یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


امنیت غذایی در خطر


امنیت غذایی در خطر
کمبود مواد غذایی به سرعت تمام جهان را در می نوردد و قیمت مواد غذایی را افزایش می دهد. طی نیم قرن گذشته قیمت مواد غذایی گاه به گاه در اثر حوادث مختلف جوی افزایش یافته که مهم ترین نمونه آن کاهش تولید کشاورزی شوروی سابق در سال ۱۹۷۲ میلادی (۱۳۵۱شمسی) است که موجب شد قیمت جهانی گندم، ذرت و برنج دو برابر شود اما افزایش کنونی کاملا با آن چه تاکنون رخ داده متفاوت است. این افزایش حاصل ادامه چندین روند و ناشی از اثر تجمعی آن هاست. یکی روند هایی که پیوسته سرعت رشد تقاضا برای مواد غذایی را افزایش می دهند و دیگری روند هایی که سرعت رشد تولید مواد غذایی را کند می کنند. دنیا تا کنون با چنین چیزی روبه رو نبوده است. در اثر افزایش قیمت مواد غذایی و رشد گرسنگی، در برخی کشور ها نظام اجتماعی رفته رفته بی ثبات می شود. مثلا در تایلند سارقان مواد غذایی شب ها مخفیانه مزارع برنج را درو می کنند و در نتیجه برنج کارانی که زمین آن ها دورافتاده است شب ها با اسلحه پر در زمین هایی که برنج آن ها رسیده نگهبانی می دهند. در پاکستان قیمت آرد دو برابر و در نتیجه کمبود مواد غذایی به مساله امنیت ملی تبدیل شده است. هزاران مامور مسلح پاکستانی مامور محافظت از سیلو ها و همراهی کامیون های حمل و نقل غله شده اند.
اکنون شورش های ناشی از کمبود مواد غذایی رفته رفته شیوع می یابد. در مصر اغلب اوقات در صف های طویلی که مردم در مقابل نانوایی های دارای سهمیه آرد یارانه ای تشکیل می دهند نزاع در می گیرد. در مراکش ۳۴ نفر از مردم که در اثر کمبود مواد غذایی شورش کرده بودند به زندان افتاده اند. در یمن حداقل ۱۲ نفر در شورش های مربوط به کمبود مواد غذایی کشته شده اند. در کامرون ده ها نفر از مردم کشته و صد ها نفر دستگیر شدند. از دیگر کشور هایی که در آن ها شورش ناشی از کمبود مواد غذایی رخ داده می توان اتیوپی، هائیتی، سنگال، فیلیپین، اندونزی و مکزیک و چند کشور دیگر را نام برد.
دو برابر شدن قیمت گندم و برنج و ذرت، برنامه غذای سازمان ملل را در رساندن کمک های غذایی به کشور های جهان بادشواری روبه رو کرده و در نتیجه ۳۷ کشوری که به برنامه کمک های غذایی فوری این سازمان نیازمندند با خطر گرسنگی و بحران روبه رو هستند. در ماه مارس امسال این سازمان با انتشار بیانیه ای خواستار ۵۰۰ میلیون دلار کمک اضافی فوری شد. در اثر این شرایط در گوشه و کنار جهان سیاست کمبود مواد غذایی ظاهر شده. مولفه اصلی این سیاست محدود کردن صادرات مواد غذایی است تا از آن طریق افزایش قیمت در داخل کشور مهار شود. اکنون روسیه، اکراین و آرژانتین در زمینه صادرات گندم چنین سیاستی پیشه کرده اند. ویتنام، کامبوج و مصر نیز صادرات برنج را محدود کرده اند. سیاست محدود کردن صادرات، قیمت مواد غذایی را در بازار جهانی افزایش می دهد. کمبود مزمن عرضه مواد غذایی نسبت به تقاضای آن از اثر تجمعی چندین روند کاملا جاافتاده نشات می گیرد که هم بر تقاضای جهانی غله و هم بر تولید جهانی آن اثر دارند. در بخش تقاضا روند های موثر عبارتند از تداوم افزوده شدن سالانه ۷۰ میلیون نفر بر جمعیت جهان، تلاش چهار میلیارد نفر از مردم جهان برای بالا رفتن از زنجیره غذایی و مصرف هر چه بیش تر محصولات دامی و روند اخیر مصرف بسیار سریع غله در ایالات متحد برای تولید الکل اتیلیک و مصرف آن در اتومبیل ها به جای بنزین. همین مورد آخر از سال ۲۰۰۵ تا کنون میزان رشد مصرف غله جهان را از ۲۰ میلیون تن به ۵۰ میلیون تن در سال افزایش داده است. در زمینه عرضه نیز باید گفت که دیگر زمین جدیدی که بتوان آن را به زیر کشت برد در سطح جهان باقی نمانده و هر نوع افزایش در سطح زیر کشت باید یا از پاکتراشی جنگل های بارانی حوضه آمازون و کنگو و یا اندونزی به دست آید یا از پاکتراشی زمین دشت سرادوی برزیل که زمین هموار بسیار بزرگی است واقع در جنوب جنگل آمازون. متاسفانه هر دو این موارد هزینه های زیست محیطی سنگینی مانند آزاد شدن مقادیر زیادی کربن محبوس در گیاهان، از بین رفتن گونه های گیاهی و جانوری، افزایش هرزآب های ناشی از باران و فرسایش شدید خاک به همراه دارد. در بسیاری از کشور ها نیز زمین های کشاورزی مرغوب پیوسته به علت احداث کارخانه ها و مناطق مسکونی از بین می روند و بخش زیادی از زمین های زراعی نیز در اثر جاده سازی و احداث بزرگ راه و پارکینگ برای ناوگان های سریع الرشد اتومبیل کشور ها نابود می شود.
پیدا کردن منابع جدید آب از پیدا کردن منابع جدید زمین هم مشکل تر است. میزان زمین های آبی جهان در نیمه دوم قرن بیستم تقریبا سه برابر شد و از ۹۴ میلیون هکتار (در سال ۱۹۵۰) به ۲۷۶ میلیون هکتار (در سال ۲۰۰۰) افزایش یافت. از سال ۲۰۰۰ تا کنون میزان زمین های آبی هیچ افزایش نیافته و در نتیجه سرانه آن هر سال یک درصد کاهش می یابد. مشکل دیگر آن است که موجودی فن آوری های جدیدی که بتوانند برای افزایش باروری محصولات زراعی به کار گرفته شوند نیز رفته رفته کاهش یافته است. بالا رفتن بهای نفت نیز هم هزینه تولید محصولات زراعی را افزایش داده و هم هزینه حمل و نقل آن ها را و در عین حال باعث شده تبدیل غلات به الکل برای مصرف آن به عنوان سوخت اتومبیل روز به روز سودآورتر شود. گذشته از این تغییر آب و هوا هم خطرات جدیدی ایجاد کرده است. امواج محصول سوز گرما، توفان های مخرب تر از قبل و ذوب شدن یخچال های کوهستانی آسیا که جریان آب رودخانه های این منطقه را در فصل خشک سال تامین می کرد، دست به دست داده اند تا افزایش تولید زراعی را مشکل تر کنند. در گذشته اثرات منفی حوادث غیر معمول آب و هوایی موقتی بود و ظرف یکی دو سال همه چیز به حال عادی بازمی گشت. اما امروز که آب و هوا پیوسته تغییر و نوسان می کند هیچ حالت نرمالی وجود ندارد که انتظار بازگشت به آن را داشته باشیم. مجموع اثر این روند ها افزایش تولید محصولات کشاورزی و پاسخ به تقاضای موجود را برای کشاورزان دشوار کرده. در هفت سال از هشت سال گذشته مصرف غلات از میزان تولید آن بیش تر بوده است. در این هفت سال کمبود غله از طریق برداشت از ذخایر آن تامین شده و در نتیجه در سال ۲۰۰۸ میزان ذخایر غله به ۵۵ روز مصرف جهان رسیده که کم ترین میزان آن در تاریخ اخیر است. نتیجه کار عبارت است از ورود به عصر کم شدن عرضه مواد غذایی یعنی عصر افزایش قیمت مواد غذایی و بی ثباتی سیاسی. اکنون که میزان ذخایر غله جهان به پایین ترین حد خود در تاریخ اخیر سقوط کرده اگر فقط یک سال دیگر محصول غله جهان خوب نباشد، دنیا به ورطه هرج و مرج کامل در بازارهای جهانی غله درخواهد افتاد. کسب و کار و زندگی به عادت معمول دیگر جواب نمی دهد. امنیت غذایی روز به روز بدتر خواهد شد مگر این که کشورهای مهم جهان همگی برای تثبیت جمعیت جهان، محدود کردن مصرف غله برای تولید سوخت اتومبیل، تثبیت آب و هوا، تثبیت سطح سفره های آب زیر زمینی و آبخوان ها، حفاظت از زمین های کشاورزی و حفظ خاک بسیج شوند. تثبیت جمعیت تنها با ارایه خدمات مربوط به مراقبت های بهداشت باروری و خدمات تنظیم خانواده میسر نیست. این مهم مستلزم کوششی جهانی برای ریشه کنی فقر است. مبارزه با کمبود آب مستلزم کوششی جهانی برای افزایش بهره وری آب است درست مانند کوششی که نیم قرن پیش برای افزایش باروری زمین های زراعی صورت گرفت و در اثر آن عملکرد غلات در هر هکتار تقریبا سه برابر شد. هیچ یک از این اهداف با سرعت قابل حصول نیست اما برای این که امنیت غذایی احیا شود پیشرفت به سوی همه این اهداف ضروری است. وضع ناراحت کننده ای که اکنون در آن قرار گرفته ایم مانند گذشته نیست. اگر امنیت غذایی به سرعت احیا نشود ناآرامی اجتماعی و بی ثباتی سیاسی جهان را فرا خواهد گرفت و تعداد دولت های بی اقتدار به شدت افزایش خواهد یافت و ثبات تمدن به خطر خواهد افتاد.
حمید طراوتی
منبع : روزنامه سرمایه


همچنین مشاهده کنید