یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


«مد» از نگاهی دیگر


«مد» از نگاهی دیگر
جهانی را که امروزه در آن زندگی می کنیم می توان به لحاظ سبک زندگی، جهانی مصرفی دانست البته این امر ارتباط نزدیکی با منطق اقتصادی حاکم بر جهان یعنی منطق سرمایه داری دارد. «انباشت لحظه به لحظه سرمایه برای سرمایه گذاری مجدد» منطقی است که سرمایه داری از آن پیروی می کند و پر بیراه نیست اگر ادعا کنیم مبدأ پیدایش چنین منطقی پیدایش «مازاد تولید» بود، زیرا اقتصاد ماشینی به دلیل تولید انبوه و مازاد تولیدی که از خود به جا می گذاشت جایگزین اقتصاد معیشتی گردید و به تبع آن سود سرشاری نیز به همراه داشت.
در حالی که منطق سرمایه داری به منظور انباشت لحظه به لحظه، نیازمند به مصرف رساندن کالاهای حاصل از تولید انبوه خویش است به همین دلیل هم باید به دنبال بازار مصرف انبوه باشد. مسلم است که بازارهای موجود در هر جامعه ای محدود و در معرض اشباع است پس سرمایه داری برای بقای خود به ناچار باید از داخل مرزها فراتر رفته، بازارهای موجود در جوامع دیگر را نیز در اختیار بگیرد. اما این امر با یک مشکل اساسی مواجه است.
بازار مصرف، آن هم مصرف انبوه، مستلزم تغییر ذائقه بازار به تناسب محصولات تولید شده است و در غیر این صورت این امکان وجود نخواهد داشت و سرمایه داری برای ادامه بقا با مشکل رو به رو خواهد شد. بهتر است برای روشن شدن موضوع مثالی بزنم. جامعه ای را تصور کنید که افراد به دلایل فرهنگی و سنتی موجود در آن جامعه همه از یک نوع سبک پوشش مخصوص پیروی می کنند پس متفاوت بودن در این جامعه مساوی با ناهنجاری است.
حال اگر یک تاجر سرمایه دار بخواهد در این جامعه تجارت شلوار جین و یا شلوارلی راه بیندازد، با شکست رو به رو خواهد شد و سرمایه اش را به باد خواهد داد، زیرا ذائقه این جامعه هیچ تناسبی با محصول عرضه شده ندارد و برای به مصرف رساندن این محصول باید ذائقه این جامعه را تغییر داد.
تنها راهی که پیش رو باقی می ماند این است که سرمایه داری همراه با ورودش به هر جامعه ای فرهنگ مصرف را نیز وارد آن جامعه نموده تا بدین وسیله بتواند کالاهای تولید شده خود را به مصرف برساند. تغییر فرهنگ جوامع امری ساده نیست و نیازمند برنامه ریزی دقیق و حساب شده است.
یکی از ابزارهای مؤثر در بحث انتقال فرهنگ و سبک زندگی پدیده «مد» است. مد به تغییر سلیقه ناگهانی و مکرر همه یا برخی از افراد یک جامعه اطلاق می شود که نسبت به رفتاری خاص، یا کالایی مخصوص به روشی از زندگی گرایش پیدا می کنند.
این دقیقاً همان چیزی است که سرمایه داری برای انتقال فرهنگ مصرفی خود به جوامع جهان سوم، از آن استفاده می کند. در نتیجه انواع و اقسام لباسها، لوازم آرایشی، وسایل زندگی، اتومبیل و هزاران کالای دیگر توسط «مد» به جوامع جهان سوم منتقل می شود و رسانه های مختلف از جمله ماهواره، اینترنت، تلویزیون و نشریه های گوناگون نیز ابزار ترویج مد و مدگرایی می شوند.
یکی از مهمترین ویژگیهای مد این است که به عنوان روش خاصی از رفتار، قابلیت کهنه شدن و کنار گذاشته شدن را دارد. این نیز به دلیل همان حسابگری و برنامه ریزی دقیقی است که مروجان مد و مدگرایی در آن تعبیه کرده اند. زیرا اگر مد واقعاً زیبا بود و به حس زیبایی دوستی فرد پاسخ می داد، دیگر کسی حاضر نبود آن را کنار بگذارد و به شیوه و یا کالای دیگری روی بیاورد که این به مثابه پایان عمر سرمایه داری بود، چون به توقف مصرف گرایی مطابق با خواسته سرمایه داری منجر می شد.
از سوی دیگر، تنها چیزی که مد را قابل پذیرش می کند، نو و بدیع بودن آن و استفاده تبلیغی چهره ها و شخصیتهای مورد توجه مردم از آن کالاهاست.
در فرهنگ اسلامی گرایش به زیبایی و زیبادوستی از مهمترین اموری است که بارها بر آن تأکید شده است و نو بودن و متناسب با شرایط عرفی جامعه رفتار کردن، از جمله اصولی است که در فرهنگ اسلامی پذیرفته شده است. اما اصل دیگری که در مقابل این اصل واقع شده و باعث تعدیل آن می شود، اصل انسانیت افراد است. براساس این اصل هیچ عاملی نباید انسانیت انسان را تحت تأثیر خود قرار داده، انسان را برده و مطیع خود کند، اما مد و مدگرایی به عنوان یک نوع روش زندگی، این ویژگی را دارد که انسان و خواسته های او را به عنوان ابزاری در دست نهادها و مؤسسه های تولیدی و سرمایه داری قرار دهد.
خلاصه آنکه مهمترین ابزار مقابله با مد و مدگرایی به روش سرمایه دارانه و مصرفی، تجهیز به لوازم فرهنگ اسلامی است.
حجاب به عنوان یکی از ملزومات فرهنگ اسلامی، راهکار مناسبی برای مقابله با مد می باشد، زیرا فرد با حجاب به دلیل پیروی از یک نوع روش پوشش خاص و التزام به آن، دیگر گرایش به انواع دیگر مد و پوششها نخواهد داشت مگر اینکه حجاب آن، مد را تحت تأثیر خود قرار دهد.
ابوالفضل اقبالی
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید