یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

رازهای ماندگاری مدارس غیرانتفاعی


رازهای ماندگاری مدارس غیرانتفاعی
۱. آغاز به كار مدارس غیرانتفاعی در ایران با ابهامات و كاستی های فراوانی همراه بود. اولین ابهام این مدارس، به عنوان «غیرانتفاعی» باز می گردد. بالاخره نفهمیدیم این غیرانتفاعی، چه معنایی دارد؟
۲. عدم وجود یك تفكر نظام مند از سوی متولیان رسمی مدارس غیرانتفاعی وزارت آموزش و پرورش از یك طرف و به همین ترتیب ضعف های شدید اندیشه ای در بین مؤسسان این مدارس و عدم توانایی در ارائه خدماتی نوین بر مبنای یافته های علمی، منجر به این شده است كه مدارس غیرانتفاعی، هیچ گاه به اهداف پیش بینی شده اولیه نرسند.
۳. حتی بهترین مدارس غیرانتفاعی و به عبارت صحیح تر آنهایی كه حداقل خودشان فكر می كنند خوب ترین هستند، به غیر از مهارت استفاده از موقعیت ها و توانایی مدیریت امكانات، هیچ گلی به سر آموزش این كشور نزده اند. البته از حق نگذریم، در این اوضاع نابسامان همین مدیریت امكانات باز از هیچ بهتر و در جای خود قابل احترام است.
۴. مدارس غیرانتفاعی به دلیل عدم بهره مندی از یك مدیریت كلان نگر و آینده نگر، از موقعیت ها و فرصت های طلایی موجود هم استفاده مناسبی نكرده اند. همان كسانی كه با داعیه مخالفت با مدارس غیرانتفاعی آغاز به كار كردند، در عمل با برچیدن مدارس نمونه مردمی، بیشترین خدمت را برای غیرانتفاعی ها انجام دادند! اما دریغ كه مدارس غیرانتفاعی، هیچ گاه این فرصت طلایی را قدر ندانستند. شاید از یك مجموعه ضعیف نباید انتظاری بیش از این داشت.
۵. در یك تقسیم بندی ساده، مدارس غیرانتفاعی موجود را می توان در چهار گروه جای داد:
اول: مدارسی كه كیفیت كار خود را در به كارگیری معلمان خوب جست وجو می كنند و محور فعالیت آنان را عملكرد آموزشی معلمان، تشكیل می دهد.
دوم: مدارسی كه از خود طرح ها و برنامه هایی دارند و معلمانی را به كار می گیرند كه خود را با این برنامه ها تطبیق دهند. این مدارس به درجات متفاوتی، نسبت به طرح و برنامه های خود حساسیت و دقت عمل دارند.
سوم: مدارسی كه محور فعالیتشان تركیبی از گروه اول و دوم است. یعنی هم به طرح و برنامه هایی پایبند هستند و هم در به كارگیری معلمان خبره دقت عمل نشان می دهند.
چهارم: مدارسی كه باری به هر جهت فعالیت می كنند، نه طرح و برنامه ای دارند و نه جرأتی كه بتوانند كار جدیدی شروع كنند. همین كه بتوانند دخل و خرجشان را تنظیم كنند، هنر كرده اند؛ این مدارس علی رغم ادعاهایی كه دارند دنبال بهترین ها با كمترین هزینه هستند! گاهی زمینه های تشكیل چنین مدارسی هم بسیار جالب است؛ كسی ملك پدری دارد، ساختمانی با اجاره مناسب پیدا كرده است، فردی را یافته كه سرمایه گذاری مالی می كند، دنبال كاری برای ایام بعد از بازنشستگی می گردد، فكر می كند كه خیلی اهل فن و صاحب نظر است، پول زیادی دارد و ...
۶. به نظر می رسد در بین این چهار گروه، بهترین عملكرد را گروه سوم دارد، اگر چه توقع می رود بهترین كیفیت عملكرد از طرف گروه دوم ارائه شود، اما به لحاظ ضعف های بنیادین در اندیشه های آموزشی و پرورشی، مدرسه ای كه بتواند مدعی شود طرحی نو درانداخته است، عملاً وجود ندارد. البته در این باغ بی برگی، مدعیان و كسانی كه بر طبل خود می كوبند، كم نیستند! به قول حافظ:
نقدها را بود آیا كه عیاری گیرند
تا همه صومعه داران پی كاری گیرند
۷. رازهای ماندگاری مدارس غیرانتفاعی چیست؟ مدارس غیرانتفاعی چگونه می توانند اعتماد مردم را كسب كنند؟ چرا بعضی از مدارس غیرانتفاعی مقبولیت بیشتری بین مردم دارند؟ هستند مدارس غیرانتفاعی كه بدون هیچ گونه هدف و برنامه مشخصی به كار خود ادامه می دهند و عجیب تر آن كه آمادگی هیچ نوع تغییری را هم از خود نشان نمی دهند، بسیار دیده شده دو مدرسه غیرانتفاعی با فاصله شاید كمتر از ۲۰۰ متر، كه برای ثبت نام در یكی كلی داوطلب وجود دارد، اما دومی، در به در دنبال دانش آموز می گردد. چرا مدیران مدارس كم جاذبه به جای توسل به بهانه ها و توجیه های نه چندان قابل قبول، این جرأت را به خود نمی دهند كه اولاً خود را نقد كنند و ثانیاً یا كنار بكشند و یا كار را به كاردان بسپارند. مسلماً هر نوع تغییری بدون جسارت و اراده امكان پذیر نخواهد بود.
۸. رازهای ماندگاری مدارس غیرانتفاعی را می توان به دو دسته عام و خاص تقسیم كرد. یك مدرسه غیرانتفاعی خوب از چه ویژگی های عمومی باید برخوردار باشد؟ در این مجال فقط به ۵ عامل اشاره می شود:
* نظم برنامه ها و امور: نظم امری نسبی است و در یك طیف قابل بحث است، با این همه مدارس غیرانتفاعی وجود دارند كه یا به شكل آشفته ای اداره می شوند و یا اگر نظمی هم دارند، این نظم در پایین ترین حد خود بود و نظمی قابل قبول نیست. نظم در مدرسه غیرانتفاعی شامل موارد زیادی می شود: نظم و آراستگی فضای ساختمانی و در و دیوار، گردش امور مانند رسیدگی به مسائل دانش آموزان، روش ها و روزآمدی اطلاع رسانی به اولیا و مشخص بودن روند امور مالی و اداری، نظم در برنامه های تعریف شده، شفاف بودن قواعد و قوانین، تقسیم كار منطقی و مشخص بین عوامل اجرایی مدرسه و ...
* صداقت: صداقت شاخصه ای است كه همه آن را می پسندند. صداقت در مدرسه غیرانتفاعی عاملی تعیین كننده است. اگر مدیر و عوامل مدرسه به روشی رفتار كنند كه والدین و دانش آموزان بین حرف و عمل آنان فاصله ببینند، به طور حتم مدرسه به تدریج مشتریان خود را از دست خواهد داد.
* انسجام برنامه ها: اجرای جدی و پیگیر یك برنامه ضعیف بسیار بهتر از بی برنامگی است. بسیار جای تأسف است كه مدارس به جای رعایت انسجام برنامه ها بر حجم برنامه ها می افزایند! پراكنده كاری و اصرار بر افزودن حجم برنامه ها منجر به آشفتگی و نابسامانی امور خواهد شد. یك برنامه را خوب اجرا كنید بهتر از آن است كه ۵ برنامه را به صورت ناقص انجام دهید.
* توجه به كیفیت به جای تبلیغات: هم صداقت و هم انسجام برنامه ها ایجاب می كند كه مدارس غیرانتفاعی، اولاً تا حد ممكن صادقانه تبلیغات كنند و ثانیاً مسأله افزایش كیفیت فعالیت ها موضوعی جدی برای آنها تلقی شود. همه می توانند شعار دهند كه «ما به كیفیت آموزش می اندیشیم» ولی مردم به مرور زمان متوجه تفاوت دوغ و دوشاب خواهند شد!
* تأمین امنیت روانی دانش آموزان و والدین: این موضوع مستلزم بحثی بسیار گسترده و تعاملی است. امنیت روانی دانش آموزان و والدین به شكل های مختلف می تواند در مدارس غیرانتفاعی مورد تهدید قرار گیرد، (البته نه فقط در گروه چهارم از طبقه بندی ذكر شده در بند ۵، بلكه در همه انواع مدارس غیرانتفاعی) از جمله: استفاده از روش های سخت گیرانه برای واداشتن دانش آموزان به پیشرفت، فشردگی و حجم زیاد فعالیت ها، عدم انسجام در برنامه های درسی و آموزشی، پیگیری مسائل شهریه از طریق دانش آموز، استفاده از روش گروكشی در مسائل مالی مانند امتناع از دادن كارت شركت در امتحانات در قبال پرداخت پول، استفاده از نیروهای آموزشی و اجرایی بی تجربه و ناوارد، هدایت دانش آموز به طرف كلاس های خصوصی تهدیدهای مكرر برای اخراج دانش آموز و ...
۹.ویژگی های خاصی كه یك مدرسه غیرانتفاعی خوب می تواند از آنها بهره مند باشد:
* یك رمز اساسی موفقیت مدارس غیرانتفاعی معروف، داشتن روند كاری و برنامه های مشخص و پایبندی بدانهاست. حتی اگر مبنای علمی این برنامه ها جای اشكال و ایراد داشته باشد در این برهوت اندیشه و نوآوری آموزشی، باز وجود این گونه مدارس تا حدی غنیمت است. مدارس دارای طرح و برنامه، گاه دچار انحرافات و اشتباهات علمی- آموزشی فاحشی می شوند كه نشان از ضعف تئوریكی و تخصصی آنان دارد. از جمله این موارد می توان به برداشت های نابجا از مفهوم پرورش، فعالیت های یكسویه و غیرمنعطف، آیین نامه های آموزشی- انضباطی خشك و حتی مستبدانه، توجه به روشهای انگیزشی تحمیلی به جای روشهای انگیزش درونی، استفاده افراطی از رقابت، تأكید بر پرآموزی به جای خودانگیخته بودن در یادگیری، استفاده افراطی از آزمون ها، به عنوان مهمترین ابزار كنترل پیشرفت، كانالیزه كردن توانایی های دانش آموزان و انسداد غیرمستقیم زمینه های خلاقیت و بالاخره مدیریت امكانات به جای مدیریت آموزشی.
شاید مورد آخر نیاز به توضیحی هر چند اندك داشته باشد. اگر یك مدرسه خوب، دانش آموز با معدل بالای ۱۹، بهترین معلمان، شهریه مناسب و عالی، ساختمان مطلوب و ... بگیرد و نتیجه خوب ارائه دهد این بیانگر مدیریت امكانات است نه مدیریت آموزشی. باید پذیرفت كه خود این هم هنری است كه در همه یافت نمی شود؛ ولی در هر حال مدیریت آموزشی چیز دیگری است.
* مدارس غیرانتفاعی می توانند براساس اندیشه های علمی- آموزشی خاص اداره شوند، چیزی كه اگر نخواهیم بگوییم یافت نمی شود، حداقل می توان گفت به ندرت یافت می شود. كدام مدرسه وجود دارد كه از وجود گروهی مشاوران و طراحان و برنامه ریزان آموزشی متخصص، كارآمد و باتجربه استفاده كند؟ اصلاً كدام مدرسه هزینه های این چنینی را می پذیرد؟
كدام منطق اجازه می دهد بودجه هایی كه باید صرف خرید كاغذ و لوازم آزمایشگاهی و تایپ و تكثیر جزوات و نمونه سؤالها و غیره... بشود، با اولویت طراحی و برنامه ریزی آموزشی هزینه گردد؟! كدام مدرسه غیرانتفاعی را داریم كه با فلان دانشكده روانشناسی و علوم تربیتی رابطه ای مستمر و مستحكم داشته و مثلاً قرار دارد همكاری بین آنها منعقد شده باشد؟ (اگر چه احتمال كمی هم وجود دارد كه خود دانشكده ها از چنین رابطه ای استقبال نمایند!)، باز هم یادآوری می شود كه ما مدیریت امكانات را با مدیریت آموزشی اشتباه گرفته ایم. موضوع كار، چیزی غیر از ماهیت آن است. افراد زیادی هستند كه مدیر مدرسه اند، اما همین مدیریت را می توانند در اداره برق، یك باشگاه ورزشی، یك شركت صنعتی و غیره اعمال كنند و موضوع كار فرق چندانی برای آنها ندارد!
به هر حال این قصه سر دراز دارد و این مختصر را مجال توضیح آن نیست.
۱۰. علی رغم وجود موقعیت های مناسب فراوان، مدارس غیرانتفاعی نتوانسته اند از امكانات بالقوه جامعه استفاده كنند و فرصت های بسیاری را از دست داده اند. هر سال تعدادی از مدارس در معرض خطر انحلال و تعطیلی قرار می گیرند، مدارس زیادی هستند كه كجدار و مریز به فعالیت خود ادامه می دهند، مدارس بسیار دیگری هم برای جذب مشتری متوسط به ظاهرسازی و شیوه های تبلیغی درست و نادرست می شوند و مدارسی هم هستند كه اگر چه وضعشان الان نسبتاً خوب است، ولی نگران فردای خود هستند. معدود مدارسی هم كه اسم و رسمی دارند یا بالاخره واقعاً تلاش می كنند كه كار خود را با تعهد و دلسوزی انجام دهند و متأسفانه بعضی ها از آب گل آلود ماهی می گیرند.
ای كاش مدارس غیرانتفاعی رازهای واقعی ماندگاری خود را بیابند.
محمد امین
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید