بود و برای خط امامی ها یک هشدار جدی.
سجاد سالک
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید