جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

عقل و وحی و مسئله ی: ایمان به غیب


عقل و وحی و مسئله ی: ایمان به غیب
منظور ازغیب در اینجا خداوند متعال ، کتاب های آسمانی ، پیامبران و جهان آخرت و مقصود از ایمان نیز در اینجا یقین واطمینان درباره ی وجود تمامی آنهاست.
هم چنین منظوراز عقل (قلب یا لب) در اینجا عقل مسئول و مکلف و جویای حکمت، هدف نهایی است.
از آنجا که خرد بشری به وجود مغناطیس و الکتریسیته - در عین عدم رؤیتشان- باور دارد. و با اینکه جاذبه و الکترون را مشاهده ننموده اما با بخاطر روئیت آثارشان به مؤثرات و اسباب ماوراء آنها یقین پیدا می نماید.
زمانی که انسان صاحب خردی ساعتی یا دست پاه دیگری، یا حتی یک چوب کبریت یا سنجاقی را مشاهده می نماید، خرد او درباره ی وجود دانشمند و متخصصی که آن ها را ساخته است -هر چند او را ندیده باشد- کاملاً مطمئن است.
وقتی ساختمان بزرگی پیشرفته ای را می بینید، یقین پیدا می کند که آن ساختمان ساخته و پرداخته ی مهندس توانمندی است.
طبیعی است که با مشاهده ی نظام استوار و منسجم و عظیم هستی و آفرینش بدیع ستاره ها و سیارات و کهکشان ها، هم چنین با مشاهده ی موجودات بسیار ظریف و بی نهایت منسجم، مانند: اتم ها و امواج مختلف و جزئیاتی که منتهای دانش،چهحکمت و دقت بر آن ها حاکم است. بدون شک عقل و خرد انسانی به وجود خالقی برخوردار از تمامی صفات کمال، یقین پیدا خواهد نمود، خداوند مدیر و مدبری که هیچ چیزی ازنگاه او پنهاننخواهد ماند، خواب و غفلت او را فرا نخواهد گرفت، زیرا وجود علم و دانش درچگونگی خلقت موجودات بیانگر علم و دانش آفریدگار و وجود حکمت و دوراندیشی در آن ها نشانه ی حکمت و دوراندیشی خالق و ساختار سازمان یافته و منظم و بدون اشکال پدیده ها بیانگر تدبیر و دقت و مراقبت کامل آفریدگار آن پدیده هاست.
زمانی که خرد بشری آیات و نشانه های حکمت، و موازین عدالت و هماهنگی را در مخلوقات خداوند ملاحظه می نماید، یقین و اطمینان پیدا می نماید که نظام هستی بیهوده آفریده نشده، بلکه در جهت هدفی که سرانجام آن کمال و پیشرفتمطلوب است، پدید آورده شده اند.
«ولله ملک السموات والأرض والله علی کل شئ قدیر* ان فی خلق السماوات والأرض و اختلاف اللیل و النهار لایات لأولی الألباب* الذین یذکرون الله قیاما و قعودا و علی جنوبهم و یتفکرون فی خلق السماوات والأرض ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانک فقنا عذاب النار*»آل عمران: ۱۸۹-۱۹۱
"مالکیت آسمانها و زمین از آن خداوند است و او بر هر چیزیتواناست. مسلّماًدر آفرینش آسمانها و زمین و آمد و رفت شب و روز نشانه ها و دلایلی آشکار است برای خردمندان. کسانی که خداوند را ایستاده و نشسته و بر پهلوهایشان افتاده، یاد می کنند و در باره آفرینش آسمانها و زمین می اندیشند و می گویند: پروردگارا اینها را بیهوده نیافریده ای تو پاکو منزهی پسما را از عذاب آتش مصون بدار."
عقل و خرد مسئول و آزاد اندیش، خردی منحصر به فرد است که در ذات خود آیه ای از آیه های آفریدگار به شمار می آید، به حقیقت عقلی در ارتباط با جهان هستی و هم چنین متافیزیکی و جویا و گویای علت ها و حکمت است.
عقل و خرد از این نظر وابسته به نظام هستی است که مجهز به طرح و برنامه ای مطابق با طرح و برنامه ی حاکم بر هستی و آفرینش موجود در اطراف خویش است، و سیر تکامل ابزار خرد یعنی «مخ» از جهت ایفای نقش عملی خویش، بلافاصله بعد از تولد طفل سازگار با پدیده ها و تاثیرات هستی شکل می گیرد و راه تکامل را در پیشمی گیرد، به گونه ای که بخش های بالاتر ادراکی آن در واقع به صورت امتدادی عضوی از نظام آفرینش اطراف خود می آید.
هم چنین خرد از این جهت متافیزیکی (و جویای حکمت و علت) است که مجهز به سیستم پیشرفتهای است که به مشاهده ظواهر و مظاهر هستی محیط بر خود بسنده نمی کند، بلکه بالاتر از آن درباره ی حکمت ها و اسباب و علل پدیده های نظام هستی به اندیشیدن و خرد ورزی می پردازد.
از آنجا که طرح و برنامه های عقل انسان ممکن است بر اثر دخل و تصرف شیاطین دچاراختلال شوند، وحی فرود آمده تا او را در مسیر مسئولیت و تکلیف با هدف مصون نمودنش از کجروی و بی سر و سامانی همراهی نماید و با توجه به اینکه عقل خرد بشری بخشی از نظام هستی است و هستی بر اساس عقل و خرد قرار گرفته، وحی راستین در بر گیرنده ی دلایل عقلی در ارتباط با آفرینش معقول و خرد پسند است، که عقل در سیر و روند عروج بر مواج عالم اسباب تا رسیدن به پایان آن و وارد شدن برمرزهای جهان غیب به گونه ای که اند گار آن را مشاهده می نماید در نتیجه آن دلایل عقلی را چراغ پر فروغی برای روشنایی بخشیدن به راه خود، مورد استفاده قرار می دهد.
وحی برنامه ای کمکی ، کامل کننده و عامل مصونیت قلب ( وعقل) است ، قلبی که بسیار سریع دچار دگ گونی و تحول می گردد، وحی آن را از بیراهه رفتن ومختل شدن مصون می نماید و هرگاه طرح و برنامه های او دچار اختلال شود، آن را سروسامان می دهد و تعدیل می کند.
روح غالب وحی راستین وهمراه با دلیل بر درستی آن ، اعجاز همه جانبه و هدایت گر و شفابخش آن صداقت آشکار آن دلیلی است بر این حقیقت، زمانی که دلربای دل و خردگردد، راه درست را درپیش می گیرد و مصونیت پیدا می کند اما اگر آن را کنار بگذارد به بیراهه می رود و نیست و نابود می گردد، زیرا وحی شیاطین را هدف حملات قرار می دهد وچراغ پر فروغی است که راه را بر رهروانش روشن می گرداند.
این تنها قرآن است که در مسیر بالا بردن خرد با بهره گیری از نردبان اسباب در جهان مشهود، عقل مسئول و مکلف را رهبری می نماید، و در این مسیر به مرزهای جهان غیب وارد شود وبه گونه ای به آن ایمان و یقین پیدا کند که ا ن گار آن را باچشمان خویش مشاهده می نماید.
قرآن با دستان پر قدرت و حکمت خویش دستان عقل را می گیرد و او را در سفر در میان ظواهر مظاهر نظام هستی همراهی می نماید، و حرکت و مجرای خرد ویای حکمت و متافیزیک و علت را فعال و هموار می نماید، تا به مشاهده و بهره گیری از آن ها بسنده ننماید، بلکه برای آشنایی با هدفمندی ها، حکمت ها و مقاصد فراتر از آن ها تلاش کند، و در نتیجه ایمان و یقین پیدا نماید که این آفرینش بدیع، منسجم و قرارگرفته در اختیار انسان مسئول، از آن آفریدگاری برخوردار از تمامی صفات کمال است و امکان ندارد تمامی آن آیه های و نشانه ها باطل و بیهوده به وجود آمده باشند، بلکه باید در جهت تحقق اهداف و مقاصدی آفریده شده باشند، در نتیجه عقل اندیشمند به پیامبران حامل پیام هدایت برای اهل تکلیف و مردمان مسئولیت پذیر و جهان آخرت ایمان و یقین پیدا می نماید.
قرآن برای عقل های پیشرو و نوگرا، اشارات و رهنمود هایی علمی را ارائه می دهد، و هستی را از اتم تا آسمان و کهکشان برای او توصیف می نماید، توصیفی که به تمام معنی باپیشرفت های علمی و دستاوردهای دانشمندان که با بهره گیری از دقیق ترین تجهیزات پیشرفته ، هزار سال بعد از نزول قرآن کشف شده اند، سازگاری و هماهنگی دارد، در نتیجه عقل مسئول به قرآن به عنوان کلام مصون خداوند ایمان و یقین پیدا می کند.
بایدپرسید: به اینکه قرآن کلام منحصر به فرد و ماندگار و ابدی و محفوظ خداوندکه معیار محاسبه ی مکلفین است،چگونه یقین پیدا کنیم؟
ونه به این یقین برسیم که اسلام دین تکامل بخش، جهانی، ماندگار و بدن رقیب، وجایگزین وتنها عامل نجات جهان بشری است؟
درپاسخ بایدگفت: وقتی که عقل در مورد آیات قرآن به تدبر و اندیشه می پردازد، و نصوص موجود دیگر را با آن مقایسه می نماید، در ارتباط با مسائل زیر به دلایلی دست پیدا می کند.
۱) قرآن کریم تنها کتابی است که شنونده اش احساس می کند که روح نصوص آن از آسمان فرود می آید.
۲) قرآن تنها کتابی است که تماماً از تناقض، تعارض و تحریف مصون است و همان گونه که از جانب خداوند فرود آمده از کم و زیاد محفوظ باقی مانده است.
۳) معانی و مبانی آن مملو از معجزه می باشند.
۴) تنها کتابی است که خداوند را از همه ی آنچه با کمال خداوندی او ناسازگار است منزه می گرداند وپیامبران را از هر آنچه با منزلت حاملان پیام و رسات الهی همخوانی ندارد، مبرا می شمارد.
۵) تنها کتاب آسمانی است که هزار سال بعد از نزول آن به حقایق علمی اشاره می نماید، به توصیف نظام آفرینش هم چون اتم، کهکشان و نطفه و روند آفرینش انسان به روشی علمی و دقیق مطابق با حقایق علمی کشف شده، می پردازد.
۶) قرآن برنامه و دستور العمل کامل کننده ی عقل و اصلاح کننده انحرافات و شفابخش بیماری های بشری است، و آنان را یاد آور می شود که در مسیر بالا رفتن ار لکان اسباب در جهان مشهود، قرآن را راهنمای راه خویش بنمایند، و به دنبال آن به مرزهای جهان غیب نزدیک شوند و مثل اینکه آن را مشاهده می نمایند، به آن ایمان بیاورند و یقین پیدا کنند. در واقع قرآن در این میدان کاملاً بدون رقیب و جایگزین است.
۷) در ضمن آیات قرآن و معارف و علوم اسلامی قوانین و مقرراتی جهانی وجود دارند که عدالت و همخوانی را برای خود انسان و در میدان رواب او با دیگران و انسان و آفرینش را به ارمغان می آورد، وهم چنین قرآن در این میدان نیز بدون رقیب و جایگزین است.
۸) قرآن به تمام معنی از کلمات و عبارات ن پسندی که با شأن کلام خداوند ناسا گار باشد تهی است، و تمامی آیات و تعالیم آن انسان ها را به توحید و یکتا پرستی خالص، علم، عدالت، صداقت وپاکی فرامی خوانند وبا دستان با محبت خود دست انسان ها را گرفته واز جهان میمون ها و خوک ها بیرون می آورند و او را با آسمان و فرشتگان و مقربان پیوند می دهند.
۹) قرآن شامل تعالیم ورسالت پیامبران پیشین نیز می شود و در یکی از نصوص آن به صراحت به خاتمیت خویش تأکید می نماید.
تحقیقات علمی بی طرفانه در سطح محلی و جهانی و مناظره ها وگفت گوهای جدی و غیر متعصبانه و غیر جانبدارانه میان کارشناسان بین المللی در میدان مقایسه بین کتاب های آسمانی، این موضوع را به وضوح مورد تأکید قرار می دهند.
اصول و مبانی مکتب الحادی که وجود آفریدگاری مدیر و مدبر و برخوردار از حیات و وجود جهان پس از مرگ را انکار می کند، جهان را به صورت جنگلی پر از جانوران درنده در می آورد که بر جای جای آن آشوب و قتل و بزهکاری حاکم می گردد، مکتبی که جهان را به وسیله ی طوفان ربا خواری ستم گرانه و ویران گرانه ، طاعون ایدز، آلوده گردانیدن محیط زیست ،گسترش غارت و تروریسم و سرخوردگی منتهی به انتحار مورد تهدید جدی قرار می دهد. وضعی که بشریت را نه تنها دچار آشوب و بی سرو سامانی می گرداند، بلکه او را به سوی نابودی سوق می دهد. در این میان بشریت به غیر از بازگشت به اسلام دین پیشرفت واقعی و کمال حقیقی انسانی، دین ماندگار و جهانی، دین خیر و رحمت هدیه داده شده ی خداوند هیچ راه رهایی و نجات دیگری وجود ندارد.
دینی که عقل را به سوی ایمان به خداوند مهربان و حسیب و رقیب و وحی هدایت گر و روز قیامت، راهنمایی می کند و در نتیجه نفس و وجود انسانی راه درست خود را درپیش می گیرد وزندگی حقیقی او سر و سامان می یابد ، به آرامش می رسد و به وجود نیرویی که هیچ نیروی دیگری یارای رویارویی با او را ندارد و در سختی ها به اوپناه می برد و مدیر و مدبری که هیچ چیزی از اوپنهان باقی نمی ماند، به خداوندی که همه ی آفریده ها و فرموده هایش مملو از حکمت و عدالت است، ایمان و یقین پیدا می کند، و به روز قیامت و روز حساب، روزپیروزی پاکان و صالحان و خواری و درماندگی و عذاب سرکشان و متکبران جامعه، باورمند می گردد.
انسانی باچنین ایمانی هیچ گاه دچار ملال و سرخوردگی و ستم گری نمی گردد، به گسترش شر و تباهی نمی پردازد، چنین انسانی از آرامش ایمانی خاصی برخوردار می گردد، و برای عشق، عدالت و حریت و آزادگی زندگی می کند.
در تعالیم اسلام قوانین اساسی جهانی وجود دارد که تحقق عدالت و توازن در رهبری بشریت را تضمین و آن را از انحراف و تباهی مصون می دارد، قانونی اساسی که خداوند متعال آن را در آیه ی زیر خلاصه فرموده است:
«ان الله یأمر بالعدل والإحسان و ایتاء ذی القربی و ینهی عن الفحشاء و المنکر و البغی»
" به راستی خداوند شما را به عدالت و نیکی نمودن و بخشش به نزدیکان دستور می دهد و از کارهای زشت و فحشا ، امور ناپسند و سرکشی بر حذرتان می دارد."
تاریخ گواهی می دهد که در طول نزدیک به ۱۰۰۰ سال حاکمیت اسلام بر بخشی از جهان، عامل گسترش دانش، عدالت، حق و آزادی بوده است، تاکنون هم هرگاه بحرانی و مسئله ای بشریت را مورد تهدید جدی قرار می دهد، تنها راه رهایی و نجات از آن در اسلام نهفته است، این حقیقتی است عیان، هرچند عده ای آن را خواستار شوند و مورد تأکید قرار بدهند، ویا از آن روی گردان بشوند و انکار نمایند.
ای امت توحید و یکتا پرستی، لازم است به درستی بدانید که، تمامی ذلت و درماندگیکه به آن دچارگشته اید ناشی از روی گردانی و دوری از س چشمه ی زلال و بوستان حفاظت شده ایمان از جانب خداوند صاحب عزت وغالب و صاحب قهر و جبروت است.
آیا می توانید اوضاع کنونی خویش و شرایطی را که درگذشته در سایه هویت اسلامی قرار داشتید، زمانی که قهرمانان سوار بر اسبان چابک الله اکبر گویان.. گام پیروزی و توحید رابرای روشنایی بخشیدن به زمین و زمینیان به وسیله نور خداوند حمل می کردند، با هم مقایسه کنید؟
آیا زمان آن فرا نرسیده که بار دگر به دین اسلام، دین ترقی و تکامل همه جانبه ی بشری، دین جهانی و ماندگار خداوندی بازگردید؟ خداوندی که هرگاه به چیزی بگویید باش! به وجود خواهد آمد؟
اما دوست عزیز نباید امید بازگشت به هویت راستین، هویت اسلامی و گرد آمدن بر حول محور آن را از دست بدهید، لازم است ادای این مسئولیت را رسالت زندگی پیش از مرگ خویش به شما بیاورید،چوبا بهره گیری از اندرز، علم، اندیشه، مهربانی، و دعوت حکیمانه همراه با موعظه ی پسندیده از تمامی توان خود بهره بگیرید و بدون کمترین ملال و سستی نور هدایت و حق را از طریق تمامی امکانات و ارتباطات خود به د گران سفارش و توصیه نمایید. و همه آنها را در راه ادای این رسالت ارزشمند که به خاطر آن به وجود آمده اید مورد بهره برداری قرار بدهید.
هم چنین نباید فراموش کنید که هر کس که به محدوده مورد حمایت خداوند پناه ببرد، کسی بر او غلبه نخواهد نمود و هر کس بر خداوند توکل کند، خداوند او را کفایت می نماید.
نویسنده: دکتر حسین رضوان اللبیدی
برگردان: عبدالعزیز سلیمی
منبع : سایت اعجاز علمی