یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

حکمت متعالیه و ملا‌صدرا


حکمت متعالیه و ملا‌صدرا
یکی از جهات عمده اعتبار و احترام ملت‌ها، تاریخ و سوابق آنان در پیشبرد تمدن بشری و نشر حکمت و دانش و نیز شهرت و معرفی دانشمندان و حکما شخصیت‌های جهانی واقعی می‌باشد.
شاید بتوان ادعا کرد که ایران بیشترین سابقه و موثرترین و ماندگارترین اثر فرهنگی و تمدن را در جهان داشته و حکمت و دانش کنونی جهان با تمام تحولا‌ت و تبدلا‌ت خود، میراث فرهنگی و مدنی ایران است.
دانشمندان و شخصیت‌های فرهنگی ایران نیز همواره برتری چشمگیری بر دیگران داشته‌اند و نام فارابی، ابن سینا، سهروردی، طوسی، ملا‌صدرا و مانند آنان در همه جهان به بزرگی یاد می‌شود. شناخت و معرفی و احترام بزرگان هر ملت یکی از ارکان بقا و سرفرازی آن ملت است و آشنایی نسل جوان در هر دوره‌ای از ادوار سبب راهیابی آنان به راه و روش درست و رسیدن به رشد معنوی و الگو گرفتن از این بزرگان می‌گردد.
شخصیت حکیم صدرالمتالهین معروف به ملا‌صدرا که سرآمد دانشمندان این مرز و بوم است، تا حدود بسیاری آنگونه که باید شناخته نشده است و ضروری است که این کار بایسته هر چه بیشتر و بیشتر انجام گیرد. چون آثار ملا‌صدرا به زبان عربی است (به جز رساله سه اصل) و درک مقاصد او که به زبان فلسفی ادا شده تا حدی دشوار است و کتاب اسفار و کتب عمده فلسفی او به زمان بسیاری نیاز دارد و بدون‌استاد نمی‌توان به عمق آن رسید.
از این رو کتابی که با عنوان حکمت متعالیه و ملا‌صدرا تالیف شده است، که در حجم کم و به زبان فارسی و نسبتا ساده و قابل فهم تهیه شده تا عامه مردم بدون شرط تخصص در فلسفه یا تحصیل آن بتوانند اجمالا‌ با این حکیم و خلا‌صه‌ای از دستاور‌د‌های علمی مهم او آشنا شوند.
این کتاب به شیوه‌ای نگاشته شده که به آسانی قابل ترجمه به زبان‌های دیگر و در محیط‌ها و جوامع دیگر هم قابل فهم و استفاده باشد و ترجمه انگلیسی آن نیز به علا‌قه‌مندان عرضه شده است. این کتاب از دو دفتر (بخش) تشکیل شده است، در دفتر اول تحت عنوان زندگی، شخصیت و آثار ملا‌صدرا به بررسی و نقد و تحلیل زندگانی ملا‌صدرا، اساتید و شاگردان او همت گمارده شده است.
در دفتر دوم ذیل عنوان مکتب فلسفی ملا‌صدرا به بررسی مکتب ملا‌صدرا- حکمت متعالیه، زمینه‌‌ها، منابع مکتب ملا‌صدرا، روش، ساختار حکمت متعالیه، مبانی و اصول مهم مکتب صدرا، وجودشناسی، شناخت وجود، اصالت وجود، شناخت شناسی، وجود ذهنی، اتحاد عاقل و معقول، خیال مجرد، ادراکات انسان، نفس و رستاخیز، حدوث جسمانی نفس، معاد و رستاخیز، متافیزیک مرگ، هرمنوتیک و تفسیر، تفسیر و هرمنوتیک ملا‌صدرا مورد مداقه قرار گرفته است. ‌
به عنوان مثال نویسنده در توضیح مبحث اصالت وجود بیان می کند: <ملا‌صدرا دلایل متعددی برای اثبات اصالت به وجود آورده، از جمله آنکه در اثبات یک عرض یا صفت در یک گزاره برای یک موضوع و یا صدور یک حکم بایستی همواره اتحاد وجودی بین موضوع و محمول موجود باشد، زیرا که موضوع و محمول دو مفهوم متغایرند و آنچه اجازه عمل یا حکم رای دهد اتحاد آن دو در وجود است.
پس اصالت با وجود است.> ‌
یا در همین بحث در جای دیگری اشاره می‌کند: <در دو قرن اخیر مکاتبی به شهرت رسید که به آنها اگزیستانسیالیسم نام داده‌اند باید دانست که (کلمه) اگزیستانس در این مکاتب (جز در مکتب هایدگر) به کلی با <وجود> و اصالت وجود در فلسفه اسلا‌می و مکتب ملا‌صدرا فرق و فاصله بسیار دارد و یکی از نقاط فرق آن دو این است که آنان فقط به وجود انسان نظر دارند نه هستی کل و کل جهان هستی را. ‌
این مکاتب علی‌رغم تفاوت‌های مهمی که با هم دارند در برخی خصوصیات مشترک هستند. اگزیستانسیالیسم <وجود> را <برماهیت> مقدم می‌داند.
اما مقصود آنها از وجود، همان هستی عامیانه و عرفی است که همه کس آن را بر زبان می‌آورد و معنی <تاخر ماهیت> در نظر آنها، آن است که انسان به سبب اختیار و آزادی همواره و در طول زندگی به <ماهیت> خود شکل می‌دهد و خود را می‌سازد و با مرگ انسان ماهیت او شکل نهایی خود را می‌یابد. بنابر این اعتقاد، روشن می‌شود که مقصود آنها از ماهیت‌همان ماهیت فلسفی نیست بلکه مقصودشان <شخصیت> انسان است.
عکس‌العمل‌های انسان در برابر دو راهی‌های زندگی و اضطراب‌ها و ترس‌ها و غم‌ها و رنج‌هاست که هم وجود او را ثابت می‌کند و هم شخصیت و به تعبیر آنها ماهیت- انسان را می‌سازد. در این میان سخن هایدگر قدری آشنا است ولی می‌توان گفت که وی در پی شناخت وجود نیست بلکه در پی یافتن گمشده‌ای هزار چهره است که با وجود در عرفان و فلسفه اسلا‌می فرق دارد و در مقایسه با مکتب ملا‌صدرا و عرفا بسیار مقدماتی و ناقص است و اشکالا‌ت مهمی بر آن وارد است.>
یا در بحث تفسیر و هرمنوتیک صدرالمتالهین اینگونه می‌نویسد: <ملا‌صدرا معتقد است که برای درک مفاهیم قرآنی بایستی از الفاظ آن عبور کرد و به مفاهیم پس پرده آن در عوالم مافوق رسید که اصطلا‌حا‌ به آن <تاویل> می‌گوید. این کلمه در زبان عربی به معنای <رساندن به اصل> است، یعنی باید بدون ترک معانی ظاهری قرآن به عمق آن معانی رسید.
از طرفی کلا‌م خدا را ملا‌صدرا و عده‌ای از صوفیه <فعل> خداوند می‌دانند، زیرا در قرآن آمده است <هنگامی‌که خداوند چیزی را اراده کند به آن می‌گوید: <بشو>! و آن چیز به وجود خواهد آمد.> این کلا‌م را در اصطلا‌ح <کن وجودی> می‌نامند که ممکن است با کلمه لوگوس به یک معنا باشد. بنابراین خداوند برای آفرینش <کلا‌م وجودی> را به کار می‌برد و برای سخن با مردم با کلا‌م زبانی و قرار دادی رایج. ‌
از این جاست که تفسیر کلا‌م خدا به معنا اعم، شامل تفسیر پدیده‌های جهان می‌شود و ملا‌صدرا سه قرن پیش از هایدگر و فلا‌سفه دیگر هرمنوتیک فلسفی را با هرمنوتیک سنتی کتاب مقدس درهم آمیخت و شاید بتوان تفسیر او را پلی برای آشتی دو مکتب هرمنوتیک دانست.>
[صدرا صدوقی]
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید