سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

کعبـه دلهـا


کعبـه دلهـا
علی ای پرتو ایمان که همه نور و صفایی
چه سرایم به مدیحت که تو برتر ز ثنایی
علی ای جوهر تقوا که به هرحسن، قرینی
علی ای کعبه دلها، که ز هر عیب، جدایی
از ره مردی و رادی، تو جوانمرد قرونی
از پی احمد مرسل، تو بهین خلق خدایی
علی، ای شیر خدا، ای که به نیروی شجاعت
صفدر و صف‌شکن و معرکه آرای غزایی
علی، ای نور هُدی، ای که به شبهای عبادت
در خدا فانی و مستغرقِ دریای بقایی
خانه‌زادی تو خدا را و یکی بندهٔ خاصش
که مقیم حرم قربت وی در دو سرایی
مدد از فضل تو جویم، که مرا راهنمونی
فرج از مهر تو خواهم، که مرا راهگشایی
تو نگنجی به شرف ظرف زمان را و مکان را
که چو تابنده قمر، بر فلک عزّ و علایی
دین و دانش ز تو زاید که تو سرچشمهٔ فیضی
جود و بخشش به تو پاید که تو دریای سخایی
علی، ای مظهر آزادگی و ذات فضیلت
ای که در ظرف گمان، برتر از اندیشهٔ مایی
جز خدایت نشناسد که چه ای، وز چه سرشتی
که تو در آینهٔ راز ازل، جلوه نمایی
تو کبیری، تو خبیری، تو فلک پایه امیری
تو شهیدی، تو سعیدی، تو گرانمایه فتایی
ز یقین تو چه گویم؟ که تو خود عین یقینی
ز عطای تو چه بالم؟ که تو خود بحر عطایی
به تو نازم که تو را بندهٔ کِریاس۱ نشینم
به تو بالم که مرا خواجهٔ فردوس لقایی
مؤمنان جمله امیرند در اقلیم دل و جان
تن فدای تو علی جان، که امیرالامرایی
مو به مو مجری احکام خدایی و رسولش
سر فدای تو که در کشور دین، حکمروایی
جز تو کو آن که به هر شیوه بود کامل و یکتا؟
که اگر زادهٔ جنگی، پدر صلح و صفایی
جز تو کو آن که ز جا برکند اشکی ز یتیمش؟
گرچه خود سیل خروشان به ره خصم دغایی
جز تو کو آن که بود عاطفه بر قاتلِ خویشش؟
که گَه نزع، بر او دیدهٔ رحمت بگشایی
جز تو کو آن که بزرگ است و بزرگی ننماید؟
تویی آن میر که همکاسهٔ درویش و گدایی
جز تو کو آن که به بدکاره ندارد سرسازش
که تو خود دشمن هر ظالم بی‌شرم و حیایی
تویی آن میر که یک لحظه در ایام خلافت
از پی عزل ستمکاره تأمل ننمایی
تویی آن میر که از مخزن اموال خلایق
چشم نگشوده، ز صرف درمی برحذر آیی
نخوری ما حَضَر خویش و به سائل بخورانی
بدهی ماحَصَلِ رنج و به منت نگرایی
تویی آن فرد که در سلسلهٔ زهد، فریدی
تویی آن مرد که از وسوسهٔ نفس، رهایی
توشه از مهر علی جوی «ادیبا» که چو فردا
راه عقبی سپری، رهروِ بی‌برگ و نوایی

دکتر ادیب ‌برومند
۱. کریاس: به کسر کاف در فارسی به معنی دربار و خلوتخانه بزرگان است.
منبع : روزنامه اطلاعات


همچنین مشاهده کنید